گروه سیاست سایت فردا: گمانهزنیهای انتخاباتی هر روز جدیتر و بیشتر میشود. خاصه در جریان اصلاحطلب که اما و اگرهای بسیاری برای مشارکت در این انتخابات دارد. همین چند ماه قبل بود که پایشان را در یک کفش کرده بودند و میگفتند که مشارکت نمیکنیم. اصلا ماجرای لیست ندادن در جریان انتخابات اسفند 98 هم ناشی از همین نگاه بود. حالا که روز به روز به انتخابات نزدیک میشویم اما وضع فرق کرده و به گزینههای دیگری مثل مشارکت حداقلی و حداکثری هم فکر میکنند. تکلیف هواداران نظریه مشارکت حداقلی از همان اول هم روشن بود و امثال عارف و کارگزاران هیچ وقت از خیر حضور در قدرت نگذشتهاند ولو اینکه همه کاندیداهای خود را از دست بدهند و ناگزیر به حمایت از یک اصلاحطلب درجه چندم و یا ائتلاف با کاندیدای غیر اصلاحطلبی مثل علی لاریجانی باشد.
هوادران نظریه مشارکت حداکثری اما این روزها سخت در فکرند. از یک سو نمیخواهند پشت گزینههای نیمبند مثل عارف،ظریف و ... و با ائتلاف هم سرسختانه مخالفاند. از سوی دیگر اما سودای قدرت داشته و با توجیه دلسوزی نظام یا ضرورت قدرت داشتن برای اصلاح و ... دنبال راهی برای معرفی کاندیدای خود میگردند. کاندیدایی که هم نماد اصلاحطلبی و به قول خودشان خالص باشد، هم اینکه عبور او از فیلتر شورای نگهبان حداقل محال به نظر نرسد.
در همین راستا است که این روزها مدام نا محمدرضا خاتمی را میگویند. ( البته این نظر اصلاحطلبان است و برخی دیگر از رسانهها با اشاره به سوابق وی در جریان انتخابات 88 و بعد از آن تایید صلاحیت شدنش را محال میدانند) یکی، دو هفته قبل بود که روزنامه اصلاح طلب اعتماد در گزارشی گمانه کاندیداتوری او را رسما مطرح و تقویت کرد. اعتماد نوشت: «آن طور که شنیده میشود صفاییفراهانی و مصطفی معین، تمایلی به حضور در کارزار انتخابات ندارند. آخوندی برای نامزدی آماده است، اما طیف همراه او در اتحاد اقلیت هستند. صدر و ظفرقندی هم دست بالا را ندارند و هم برای افکار عمومی چهرهای کاریزما، شناخته شده یا تاثیرگذار نیستند؛ بنابراین با نگاهی به گزینههای موجود میتوان گفت که رضا خاتمی مهمترین گزینه اتحادیهاست که اکثریت با حضور او موافق هستند. یک اصلاحطلب تمامعیار که نایبرئیس مجلس ششم و دبیرکلی جبهه مشارکت را در کارنامه دارد و البته شاید در اذهان یادآور حضور سیدمحمد خاتمی بر مسند ریاستجمهوری باشد. به نظر میرسد که گزینه خاتمی، گزینه جدی باشد.»
البته روزنامه «شرق» هم کمی قبلتر این گمانه را مطرح کرده و نوشته بود که «بیگمان اگر سیدمحمدرضا خاتمی به هر دلیلی و با استفاده از هر ابزاری میتوانست تأیید خود را از شورای نگهبان بگیرد، یکی از مهمترین شانسهای ریاستجمهوری شمرده میشد و نه لزوما او شانس انتخابات ریاستجمهوری 1400 بود که پیشتر، بیشتر از امروز شانس داشت، زیرا اکنون شرایطی به وجود آمده است که از یکسو اقبال مردم برای کنشگری سیاسی کاهش یافته و از سوی دیگر همان دستهای که بهطور سنتی به اصلاحطلبان رأی میدادند و از زمره آرای خاکستری شمرده نمیشدند هم درحالحاضر به دلیل انتقادهایی که به عملکرد دولت دوازدهم و مجلس دهم وجود دارد، میل چندانی به اعتماد دوباره به جریان اصلاحات ندارند و به نوعی سرمایه اجتماعی این جریان سیاسی در این مقطع خاص قدری کاهش یافته است، اما به گمان بسیاری از فعالان سیاسی هنوز برخی شخصیتها به دلیل صفت شخصی خود سبد رأی قابلتوجهی دارند و حتی اگر ایشان بهصورت مستقل هم وارد انتخابات شوند، میتوانند رأی نسبتا خوبی به دست آورند؛ چه رسد به آنکه جریان و حزب متبوعشان هم از آنها حمایت کنند.
