سرویس فرهنگی فردا؛ احسان سالمی: فیلم سینمایی «ویلاییها» یکی از پدیدههای سیوپنجمین جشنواره فیلم فجر بود که در اوج ناباوری و در دوره غلبه شدید روابط بر ضوابط در سینمای ایران؛ نادیده گرفته شد. دورهای که جایزهها نه براساس کیفیت آثار تولید شده بلکه براساس میزان نزدیکی و تعامل تولیدکنندگان آثار با مدیران سینمایی دولت، توزیع شد.
فیلمی که همه آن را تحسین کردند؛ حتی فراستی!
ویلاییها درحالی پا به سیوپنجمین دوره جشنواره فجر گذاشت که پیش از آغاز جشنواره، نظرات مثبت بسیاری در محافل سینمایی در ارتباط با کیفیت بالای این فیلم مطرح میشد؛ نظراتی که نشان میداد سعید ملکان تهیهکننده باهوش سینما دست بر روی فیلمنامهای جذاب و کارگردانی تازهکار اما با استعداد گذاشته و قرار است امسال نیز همچون سال گذشته چهرهای جدید را به جمع کارگردانان سینمای ایران اضافه کند.
ویلاییها در جشنواره به نمایش درآمد و در روزهایی که ضعیفترین آثار تاریخ فجر در یکی از کمرمقترین دورههای آن گردهم آمده بودند؛ تبدیل به پدیده چند روز نخست جشنواره و در نهایت جز یکی از دو پدیده آن سال جشنواره شدند. پدیدهای که انبوهی از منتقدان شناخته شده سینمای ایران از مسعود فراستی گرفته تا سعید قطبیزاده به تحسین آن پرداختند تا مهر تاییدی بردلایل استقبال اهالی سینما از این اثر باشد.
اعتراض به ریاکاری، حسادت، جهالت و بلاهت!
اما در دورهای که حتی دوارن آن نیز در حد و اندازه داوری فجر نبودند؛ «ویلاییها» در اوج ناباوری نادیده گرفته شد تا سهم این فیلم خوشساخت و جذاب از نامزدی سیمرغهای جشنواره، فقط حضور در 3 بخش فرعی بهترین جلوههای بصری، بهترین جلوههای ویژه میدانی، بهترین موسیقی و 2 بخش اصلی بهترین بازیگر مکمل زن و بهترین فیلمنامه باشد.
اتفاقی که باعث اعتراض منیر قیدی نویسنده و کارگردان این آثار شد. قیدی که سومین فردی محسوب میشد که از دریافت جوایز این دوره انصراف داده بود با نگارش متنی خواندنی در ارتباط با این اتفاق نوشت: «حضور در هر رقابتی و تن دادن به قواعد داوری بخشی مهم از روحیه کمال طلبی و حتی جاه طلبی هر هنرمندی است. اما این حضور هنگامی ارزش دارد که در مواجهه با حسادت و جهالت و بلاهت و حذف، قربانی نشود. فیلمنامه ویلایی ها روایتی است که به قدر بضاعت خود و به گواه آرا و نظرها و بازخوردهای متنوع، فروتنانه و بی ادعا بر دلِ مخاطبانِ أصلیِ ان نشسته است و سهمِ هنرمندانِ این فیلم را در ادایِ دِین به مقطعِ مهمی از تاریخ این سرزمین و به دست اوردن دلِ خانواده های شهدا و جانبازان ِ دریا دل براورد کرده است. من این دستاوردِ آسمانی را با جدال های حقیرانه و کوربینانه رقابت های زمینیانِ در گِل مانده، تاخت نمی زنم و به یاد و خاطره همان «یارانی که غریبانه رفتند از این خانه» ارزش و حرمتِ غریبانگی هایی از این دست را در تنهایی خود با زیبایی بیشتری احساس میکنم و این حال را به نامزدیها و مرتبه های دیگری که در دستِ آدمیانِ ریاکار ، حقیر شده است نمیدهم؛ و از سعید ملکانِ عزیز تمنا و استدعا دارم با همان نگاهِ مؤلفانه و حسنِ نیتی که به سینمای ایران دارد ، همچنان به خطر کردن درآزمودن عرصه ها و استعدادهای جدید بپردازد و دل قوی داشته و راهش را ادامه دهد که ؛ «خداوند عزت دهد»
سیمرغهایی برای ماست مالی یک فاجعه!
