سرویس سیاست مشرق - در روزهای گذشته تصاویر و ویدئوی دیدار رئیس جمهور صربستان با رئیس جمهور آمریکا در کاخ سفید بازتاب وسیعی در فضای مجازی داشت.
«دونالد ترامپ» در اقدامی تأمل برانگیز برخلاف قوانین و آداب رسمی دیپلماتیک – مبنی بر اینکه همتایان دو کشور در دیدار دوجانبه باید جایگاه مشابهی داشته باشند -در حالی که خودش پشت میز بزرگ کارش نشسته بود، در اقدامی تحقیرآمیز و البته توهین آمیز الکساندر ووچیچ رئیسجمهور صربستان را روی یک صندلی معمولی در مقابل خود نشاند.
در بخشی از جلسه که ترامپ، به مفاد توافق امضاشده میان خود و رئیس جمهور صربستان پیرامون انتقال سفارت صربستان به قدس اشغالی اشاره میکند، طرف صرب با تعجب به اطراف مینگرد و بر خلاف رسم معمول در امضای توافقات بینالمللی، صفحات توافق را ورق میزند و صفحات پیشین را مطالعه میکند. این رفتار عجیب، با موجی از واکنشها در فضای مجازی مواجه شده و حتی عدهای گفتهاند گویا ووچیچ نمیدانسته چه توافقی را امضا میکند.
پیش از این نیز «باراک اوباما» رئیس جمهور سابق و دیگر روسای جمهور آمریکا نیز رفتارهای مشابهی برای تحقیر روسای جمهور و سران دیگر کشورها انجام داده بودند.
این عکس در حقیقت تصویر «مذاکره با آمریکا بدون روتوش» بود. به عبارتی این عکس، «تصویری دستکاری نشده» و «بدون صحنه آرایی های فریبنده» از مذاکره با آمریکاست.
نکته قابل تأمل اینجاست که این تصویر در رسانه های دولتی و اصلاح طلب در داخل کشور به طور کامل سانسور شد. اما ماجرا به سانسور عکس ختم نشد. روزنامه ایران- ارگانه رسانه ای دولت- در اقدامی تأمل برانگیز این عکس را توجیه کرد!
روزنامه ایران- 18 شهریور- در مطلبی نوشت:«ارتباط دادن این مسأله با تحولات سیاسی داخلی ایران و اینکه تلاش شود با شبیهسازیهای القایی و بیتوجه به واقعیتهای موجود ماهی جناحی خود را صید کرد به دور از انصاف است. به نظر میرسد آنچه در گزارشهای رسانههای یاد شده مستتر است برجسته کردن نوعی مذاکرههراسی بدون توجه دادن به تفاوتهای جایگاه کشورها و شخصیت دیپلماتها است».
ارگان رسانه ای دولت در ادامه نوشت:«اینکه رئیس جمهوری کشوری به هر دلیلی تن به این تحقیر داده، آیا به معنای آن است که هر مذاکرهای با امریکاییها انجام شده یا در آینده انجام خواهد گرفت لزوماً چنین کیفیتی خواهد داشت؟ آیا حکم دادن به اینکه مذاکره با امریکا توأم با تحقیر خواهد بود، مربوط به دوره دونالد ترامپ است یا برای قبل و بعد او هم چنین حکمی قابل تعمیم است؟ و اساساً این هشدار دادنهای داخلی و دعوت به عبرتگیری ناظر بر کدام واقعیات داخلی در جمهوری اسلامی ایران است؟».
همانطور که پیش از این نیز اشاره شد، تصویر مذاکره روسای جمهور آمریکا و صربستان، تصویر «مذاکره با آمریکا بدون روتوش» بود. چرا؟!
دولت آمریکا (هم دموکرات ها و هم جمهوری خواهان) دولتی غارتگر، مستکبر، مداخله گر، زیاده خواه، زورگو، جنایتکار و عهدشکن است.
دزدی،تقلب، دروغ
«مایک پمپئو» وزیر خارجه آمریکا- اردیبهشت 98- گفت:«زمانی که رئیس سازمان سیا بودم در سازمان دروغ می گفتیم، تقلب می کردیم، دزدی هم می کردیم. در سازمان سیا برای دروغ، تقلب و دزدی کلاس های آموزشی برگزار می شود. این کار ها یادآور افتخارات تجربه آمریکایی است».
رهبر معظم انقلاب- 22 خرداد 96- فرمودند:«با آمریکا مشکلات ما حلشدنی نیست؛ اینها با اصل نظام مشکل دارند. من به شما این را عرض بکنم که با قطع نظر از نظام، با استقلال کشور هم مشکل دارند؛ یعنی اگر فرض کنیم یک نظامی غیر نظام جمهوری اسلامی هم سر کار بود و بنا بود مستقل باشد، اینها با آن مشکل داشتند. این تجربهی نهضت ملّی جلوی چشم ما است. در نهضت ملّی، دکتر مصدّق به آمریکاییها حسنِظن داشت، بلکه ارادت داشت امّا مایل نبود تکیه کند به آنها؛ -با انگلیسیها البتّه بد بود- مایل به استقلال بود...آمریکا اینجوری است. یعنی با یک نظامی و با یک حکومتی هم که مطلقاً حکومت دینی هم نیست، حکومت انقلابی هم نیست -نهضت ملّی که یک حکومت انقلابی نبود؛ فقط دنبال استقلال کشور از زیر یوغ انگلیسها بود و خیال میکرد آمریکاییها کمکش میکنند- نتوانستند بسازند؛ با استقلال کشور مخالفند».
