همین که در سال 1803 (1218 هـ. ق) شهرهای شمالی ایران در حوزه قفقاز مورد تجاوز ارتش روسیه قرار گرفت فتحعلیشاه در همین احوال درصدد جلب کمک و مساعدت انگلیس برآمد و به ناچار سفیری به نام محمدنبی خان را به هند انگلیس فرستاد و به مفاد قرارداد 1801 اشاره کرد و تذکر داد که دولت انگلستان در این موقع که ایران مورد تعرض قشون روس واقع شده باید به ایران کمک نماید.
آغاز روابط ایران و فرانسه
دولت انگلیس که در سال 1805 ضمن ائتلاف ضدناپلئون با روسیه متحد شده بود و نفعی در کمک به ایران نمیدید، مگر اینکه منافع فوقالعادهای بهدست آورد و به این جهت در بمبئی به سفیر ایران بیاعتنایی بسیار شد و به او گفتند معاهده انگلیس و ایران برای جلوگیری از خطر ناپلئون بوده و نه از خطر روسیه و شرایط سنگینی را برای کمک به ایران پیشنهاد کردند که قابلتحمل نبود.
در سال 1801 که سرجان ملکم سفیر دولت انگلستان موفق گردید قراردادی با ایران علیه متجاوزین هندوستان منعقد نماید، دولت فرانسه کوشش بسیار کرد که نظر ایران را به سمت خود جلب کند و با کمک قشون ایران به هندوستان حمله برد، ولی دولت ایران برای حفظ حیثیت خود و احترام به عهد و پیمان منعقده، پیشنهاد فرانسویان را رد کرد، اما در این موقع که ایران احتیاج به کمک انگلستان داشت، دولت انگلستان و حکومت هندوستان پیشنهاد فتحعلیشاه را رد کردند.
در سال 1804 (1218 هـ. ق) فتحعلیشاه که به ایروان رفته بود تا خوانین و سرکردگان آنجا را به مقاومت در مقابل روسها تشویق کند، با داود خلیفه ارامنه اوچ کلیسا (در نزدیکی ایروان و حوالی رود ارس) ملاقات کرد و از او اطلاعات مختصری درباره عظمت ناپلئون و فتوحات درخشان وی در اروپا بهدست آورد، وی شاه را به نوشتن نامهای به ناپلئون و اتحاد با وی تشویق کرد.
فتحعلیشاه در دسامبر 1804 (رمضان 1219) بهطور محرمانه نامهای مبنیبر علاقه خود به عقد اتحاد با فرانسه به ناپلئون نوشت و نامه را دو تاجر ارمنی مخفیانه به فرانسه بردند و در ژانویه 1805 به ناپلئون رسید. در فوریه 1805 پس از حدود دو ماه، پاسخ ناپلئون به تهران رسید.
ناپلئون در نامه خود به برقراری روابط دوستانه بین دو کشور اظهار علاقه کرده و پیشنهاد کرده بود که ایران و فرانسه از دو طرف به روسیه حمله و کار این امپراتور متجاوز را یکسره کنند.
فتحعلیشاه دومین نامه خود را برای ناپلئون به وسیله مارشال برون سفیر فرانسه در عثمانی فرستاد و از پیشنهاد فرانسه استقبال کرد و متذکر شد که عقد قرارداد با ایران ممکن است راه لشکرکشی به هندوستان را برای فرانسه باز کند و دست انگلیسیها را از مستعمراتشان در آسیا کوتاه سازد.
ناپلئون که از اوضاع ایران بیخبر نبود از بیاعتنایی انگلستان نسبت به ایران استفاده کرد و، چون اجرای نقشه حمله به هندوستان به جلب رضایت دولت ایران بستگی داشت پس از وصول این پاسخ مساعد و مثبت، ژوبر مترجم و منشی مخصوص خود را از راه عثمانی به ایران فرستاد.
