تحریریه زندگی آنلاین : مجید اخشابی میگوید: تولید آثار عاشقانه، الگویی دمدستی و خیلی ساده است. اگر قرار باشد تولیدکنندگان چنین آثاری، راجع به مفاهیم ملی، اجتماعی و انسانی کار کنند، نمیتوانند از همان الگوی عاشقانه تبعیت کنند. به همین دلیل اغلب انها همان الگو را مد نظر قرار میدهند و در ادامه، آن زبان و صرفاً همان نوع گفتمان را به کار میگیرند.
یکی از ویژگیهای هنر موسیقی تأثیر بر روح و روان مردم و مخاطبان است. موسیقی نیز مانند سایر هنرها، ابزاری است که علاوه بر ایجاد سرگرمی (که ابتداییترین ویژگی آن است) این قدرت را دارد که بر تفکر و اندیشه مردم تأثیر بگذارد و آنها را نسبت به اتفاقات پیرامونشان آگاه سازد، اما همه مزایای هنر و موسیقی در همین ویژگیها خلاصه نمیشود. یکی دیگر از کارکردهای هنر استفاده از آن در شرایط
بحرانی است.
بیشتربخوانید:
جنگ، زلزله، سیل، ناهنجاریها و نابسامانیهای سیاسی و اجتماعی و حتی اقتصادی، همه و همه بحرانهایی هستند که نوع بشر را در مقاطع مختلف با خود درگیر کردهاند. اپیدمی بیماریها نیز یکی دیگر از وقایع اجتماعی است که در گذشته و امروز به عنوان یکی از بحرانهای اجتماعی شناخته شده است.
طی چند ماهه گذشته به دلیل شیوع بیماری کرونا نه فقط هنرمندان ایرانی که هنرمندان تمام کشورها وضعیت نابسامانی را تجربه کردهاند. تولیدات آثار هنری به طرز چشمگیری کاهش یافته و هنرمندان عرصههای مختلف نسبت به قبل فعالیت چندانی ندارند. موسیقی نیز طی چند ماه گذشته به دلیل تعطیلی کنسرتها و عدم فعالیتهای گروهی، به حالت نیمهتعطیل درآمده است؛ اما با این حال برخی از فعالان این عرصه همچنان فعالند و بر اساس اتفاقات و وقایع چند ماه گذشته به تولید اثر پرداختهاند که برخی از آن آثار، برای روحیهبخشی به قشر آسیبپذیر پزشکان و پرستاران، به کادر درمان کشور تقدیم شده است. مجید اخشابی یکی از خوانندگانی است که طی ماههای اخیر بیکار ننشسته و همواره در زمینه تولید و آموزش و پژوهش حضوری پر رنگ داشته است.
مجید اخشابی درباره تأثیر موسیقی بر وضعیت روحی و روانی مردم در شرایط بحرانی میگوید: موسیقی عالیترین، پرنفوذترین، سهلالوصولترین و حتی ارزانترین هنری است که میتواند پا به پای جامعه کارکرد داشته باشد. شما حساب کنید
بیشتربخوانید:
اگر قرار باشد فیلمی سینمایی با موضوع کرونا ساخته شود، زمان خواهد برد.
مثلاً اگر تولید چنین اثری را کلید بزنیم، شاید یکی دو سال بعد به نتیجه برسد و نتیجه بخش باشد، اما آن نوع تاثیرگذاری که بر روح و جان مردم رسوب کند، توسط موسیقی ایجاد میشود و هنرهای دیگر در این زمینه مانند موسیقی نیستند و حتی اگر باشند، نیز تمام آن ویژگیها را ندارند.
با توجه به این که در برهههای زمانی خاص و مناسبات و مقاطع مختلف همواره فعال بودهاید، بفرمایید که موسیقی در شرایط بحرانی تا چه حد بر بهبود آلام و وضعیت روحی و روانی مردم مؤثر است. به طور مثال تولید آثار موسیقایی و تقدیم آنها به کادر درمان کشور، صرفاً کاری تشریفاتی محسوب نمیشود و به شرط ارائه آثار مفهومی و فاخر، میتواند بر روحیه پزشکان و پرستاران مؤثر باشد.
باید پذیرفت که موسیقی پر نفوذترین، عالیترین، پرکاربردترین و تاثیرگذارترین هنری است که میتواند به صورت خیلی وسیع و به سادگی پیامها و مفاهیم مورد نیاز را منتقل کند و در راستای حفظ روحیه و ایجاد انگیزه، همچین تغییر ذائقههای کسل و نگران مردم مؤثر باشد. به طور کلی میتوان توسط موسیقی حسهای منفی را زدود و به همین دلیل همه باید از این ابزار و موهبت الهی استفاده کنیم. بله، بیشک هنرمندان میتوانند با انتشار آثار مفهومی در شرایط بحرانی بسیار مؤثر واقع شوند. هنر پاپ امروز تا آن حد به سمت ابتذال رفته که جز مفاهیم عاشقانه کوچه بازاری و دم دستی و خیابانی هیچ مفهوم جدی دیگری را به مخاطبان منتقل نمیکند.
