تکنیکی بسیار قوی است که به شما کمک میکند از جوانب مختلف به تصمیمات مهم خود در زندگی نگاه کنید. این تکنیک به شما کمک میکند با هل دادن خودتان فراتر از روش های فکر کردن عادیتان، تصمیمات بهتری اتخاذ کنید. به همین ترتیب، به شما کمک می کند که پیچیدگی یک تصمیم را به طور کامل درک کنید و مسائل و فرصت هایی را که ممکن است به آن دقت نکرده باشید را پیدا کنید.
خیلی از افراد موفق از یک دیدگاه منطقی و مثبت به قضایا نگاه می کنند و این یکی از دلایلی است که در کار و زندگی خود موفق شده اند. اما معمولاً قادر نیستند از دید احساسی، انگیزشی خلاقانه و منفی به مسئله بنگرند. این یعنی آنها مقاومت در برابر تغییر را دست کم می گیرند، پرش های خلاقانه ندارند و قادر به داشتن برنامه های احتمالی و تصادفی لازم برای زندگی نیستند.
به همین ترتیب، افراد منفی گرا هم بسیار تدافعی هستند و افرادیکه در حل مشکلات خود بسیار منطقی عمل می کنند نمی توانند از خلاقیت یا انگیزه خود در این راستا کمک بگیرند.
اگر با استفاده از تکنیک “6 کلاه فکری” به مشکلات خود نگاه کنید، آنوقت می توانید از این رویکردها برای رسیدن به بهترین راه حل ممکن استفاده کنید. تصمیمات و برنامه های شما ترکیبی از جاه طلبی، مهارت در اجرا، حساسیت، خلاقیت، و برنامه ریزی تصادفی خواهد بود.
چطور از این تکنیک استفاده کنید:
برای استفاده از تکنیک “6 کلاه فکری” برای ارتقاء کیفیت تصمیم گیریهایتان، باید به تصمیم سر گذاشتن هر کدام از این کلاه ها فکر کنید.
هر کلاه فکری نوعی متفاوت از فکر کردن است که در زیر به توضیح آن خواهیم پرداخت.
کلاه سفید: در این طرز تفکر شما بر اطلاعات موجود تمرکز می کنید. به اطلاعاتی که در دست دارید نگاه کنید، و ببینید چه چیزی دستگیرتان می شود. کمبودهای اطلاعاتتان را دریابید و سعی کنید یا آنها را پر کنید یا در نظرشان داشته باشید. اینجاست که می توانید رویدادهای قدیمی را تجزیه و تحلیل کنید.
کلاه قرمز: با سر گذاشتن کلاه قرمز باید با بصیرت، درک مستقیم و احساستان به تصمیم نگاه کنید. همچنین سعی کنید فکر کنید که چرا بقیه مردم احساسی برخورد می کنند و سعی کنید بفهمید واکنش های شهودی افرادی که کامل از دلایل و منطق شما باخبر نیستند را درک کنید.
کلاه سیاه: در این طرز تفکر باید به همه چیز منفی گرایانه، محتاطانه و تدافعی نگاه کنید. ببینید چرا ایده ها و رویکردهای مختلف ممکن است موثر نباشد. این مسئله از آن جهت اهمیت دارد که نقاط ضعف مسئله را در برنامه تان به خوبی به شما نشان می دهد. به شما این امکان را می دهد که آنها را از بین برده، رویکردتان را تغییر دهید یا برنامه های تصادفی برای برخورد با مشکل آماده کنید. این کلاه به شما کمک می کند برنامه هایتان را سخت تر و ارتجاعی تر اتخاذ کنید. همچنین می تواند به شما کمک کند که نواقص و خطرات کار را قبل از اینکه وارد عمل شوید، بشناسید. این یکی از بهترین فواید این تکنیک است. خیلی از افراد موفق آنقدر به مثبت اندیشی عادت می کنند که گاهی اوقات نمی توانند مشکلات را از قبل تشخیص دهند و برای دشواری ها آمادگی لازم را نداشته باشند.
کلاه زرد: کلاه زرد به شما کمک می کند مثبت به قضیه نگاه کنید. یک دیدگاه مثبت گرایانه است که به شما کمک می کند همه فواید و مزایای یک تصمیم و ارزش های درون آنرا ارزیابی کنید . همه فرصت هایی که ممکن است در پی آن برایتان به وجود آید را تشخیص دهید. رویکرد کلاه زرد به شما کمک می کند وقتی همه چیز گرفته و ناراحت کننده است همچنان به راهتان ادامه دهید و امیدتان را از دست ندهید.
