دکتر شیلوا و چوماکو در سمتِ چپ تصویر در حال تماشای معاینه یک کودک در ایالت مینیاپولیسِ آمریکا.
فرادید؛ از نظرِ پسرها یک جایزه شیرین بود. اما از نظر والدینشان، که دو محققِ معروف در حوزه پزشکی بودند، آنچه آن روزِ خاص در سال 1950 در آپارتمانِ آنها در مسکو اتفاق افتاد یک آزمایشِ بسیار حیاتی برای نجاتِ جان بیشمار آدم بود و بچههایشان هم خوکچههای آزمایشگاهی بودند.
دکتر پیتر چوماکو، که آن زمان یک پسربچه 7 ساله بود، خاطراتِ خود را اینطور به یاد میآورد: «در دهانِ بازِ هر کداممان یک حبه قند که با ویروسِ ضعیفشده فلج اطفال آلوده شده بود گذاشتند. این نخستین آزمایشِ واکسن علیه یک بیماریِ مهلک بود؛ و من داشتم آن را از دستِ والدینِ خودم میخوردم.»
خوراندن قطره فلج اطفال به کودکان در بریتانیا در سال 1965.
امروز همان واکسن دوباره توجه محققان شاملِ همان دو برادر که خودشان ویروسشناس شدهاند، به خود جلب کرده است. آنها میگویند برطبق یافتههای مادرشان، دکتر مارینا وُرُشیلوا، واکسنِ فلج اطفال میتواند سلاحِ ممکنی علیه ویروسِ کرونا باشد.
ورشیلوا در طی تحقیقاتِ خود به این نتیجه رسیده بود که واکسنِ فلج اطفال فواید پیشبینینشدهای دارد که به نظر میرسد میتوان برای همهگیریای که اکنون بشر با آن مواجه است از آن سود جست. او متوجه شده بود افرادی که واکسنِ فلج اطفال دریافت میکردند به مدت یکماه یا بیشتر علیه هر نوع بیماریِ ویروسیِ دیگری ایمن میشدند. او با شروع هر فصلِ پاییز به دو پسرِ خود واکسنِ فلج اطفال میخوراند تا علیه آنفولانزا مصون شوند.
اکنون برخی دانشمندان در چندین کشور به ایده استفاده از واکسنِ فلج اطفال و واکسنِ سل علاقهمند شدهاند. آنها میخواهند بدانند آیا این واکسنها میتوانند ایمنیِ موقتی علیه ویروسِ کرونای جدید ایجاد کنند. دانشمندانِ روس در زمره این دانشمندان هستند که تاریخچه طولانی در تولید واکسن دارند و هیچ ابایی ندارند که به خاطرِ آزمایشِ واکسن روی خودشان به آنها اتهام دیوانگی زده شود.
اما کارشناسان توصیه میکنند – مانند بسیاری دیگر از راههای پیشنهادی برای حمله به همهگیری – این ایده نیز باید با احتیاطِ بسیار زیاد دنبال شود.
دکتر پاول اِی. آفیت، که یکی از مخترعانِ واکسنِ روتاویرس و استادِ مدرسه پرلمان در دانشگاهِ پنسیلوانیاست، در مصاحبهای تلفنی گفت: «خیلی بهتر است که ما واکسنی ویژه برای ویروسِ کرونا تولید کنیم. هر فایدهای که از واکسنهای ازپیشموجود به دست بیاید، «بسیار کوتاهمدت و ناقص است.»
دکتر رابرت گالو
اما دکتر رابرت گالو، یکی از مدعیانِ اصلیِ استفاده از واکسنِ فلج اطفال علیه ویروسِ کرونا میگوید، استفاده از واکسنهای موجود «یکی از حوزههای داغ در ایمنیشناسی است.» گالو که رئیسِ موسسه ویروسشناسیِ انسانی در مدرسه پزشکیِ دانشگاهِ مریلند است، میگوید حتی اگر ویروسِ فلج اطفال بتواند برای یک ماه یا بیشتر ایمنی ایجاد کند، «کمک میکند که از اوجِ بیماری عبور کنیم، و جان بسیاری حفظ خواهد شد.»
