عبدالرحمن نجلرحیم؛ اخیرا وقتی الکسی ناوالنی، منتقد سرشناس حکومت روسیه در هواپیما به حالت مرگ افتاد، احتمال مسمومیت او با موادی مرگزا مطرح شد. با انتقال او به آلمان و بررسیهای بیشتر مسمومیت با سم نووچوک تأیید شد.
نووچوک، همانطور که از نام آن به زبان روسی برمیآید، سم نورسیدهای از نسل چهارم سلاح شیمیایی، وسیله کشتارجمعی در جنگ است که در دوران جنگ سرد در اتحاد جماهیر شوروی و سپس روسیه فعلی بهصورت جنگافزاری شیمیایی به خط تولید رسید، اما خوشبختانه استفاده نمیشد.
مشابه این سم در طول جنگ جهانی دوم در آلمان نیز برای کشتارجمعی به تولید انبوه رسیده بود، ولی باز خوشبختانه مورد استفاده قرار نگرفت و سپس نیز طبق معاهده بینالمللی قرار بر این شد که نهتنها مصرف بلکه تولید و ذخیره سلاحهای شیمیایی و بیولوژیک کشتارجمعی موقوف شود و آنچه در انبارهای نظامی موجود است، طبق نظارت دقیق بینالمللی نابود شود.
ولی متأسفانه بعدها در جنگ ایران و عراق و جنگ داخلی سوریه از سلاحهای شیمیایی استفاده شد که فاجعهآمیز بود. اما آنچه امروزه توجه جهانی را به خود جلب کرده، استفاده از سلاح شیمیایی ممنوع نظامی با چراغ خاموش و بیسروصدا، برای کشتن مخالفان نظام حکومتی است که پدیدهای نوظهور و خطرناک به نظر میرسد.
گرچه استفاده از سم نووچوک برای آدمکشی در سطح سیاست بینالملل و امنیت جهانی دارای اهمیت فراوان است، ولی آنچه در این مقاله مورد نظر است، اثرات مهیب یک ترکیب مولکولی سنتتیک در ازهمگسیختن مفاصل حیاتی در گرهگاههای مهم سطوح مختلف «بدن ـ. سوژه» برای در هم فروریختن زیست ـ. جهان انسانی است.
نووچوک سمی است از نسل چهارم مولکولهای ارگارنوفسفات سنتتیک که میتواند بهطورغیر قابل بازگشتی از فعالیت آنزیم «استیل کولین ترانسفراز» در بدن انسان جلوگیری کند. نوعی کمتر مرگبار از این سم در حشرهکشها به کار میرود. «انزیم استیل کولین ترانسفراز» برای تنظیم فعالیت یکی از اساسیترین انتقالدهندههای اطلاعات عصبی در سرتاسر بدن یعنی «استیل کولین» لازم است.
این آنزیم باعث شکستهشدن «استیل کولین» اضافی میشود و در تنظیم و تعدیل فعالیت آن برای هماهنگی با سایر فعالیتهای شیمیایی و فیزیولوژیک بدن به کار میآید. اما «استیل کولین» شاید یکی از قدیمیترین انتقالدهندههای مهم در بدن جانداران روی زمین باشد.
کار این ماده بسته به شرایط و مناسبت مکانی و زمانی، در سیستمهای ساده تا پیچیده بیولوژیک، متغیر است؛ بنابراین نمیتوان کاری خاص در هر شرایط مکانی و زمانی را به آن نسبت داد. «استیل کولین» در محیطیترین بخش بدن انسان یعنی التصاق عصب به عضله ترشح میشود و باعث انقباضات عضلانی برای حرکات و کنشهای ارادی میشود.
از طرف دیگر در عمیقترین و بالاترین سطح فعالیت خود در هستههای قاعدهای مغز ترشح میشود و از طریق گیرندههای ویژه متعدد گسترده در سرتاسر کرتکس مغز، در فرایند شکلگیری احساس، شناخت و حافظه شرکت دارد.