کلاه سبز: این کلاه خلاقیت است. اینجاست که می توانید راه حل های خلاقانه برای یک مشکل ابداع کنید. یک طریقه فکری است که در آن ایده ها به
هیچ وجه نقد نمی شوند.
کلاه آبی: کلاه آبی کنترل پروسه است. وقتی به خاطر فقدان ایده و نظر، وارد مشکل می شوید، این کلاه شما را به سمت کلاه سبز هدایت می کند. وقتی نیاز به تصمیمات تصادفی دارید، کلاه سیاه را به شما معرفی می کند و از این قبیل.
این تکنیک را می توانید در میتینگ ها یا در مشکلات شخصی خودتان مورد استفاده قرار دهید. در میتینگ ها این مزیت را دارد که اختلاف نظرها را از بین می برد.
یک رویکرد متفاوت می تواند این باشد که به مشکلات از دید متخصین مختلف (مثلاً پزشکان، معماران، مدیران و …) یا از دید مشتریان مختلف نگاه کنید.
مثال
مدیران یک شرکت تولیدی دنبال این هستند که آیا باید یک دفتر جدید بر پا کنند یا نه. اقتصاد شرکت روبه راه است و فضای خالی درون شرکت رو به اتمام. آنها تصمیم می گیرند از تکنیک “6 کلاه فکری” برای تصمیم خود استفاده کنند.
وقتی با کلاه سفید به مسئله نگاه می کنند، اطلاعاتی که در دست دارند را تحلیل می کنند. روند پر شدن فضاهای شرکت را که نشان می دهد روبه کاهش سریع است بررسی می کنند. پیشبینی می کنند که تا زمانیکه دفتر جدید ساخته شود، مطمئناً با کمبود فضا روبه رو خواهند شد. طرح های کنونی دولت اعلام می کند که اقتصاد حداقل در دوره ساخت رشد ثابتی دارد.
با کلاه قرمز بعضی از مدیران فکر می کنند که ساختمان پیشنهادی اصلاً زیبا نیست. بااینکه خیلی اقتصادی است اما کارمندان ممکن است علاقه ای به کار کردن در آن محل را نداشته باشند.
وقتی مدیران با کلاه سیاه به قضیه نگاه می کنند نگران این هستند که طرح های هیئت مدیره اشتباه باشد. اقتصاد باید به رکود چرخشی وارد شده باشد که در آن مورد ساختمان شرکت ممکن است برای مدت طولانی خالی باشد.
اگر ساختمان مورد نظر زیبا نباشد، آنوقت کمپانی ها تصمیم می گیرند که در یک ساختمان بهتر و زیباتر با همان میزان اجاره بها کار کنند.
اما با کلاه زرد، فکر می کنند که اگر اقتصاد بالا بکشد و طرح ها به همان صورت باقی بمانند، شرکت بیشترین سود را خواهد داشت.
اگر خوش شانس باشند می توانند ساختمان را قبل از اینکه به رکود اقتصادی برسند، فروخته یا به رهن و اجاره بگذارند.
با کلاه سبز این نکته را در نظر می گیرند که آیا باید طرح ساختمان را تغییر دهند تا کمی خوشایندتر شود. مطمئناً می توانند طراحی داخلی آنرا کمی دستکاری کنند و با خرید وسائل و لوازم ارازن قیمتی آنجا را بهتر از آنچه هست نشان دهند.
کلاه آبی توسط رئیس جلسه برای حرکت بین روش های فکری مختلف استفاده می شود. ممکن است سایر شرکت کننده های میتینگ را از تغییر سبک های مختلف یا نقد ایده های افراد دیگر بازدارد.
نکات مهم
“6 کلاه فکری” تکنیکی بسیار خوب برای نگاه کردن به تاثیر تصمیمات از نقطه نظرات مختلف است. این تکنیک این امکان را فراهم می آورد که از احساسات و شکاکیت های لازم برای رسیدن به تصمیمات منطقی استفاده شود. فرصت خلاقیت را نیز در تصمیم گیری ایجاد می کند. همچنین کمک می کند که مثلاً افراد منفی گرا کمی مثبت تر و خلاقانه تر به مسائل نگاه کنند.
برنامه ها و تصمیماتی که با استفاده از روش “6 کلاه فکری” اتخاذ می شوند بسیار منطقی تر و بهتر هستند. این تکنیک همچنین می تواند به شما کمک کند از اشتباهات متداول در تصمیم گیری ها جلوگیری به عمل آورید.