ماهان شبکه ایرانیان

ویژه‌های مشرق

باید حساسیت آمریکا درباره صنعت موشکی را برطرف کنیم! / ویرانی‌های امروز نتیجه دولت قبل است

مگر در دولت روحانی با بتن‌ریزی در راکتور اراک و متوقف کردن حرکت چرخ سانتریفیوژها،حساسیت آمریکا درباره صنعت هسته‌ای را برطرف نکردیم؟! نتیجه چه شد؟! آیا تحریم‌ها لغو و گشایش اقتصادی برای مردم ایجاد شد؟!

سرویس سیاست مشرق - روزانه می‌توان از لابه‌لای گزارش‌ها و عناوین خبری رسانه‌های مکتوب و حتی غیر مکتوب، نکات قابل‌توجهی استخراج کرد؛ موضوعاتی که می‌تواند برای مخاطبین قابل‌استفاده و محوری برای تحلیل باشد، در گزارش روزانه "ویژه‌های مشرق" نکات و تأملات قابل‌استخراج از رسانه‌ها برای مخاطبین عرضه خواهد شد؛ با   «ویژه‌های مشرق» همراه شوید.

*******

**باید حساسیت آمریکا درباره صنعت موشکی را برطرف کنیم!

روزنامه دنیای اقتصاد در مطلبی با عنوان «بایدن چه در سر دارد؟» نوشت: «بایدن گفته است در صورت متعهد بودن ایران به مفاد برجام و تعهد به مذاکرات بیشتر به آن بازخواهد گشت».

«علی بیگدلی» فعال سیاسی اصلاح طلب نیز در مصاحبه با روزنامه آرمان گفت: «مردم جامعه آمریکا به این نتیجه رسیده بودند که ادامه این وضعیت برای جامعه آمریکا خطرناک خواهد بود. بنده از مدت‌ها قبل معتقد بودم انتخاب مجدد ترامپ به عنوان رئیس‌جمهور به سود آمریکا نخواهد بود. دوقطبی شدن جامعه آمریکا سبب ازهم‌گسیختگی نظام دموکراتیک در آمریکا می‌شد. از سوی دیگر این وضعیت سبب افول اخلاقی در جامعه آمریکا شده بود...به صورت طبیعی دموکرات‌ها در آمریکا مردم‌گرا و پیرو مفاهیم دموکراسی هستند...بایدن باید تلاش کند آمریکا را به جایگاه اصیل خود بازگرداند».

بیگدلی در ادامه گفت: «بازگشت بایدن به برجام دارای شرایط خاص خود است. این برجام با برجامی که آقای روحانی درباره آن صحبت می‌کند متفاوت است. این برجام توافقی نیست که بتوان با آمدن بایدن آن را احیا کرد. به نظر می‌رسد بایدن به دنبال این است که مجموعه مشکلات ایران را در منطقه و جهان حل کند. از نظر بایدن ایران در سیاست‌های داخلی برخی کشورهای منطقه دخالت می‌کند. از سوی دیگر آمریکا روی فعالیت‌های موشکی ایران نیز حساسیت دارد. این در حالی است که موضوع حقوق بشر نیز یکی از بهانه‌های مهمی است که بایدن در مواجهه با ایران روی آن تأکید می‌کند».

این فعال سیاسی اصلاح طلب تاکید کرد: «بایدن باید به سمتی حرکت کند که همه مشکلات بین ایران و آمریکا از بین برود. این وضعیت درباره ایران نیز وجود دارد و ایران باید به سمتی حرکت کند که همه مشکلات خود را با آمریکا حل کند...اگر ایران نتواند با بایدن هم کنار بیاید این احتمال وجود دارد که نهادهای تصمیم‌گیر ایران نیز با چالش‌های جدی‌تری در زمینه مشکلات معیشتی مردم مواجه شوند».

بیگدلی افزود: «شرایط موجود با شرایط برجام گذشته تفاوت می‌کند. بایدن و معاونش، خانم هریس پیش‌بینی کرده‌اند که اگر بخواهند وارد مذاکرات برجام شوند، دو ویژگی خواهند داشت؛ نخست اینکه برجام صرفا روی مسائل هسته‌ای متمرکز نخواهد شد و مسائل دیگری مثل حقوق بشر، فعالیت‌های موشکی و... را مدنظر خواهند داشت. ضمن اینکه براساس برجام قبلی، تعهدات ایران و محدودیت زمانی فعالیت‌های هسته‌ای ایران تا 2025 به پایان می‌رسید ولی بنا به نظر بایدن در صورتی پیروزی این محدودیت تا سال 2030 یا بعد از آن هم ادامه خواهد داشت. به نظر می‌رسد فشارها بیشتر خواهد شد و حوزه تعهدات ایران از مسائل هسته‌ای به مسائل دیگر هم سرایت خواهد کرد که البته به واکنش ایران نسبت به این انتظارات بستگی دارد. اما از طرفی میزان فشار اقتصادی بر دوش مردم سنگینی می‌کند که از تحمل خارج شده است. به همین دلیل این نهادهای تصمیم‌گیر در جامعه باید رویکرد دیگری را در نظر بگیرند».

