حادثه کربلا و عاشورای حسینی(ع) از اثرگذارترین حوادث تاریخ می باشد که امت اسلامی و انسان های آزاداندیش جهان، درس های فراوانی از آن آموخته اند. ویژگی های شخصیتی و مبانی اعتقادی پدید آورندگان و اقدامات انجام شده در عاشورا در هر دو صفحه زشتی ها و زیبایی ها، بی نظیر هستند. صفحه زشتی های حادثه عاشورا، پر است از ظلم و جنایت و پستی و پلیدی و...که طبق نظر استاد شهید مرتضی مطهری، بیش از 21 جنایت در آن به ثبت رسیده است. اما صفحه دوم حادثه عاشورا که قهرمان آن، حضرت اباعبدالله الحسین (ع) است، سرشار از زیبایی هایی است که تجلی روح الهی انسان به قله کمال رسیده است.
امام حسین (ع) روح آزادگی را در وجود همه انسان های آزاد اندیش تاریخ زنده کرد. دل های مؤمن، در پرتو درس ها و زیبایی های عاشورایی، حسینی شدند تا به هنگام مقابله با دشمن، دچارتردید نشوند و از قدرت باطل و گستردگی جبهه زشتی ها و پلیدی ها نهراسند. از امام حسین (ع) همان یک جمله «هیهات منَّا الذّلة» کافی است تا جهانی را چراغ هدایت، کلید سعادت، آفتابی گرمابخش و حیات جاودانه باشد.
در ماندگاری یک حماسه، عوامل متعددی از جمله، شخصیت و ویژگی های شخصیتی خالق حماسه، یاران و اطرافیان او و اقدامات انجام شده در جریان حماسه نقش مؤثری دارند.
اگر گاهی «عظمت در نگاه است، نه در چیزی که بدان می نگرند.»- آن گونه که برخی گفته اند- گاهی هم زیبایی در نگاه و دید انسان است، نه در دیدنی ها. آن که به چشم «نظام احسن» به همه هستی می نگرد از این نگاه، خیلی چیزها هم «دیده» می شود، هم «زیبا» دیده می شود تا چه عینکی بر چشم زده باشیم و از کدام زاویه به هستی و حوادث بنگریم. «زیبابینی» هستی و حیات، هم آرامش روح و وجدان می بخشد، هم صلابت و پایداری و پایمردی می آفریند و هم قدرت تحمل ناگواری ها را می افزاید. از این نگاه، «عاشورا»- همان گونه که زینب کبری (س) فرمود-، جز «زیبایی» نبود.
آنچه زینب قهرمان در مقابل طعنه و طنز دشمن نسبت به این حادثه، بر زبان راند ما رایت الا جمیلا، پیش تر آرزوی حسین بن علی (ع) بود که در طلیعه این سفر، آرزو و اظهار امیدواری کرده بود که آنچه پیش می آید و آنچه اراده خدا است، «خیر» برای او و یارانش باشد چه به صورت «فتح»، چه به شکل «شهادت»: «ارجو ان یکون خیرا ما اراد الله بنا، قتلنا ام ظفرنا»
واقعه عظیم عاشورا سه چهره دارد: یک چهره اش چهره کار دشمنان است که خیلی از آن گفت وگو شده است؛ البته هنوز در پرده ابهام است که دستگاه ابلیس چه کرده است. کار دشمن به هیچ وجه زیبا نیست و در نهایت زشتی است. یعنی نمی شد از این زشت تر خداوند را معصیت کرد. یک وقتی شخصی کار زشت را در بدترین شکل انجام می دهد؛ مثلا می خواهد مال مومنی را سرقت کند، جان و آبروی مومن را هم از بین می برد. اگر ابلیس تمام طراحی اش را می کرد که واقعه عاشورا را در بدترین چهره به سامان برساند از این بدتر ممکن نبود. در یک ضلع صفحه زیبایی های عاشورا، شخصیت بی نظیر سید و سالار شهیدان حضرت اباعبدالله الحسین (ع) قرار دارد که قله ایمان و عرفان و بندگی خدای رحمان است.