ایشان در ادامه تاکید کردند:«این کشور، کشور جذّابی است؛ این را شما [بدانید]. البتّه همهی شما میدانید؛ [امّا] بیشتر بدانید. ما کشور جذّابی هستیم، جایمان مهم است، منطقهی زیستیمان مهم است، مسائل اقلیمیمان مهم است، منابع زیرزمینیمان مهم است. بنده یکوقتی در این جلسه گفتم ما یک درصد جمعیّت دنیاییم، چند درصد امکانات اساسی فلزهای اصلی دنیا در کشور ما است؛ حالا نفت و گاز به جای خود؛ یک ثروت عظیمی در اینجا خفته است؛ علاوهی بر اینها، [دارای] نیروی انسانی فوقالعادهای است. این کشور، کشور جذّابی است. قدرتهایی که کارشان دستاندازی به اینجا و آنجا است، از یک چنین لقمهی چربونرمی بهآسانی حاضر نیستند بگذرند؛ مگر اینکه نگذاریم از گلویش پایین برود، که نمیگذاریم؛ البتّه انقلاب اسلامی نمیگذارد. بنابراین اینها بهانه است؛ حقوق بشر بهانه است، این بیثبات کردن منطقه -که اخیراً در شعارهای آمریکاییها علیه ما هست- بهانه است، تروریسم بهانه است؛ و [همینطور] بقیّهی حرفهایی که میزنند. اینها خودشان، هم تروریستند، هم تروریستپرورند، هم حامی یک کشوری مثل رژیم صهیونیستی هستند که مغز تروریسم و مادر تروریسم است و از اوّل، اصلاً با تروریسم به وجود آمده، با کشتار و با ظلم به وجود آمده؛ اینها حامی او هستند. بنابراین اینها همه بهانه است».
ستاندن مولفه های قدرت ساز
ماهیت اصلی مذاکره در عرف سیاسی بر پایه معامله و «داد و ستد» است. اما تجربه های گذشته- در توافقات ایران و دیگر کشورهای جهان با آمریکا- ثابت کرده که دولت آمریکا در مذاکره فقط در پی ستاندن(گرفتن) است؛ آن هم ستاندن مولفه های قدرت ساز طرف مقابل. در حقیقت مذاکره از دیدگاه دولت آمریکا صرفا ابزاری برای چیدن محصول فشارهایی است که پیش از مذاکره به کشور مقابل وارد کرده است.
دولت های آمریکا(هم دموکرات ها و هم جمهوری خواهان) در مذاکرات، با الفاظ ظاهراً اطمینانبخش فقط وعده می دهند اما از طرف مقابل امتیازات نقد می خواهند و وعده نمی پذیرند.
هر جای مذاکره اگر طرف مقابل از دادن امتیاز نقد امتناع کند، آمریکاییها آنچنان هیاهوی تبلیغاتی و رسانه ای در جهان راه می اندازند که معمولاً طرف مقابل کم می آورد و دچار انفعال می شود. آنها پس از مذاکرات نیز به راحتی زیر وعده ها می زنند و به آنها عمل نمی کنند.
رسانه های اصلاح طلب تصویر دیدار روسای جمهور آمریکا و صربستان را سانسور کردند؛ چرا؟! چون این طیف علیرغم تجربه پرهزینه و خسارت بار برجام و علیرغم اقدام جنایتکارانه آمریکا در به شهادت رساندن سردار سپهبد حاج قاسم سلیمانی، همچنان مشغول بزک و تطهیر مذاکره با آمریکاست.
به این موارد دقت کنید:
- سعید حجاریان: در الگوی مذاکره با خارج، ابتدا باید پذیرفت بر نفس مذاکره ایرادی مترتب نیست چه با جمهوریخواهان چه با دموکراتها، چه بیواسطه و چه باواسطه...از تقاطع دو متغیر «خارج» و «مذاکره»...مقرر است میان دولتهای خارجی و نظام مذاکراتی صورت بگیرد که اولا در رفتار نظام تغییراتی ایجاد شود و ثانیا بر سر مسائلی از جمله فعالیتهای منطقهای، موشکی و اتمی توافقاتی حاصل شود.
