سرویس سیاست مشرق - روزانه میتوان از لابهلای گزارشها و عناوین خبری رسانههای مکتوب و حتی غیر مکتوب، نکات قابلتوجهی استخراج کرد؛ موضوعاتی که میتواند برای مخاطبین قابل استفاده و محوری برای تحلیل باشد، در گزارش روزانه "ویژههای مشرق" نکات و تأملات قابلاستخراج از رسانهها برای مخاطبین عرضه خواهد شد؛ با «ویژههای مشرق» همراه شوید.
*******
**برای مقابله با ترامپ، رفع حصر را کلید بزنید
«فیاض زاهد» از فعالین فتنه 88 که در دولت روحانی نیز مشاور وزیر صمت و وزیر کار(محمد شریعتمداری) بوده است، در مصاحبه با روزنامه اعتماد گفت: «یکی از شعارهای آقای روحانی در تمامی گردهمایی انتخاباتی سال 92 در سراسر کشور، بحث رفع حصر بود و حامیان ایشان که به لحاظ تشکیلاتی، ایدئولوژی، رهبری سیاسی و همچنین ویژگیها و وضعیت گروههای حامی در طیف اصلاحات قرار میگیرند، همواره و بهخصوص در هر دو بزنگاه انتخاباتی 92 و 96 این مطالبه را پیش کشیده و به این امید در مسیر حمایت از کاندیداتوری آقای روحانی وارد شدند».
زاهد در ادامه گفت: «کشور و جامعه در شرایط سختی قرار دارد و اگر اقدامی نشود هر لحظه بیشتر به نقطه ابربحران نزدیک میشویم. حال آنکه عبور از این اوضاع، بدون آنکه جلوی دشمنان خارجی زانو بزنیم، طبیعتا نیازمند اتحاد ملی و انسجام داخلی و البته استفاده از تمامی ظرفیتهاست و بنابراین به نظر میرسد حل این موضوع همچنان محل بحث است و هنوز هم ضرورت دارد. به هر حال اگر ترامپ رای بیاورد، بعید نیست بهسمت تغییرات بنیادی در ایران حرکت کنند و ما داخل کشور لازم است کمربندها را سفتتر ببندیم و حاکمیت هم باید با اعلام عفو عمومی زندانیان سیاسی و تغییر روش با امثال نسرین ستودهها و نرگس محمدیها و دیگران، پالسهای مثبتی صادر کند».
«الیاس حضرتی» نماینده اصلاح طلب مجلس دهم- رئیس کمیسیون اقتصادی- و کاندیدای ردصلاحیت شده انتخابات مجلس یازدهم نیز در مصاحبه با روزنامه خودش گفت: «انتظار این بود که آقای روحانی با تشکیل یک دولت «مصالحه ملی» در راستای ترمیم شکاف و نقار ایجاد شده، گام بردارد و با حل مساله حصر که به تعبیری نمادین به شاهبیت این مطالبات سیاسی- مدنی جامعه و افکار عمومی تبدیل شد نسبت به تحقق این ایده کلان رفع شکاف و ترمیم اعتماد خدشهدار شده عمومی اقدام کند چراکه در صورت رفع حصر و عبور از مشکل حصر از آنجا که این موضوع ماهیتی نمادین پیدا کرد و در عین حال اوج نگرانی اصلاحطلبان و جامعه مدنی هم در این مساله متبلور بود، میشد انتظار گشایش در مباحث دیگر و موضوعات عمومی سیاست داخلی و آزادیهای سیاسی و مدنی داشته باشیم و دستکم امید داشته باشیم گامی در این مسیر برداشته شود».
حضرتی در ادامه گفت: «شکافی که به نحوی از سال 88 به این سو میان بخشی از یاران امام و چهرههای انقلابی و بخشی از حاکمیت ایجاد شد، برنامه و حتی آرزوی دیرینه طیفی خاص بود و همین جریان بود که تمایلی به رفع این شکاف نداشت و به همین دلیل هم سعی در ایجاد شکاف میان خود روحانی و حاکمیت کرد».
مشکل طیف اصلاح طلب این است که با مطالبات و مشکلات اصلی مردم بیگانه است. «محمود صادقی» فعال سیاسی اصلاح طلب در مقطعی که نماینده مردم در مجلس شورای اسلامی بود، در اظهارنظری تأمل برانگیز گفته بود: «در اهواز، زاهدان، کرمانشاه، ملایر، همدان، اصفهان و...منتظر بودم مردم از ریزگردها، فقر، بیکاری و...شِکوه کنند اما رفع حصر خواسته اصلی بود»!
این در حالی است که حتی فعالین اصلاح طلب نیز اذعان دارند که مطالبات اصلی مردم، اقتصادی است. برای نمونه چندی پیش «عبدالله رمضانزاده» سخنگوی دولت اصلاحات گفته بود: «اگر از هزار خانواده اولویتهایش را بپرسیم، قطعاً بین رفع حصر و رفع بیکاری به رفع مشکل بیکاری تأکید میکند».
