به گزارش مشرق، حضور یک رزمنده در خطوط مقدم جبههها، نیازمند پشتیبانی حدود هفت تا 10 نفر بود؛ یعنی اگر واحدهای پشتیبانی در دوران دفاع مقدس وجود نداشتند، طبیعتاً روند دفاع در خطوط مقدم جبههها دچار مشکلات جدی میشد. از بخشهایی که در دوران دفاع مقدس، در زمینه پشتیبانی از خطوط مقدم نقش داشتند، میتوان به «مهندسی رزمی»، «ترابری»، «توپخانه»، «مهمات»، «مخابرات» و... اشاره کرد.
در این میان، بیسیمچیها از دستهها و گردانها گرفته تا تیپها، لشکرها و قرارگاهها، همه در پی اطلاعرسانی و گزارش لحظهبهلحظه به فرماندهان خود بودند؛ خصوصاً در شبهای عملیات، در زیر باران انواع گلولهها، میبایستی تمام توجه خود را به بیسیمها جلب میکردند تا خبر و فرمانی، ناگفته نماند. همچنین سیمکشی کیلومترها از مناطق عملیاتی و قرارگاهها برعهده رزمندگان «مخابرات» بود؛ رزمندگانی که در صورت قطع شدن ارتباط، میبایستی کیلومترها را بررسی کرده، تا سیمهای قطعشده بر اثر انفجار خمپارهها، توپها و... را بههمدیگر وصل میکردند.
«سید جواد هاشمی فشارکی» پژوهشگر و بیسیمچی لشکر 27 محمد رسولالله (ص) در دوران دفاع مقدس، گزارشی کوتاه درباره نقش مخابرات در دوران هشت سال دفاع مقدس را در اختیار دفاعپرس قرار داده است که در ادامه، آن را میخوانید:
«مخابرات» در دوران دفاع مقدس، به دو بخش «بیسیم» و «با سیم» تقسیم میشد که نسل امروز و کسانی در جنگ حضور نداشتند، نقش بیسیم و بیسیمچی را در جنگ، بهخوبی دریافته و شخصی که همراه فرمانده بوده و بیسیم بر دوش داشت را همه در فیلمها یا عکسها دیدهاند. از سویی دیگر، شاید تنها شخصی که به نیابت از نیروهای مخابرات «با سیم» در خاطرهها ماندگار شده باشد، شخصی است که در قرارگاهها پشت تلفن مینشست؛ در حالی که نیروهای مخابرات «با سیم» نیز مشکلات خاص خودشان را در آن دوران داشتند.
فعالیت یگان «مخابرات»، چه مخابرات «با سیم» و چه مخابرات «بیسیم» در عملیاتها، با دیگر یگانهای رزمی متفاوت بود؛ بهطوریکه رزمندگان آن یگان، حدود 10 الی 15 روز قبل از عملیات، برای برقراری ارتباطات وارد منطقه شده و بعد از اتمام عملیات نیز میبایست، تمام ارتباطاتی را که برقرار شده بود را جمعآوری میکردند.
ماموریت و وظایف مخابرات و ارتباطات در دفاع مقدس
ماموریت و وظایف مخابرات و ارتباطات در دوران دفاع مقدس، بهطور کلی شامل موارد زیر بوده است:
1- برقراری ارتباط «بیسیم» بین مقرهای یگانها
ایجاد پایگاههای مخابراتی؛ ارتباط بیسیم بین مقرهای قرارگاه مرکزی، قرارگاههای منطقهای لشکرها و تیپها و گردانها، ارتباط بین یگانهای عملکننده و هماهنگی فرکانسها و جلوگیری از تداخل فرکانسی.
2- برقرار ارتباط «باسیم» در داخل هر یک از مقرها و یا محورهای یگانها
سیم کشی داخل مقرهای ثابت و موقت اردوگاهی و برقراری ارتباط داخل مقر و مابین مقرها.
3- برقراری ارتباط مخابراتی خودروهای نفربر و زرهی، پهپادها، ماشینآلات مهندسی و...
ایجاد ارتباط بیسیم مابین فرماندهی و خودروهای نفربر و زرهی، پهپادها، ماشینآلات مهندسی و... بهمنظور هدایت دستگاههای زرهی و همچنین در موشکهای مختلف با که مجهز به سامانههای الکترونیکی بودند.
4- انتقال خبر بهصورت حضوری
انتقال خبرهای سری با پیک، موتور و... با هدف جلوگیری از عدم امکان شنود توسط دشمن و یا در شرایطی که ارتباطات بیسیم هنوز نبایستی روشن میشدند و یا در شرایطی که ارتباطات با اختلال مواجه بودند.
5- تامین امنیت ارتباطات
تامین امنیت ارتباطات با استفاده از دستگاههای رمزکننده و همچنین تهیه و استفاده از برگه کد و رمز برای مکالمه بخشهای مختلف با یکدیگر و نیز مخابره پیامها بهصورت رمز در بین نیروهای خودی.