- مصطفی تاجزاده: پرسش من به عنوان یک شهروند از رهبر کشور این است؛ با این همه فشار اقتصادی بر گرده مردم دلار چند هزارتومان بشود، نرمش قهرمانانه موجه و مذاکره از موضع برابر با آمریکا مجاز می شود؟
- حسین موسویان: تا زمانی که دشمنی آمریکا و ایران همین روند را طی کند، بحران هستهای ایران را کش خواهند داد و اگر موضوع هستهای هم حل شود، باز بحران دیگری خلق خواهند کرد...به نظر من مسئله اصلی برجام نیست، بلکه اصل مسئله نوع رابطه آمریکا و ایران است.
- محسن امین زاده، معاون وزیر خارجه در دولت اصلاحات: بجای پرتاب موشک باید با آمریکا آشتی کنیم.
- قاسم محبعلی، از مدیران وزارت خارجه در دولت اصلاحات: ایران امروز فرصت خوبی برای امتیاز گرفتن دارد زیرا هم ترامپ ضعیف است و هم نگران از دست دادن دور بعدی است ولی همانطور که اشاره کردم در صورتی که ترامپ انتخاب نشود شاید تا ژانویه و زمان انتقال به دولت بعدی کارهای خطرناکی در داخل آمریکا و منطقه خاورمیانه انجام بدهد.
- علی بیگدلی: به احتمال زیاد دونالد ترامپ در دور بعد نیز رئیسجمهور آمریکا خواهد بود. بنابراین زمان حال بهترین موقعیت است البته اگر ترامپ دست از اقدامات گذشته بکشد و کلیه تحریمها را لغو کند. اعتقاد دارم بهعنوان یک تحلیلگر مسائل بین الملل مذاکره با ترامپ به مراتب راحتتر است تا مذاکره با جایگزین او.
- فریدون مجلسی: احتمالا ایران پس از انتخاب هر شخصی(ترامپ یا بایدن) صرفا پیشنهاد بازگشت به برجام و مذاکره از آن طریق را خواهد داد. آنچه اهمیت دارد این است که باید برای هر قدمی و هر اظهارنظری با فکر و با برنامه پیش رفت تا در این روزها هیچ بهانهای به دست آمریکا نیفتد تا از آن علیه ایران استفاده کند.
- صادق زیباکلام: اگر ایران و آمریکا که بیش از سه دهه جز بیاعتمادی و دشمنی چیز دیگری میانشان نبود، توانسته بودند با وجود همه دشواریها درباره مسئله پیچیده هستهای به توافق برسند، آیا امکان نداشت که درباره اختلافات دیگرشان هم بتوانند توافق کرده یا دستکم بر سر آنها مذاکره کنند؟
- علی ماجدی، سفیر سابق ایران در آلمان و عضو تیم مذاکره کننده سعدآباد: به نظر من مشکلی نداشت که ما با آمریکا وارد مذاکره شویم. ما همیشه نشان دادهایم که وقتی دچار اجبار می شویم مذاکره میکنیم چرا باید این گونه باشد؟ ما حتی نتوانستیم طی این مدت اعتماد اروپاییها را جلب کنیم. اروپایی ها با ما کار میکنند ولی به ما اعتمادی ندارند.
نگاه ارباب- رعیتی به آمریکا
نگاه طیف اصلاح طلب به آمریکا، نگاه «ارباب-رعیتی» است. برای همین است که این طیف صراحتا آمریکا را کدخدای جهان نامیده و مدعی است تا با کدخدا نبندیم، نمی توانیم بر مشکلات غلبه کنیم.
اصلاح طلبان می گویند، برای رضایت کدخدا، باید بر تمام داشته هایمان چوب حراج بزنیم؛ حالا می خواهد صنعت هسته ای- با کاربردهای بسیار و از جمله تأمین داروی بیماران خاص- باشد، یا صنعت موشکی و توان دفاعی، یا صنعت پرتاب ماهواره به فضا و ... هر آنچه ایران را در مقابل دولت مستکبر و غارتگر و تروریست آمریکا، قوی کرده و مستقل کند، باید از میان برداشته شود.
این طیف، مذاکره و رابطه با آمریکا را عامل گشایش اقتصادی و پیشرفت می نامد؛ ادعایی مضحک که در قضیه برجام، تشت رسوایی آن از بام افتاد. توافقی که علیرغم وعده های رنگارنگ دولتمردان و رسانه های اصلاح طلب، در نهایت هم ارزش پول ملی را کاهش داد و هم سفره مردم را کوچک کرد.
برخلاف ادعای فعالین اصلاح طلب، تا زمانیکه دولتمردان به آمریکا و شرکای اروپایی واشنگتن خوشبین باشند و اعتماد کنند و در مقابل به جوانان مومن و متخصص بی اعتماد باشند و از اجرای دقیق اقتصاد مقاومتی و بهره مندی از توان عظیم داخلی غفلت کنند، خسارت ها ادامه دارد.
یک پیشنهاد به حامیان مذاکره با آمریکا؛ تصویر دیدار رئیس جمهور صربستان با رئیس جمهور آمریکا در کاخ سفید را قاب کنید و هروقت پیشنهاد مذاکره دوباره به ذهنتان رسید، به این عکس نگاه کرده و در آن تأمل کنید.