از طرف دیگر «استیل کولین» مغز را با تمامی دیگر اعضای بدن از طریق دستگاه پاراسمپاتیک، (بخشی از دستگاه خودکار) در ساقه مغز و نخاع در پیوندی تنگاتنگ قرار میدهد و باعث انقباضات عضلات در قلب، ریه، احشای شکمی، کلیه و ترشح غدد مختلف و... میشود؛ بنابراین استیل کولین در همه کنشهای انسانی شرکت مؤثر و لازم دارد و فعالیت ضربانساز حیاتی آن وابسته به فعالیت آنزیم «استیل کولین ترانسفراز» است.
اما گاهی پیش میآید که به علت اختلال در کار نورونهای سازنده «استیل کولین» یا گیرندههای ویژه متکثر آن اختلال پیش آید. به عنوان مثال در سطح عضلات ارادی در بیماری میاستنی گراو، مجبور میشویم با داروی مهارکننده به طور موقت و بازگشتپذیر کار آنزیم استیل کولین ترانسفراز را کاهش دهیم و باعث افزایش ماندگاری استیل کولین شویم تا ضعف عضلانی ناشی از بیماری برطرف شود.
همچنین جالب است بدانید که امروزه برای درمان بعضی از علائم شناختی و حافظهای بیماری آلزایمر نیز از مهارکننده آنزیم «استیل کولین ترانسفراز» استفاده میکنیم. ولی باید توجه داشته باشیم که این مهارکنندهها، چون سم نووچوک غیر قبل بازگشت و خطرناک نیستند که تمامی نظام کارساز بدنی را دچار اختلال مرگبار کنند، بلکه فقط بهطور موقت باعث بالارفتن سطح استیل کولین در مغز میشوند.
چون در بیماری آلزایمر، نورونهای سازنده استیل کولین در قاعده مغز کم میشوند. ولی سم نووچوک با ادامه زندگی منافات دارد. این سم عمل آنزیم «استیل کولین ترانسفراز» را چنان در تمامی بدن دچار اختلال میکند و «استیل کولین» را افزایش میدهد که فرد مسموم دچار انقباض عضلانی دائم، تشنج، تنگی نفس شدید، تعرق فراوان، ترشح بزاق، خلط، تهوع و استفراغ، درد و پیچش شکمی، احساس خفگی، تنگی نفس، گرفتگی قلب، قطع تنفس و ضربان قلب و گاه مرگ میشود.
اگر فرد زنده بماند، تشنج، اختلال سطح هوشیاری و اغما، ازدستدادن قوه شناخت و حافظه میتواند از عوارض طولانیمدت آن باشد. حال میدانیم که همه اینها میتواند با توقف غیر قابل بازگشت عملکرد یک آنزیم به نام «استیل کولین ترانسفراز»، لازم برای فعالیت طبیعی یک انتقالدهنده شیمیایی نورونی در بدن یعنی «استیل کولین»، رخ دهد.
سم نووچوک با تمامی فاجعه انسانیای که به بار میآورد، واقعیتی را به ما گوشزد میکند و آگاهی ما را به آن جلب میکند. آن هم درک زنجیرهوار و غیرخطی علت و معلولی کارکرد نظام بدن انسان و رابطه غیر قابل تقلیل و غیر قابل انفکاک «جزء» به «کل» در سطح عمودی و افقی و مارپیچی آن به طور دوجانبه در تجربیات زندگی است.
به طوری که جزئی کوچک، چون مولکول استیل کولین یا آنزیم شکننده آن در بدن، فعالیت متنوع و متفاوتی در کلیت بدن، بسته به موقعیت و مناسبات خود پیدا میکند. «جزء»های منفک از یکدیگر نیستند که «کل» را میسازند، بلکه کل هم میتواند در کار همه اجزا در تمامی سطوح دخالت داشته باشد؛ بنابراین اصل در سیستمهای پیچیدهای، چون بدن انسان، اهمیت کل در بهکارگیری اجزا در نقشهای متکثر، در عین حال اثرگذاری فعالیتهای نوظهور اجزا در خصوصیات کل است.
از اهمیت این نکته نباید غافل بمانیم که تظاهرات بدنی در هنگام بحران رویارویی با سم نووچوک به شکل دراماتیکی، چون فریادی از عمق وجود جسمانی برای جلب کمک از دیگری است. این خود نشان میدهد که انسان در هیچ شرایطی نمیتواند خود را بدون شریک تصور کند. چون در زیست جهان انسانی، «بدن ـ. سوژه» معنای خود را در این شراکت پیدا میکند.