متاسفانه طیف تندرو اصلاح طلب از فاز «غربگرایی» عبور کرده و رسما وارد فاز «غرب پرستی» شده است.

«جو بایدن» در هفته های گذشته در اظهارنظری ضدایرانی تاکید کرده بود که «سیاست ترامپ علیه ایران شکست خورد و روش های زیرکانه تر و هوشمندانه تری هم برای سخت گیری علیه ایران وجود دارد».

دموکرات ها و جمهوری خواهان در مسائل مختلف با یکدیگر اختلاف نظر دارند، اما در مسئله ایران دارای «وحدت استراتژیک» و «هدف واحد» بوده و صرفا در تاکتیک های رسیدن به این هدف مشترک، با یکدیگر تفاوت دارند.

برای نمونه هرگاه در کنگره آمریکا طرحی ضدایرانی برای رأی گیری آماده می شود، تقریبا تمامی نمایندگان- اعم از دموکرات و جمهوری خواه- به آن رای مثبت داده و در نهایت فقط دو الی سه نفر- اعم از دموکرات و جمهوری خواه- با آن مخالفت کرده و طرح مذکور با اکثریت مطلق آراء تصویب می شود.

ترامپ و پمپئو در سالهای اخیر تاکید کرده بودند که محدودیت های برجامی ایران باید دائمی شده و این توافق در حوزه های توان موشکی و قدرت منطقه ای ایران نیز تعمیم پیدا کند.

حالا جوبایدن و معاونش «کاملا هریس» نیز دقیقا همین موضعگیری را تکرار کرده اند.

طیف تندرو اصلاح طلب مدعی است که باید حساسیت آمریکا درباره صنعت موشکی کشورمان را برطرف کنیم! یک سوال؛ مگر ما همین چند سال پیش در دولت آقای روحانی، با بتن ریزی در راکتور اراک و متوقف کردن حرکت چرخ سانتریفیوژها، حساسیت آمریکا درباره صنعت هسته ای را برطرف نکردیم!؟ نتیجه چه شد!؟ آیا این اقدام به لغو تحریم ها و گشایش اقتصادی برای مردم منجر شد!؟

این سوالی است که دولتمردان و فعالین اصلاح طلب هموار از پاسخ به آن طفره می روند. هیچ کشور مقتدر و عزتمندی، حاضر نیست که برای رضایت خاطر دشمنان خود، بر توان دفاعی و قدرت نظامی خود چوب حراج بزند.

** ویرانی های امروز نتیجه «دولت قبل» است

«اشرف بروجردی»  نماینده رئیس جمهور در شورای فرهنگی- اجتماعی زنان و رئیس کتابخانه ملی در مصاحبه با روزنامه آرمان گفت: «با توجه به این بار بزرگی که بر روی دولت روحانی وجود دارد و دولت ایشان را با مشکلات عدیده ای روبه‌رو کرده است باید با این دولت همکاری انجام شود. شما ببینید بار بزرگی که بر روی این دولت از مشکلات تحریم گرفته تا مابقی مسائل که کار را برای دولت سخت کرده است. دولت این مشکلات را به هر صورتی که هست تحمل می‌کند».

بروجردی در ادامه گفت: «احمدی‌نژاد فقط آثار تخریبی در ایران برجا گذاشت و جامعه را به سمت فساد کشاند... من معتقدم احمدی‌نژاد فراتر از تفکر پوپولیستی هم پیش رفت و به کشور ضررهای زیادی وارد کرد، البته باید به این موضوع توجه داشت مسائلی که در کشور ما به خاطر تصمیم‌هایی که زمان احمدی نژاد گرفته شد کشور را به سمت قهقرا کشاند. به صراحت اعلام می‌کنم که نوع عملکرد احمدی‌نژاد جامعه را به سمت ویرانی کشید... ویرانی های امروز نتیجه احمدی نژاد است».