هر چند که مدیران جشنواره فجر در نهایت برای سرپوش گذاشتن بر آنچه که با عنوان فاجعه داوری در فجر از آن یاد میشد؛ با اهدای سیمرغ خلقالساعه «استعداد درخشان بهترین فیلم اول» به منیر قیدی سعی بر ماستمالی کردن ماجرا داشتند ولی کارگردان این فیلم با عدم حضور در اختتامیه این جشنواره رسما اعلام کرد که این سیمرغ را نه قبول دارد و نه میپذیرد.
جالب آن که مسئولین جشنواره سعی داشتند با اهدای سیمرغ دیگر با عنوان بهترین فیلم از نگاه ملی به این اثر، بخشی دیگر از دلخوریها که مربوط به سعید ملکان تهیهکننده این اثر میشد را جبران کنند ولی او نیز با عدم قبول حضور در مراسم اختتامیه جشنواره [حتی با درخواست نهادهای دیگری غیراز ارشاد از جمله نهاد ریاست جمهوری]، از تصمیم کارگردان جوان خود در ارتباط با اعتراض به ناداوری در فجر حمایت کرد و در نهایت نیز این سیمرغ به فیلم ماجرای نیمروز داده شد.
ناراحتی ناتمام دولتیها از سازندگان یک فیلم
اما کینه دولتیها با این اثر و سازندگان آن در روزهای بعد از جشنواره سرباز کرد تا پدیده جشنواره فجر در غریبانهترین روزهای اکران سینمای ایران از کمترین سالن سینما برخوردار باشد و در روزهایی که بهترین سالنها و سانسهای سینمای ایران در قرق فیلمهای کمدی چون «گشت 2» و «نهنگ عنبر2» است؛ پدیده جشنواره فجر با کمترین سالن و بدترین سانسها سینما به اکران خود ادامه دهد.
نکته بدتر آن که درست در چنین شرایطی شورای صنفی نمایش در تصمیمی عجیب و بهانه عدم توانایی این فیلم در حفظ کف میزان فروش، اقدام به حذف این اثر از سرگروه سینمایی خود یعنی سینما استقلال کرد تا در هفته آینده دو فیلم سینمایی فیلم سینمایی «زیر سقف دودی» و «رگ خواب» که پیش از این قرار بود در عید فطر به نمایش درآیند؛ جایگزین «گشت2» [که بعلت قاچاق نسخه سینمایی آن؛ نسخه نمایش خانگیش زودتر به بازار آمده است] و ویلاییها شوند.
تصمیمی که موجب اعتراض پوران درخشنده کارگردان باسابقه سینما و سازنده فیلم سینمایی «زیر سقف دودی» شد. او در گفتوگو با ایسنا در واکنش به این تصمیم شورای صنفی نمایش گفت: «برایم بسیار باعث تعجب است که فیلم «زیر سقف دودی» که قرار بود عید فطر اکران شود و تاکنون در تمام خبرها این مسئله اعلام شده بود، به ناگهان از هفته آینده به سینماها میآید. نمیدانم چرا باید چنین جریانی خاص وجود داشته باشد چون به نظر میرسد انگار دارد اکران فیلمها را میچینند.»
جالب آن که در میان این هیاهو اخباری منتشر شد مبنی براین که موزه سینما که مدیریت آن را محمد حیدری دبیر سابق جشنواره فیلم فجر بر عهده دارد حاضر به اکران فیلم «ویلاییها» نشده و حیدری در لفافه، دلخوری خود را از اعتراضهای منیره قیدی در زمان برگزاری جشنواره سال قبل به عنوان دلیل این تصمیم بیان کرده است!