محمدرضا خاتمی کیست؟
در یکی دو ماه گذشته نیز شاهدیم که بسیاری از سیاسیون اصلاحطلب در مصاحبهها و گمانهزنیها از محمدرضا خاتمی نام میبرند. باشگاه خبرنگاران جوان نیز به همین بهانه امروز گزارشی درباره وی ، احتمال کاندیداتوری، شانس تایید صلاحیت و پیروزی او پرداخت است. در این گزارش و با میانتیتری تحت عنوان «محمدرضا خاتمی کیست؟» آمده است: « شاید مهمترین دلیل شهرت او را بتوان نسبت برادری با رئیس دولت اصلاحات دانست؛ اما خود او نیز سابقه فعالیتهای بسیاری در عرصه سیاسیت دارد، برای مثال نایبرئیس مجلس ششم بوده، دبیر کل سابق جبهه مشارکت و عضو فعلی شورای مرکزی آن است. اما مهمترین حاشیهای که دامن گیر محمدرضا خاتمی بوده را شاید بتوان متعلق به فتنه سال 88 دانست که باعث شد او در سال 1398 به تحمل دو سال حبس تعزیری در دادگاه به سبب ادعای تقلب 8 میلیونی محکوم شود. محمد ایمانی فعال رسانهای، یک روز بعد از دادگاه او در این باره نوشت: «محمدرضا خاتمی امروز پس از دادگاه مدعی شده "ثابت کردم حداقل تعداد 7 میلیون و 89 هزار و 993 رای تقلب شده است". او البته دروغ میگوید و کمترین سندی برای اثبات تقلب حتی در حد و اندازه چند هزار رای هم ندارد. اما به قول ملا نصر الدین، "من میگویم اینجا مرکز دنیاست؛ میگویید نه؟ بگیرید و دور دنیا را متر کنید!» ناگفته نماند که برادر بزرگ او یعنی رئیس دولت اصلاحات هم در سال 91 در دیدار جمعی از جوانان تصریح کرد که «در انتخابات 88 تقلبی صورت نگرفته و من نمیگویم که تقلب شده است؛ وقتی فضا یک خورده باز شد، هر کسی ادعایی میکند… هر کسی میآید یک حرفهایی میزند و من باید تاوان به حسین شریعتمداری بدهم که بله شما گفتید علیه خدا هم میتوان تظاهرات کرد، اصغرزاده گفته به من چه؟ یا گفتید امام خمینی به موزه تاریخ سپرده شود، گنجی گفت، من با گنجی اختلاف نظر داشتم. یا اینکه در عاشورا علیه امام حسین شعار دادند، خوب غلط کردند، چرا به حساب من میگذارید؟ شاید ما نقصمان این بود که روشنتر مطالب خود را نگفتیم.» همچنین رضا خاتمی که یکی از حامیان جدی حسن روحانی در انتخابات ریاست جمهوری بوده و در دوره دوم انتخابات او در پاسخ به سوالی مبنی بر اینکه چه تضمینی وجود دارد که همراهی که با آقای روحانی در مقطع انتخابات داریم تا پایان چهار سال دوم ایشان هم وجود داشته باشد؟ گفته است: تضمینش خود ما هستیم... آقای روحانی این ویژگی را در خود نشان داده که به افکار عمومی توجه دارد و قدرشناس جریانهای سیاسی و افکار عمومی است که به او قدرت دادهاند... آنچه سبب میشود ما مطمئن باشیم که آقای روحانی در دولت دومش دولت بهتر و کارآمدتری از دولت اول خواهد داشت، اعتقاد و باور به خودمان است که میتوانیم خواسته خودمان را محقق کنیم» صحبتی که احتمالا خاطره جالبی برای مردم ناراضی از عملکرد دولت هم محسوب نشود.
آیا خاتمی از سد شورای نگهبان رد خواهد شد؟
باشگاه خبرنگاران جوان در ادامه به بررسی احتمال تایید صلاحیت محمدرضا خاتمی پرداخته و مینویسد: «عباسعلی کدخدایی سخنگوی شورای نگهبان در سال 89 گفته بود که کسانی که عالماً و عامداً به هر نحوی در شکل گیری و ادامه فتنه 88 نقش داشتند از فیلتر شورای نگهبان عبور نخواهند کرد. او دو سال بعد هم با اشاره به انتخابات مجلس نهم گفته بود که در انتخابات مجلس نهم کسانی که در فتنه 88 فعالیت جدی داشتند و استمرار پیدا کرد و حاضر نشدند از نظرهای خود برگردند صلاحیت آنها مورد تایید شورای نگهبان قرار نگرفت و عدهای نیز بودند که در روزهای آغازین در جریان فتنه بودند و بعد برگشتند و با برائت از فتنه مورد تایید واقع شدند.
حجت الاسلام والمسلمین حسین سبحانی نیا کارشناس حقوقی و عضو کمیسیون امنیت ملی مجلس هشتم هم در گفتگو با باشگاه خبرنگاران جوان، گفته است که محمدرضا خاتمی هنوز نامزد نشده، اما برخی میگویند به دلیل سوابقش در فتنه و در مجلس نمایندگان شورای اسلامی احتمالا رد صلاحیت خواهد شد؛ طبیعی است افرادی که چنین سابقهای دارند به سختی مورد تایید صلاحیت قرار خواهند گرفت و شورای نگهبان با وسواس بیشتری به آنها نگاه خواهد کرد.
اما از تمام این حرفها هم که بگذریم قطعا نمیتوان از این صحبت مقام معظم رهبری گذشت که گفته بودند: «مسئله فتنه و فتنهگران، از مسائل مهم و از خطوط قرمز است... باید حتماً خطوط قرمز و خطوط فاصل رعایت شوند.»
دلیل این اصرار چیست؟
با در نظر داشتن نکاتی که باشگاه خبرنگاران متذکر میشود، این سوال به ذهن میرسد که اصلاحطلبان که قاعدتا خیلی بهتر همه اینها را میدانند چرا به کاندیداتوری وی اصرار دارند؟ آیا مقصودشان گرفتن ژست مشارکت با معرفی کاندیداهای اینچنینی و بعد هم بهرهبرداری سیاسی از هیاهویی است که با اشاره به نتایج پروسه احراز صلاحیت به راه میاندازند؟