اشرف بروجردی در هفته های گذشته نیز در اظهارنظری مشابه گفته بود: «تمام بحران‌هایی که دولت تندروی قبل ایجاد کرده بود به گردن دولت روحانی افتاد...برکسی پوشیده نیست که بحران‌هایی که دولت احمدی‌نژاد آفرید گریبان کشور را تا سالیان سال گرفته و برای جبران خرابی‌های به‌بارآمده مدت زمان زیادی لازم است».

وی همچنین با تمجید از دستاوردهای دولت روحانی گفته بود: «برای دولت کاری ندارد که بخواهد به‌طور مرتب کارنامه خود را به رخ بکشد و مواردی که در آنها موفق عمل کرده را بیان کند اما امروز زمان مناسبی برای این کار نیست و کشور درگیر بحران‌های زیادی است که هرکدام از آنها به نوعی مردم را از پای درآورده‌اند. دولت در شأن خود نمی‌بیند که بخواهد به این نکات بپردازد و توان خود را صرف این مسائل کند».

با اینکه بیش از هفت سال از آغاز به کار دولت روحانی سپری شده و آقای روحانی هم در سال 92 و هم سال 96 وعده گشایش های 100 روزه را مطرح کرده بود، اما فعالین اصلاح طلب همچنان با توهین به مردم، مشکلات را به گردن دولت قبل از روحانی می اندازند.

در همین رابطه روزنامه ایران-ارگان رسانه ای دولت- چندی پیش در مطلبی نوشته بود: «دولت گذشته سیاست هایی را اتخاذ کرده و منابع مالی بردوش دولت جدید گذاشته است که برای اصلاح آن باید حداقل 8 سال کار کرد».

«شهربانو امانی» عضو شورای شهر اصلاح طلب تهران نیز چندی پیش در اظهارنظری مشابه گفته بود: «دست‌کم 16 سال زمان لازم است تا کشور به وضعیتی بازگردد که وقتی احمدی‌نژاد دولت را از خاتمی تحویل گرفت، حاکم بود».

درباره این اظهارات و موضعگیری های تأمل برانگیز حامیان دولت، دو نکته وجود دارد. اول اینکه تصمیم دلار 4200 تومانی، عباس آخوندی، بیژن زنگنه، نعمت زاده، ربیعی، حسین فریدون، دلار 32 هزارتومانی، پراید 160 میلیونی، سکه 16 میلیونی، فساد صندوق ذخیره فرهنگیان، حقوق های نجومی، برجام، توتال، تبعات خسارات کرسنت و...همگی در دولت آقای روحانی بوده و خسارات زیادی به کشور وارد کرد.

دوم اینکه، اگر اصلاح طلبان مدعی هستند که جبران خسارت های دولت قبلی 16 سال زمان می برد، چرا در سال 92 خود را به آب و آتش زدند تا کلید پاستور را در اختیار بگیرند؛ بر فرض محال، اگر این جماعت در سال 92 از این مسئله اطلاع نداشت، چطور در سال 96 با شدت بیشتر خود را به آب و آتش زد تا دوباره کلید پاستور را تصاحب کند!؟

** اختلاف و دوگانگی در اردوگاه اصلاحات

روزنامه اعتماد در گزارشی با عنوان «اصلاح طلبان در دوراهی "مانیفست-انتخابات"» نوشت: «پس از استعفای موسوی‌لاری و عارف، نایب‌رییس و رییس شورای‌عالی سیاستگذاری اصلاح‌طلبان و البته شرایط خاص کرونا، خبری خاصی از این نهاد بالادستی و اجماع‌ساز جریان اصلاحات نیست، شورای هماهنگی جبهه اصلاحات به عنوان نهادی مشابه نیز اگرچه نسبتا فعال است، اما هنوز وارد مصادیق انتخابات نشده و با آنچه طاهرنژاد و کارگزارانی‌ها «اولویت نخست اصلاحات» می‌خوانند، فاصله‌ای بسیار دارد. چنانکه علی صوفی نیز در گفت‌وگوی اخیر خود از این گفته که "هنوز هیچ گزینه‌ای در شورای هماهنگی مطرح نشده و بعید است که به‌ زودی مطرح شود".».