نمونه کد رمز برای بیسیمهای لشکر 27 محمد رسولالله (ص)
6- جنگ الکترونیک (جنگال)
کاربرد امواج الکترومغناطیس در جنگ با هدف ایجاد اختلال در ارتباطات رادیویی دشمن، یکی دیگر از وظایف «مخابرات» بود؛ در این راستا، پخش پارازیت، شنود و فریب الکترونیکی، استفاده از سامانههای اختلالگر، جهتیابهای مختلف، رادارها و سامانههای کشف و رهگیری و رمزشکن، از وظایف جنگال بود.
واحد جنگال در اولین اقدام خود، با ساخت مداری «شلتر رادیو مانیتورینگ HF (شنود HF)» توانست تقریباً تمامی ارتباطات ارتش عراق را شنود کند که این موضوع، تحول شگرفی در جنگ ایجاد کرد.
7- شنود مخابرات دشمن
با شنود گفتگوهای دشمن در بیسیمهای آنها و حتی بعضاً با نفوذ به خطوط دشمن و شنود در سیمهای مخابراتی آنها توسط افراد عرب زبان، اطلاعات گرانبهایی از وضعیت آنها بهدست میآمد.
8- برقراری تلگراف و تلفن صلواتی
ایجاد دفتر مخابراتی در محلهای پُرتجمع رزمندگان و ارائه و امکان استفاده از تلگراف صلواتی در جبههها، به این نحو که رزمندگان تلگراف را مینوشتند و ارسال میکردند، از دیگر اقدامات «مخابرات» در جبههها بود؛ در این میان، دو دسته نیرو وجود داشت؛ دسته اول، تا خط مقدم پیش رفته و برگههای تلگرافها را توزیع میکردند و پس از آن جمع و گروه دیگری هم تلگرافها را به شهرهای مرکزی که نزدیک بودند، مثل اهواز و کرمانشاه ارسال میکردند. همچنین هر رزمندهای بهدلیل کمبود امکانات، هفتهای 10 دقیقه میتوانست با خانواده خود تلفنی صحبت کند؛ بهجز زمانهایی که قرار بود عملیاتی صورت بگیرد که به لحاظ حفاظتی، ارتباطات قطع میشد.
9- پست صلواتی
اگرچه مقوله پست از مخابرات متفاوت است؛ ولی، چون مکمل ارتباطات تلقی میشود، بهصورت اجمال چنین بوده است: پاکتها وسربرگهای ویژهای در اختیار قرارگاهها و خانوادهها قرار میگرفت و آنها نامههای خود را بدون تمبر، در صندوق پست میانداختند و پست در زمان کوتاهی نامهها را به مقصد میرساند و نامهها بههیچوجه باز نمیشدند؛ اما آموزشهای حفاظتی وجود داشت که رزمندگان چه چیزهایی را در نامهها ننویسند؛ البته در نزدیکی عملیاتها به لحاظ حفاظتی، نامهها با تاخیر ارسال میشد.
در این راستا، یکی از شیرینیهای دفاع مقدس، دریافت نامههای بدون مخاطب مردم و بهخصوص مدرسهایها و دبیرستانیها به رزمندگان اسلام بود.
10- بازسازی مراکز مخابراتی آسیبدیده
بخش دیگری از فعالیت «مخابرات» در طول جنگ، بازسازی مراکز مخابراتی در مناطق جنگی و آسیبدیده بود که این عملیات باید به سرعت انجام میشد؛ چون دشمن میتوانست از این قضیه، بهرهبرداری تبلیغاتی کند.
11- پشتیبانی؛ خرید و تأمین لوازم و تجهیزات مخابراتی مورد نیاز
برای امکان ماموریتهای محوله و تأمین نیازهای مقرها و یگانهای عملکننده، لوازم و تجهیزات مخابراتی مورد نیاز از موجودی مازاد مقرهای داخل شهرها، صنایع داخلی، خرید خارجی با واسطه و یا غنیمتی از دشمن تأمین شده و به نقاط مورد نیاز منتقل میشد.
12- تعمیر و نگهداری خطوط و لوازم و تجهیرات مخابراتی؛ مهندسی معکوس تجهیزات غنیمتی
تعمیر لوازم و تجهیزات بیسیم و باسیم که بهنحوی خراب شده و یا پر از خاک شده و یا داخل آب و یا لجن میافتادند، وظیفه بخش «نت» (تعمیر و نگهداری) بود؛ همچنین لوازم مخابراتی اهدایی کشورهای غربی و شرقی به صدام که در عملیاتها به غنیمت گرفته میشد، توسط این بخش مورد بررسی قرار گرفته و یا مهندسی معکوس شده و سپس توسط بخشهای مختلف مورد استفاده قرار میگرفتند.
13- تامین منابع انسانی و آموزش نیروهای مخابراتی و ارتقای سطح آمادگی
جذب و بهکارگیری نیروهای علاقمند و آموزش در دو سطح عمومی و تخصصی، و همچنین سازماندهی و بهکارگیری آنها در ردههای مختلف، از دیگر وظایف مخابرات در جنگ تحمیلی بود.