در ضلع دوم این صفحه عظیم، خاندان اهل بیت عصمت و طهارت (ع) و یاران و همراهانی قرار دارند که هرکدامشان در اوج عشق و ایمان و دلدادگی به خدای قادرمتعال می باشند. در ضلع سوم نیز، زیبایی ها و اقدامات بی نظیر به وجود آورندگان و همراهی کنندگان حماسه عاشورا را می بینیم.
پیام های اخلاقی مکتب عاشورا، مجموعه ای از زیبایی هاست. زیبایی هایی که راز ماندگاری و هدایت گری حماسه عاشورا درآن نهفته است. بعضی از این زیبایی ها عبارتنداز:
1.ایثار؛
ایثار، به معنی مقدم داشتن دیگری بر خود و گذشتن از خواسته های خود و چشم پوشیدن از آنچه دوست داریم به خاطردیگری است. در حادثه عاشورا، نخستین ایثارگر، شخص حضرت امام حسین (ع) بود که حاضر شد خود را فدای دین خداکند. فرزندان، برادران و خواهران و اصحاب امام (ع)نیز ایثارگرانی بودند که در راه خدا و ماندگاری دین خدا، از جان شیرین خود دریغ نکردند.
2.تکریم انسان؛
در نگاه دینی و در جبهه حق، مؤمن ارزش و کرامت دارد، انسان ها احترام دارند و به خاطرایمانشان تکریم می شوند. معیار تکریم و بزرگی انسان تقوا، ایمان و تعهد است.
امام حسین (ع) در عاشورا به یاران خویش عزت بخشید و آنان را وفادارترین یاران حق نامید. آن حضرت خود را به بالین یکایک یاران شهیدش رساند و سر آنان را بر دامن گرفت. بین آنها تفاوت قائل نشد. هم بر بالین فرزند رشید خود، علی اکبر، حاضر شد و هم بر بالین غلام خود.
3. توکل؛
توکل، همان تکیه داشتن بر نیروی الهی و نصرت و امداد اوست و قرآن کریم دستور می دهد که مؤمنان فقط بر خدا تکیه کنند. امام حسین (ع) هنگام خروج از مکه به سوی کوفه، گرچه پاسخ به دعوت کوفیان را در نظر داشت ولی تکیه گاهش خدا بود، نه نامه ها و دعوت های مردم کوفه؛ به همین دلیل هم وقتی در میان راه خبر بی وفایی و پیمان شکنی مردم کوفه را شنید بازنگشت و برای انجام تکلیف الهی، به راه خود ادامه داد.
4.صبر و استقامت؛
برای مقابله با فشارهای درونی و بیرونی و غلبه بر مشکلات در راه رسیدن به هدف، پایداری و استقامت لازم است. بدون صبر، در هیچ کاری نمی توان به نتیجه مطلوب رسید. صبر، دعوت دین در همه مراحل زندگی و بندگی است و آنچه حماسه کربلا را به اوج ماندگاری و تاثیر گذاری رساند، روحیه مقاومت و صبر و پایداری امام حسین(ع) و یاران و همراهان ایشان بود. صبر و پایداری شهدای کربلا و بازماندگان آنان، به ویژه به هنگام اسارت، به عنوان یک خصلت برجسته و ارزشمند به ثبت رسید و در تاریخ خوبی ها جاودانه شد.
5.عمل به تکلیف الهی؛
معیار مکتبی بودن یک مسلمان این است که در همه ابعاد زندگی نسبت به وظیفه دینی متعهد و عامل باشد. تکلیف در یک زمانی ممکن است مطایق میل و خواست قلبی انسان باشد و در یک مقطع دیگر مخالف خواست و میل قلبی او. یک وقت، تکلیف ممکن است مورد پسند عامه مردم باشد و وقت دیگر مخالف خواسته های آنان. مسلمان چون در برابر خداوند تعهد دارد، عملکرد او هم باید طبق خواسته خداوند باشد و هیچ چیز را فدای عمل به تکلیف نکند.