«عبدالله نوری» وزیر کشور دولت اصلاحات نیز پیش از این گفته بود: «برای مردمی که نان شب ندارند، دغدغههایی حتی مانند رفع حصر کمتر مطرح است، هیچ کس انتظار ندارد کسی که چند جوان بیکار در خانه دارد، اولویت اولش رفع حصر باشد».
الیاس حضرتی در مجلس دهم در مقطعی «رئیس کمیسیون اقتصادی مجلس» بود. وی بجای اینکه به مطالبات اقتصادی مردم از جمله گرانی مسکن، افزایش سرسام آور نرخ اجاره بهای مسکن، گرانی افسارگسیخته خودرو، افزایش 8 برابری قیمت دلار، افزایش 11 برابری قیمت سکه و...رسیدگی کند، مشغول رسیدگی به امور «کمیته رفع حصر» بود!
فیاض زاهد نیز- در شرایطی که تخصص او رشته تاریخ است- در دولت روحانی مشاور وزارتخانه های اقتصادی بود، اما اکنون بجای پاسخگویی درباره عملکرد خود، مشغول پاک کردن صورت مسئله است.
امثال الیاس حضرتی و فیاض زاهد سالها در قدرت حضور داشته اند اما بجای رسیدگی به مشکلات جامعه، مشغول «سیاسی کاری» و «سیاسی بازی» بوده اند. در شرایط فعلی نیز این افراد بجای ارائه راهکار برای برون رفت از وضع موجود، همچنان در پی اجراکردن خواسته های قبیله ای و حزبی خود هستند.
الیاس حضرتی، فعالین فتنه 88 را یاران امام نامیده. این ادعا در حالی است که فعالین فتنه در آن سال علیه جمهوریت و اسلامیت شورش کرده و این رفتار موجب شد تا سران رژیم صهیونیستی، فتنه گران را سرمایه های اسرائیل در ایران بنامند.
ترامپ اکنون در حال دست و پازدن در بحران کرونا و اعتراضات ضدنژادپرستی است. با اینحال فعالین اصلاح طلب به گونه ای القاء می کنند که رئیس جمهور مستاصل آمریکا توان ایجاد تغییرات بنیادی در ایران را دارد!
**عرب سرخی: آلترناتیوی بهجای جمهوری اسلامی وجود ندارد
«فیض الله عرب سرخی» فعال سیاسی اصلاح طلب و از دستگیرشدگان فتنه 88 در مصاحبه با روزنامه شرق گفت: «امروز بخشی از مردم و جوانان ناامیدند اما هیچ راهکار دیگری در عرصه خودنمایی نمیکند. همان نیروهایی که از اصلاحطلبی ناامید هستند، جایگزینی ندارند. آلترناتیوی بهجای جمهوری اسلامی وجود ندارد؛ پس عقل حکم نمیکند که جمهوری اسلامی را با وجود ضعفها برداریم و جایگزینی نداشته باشیم. به نظر من حتی نیروهای ناامید هم آلترناتیوی ندارند».
عرب سرخی در ادامه گفت: «فرض کنید این نظام سقوط کند، چه چیزی جای آن را میگیرد؟ ما هرجومرج، عراق، افغانستان و لیبی را میخواهیم؟ خیر ما خواستار بهبود وضع جامعه هستیم. اصلاحطلبان نیز باید برای راههای بهتر تلاش کنند».
«سعید حجاریان» از دستگیرشدگان فتنه 88- 22 مرداد 99- در یادداشتی در روزنامه شرق نوشته بود: «طرفداران نیمه پایین نمودار معتقدند باید به ایران فشار وارد کرد تا حدی که سرانجام تغییر رژیم صورت بگیرد. این نگاه برآمده از تحلیلی است مبنی بر اینکه در زمانه فشار اقتصادی استعداد جنبشیشدن افزایش پیدا میکند. درحالیکه آنها التفات ندارند که جامعه مدنی ضعیف و مردم فرسوده شدهاند و اساسا میل به خروج از منزل از بین رفته است چه رسد به خروج از حاکمیت! بنابراین باید گفت آمریکا و همفکران آن به اشتباه تحلیلی دچار شدهاند ولی همچنان بر آن اصرار میکنند... امکان رخدادن انقلاب مخملی و کلاسیک در بعضی کشورها و وضعیتها از جمله ایران بعید و حتی غیرممکن است».
عرب سرخی در مصاحبه مذکور اذعان کرده است که آلترناتیوی به جای جمهوری اسلامی وجود ندارد. حجاریان نیز پیش از اذعان کرده بود که کودتای مخملی در ایران جواب نمی دهد. این دو اظهارنظر در حقیقت ناشی از یاس و ناامیدی طیف تندروی اصلاح طلب برای اجرای براندازی در ایران است.