ژوبر با اینکه با نام مستعار مسافرت میکرد در طرابوزن مامورین انگلیس او را شناختند و وسیلهای فراهم کردند که پاشای عثمانی بایزید او را دستگیر و زندانی کند. دو نفر از همراهان او هم در این ماجرا کشته شدند، زیرا مناسبات مودتآمیزی که بین ایران و فرانسه در شرف تکوین بود مطبوع طبع آنها نبود.
کمی بعد از حرکت ژوبر، ناپلئون آجودان مخصوص خویش کاپیتان رومیو را نیز به ایران فرستاد و رومیو پیش از ژوبر که در عثمانی گرفتار و زندانی شده بود در 24 سپتامبر 1805 (1220 هـ. ق) وارد تهران شد و نامه ناپلئون را به فتحعلیشاه تسلیم کرد.
در این نامه امپراتور فرانسه، از تجاوزات روسیه و انگلیس و طمع آنها یاد کرده و تاکید کرده بود که ایران باید به توپخانه جدید و اسلحه کافی مجهز شود و امپراتور فرانسه حاضر است هرگونه کمک و مساعدتی که لازم است به ایران بدهد.
آمده ژوبر فرستاده اول ناپلئون که در اثر اقدامات انگلیسیها در خاک عثمانی به اتهام جاسوسی دستگیر شده بود و چهار ماه زندانی میشود سرانجام در اثر دخالت و اعتراض دولت ایران آزاد و در 5 ژوئن 1806 به تهران رسید و نامه دیگر ناپلئون را تسلیم پادشاه ایران کرد.
در این نامه نیز امپراتور فرانسه نوشته بود که ایران باید متصرفات آقا محمد خان را حفظ کند و اجازه ندهد کاری را که انگلیسیها در هند کرده در ایران تکرار کنند و باید از رفتار سوداگران انگلیسی که با تاج و تخت پادشاهان هند بازی میکنند درس عبرت بگیرد و در تقویت و تجهیز ارتش خود با سلاحهای آتشین جدید همت گمارد و از فتحعلیشاه خواسته بود که احتیاجات خود را از فرانسه بخواهد.
اعزام سفیران متعدد با نامههای دوستانه و گرم گرفتن و فعالیت درباره فرانسه نشان میدهد که آن دولت چه اهمیتی برای ایران قائل بوده و چه انتظاراتی از فتحعلیشاه داشته است. ناپلئون در نامههای خود فتحعلیشاه را به حمله به گرجستان و تصرف خاک روسیه تشویق میکرد و آمادگی فرانسه را برای پذیرفتن سفیر ایران جهت انعقاد معاهده مودت و انجام مذاکرات برای کمک نظامی اعلام کرده بود.
انعقاد عهدنامه فینکن اشتاین
رسیدن نامههای ناپلئون و سفرای فوقالعاده او به ایران، فتحعلیشاه را کاملا به امپراتور فرانسه و وعدههای او امیدوار ساخت. به همین جهت وقتی در 14 فوریه 1806 (25 ذیالقعده 1220) اسپانف سفیر روس برای عقد مصالحه از طرف دولت روسیه که در جنگ با فرانسه شکست خورده بود به تهران وارد شد.
دربار فتحعلیشاه به پیشنهاد نماینده روس اعتنایی نکرد، علت این بهانهجویی دربار این بود که روی رابطه و پیشنهاد ناپلئون حساب میکرد و انتظار داشت از طریق جنگ و با کمک وی روسیه را از پای درآورد. در این گیرودار انگلیسها منتهای کوشش خود را کردند که نگذارند ناپلئون راهی به ایران باز کند.
وانگهی آشکارا دولت ایران را تهدید میکردند و حتی کشتیهای خود را به خلیج فارس آورده بودند، اما پیشرفتهای حیرتانگیز ناپلئون در میدانهای جنگ اروپا چنان در جهان متمدن آن روز پیچیده بود که حتی دربار تهران با آن دشواریهایی که در روابط آن روز ایران با اروپا بود از آن خبردار میشد.
منبع: کتاب تاریخ روابط خارجی ایران