با دقت در روش عملی و صحبت ها و نوشته های امام حسین (ع)، در می یابیم که امام(ع) فقط برای رضای خدای متعال به تکلیف دینی خود عمل کرد و یاران و اصحاب او نیز همین گونه بوده اند.
6.حس مواسات؛
مواسات یکی از زیباترین خصلت های معاشرتی است و معنی آن غمخواری، همدردی و یاری کردن دیگران است. مواسات از ریشه اسوه به معنی دیگری را در مال و جان، همچون خود دیدن و به خود مقدم داشتن و به دوستان و برادران دینی یاری و کمک مالی و جانی رساندن. در بین حماسه آفرینان عاشورا، این خصلت برجسته به وضوح دیده می شد و در مرحله بالا به ایثار می رسید.یاران امام (ع) نسبت به امام (ع) و اصحاب نسبت به یکدیگر این حالت را داشتند و از بذل هیچ چیز مضایقه نکردند و به این مواسات افتخار کردند.
7.آزادگی؛
آزادی در مقابل بردگی است اما نسبت به آزادی برتری دارد و نوعی حریت انسانی و رهایی انسان از قید و بندهای ذلت آور و حقارت بار است. آزادگی در این است که انسان کرامت و شرافت خویش را بشناسد و به سستی و ذلت و حقارت نفس و اسارت دنیا و زیرپا نهادن ارزش های انسانی تن ندهد. در نهضت عاشورا، جلوه های بارزی از آزادگی دیده می شود.
8.فتوت و جوانمردی؛
مردانگی و جوانمردی از خصلت های ارزشمندی است که انسان را به اصول انسانی، تعهد، پیمان و رعایت حال درماندگان پای بند می کند. کسی که به حق وفادار بماند و از پستی و ستم، گریزان باشد، از ضعیفان پشتیبانی کند و اهل گذشت و ایثار و فداکاری باشد جوانمرد است. در فرهنگ دینی بذل و بخشش، نیکی به دیگران، گشاده رویی، عفاف و خویشتن داری، پرهیز از آزار دیگران و دوری از دنائت و پستی را فتوت دانسته اند.
یاران شهید امام (ع) در صحنه دفاع از حجت خدا و دین الهی، به امام خود پشت نکردند و بر سر عهد و پیمان خود ماندند. آنان جوانمردان فتوت پیشه ای بودند که مردانگی را در مکتب اهل بیت (ع) آموخته بودند.
9.جهاد با نفس؛
جهاد با نفس به معنی مبارزه با تمنیات و کنترل هوای نفس و خشم و شهوت و دنیا دوستی و فداکردن خواسته های خود در راه خواسته خداست. به همین دلیل است که جهاد با نفس برتر و دشوارتر از جهاد با دشمن بیرونی است. در صحنه عاشورا، کسانی حضور داشتند که اهل جهاد با نفس بودند و هیچ هوا و هوسی در انگیزه و عمل آنان دخیل و شریک نبود. به همین دلیل در برابر همه جاذبه های دنیایی ایستادند و بر آنها پیروز شدند.
10.شجاعت؛
شجاعت آن است که انسان در برخود با سختی ها و خطرها، دلی استوار داشته باشد. این نیروی قلبی و صلابت اراده و قوت روح سبب می شود که انسان هم از گفتن حق در برابر ظالمان نهراسد، هم هنگام نیاز، مقابله و نبرد کند و هم از فداکاری و جانبازی نترسد. شجاعت عاشورائیان در اعتقاداتشان ریشه داشت. آنان که با عشق به شهادت می جنگیدند، از مرگ ترسی نداشتند تا در مقابله با دشمن سست شوند. همین عامل، امام حسین(ع) و یارانش را به نبرد عاشورا کشاند تا حماسه ای ماندگار بیافرینند.