طیف تندروی اصلاح طلب در سال 88 با دروغ تقلب، علیه جمهوریت و سپس اسلامیت شورش کرده و به پیاده نظام دشمن در کودتای مخملی بدل شد. این رفتار طیف تندرو اصلاح طلب در سال 88 با استقبال سران رژیم صهیونیستی و ذوق زدگی سرکرده گروهک تروریستی منافقین مواجه شد و حتی «عبدالمالک ریگی» نیز برای حجاریان و عرب سرخی و طیف تندروی اصلاح طلب، سوت و کف و هورا کشید. اما در نهایت مردم فهیم و عزیز ایران، کودتای مخملی فتنه گران را ناکام گذاشتند.
در روزهای گذشته طیف تندروی اصلاح طلب در داخل(از جمله حجاریان و عرب سرخی) در بیانیه ای مشترک با طیف برانداز خارج نشین(از جمله اردشیر امیرارجمند و رجبعلی مزروعی) با حمله به حاکمیت، خود را دلسوز و مدافع مردم جا زدند.
این در حالی است که امثال حجاریان و عرب سرخی جزو بانیان اصلی وضع موجود هستند. این طیف در فتنه 88 زمینه صدور قطعنامه تحریمی 1929 را فراهم کرده و در دولت روحانی نیز برجام را امضا کردند. فتنه 88 و برجام خسارت های فراوانی به معیشت مردم وارد کرد.
طیف تندروی اصلاح طلب بانی اصلی وضع موجود است اما اصرار دارد که با توهین به مردم، خود را شاکی و مدافع ملت جا بزند!
** لیلاز:مسئله اقتصاد ایران سوءمدیریت است
«سعید لیلاز» فعال سیاسی اصلاح طلب در یادداشتی در روزنامه ایران نوشت: «امریکا تمام تمهیداتی که برای اعمال فشار بر اقتصاد ایران میتوانست بیندیشد، به کار بسته و همانطور که پیش از این نیز به آن اشاره کرده ام، شرایط موجود نشان میدهد که تحریمها مسأله اصلی نبوده و با وجود این شرایط سخت هنوز راهکارهایی وجود دارد که میتوان از این وضعیت دشوار عبور کرد. مسأله اقتصاد ایران سوء مدیریت بوده و شرایط کنونی گواه آن است».
لیلاز در روزهای گذشته در مطلبی نوشته بود: «توزیع بیحساب و کتاب دلار 4200 تومانی که با ارزپاشی یا طلاپاشی میتواند در برابر روند تحریمها مقابله و موج تحریمها را خنثی کند، منجر به ازدسترفتن 25 تا 30 میلیارد دلار و حدود 70 تا 80 تن طلا شد».
حامیان دولت بارها مدعی شده اند که «دولت روحانی بدشانس ترین دولت پس از انقلاب است»! این ادعا در حالی است که مشکل دولت آقای روحانی، نه بدشانسی بلکه سوءمدیریت بوده و هست.
برای نمونه «عبدالله ناصری» مشاور خاتمی چندی پیش گفته بود: «توجه داشته باشید که دولت در سالهای قبل خیلی مسائل کم اهمیتتر از کرونا را هم نتوانست مدیریت کند...من معتقدم انتظار مدیریت این شرایط از آقای روحانی اساسا انتظاری واهی است زیرا او مدتهاست که به طور جدی نشان داده هیچ برنامهای ندارد و دچار روزمرگی شدید است ... اگر آقای روحانی این وزرای ضعیف و نالایق را از دور خود کنار بزند و یکسری آدمهای باتجربه را برای مدیریت کرونا روی کار آورد، در همین شرایط تحریم و با همین محدودیت منابع هم میتوان تصمیمات خوبی گرفت».
همچنین «غلامحسین کرباسچی» فعال سیاسی اصلاح طلب در اظهارنظری مشابه گفته بود: «به نظر من مشکل دولت دوم روحانی، بیش از آنکه به عوامل خارجی و آمدن ترامپ یا مسائل داخلی بیرون دولت و کارشکنیهای مخالفان داخلی نسبتی داشته باشد، به خود این دولت و عملکردش در این دوره، یعنی از فردای انتخابات 29 اردیبهشتماه 96 مربوط است؛ چنان که در دولت دوم روحانی از انتخاب نیروها تا انتخاب سیاستها خود، رویکردهایی پیش گرفته شد که مسبب وضعیت امروز است...بحران مدیریت مدیران ناکارآمد در دولت اول آقای روحانی در دولت دوم نیز نمایان شد و مشکلات امروز را به وجود آورد...امروز صحبت از میلیاردها دلار، ارز 4200 تومانی است که فساد و اختلاس مالی به وجود آورده است».
مسئله اصلی در دولت آقای روحانی سوءمدیریت است. اما با اینحال اصلاح طلبان با ترفندهای مختلف در پی سرپوش گذاشتن بر این مسئله بدیهی هستند.