بیشتر بخوانید:
اما خطرهایی وجود دارد.
میلیاردها نفر واکسنِ فلج اطفال را دریافت کردهاند و این بیماری تقریباً ریشهکن شده است. اما، هنوز در مورادِ بسیار نادر، ویروسِ زندۀ ضعیفشده که در واکسن استفاده میشود میتواند جهشیافته و شکلهای خطرناکترِ ویروس را تولید کند، باعث فلجاطفال شده و سایرین را نیز آلوده کند. خطرِ فلج 1 از بینِ هر 2.7 میلیون واکسیناسیون تخمینزده شده است.
به همین دلایل، سازمانهای بهداشت عمومی میگویند که با ریشهکن شدنِ طبیعیِ فلج اطفال در یک منطقه، استفاده از واکسنِ خوراکیِ فلجاطفال باید در آن منطقه متوقف شود؛ کاری که آمریکا 20 سال پیش انجام داد. به همین دلیل موسسه ملی بیماریهای عفونی و آلرژی، طرح دکتر گالو برای آزمایشِ واکسنِ زنده فلج اطفال را که میخواست روی کارکنانِ بهداشتی انجام دهد، به تأخیر انداخته است.
این موسسه ابراز نگرانی کرده که با استفاده از واکسنِ زنده فلج اطفال، ویروسِ این بیماری به ذخایر آب راه پیدا و دیگران را آلوده کند. اما سایر کشورها دارند این مسیر را طی میکند. تستِ واکسنِ فلج اطفال در روسیه و گینه بیسائو آغاز شده است.
یک واکسنِ مخصوص برای ویروسِ کرونا، واکسنی است که سیستمِ ایمنی را آموزش دهد تا فقط به ویروسِ کرونا حمله کند. تاکنون 125 واکسن در سراسر دنیا برای این منظور تولید شده که مشغول گذراندنِ آزمونها هستند. اما واکسن که از پیش موجود است و برای هدفِ دیگری استفاده میشود، از ویروسها یا باکتریهای زنده، اما ضعیفشده برای تحریکِ سیستمِ ایمنیِ ذاتی استفاده میکند. در این روش، حداقل به صورتِ موقتی، طیفِ وسیعی از عواملِ بیماریزا هدف قرار میگیرند.
آلبرت سابین
نخستین واکسنِ فلج اطفال که توسطِ دکتر جوناس سالک، یک دانشمندِ آمریکایی، تولید شد، با استفاده از ویروسهای «غیرفعال» - ذراتی از ویروسهای مرده- تولید شد. این واکسن باید تزریق میشد که مانعی بر سرِ راهِ کارزارهای مایهکوبی در کشورهای فقیر بود.
این واکسن در سال 1955 معرفی شد. در آن زمان دکتر آلبرت سابین، مشغول آزمایش روی یک واکسنِ دیگر فلج اطفال بود که از ویروسِ زنده، اما ضعیف شده فلجاطفال به دست آمده بود و میشد به صورتِ خوراکی آن را مصرف کرد. اما در آمریکا، که واکسنِ سالک استفاده میشد، مسئولان حاضر نبودند خطرِ آزمایشِ یک ویروسِ زنده را بپذیرند.
سابین سه گونه از ویروسِ ضعیفشده را به یک زوجِ ویروسشناس از اتحادِ جماهیرِ شوروی به نامِ دکتر میخائیل چوماکو، موسس موسسه تحقیقاتی فلجاطفال و دکتر ورشیلوا داد.
خانواده دکتر چوماکو در سال 1960
دکتر چوماکو واکسن را به خودش زد، اما واکسنی که برای بچهها تهیه شده بود باید روی بچهها آزمایش میشد؛ بنابراین او و ورشیلوا این واکسن را به سه پسر خودشان و چند خواهرزاده و برادرزاده خوراندند. آزمایشی که دکتر چوماکو انجام داد یک مقامِ ارشدِ شوروی، آناستاس میکویان، را ترغیب کرد تا این واکسن را در مقیاسِ وسیعتر آزمایش کند که نهایتاً به تولیدِ انبوه یک واکسنِ خوراکی در سراسر جهان منجر شد. آمریکا فقط وقتی استفاده از واکسنِ خوراکیِ فلج اطفال را شروع کرد که ایمنی آن در شوروی اثبات شد.