شبکه تلفن زمینی مقرهای لشکر 27 محمد رسول الله (ص) در قرارگاه تاکتیکی لشکر واقع در منطقه «چنگوله» مهران، قبل و بعد از عملیات آزادسازی مهران در عملیات «کربلای یک»
نکتههایی از تجارب مخابرات عملیاتی:
اهمیت مخابرات: مخابرات در دفاع مقدس همانند سلسله اعصاب برای یک انسان بود؛ تا جایی که اگر مخابرات نبود، فرماندهی، دیدهبانی و توپخانه بیمعنی میشد و هیچیک از فرماندهان نمیتوانستند کاری از پیش ببرند.
شهدای مخابرات، چهرههایی مظلوم و در عین حال، قاصدان آسمانی هستند.
کمخطرترین لحظات مخابرات، در مناطق پشت جبهه و نگهداری خطوط، که تا حدودی آسان بود.
متفاوتترین کار در عملیاتها، سیمکشی بهمنظور ایجاد ارتباط و نگهداری خطوط در خطوط پدافندی و در طول عملیاتها بود.
پرخطرترین لحظه، بردوش بودن بیسیم در حین عملیات بود که هم آنتن آن توسط دشمن دیده میشد و هم فرکانس آن باعث میشد تا موقعیت وی شناسایی شود.
با شکوهترین کار مخابرات، اعلام رمز عملیات در شب عملیات بود.
سختترین لحظات، قطع ارتباط در شرایط سخت عملیات بود.
حالگیرترین لحظه، تمام شدن باطری بیسیم بود.
یکی از بدترین مسیرها، مسیر سیمکشی در رمل و یا جزایر مجنون بود.
نفسگیرترین کار، بهدوش کشیدن قرقره سیم جنگی برای برقراری ارتباطات در اولین لحاظ تثبت خطوط عملیات بود.
تلفنهای قورباغهای، هنگام آغاز عملیات، در قرارگاه و سنگرهای فرماندهی، استفاده میشدند که امکان شنود و لو رفتن اطلاعات وجود نداشت.
صبورانهترین کار، جمع کردن سیمها بعد از پایان مأموریت یگانها و عدم نیاز به ارتباطات بود.
رازداری یکی از ویژگیهای رزمندگان مخابرات بود؛ چراکه برای تجهیز و آمادهسازی، کمی زودتر از بقیه یگانها از مکان منطقه عملیاتی مطلع میشدند.
شاخصترین اِلِمان، دکل مخابراتی بود که بهسرعت مقر فرماندهی را لو میداد.
اوج ایثار، خوردن کد و رمز قبل از اسارت بود. حتی شهیدی داریم که بهخاطر فاش نکردن رمز بیسیم، بدنش را تکهتکه کردند؛ شهید «بروجعلی شکری» بهخاطر اینکه رمز بیسیم رو قورت داد و کد و رمز بیسیم را لو نداده بود، به این وضع وحشتناک شکنجه شد؛ اول گوش و بینی و بعد هم چشمهای را را درآوردند و در مراحل بعدی هم لبهای بالایی این شهید را بریند و در آخر هم بعثیها که نتوانستند رمز را بهدست بیاورند، تصمیم گرفتند تا شکم وی را بشکافند، تا شاید کاغذ رمزی که قورت داده بود را از شکمش پیدا کنند.
سخن پایانی
نیروهای رزمنده بیسیمچی با دستان خالی و اطلاعات محدود، وارد جنگ شدند؛ ولی با عزم و اراده به توان خودی و اتکا به مدد الهی، توانستند پرتوان شده و از توانایی بسیار بالایی برخوردار شوند و هدایت عملیاتها را برعهده گیرند. پس از حنگ هم بخش «فاوا» نیروهای مسلح، بههمین دلیل از توانایی بالایی برخوردار شدند؛ ولی متاسفانه مخابرات در بخش دولتی عمدتاً متکی بر واردات تجهیرات و فناوریهاست و که دارای آسیبپذیریهای زیادی در شرایط بحران هستند و متأسفانه با گسترش بیرویه ورها شده زبرساختهای مخابراتی و فضاهای مجازی؛ بستر تهاجم فرهنگی به هویت دینی وانقلابی شده است و مشکلات امنیتی را نیز بهمراه داشته است که در شرایط فتنههای 1388 و 1396 و 1398 شاهد ان بوده ایم ومتاسفانه هنوز نیز مسوالان عالی را تنبه وانداشته و اهتمام لازم به شبکه ملی اطلاعات و اتکا به پیام رسانهای داخلی و. حمایتهای لازم صورت نمیگیرد؛ که لازم است براساس تجارب دفاع مقدس تحولی اساسی در نظام مدیریتی و روشهای جاری وزارت ارتباطات و سازمانهای تابغه صورت گیرد.