بیشتربخوانید:
البته به شرط آنکه موسیقی عامهپسند که همان پاپ است در راستای درست و صحیح حرکت کند.
بله، متاسفانه هنر پاپ امروز تا آن حد به سمت ابتذال رفته که جز مفاهیم عاشقانه کوچهبازاری و دمدستی و خیابانی هیچ مفهوم جدی دیگری را به مخاطبان منتقل نمیکند. باید یادآور شد این موضوع به دانش و سواد هنری تولیدکنندگان باز میگردد. که البته و به طور معمول نیز آنها نمیتوانند از چهارچوب و راستایی که در آن فعالیت کردهاند، خارج شوند. به هرحال الگوی تولید آثار عاشقانه، الگویی دم دستی و خیلی ساده است. اگر قرار باشد تولیدکنندگان راجع به مفاهیم دیگری مانند مفاهیم ملی، اجتماعی و انسانی کار کنند، نمیتوانند از همان الگوی عاشقانه تبعیت کنند. به همین دلیل اغلب فعالان یک الگو را مد نظر قرار میدهند، که در آن الگو تبحر اندکی نیز دارند و در ادامه، آن زبان و صرفاً همان نوع گفتمان را به کار میگیرند.
شاید به همین دلایل است که در زمینه تولید آثار ملی و انسانی با کمبود آثار مواجهیم.
بله، همینطور است. تولیدکنندگانی که درباره نحوه فعالیتهایشان توضیح دادم در زمینه تولید آثاری با مفاهیم جدی و حماسی و ملی ناتوانند و موفق نخواهند بود. نکته خندهدار این است که آنها حتی اگر چنین آثاری را نیز تولید کنند، موسیقی و تنظیم (بر اساس همان الگویی که بلدند) همانی است که بوده و فقط ممکن است شعر تغییر کند. در این صورت آن احساس لازم به مخاطب و شنونده منتقل نمیشود و در نتیجه اثر ماندگار نخواهد بود. نمیتوان به فعالان و هنرمندان موسیقی برای کمکاریشان خرده گرفت؛ زیرا به هرحال درآمد اغلب آنها از طریق برگزاری کنسرتها و برنامههای جمعی و اجتماعی تأمین میشود و حال چند ماهی است منبع درآمد آنها قطع شده و روزگار سختی را میگذرانند. این را هم اضافه کنید که اغلب این افراد در شرایط دشوار فعلی باید زندگی خود را نیز مدیریت کنند تا در نهایت از پس مشکلات عدیده موجود برآیند.
خودتان به جز تولید و انتشار قطعات به چه فعالیتهای دیگری مشغول هستید؟
در دو حوزه مشغول فعالیت هستم. به طور جدی مشغول تغییر روشهای قدیمی آموزشی هستم؛ بهخصوص در بخش موسیقی سنتی. روشهای آموزشی در موسیقی سنتی بسیار دیر بازده بودند و هنرجویان باید سالیان بسیاری را صرف یادگیری میکردند تا به نتیجه برسند.
در حال حاضر در برخی از رشته که خودم مستقیماً آنها را تدریس میکنم، طی مدت زمان بسیار کوتاه به نتایج مطلوب میرسیم. زمانی اگر در یک آگهی قید میشد که مثلاً موسیقی و فلان ساز را در ده یا دوازده جلسه بیاموزید، آن را خندهدار میدانستیم و نوعی کلاهبرداری تلقی میشد؛ اما خدا را شکر حال اینگونه نیست و ما در این زمینه به نتایج خوبی رسیدهایم و میتوانیم با تعداد جلسات
خیلی کم هنرجویان رابه نتایج مطلوب برسانیم و اتفاقاً در این بخش رکوردهای خوبی را از خود بر جای گذاشتهایم.
نکته دیگر اینکه در راستای رشته تحصیلی خودم که پژوهش هنر است، در زمینه موسیقی درمانی تحقیق و پژوهش میکنم و به نتایج خیلی خوبی رسیدهایم. حال نیز مشغول آمادهسازی زیر ساختها و دیتاهای لازم هستیم تا انشاا... کلاسهای مربوطه را برگزار کنیم. به هر صورت از پای ننشستهام و مشغول فعالیت هستم.