دکتر پیتر چوماکو، میگوید: «یک نفر باید نفر اول میبود. من از دستِ پدرم عصبانی نیستم. من فکر میکنم داشتن چنین پدری که به اندازه کافی به درستی کارِ خود اعتماد داشت و میدانست کاری که میکند به فرزندانش آسیب نمیزند، بسیار خوب است.»
او میگوید، مادرِ او بیشتر از پدرش مشتاق بود که این آزمون را روی آنها انجام دهد. او میگوید: «او کاملاً مطمئن بود که هیچ آسیبی به ما نمیرسد.» آنچه دکتر وروشیلوا دههها پیش در موردِ واکسنِ خوراکی متوجه شد، بار دیگر توجه دانشمندان را به خود جلب کرده است.
یک بچه سالمِ معمولی میزبانِ دهها ویروسِ تنفسی است که یا بیماریهای خفیفی ایجاد میکنند یا اصلاً بیماری تولید نمیکنند. اما ورشیلوا هیچکدام از این ویروسها را بعد از خوراندنِ ویروسِ فلج اطفال به بچهها در آنها شناسایی نکرد.
تحقیق بزرگی که روی 320000 نفر، در مابینِ سالهای 1968 تا 1975، با نظارتِ ورشیلوا انجام شد، نشان داد که مرگ در اثر آنفولانزا در افرادی که با سایرِ واکسن ها، از جمله ویروسِ فلجاطفال، ایمن شده بودند، کاهشِ چشمگیری یافته است.
ورشیلوا به دلیلِ یافتنِ ارتباط بین واکسیناسیون و ایمنیِ گسترده علیه بیماریهای ویروسی که احتمالاً با تحریکِ سیستمِ ایمنی به دست میآید، اعتبارِ زیادی در شوروی پیدا کرد.
کارِ دکترِ ورشیلوا و چاماکو نهتنها بر سلامتِ فرزندانشان اثر داشت بلکه بر ذهنِ آنها هم تأثیر گذاشت، همه آنها علاوه بر آنکه ویروسشناس شدند، سنتِ والدین خود را در آزمایشِ واکسن روی خودشان ادامه دادند. پیتر چاماکو امروز دانشمندِ ارشد در موسسه زیستشناسیِ مولکولیِ انگلهارت در آکادمیِ علومِ روسیه و یکی از موسسانِ شرکتی در کلیولند است که با بروی استفاده از ویروسها برای درمانِ سرطان کار میکند.
او تاکنون 25 ویروس علیه تومورهای سرطانی تولید کرده است که همه آنها را روی خودش آزمایش کرده است.
او اکنون مشغولِ مصرفِ واکسنِ فلجاطفال است که در آزمایشگاه خود تولید کرده است. او معتقد است که این واکسن میتواند در مقابل ویروسِ کرونا از او محافظت کند.
دکتر ایلیا چوماکو، که یک زیستشناسیِ مولکوی است، در فرانسه برای ردیابیِ ژنوم انسانی کمک رده است. دکتر آلکسی چوماکو، که در زمانِ آزمایشِ واکسن روی برادرهایش هنوز متولد نشده بود، تاکنون یک واکسن علیه هپاتیتِای تولید کرده که اولین بار روی خودش آزمایش کرده است. او میگوید: «این یک سنتِ قدیمی است. مهندسها باید درحالیکه ماشینهایی با بار سنگین از روی پلی که ساختهاند رد میشود، زیر آن بایستند.»
دکتر کنستانتین چوماکو که اکنون معاونِ اداره غذا و داروی آمریکا برای تحقیقاتِ واکسن است و هر واکسنی که در آمریکا تولید شود باید توسطِ او تأیید شود، میگوید او در سالِ 1959، 5 ساله بوده و چیزی به یاد ندارد، اما کارِ والدین خود را زندگیِ بیشمار کودک را نجات دادند، تأیید میکند.
«فکر میکنم آنها کار درست را در آن زمان انجام دادند. اکنون باید برای انجام این کارها جواب بدهی که آیا از کمیته اخلاق مجوز داری یا نه؟»