این روزنامه اصلاح طلب در ادامه نوشت: «در این میان اما آنچه از مجموع سخنان اعضای شورای هماهنگی جبهه اصلاحات برداشت می‌شود، این است که هنوز حتی میان اعضای این شورا نظری واحد برای تصمیم‌گیری و اقدام وجود ندارد. از یک‌سو عده‌ای برای شرکت در انتخابات تلاش می‌کنند و گروهی نیز ازسوی دیگر تاکید دارند که ابتدا باید مبانی گفتمانی اصلاحات تدوین و مکتوب شود، آنگاه وارد مصادیق شد؛ اختلاف‌نظر و دوگانه‌ای که حالا اصلاح‌طلبان را در انتظار قرار داده و باید دید با توجه به انتقادهای گاه و بی‌گاه افکار عمومی به این جریان سیاسی و نحوه کنشگری آنها در حدود یک دهه گذشته، آیا آنها می‌توانند در انتخابات 1400 نقشی موثر ایفا کنند».

در روزهای گذشته «صادق زیباکلام» فعال سیاسی اصلاح طلب با اذعان به کارنامه ضعیف دولت و سقوط پایگاه اجتماعی اصلاح طلبان گفت: «اساساً اصلاح‌طلبان مثل تیمی می‌مانند که بازی را سه بر هیچ به حریف واگذار کرده‌اند و حالا با توانی بسیار اندک انتظار دارند در بازی برگشت که در زمین حریف هم برگزار می‌شود نتیجه را تغییر دهند؛ خب از حالا معلوم است که نمی‌توانند و هیچ شانسی برای پیروزی در انتخابات ندارند و اینکه می‌گویم هیچ شانسی ندارند شامل کارگزاران و اعضایش از جمله آقای مرعشی، آقای کرباسچی و در رأس آنها آقای جهانگیری هم می‌شود و دیگر مهم نیست چه نیروهایی از سمت اصلاح‌طلبان نامزد می‌شود مهم این است که پنج درصد از آن 24 میلیونی که در سال 96 به آقای روحانی رأی دادند، رأی نمی‌دهند. حتی اگر خود آقای خاتمی نامزد جبهه اصلاحات شود؛ بنابراین، جهانگیری که هیچ خود خاتمی یا دیگر شخصیت‌های مطرح اصلاح‌طلب هم هیچ شانسی در انتخابات پیش‌رو ندارند».

همچنین «محمدعلی وکیلی» نماینده لیست امید در مجلس دهم و کاندیدای ناکام انتخابات مجلس یازدهم- که علیرغم تبلیغات گسترده با 32 هزار رای از ورود به مجلس بازماند- در یادداشتی در روزنامه ابتکار نوشت: «اصلاح‫طلبان با انحلال نهادهای تصمیم گیر خود و عدم اقبال به هرگونه سازمان‌یافتگی، راه را بر انشقاق و تشتتِ بی‫مهار باز کردند. جریان اصلاح‫طلب اکنون در غیبتِ نهادها و با بحران مقبولیتِ نمادهایش، گرفتار بحران رهبری شده است...اصلاح‫طلبان به بی تصمیمی مبتلا شده است. چندین وقت است که این جریان دچار بحران شده اما تصمیم سرنوشت ساز و استراتژیک از آن برنمی‌خیزد».

وکیلی در ادامه  تاکید کرد: «اصلاحات امروز دچار چهار بحران جدی است. بحران موقعیت، بحران توجیه، بحران ایده حکمرانی و بحران مزیت، گریبان اصلاح طلبی را گرفته است».

روزنامه شرق نیز چندی پیش در مطلبی با عنوان «تنفس مصنوعی به اصلاح طلبان» نوشته بود: «در عالم پزشکی، به امید نجات بیمار به او تنفس مصنوعی می‌دهند. دلم نمی‌آید مقایسه کنم؛ اما وضعیت اصلاح‌طلبان شباهت به بیماری پیدا کرده که عده‌ای برای نجاتش به او تنفس مصنوعی می‌دهند تا برای انتخابات سال آینده زنده نگهش دارند».

این روزنامه اصلاح طلب در ادامه تاکید کرده بود: «در تهرانی که محمدرضا عارف در انتخابات 94 یک‌ونیم میلیون رأی آورده بود، اصلاح‌طلبان در اسفند 98 نتوانستند حتی صد هزار رأی بیاورند». لازم به ذکر است که در انتخابات مجلس یازدهم در شرایطی که قالیباف در تهران یک میلیون و سیصد هزار رای آورد، سرلیست اصلاح طلبان-مجید انصاری- علیرغم تبلیغات سنگین و گسترده، فقط 70 هزار رای کسب کرد.

قیمت بک لینک و رپورتاژ
نظرات خوانندگان نظر شما در مورد این مطلب؟
اولین فردی باشید که در مورد این مطلب نظر می دهید
ارسال نظر
پیشخوان