اولین شب عزاداری اهالی فرهنگ و هنر در فرهنگسرای رسانه؛ واقعه کربلا، ظرافتی از زندگی اباعبدالله که برای مردم درس دارد/ شعرخوانی آیینی قاسم صرافان
اولین شب عزاداری از در فرهنگسرای رسانه با شعرخوانی آیینی قاسم صرافان برگزار شد؛ اهالی فرهنگ، هنر و رسانه مهمانان ویژه این مراسم بودند.
به گزارش مشرق، مراسم عزاداری سید و سالار شهیدان، اباعبدالله الحسین ویژه اهالی فرهنگ، هنر و رسانه با حضور جمعی از مردم منطقه 3، اهالی فرهنگ و هنر، اصحاب رسانه و ... دیشب در فرهنگسرای رسانه برگزار شد. این مراسم به دلیل رعایت پرتکلهای بهداشتی در فضای باز روبهروی فرهنگسرا برگزار شد.
مراسم با قرائت آیاتی چند از قرآن مجید توسط محمدرضا پورزرگری برگزار شد و پس از آن چهارپایهخوانی که از سنتهای قدیمی روضهخوانی در مجالس عزاداری امام حسین(ع) است برپا شد.
در بخش دیگر این برنامه، حسن بصیری، هنرمند برجسته کشور و از پردهخوانان کشور به اجرای پردهخوانی پرداخت. او به مناسبت شب ششم ماه محرم که اختصاص به عزاداری حسن بن قاسم دارد، چند دقیقهای از آن شهید بزرگوار پردهخوانی کرد.
سپس حجتالاسلام محسن گمار صحبت کرد. او با اشاره به اینکه نگاه ما به کربلا چگونه باید باشد، گفت: به نظرم نگاه ما به کربلا و واقعه عاشورا باید به عنوان یک حرکت عقلایی و تاثیرگذار باشد که قابلیت جریانسازی دارد. معتقدم کربلا اتفاقی بود که امام حسین از گوشههای ظرافت زندگی خود و خانوادهاش برای ترویج دین استفاده کرد. باید با استفاده از این ظرافتها در زندگیمان برای بهتر شدن دنیا و آخرت خود استفاده کنیم.
وی اضافه کرد: به نظرم غربت دینداری در جامعه به دلیل بدعمل کردن ماست چرا که شیطان به هیچ وجه قدرت خداوند را ندارد. در قرآن میخوانیم «اذا جاء نصرالله والفتح و ...» در این آیه صحبت از ورود فوج فوج مردم به دین است. در شان نزول این آیه میبینیم که این موضوع در دو جا اشاره شده است؛ اولی پس از فتح مکه است و دومی در حجالوداع است که پیامبر همه را دعوت به حج کرد و همه مردم فوج فوج آمدند. با همین رویکرد معتقدم که با ظرافتهایی میتوانیم کاری کنیم تا مردم فوج فوج به دین گرایش پیدا کنند و واقعه کربلا نمونهای از همین ظرافتهاست. به نظرم اگر بتوانیم مصادیق کارهای اباعبداللهالحسین در کربلا را در شهرمان مرور کنیم خیلی از مردم به دین گرایش پیدا میکنند و مصداق همان ورود فوج فوج رخ میدهد.
در بخش دیگر این برنامه قاسم صرافان، شاعر آیینی برجسته کشورمان به شعرخوانی پرداخت. او که اخیرا اثر «سلیمان عشق» را با موضوع سردار سلیمانی تولید کرده است، قبل از خواندن شعر خود گفت: امشب به مناسبت شب قاسم بن الحسن میخواهم دو غزل تقدیم به امام حسن و ایشان کنم. او شعر خود را چنین خواند:
آن ماه که در دامن زهرا بنشیند/ باید که چنین در دل دنیا بنشیند
ای عرش نشین! شأن قدمهای تو تنها/ این است که بر شانهی طاها بنشیند
حالا که تویی آیهای از سورهی کوثر/ باید که به تفسیر تو مولا بنشیند
آنقدر کریمی که فقیر آمد و گفتی/ از ماست، بگویید که بالا بنشیند
آقای جوانان بهشت است، جماعت/ دورِ که نشستید؟ که تنها بنشیند
اسلام شما چیست؟ که در آن پسر هند/ جای پسر امّ ابیها بنشیند
شاید پسر فاطمه از پای بیفتد/ اما که شنیده است که از پا بنشیند؟
صلح تو چنان تیر که در چله نشستهست/ گیرد هدف امروز، که فردا بنشیند
در حیرتم از جَعده، چگونه دلش آمد/ آن زهر، به کام تو دلآرا بنشیند؟
این تیر که اینجا کفنت را به تنت دوخت/ فرداست که بر دیده سقا بنشیند
لعنت به دلِ سنگ و سیاهی که سبب شد/ داغت به دلِ گنبد خضرا بنشیند
شیرین دهن کرببلا، گلپسر توست/ از توست که اینگونه به دلها بنشیند
میگفت: عمو! نامهی باباست به دستم/ برخوان و بگو قاسمت آیا بنشیند؟
با اذن عمویش شب آخر/ قمر تو برخاست که خیمه به تماشا بنشیند
جسم پسرت، آه! شبیه جگرت شد/ تا خونِ تو هم، در دل صحرا بنشیند
**
شور و شوقم را ببین، یاور نمیخواهی عمو؟
اکبری یک ذره کوچکتر نمیخواهی عمو؟
ای که تاب دوریِ مرا دل پاکت نداشت
قاسمت را پیش خود دیگر نمیخواهی عمو؟
شال بر دوش و گریبان باز و صورت قرص ماه
در میان کربلا محشر نمیخواهی عمو؟
چهرهی زهراییام زیباست اما یک رجز
روز آخر با دم حیدر نمیخواهی عمو؟
خون سردار جمل جاری است در رگهای من
مردی از نسل یل خیبر نمیخواهی عمو؟
موقع رفتن مگر با یاد زهرا مادرت
بر فراز نیزه هجده سر نمیخواهی عمو؟
پیکرم شاید که نعل اسبها را خسته کرد
یک فدایی این دم آخر نمیخواهی عمو؟
ای که سرهای شهیدان را به دامن میکشی
روی این دامن گلی پرپر نمیخواهی عمو؟