11.عزت؛
عزت به معنی مقهور عوامل بیرونی نشدن، شکست ناپذیری، صلابت نفس، کرامت و والایی روح انسانی است. آنان که عزت دارند، به ذلت و پستی و دنائت تن نمی دهند، کارهای زشت و حقیر نمی کنند و برای حفظ دین، گاهی جان می بازند. همه رفتار و گفتار امام حسین(ع) از عزت و بزرگواری سرشار بود و فرزندان و یاران و اصحاب آن حضرت نیز این گونه بوده اند. خاندان حضرت سیدالشهدا (ع) عزت آل الله را پس از عاشورا، هر چند در قالب اسارت حفظ کردند و کوچکترین ضعف یا عکس العملی که نشان دهنده ذلت و خواری باشداز خود نشان ندادند.
12.غیرت؛
غیرت در لغت به معنی آن است که سرشت و طبیعت انسان از مشارکت غیر در امور مورد علاقه اش نفرت داشته باشد. غیرت در اصطلاح آن است که کسی به ناموس خود و همسر یا فرد مورد علاقه اش به حدی اهتمام ورزد که به دیگری اجازه تعرض به حریم خویش ندهد. غیرت ورزیدن خصلتی ارزشمند و پسندیده است. غیرت دینی نیز سبب می شود که انسان با هر نوع سوء قصد و هجوم مخالفان به دین و ارزش های دینی برآشوبد و در دفع تعرض بکوشد.
پیروان عاشورا هم درس عفاف و حجاب را به عنوان غیرت ناموسی و هم دفاع از مظلوم و نصرت حق و مبارزه با باطل و بدعت را به عنوان غیرت دینی، از حماسه آفرینان کربلا می آموزند.
13.عفاف و حجاب؛
کرامت انسانی زن در سایه حجاب او تامین می شود. حجاب به عنوان یکی از احکام دینی، برای حفظ پاکدامنی زن و نیز حفظ جامعه از آلودگی های اخلاقی، مورد تاکید قرارگرفته است. نهضت عاشورا برای احیای ارزش های دینی بر پا شدکه یکی از آنها حجاب و عفاق بود. حجاب و رفتار همراه با عفاف همسران و دختران شهدای کربلا و شخص حضرت زینب کبری(س) نمونه عملی متانت بانوی اسلام است.
آنان با آنکه داغدار و مصیبت زده بودند و از شهری به شهری برده می شدند ولی از شأن و مرتبه یک زن مسلمان مراقبت می کردند و در همان حال نیز از سخنرانی های افشاگرانه و انجام رسالت خود و تبیین اهداف عاشورا و حقایق دینی باز نمی ماندند.
14.ادب و نزاکت
رعایت ادب و نزاکت سفارش دین و از ویژگی های مؤمن است. رعایت این صفت اصیل اسلامی وانسانی در نزد اصحاب و نزدیکان آن حضرت در عالی ترین سطح خود مشاهده می شود. برخورد مؤدبانه حربن یزید ریاحی با سیدالشهداء (ع) در کسوت فرماندهی لشکر ابن زیاد شاید یکی از زیباترین صحنه های کربلا باشد که طبق نظر بسیاری از علما و بزرگان دینی همان رفتار مؤدبانه است که موجب نجات حر می شود. برخورد مؤدبانه اصحاب امام (ع) با اهل بیت و شخص امام در همه صحنه ها و لحظه ها و در نهایت رفتارهای مؤدبانه حضرت قمربنی هاشم ابوالفضل عباس (ع) با سیدالشهدا (ع) و خواهر بزرگوارش حضرت زینب کبری (س) اوج زیبایی های قابل تصوردررفتار انسان هاست که در عاشورای حسینی (ع) به نمایش گذاشته می شود. مطالب گفته شده، نمونه هایی از زیبایی های عاشورا می باشد. امید که که در پرتو این زیبایی ها بتوانیم، درس های عاشورایی را فرا بگیریم و به آنها عمل کنیم.