خبرگزاری تسنیم: در اوایل سال جاری، درست زمانی که تب و تاب ورود به بورس هیجان کاذبی را در کشور ایجاد کرده بود، بانکها با چالشی مواجه شدند که نشان میداد نسبت تسهیلات به سپردههای بانکی به شدت کاهش یافته است. کارشناسان همزمان با این اتفاق، این فرضیه را مطرح کردند که بانکها بخشی از منابع خود را به سمت بازار سرمایه سوق داده و صرف خرید سهام کردهاند و سوددهیهای وسوسهبرانگیز بازار سرمایه، بانکها را نیز جذب خود کرده است.
سرمایهگذاری بانکها در بازار سرمایه ایران با سازوکار فعلی، از نگاه هیچ کارشناسی، پیامد مثبتی به همراه ندارد و چه بسا بسیاری از صاحبنظران علم اقتصاد، در پایان سال گذشته و همچنین در اوایل سال جاری نسبت به تبعات جبرانناپذیر ورود بانکها به بورس بارها هشدار دادند. به هر حال آنچه مسلم است، لغو ممنوعیت سرمایهگذاری بانکها در بورس از جمله مواردی است که با استقبال بانکها مواجه شده است و بازار بورس نیز نسبت به ورود بانکها به این بازار چندان بیمیل نیست. با این وجود باید دید ساماندهی بورس با لغو ممنوعیت سرمایهگذاری بانکها، طبق چه سازوکاری قابل اجرا است و آیا میتواند اخبار خوشی برای سهامداران این بازار به همراه داشته باشد.
خطر خلق پول در کمین است
کامران ندری، عضو هیأت علمی دانشکده اقتصاد دانشگاه امام صادق (ع) به رادار اقتصاد گفت: طبق مبانی اقتصادی، زمانی که بانکها برای خود دارایی ایجاد یا داراییهای را اعم از ارائه تسهیلات یا خرید سهام، در واقع در مسیر خلق پول گام برداشتهاند و عملا موجب خلق پول میشوند.
وی افزود: در هر صورت، ورود بانکها به بازار سرمایه از طریق مکانیزم خلق پول اتفاق میافتد ضمن اینکه پشتوانه پولهایی که خلق میشود، سهام یا دارایی است که هر آن ممکن است ارزش و قیمت آن دچار نوسان و ریزش شود. در نتیجه به نظر نمیرسد که برداشته شدن محدودیت سرمایهگذاری بانکها در بازر سرمایه، روش درستی برای حمایت از بازار بورس باشد.
ندری اضافه کرد: از آنجایی که هنوز جزئیات ورود بانکها به بورس اعلام نشده است، لذا باید دید که آیا بانکها میتوانند آزادانه در این بازار سرمایهگذاری کنند یا قرار است محدودیتها و شروطی برای ورود آنها تعیین شود. از طرف دیگر بانکها باید به سهامدارانشان پاسخگو باشند و داراییهایی را نگهداری کننند که از یک سو بتوانند انتظارات سهامداران را بر اساس آن برآورده کنند و از سوی دیگر هزینههای بانک از جمله نرخ سود سپردهگذاران را بپردازند.
وی معتقد است که تا جزئیات ورود بانکها به بورس اعلام نشود، نمیتوان به درستی پیشبینی کرد که چه اتفاقی در انتظار بازار بورس است. شاید اعلام جزئیات رفع ممنوعیت، به گونهای باشد که بانکها را از ورود به بازار سرمایه منع کرده و بانکها تمایلی برای ورود به این حوزه نداشته باشند
عضو هیات علمی دانشکده اقتصاد دانشگاه امام صادق (ع) افزود: به همین دلیل است که معمولا بانکهای مرکزی محدودیتهایی را برای بانکها اعمال میکند که با واسطه آن بانکها داراییهای پرریسک را خریداری نکنند یا در صورت خریداری داراییهای پرریسک، سرمایه خود را نیز به همان نسبت افزایش دهند.
ندری گفت: در مجموع، ورود بانکها به بازار سرمایه تصمیم درستی نیست و اگر این تصمیم نادرست بدون اعمال محدودیت باشد، تبعات منفی آن بیشتر خواهد بود و کمکم بانکها را به سمت بنگاهداری سوق میدهد. البته ناگفته نماند که بانکها بسته به این که سهام چه شرکتی و چه میزان از سهام خریداری میکنند، به بنگاهداری روی میآورند. به عبارت دیگر اگر بانکها مجاز باشند که سهام به حدی خریداری کنند که مدیریت و اداره بنگاه را به عهده بگیرند، طبیعتا وارد فرایند بنگاهداری میشوند. اما قاعدتا برای جلوگیری از بنگاهداری بانکها باید به حدی سهام خریده شود که بانکها نتوانند کرسی مدیریتی را تصاحب کنند.
بانکها زیانده میشوند
این کارشناس اقتصادی بر این باور است که ورود بانکها به بورس،، چون از مسیر خلق پول میگذرد آثار تورمی شدیدی به همراه دارد و از سوی دیگر نیز منجر به زیان بانکها میشود. در واقع بانکهای ایران تا پیش از لغو ممنوعیت ورود بانکها به بازار سرمایه، ناترازیهای فراوانی در داراییها، درآمدها و هزینهها داشتند و اگر اکنون با ورود به بازار سرمایه ساز و کار مشخصی برای سرمایهگذاری نداشته باشند، متحمل خسارتهای فراوانی میشوند.
وی با اشاره به حرکت پرشتاب بازار سرمایه در ابتدای سال جاری گفت: رشد نامتعارف بازار سرمایه در ابتدای سال جاری، اقتصاد کشور را به سمت تورم پیش برد؛ این، اتفاقی بود که کارشناسان اقتصادی در پایان سال 98 بارها در مورد آن هشدار داده و اعلام کرده بودند که بازار سرمایه نیازمند مدیریت درست است و نباید اجازه داده شود تا هیجانات، بر این بازار غلبه کند. با این وجود، آثار تورمی عدم مدیریت درست بر بازار سرمایه، اکنون نمود پیدا کرده و اگر روند بازار به همین شکل ادامه داشته باشد، بورس همچنان ریزش خواهد داشت.
اتفاقاتی که اکنون در بازار سرمایه رخ میدهد، نتیجه همان سوء مدیریتی است که در سالهای گذشته، بر بازار طلا، ارز و مسکن نیز حاکم بوده و نتیجهای جز کاهش ارزش پول، رشد نقدینگی، تورم، کاهش قدرت خرید و صدها پیامد جبرانناپذیر نداشته است.