گروه سیاست سایت فردا – مجادله جریانهای سیاسی درباره مذاکره وقتی بالا گرفت در انتخابات آمریکا بایدن پیروز شد و جریان اصلاحطلب با اتکا وعدههای وی مبنی بر بازگشت به برجام، شروع به خوشحالی و ارسال پالس مذاکره کردند. مشخصترین نمونه این چراغ سبز نشان دادنها اظهارات دیروز حس روحانی در جلسه هیات دولت است که گفت: «هدف ما این است که تحریم ظالمانه لغو شود، هدف ما این است که ایران بتواند به راحتی با جهان در تعامل باشد، هدف ما این است که فشار تحریم را از روی شانه مردم برداریم و هر جایی، هر فرصتی مناسب باشد برای این کار وظایف و اقدامات خودمان را انجام خواهیم داد. هیچ کس حق ندارد فرصتسوزی کند هر فرصت مناسبی که به وجود آید بر مبنای منافع و وحدت ملی انجام میشود.»
رسانههای اصلاحطلب نیز در ادامه همین رویکرد طی روزهای گذشته ساز مذاکره زدهاند، رسانهها و فعالان سیاسی در جریان اصولگرا، اما با نگاهی موشکافانهتر به تعیین شروط و شروطی برای انجام مذاکره احتمالی در چارچوب برجام پرداختهاند. مثلا غلامرضا مصباحی مقدم، سخنگوی جامعه روحانیت مبارز گفت: «شرط مذاکره ایران با آمریکا این است که ما را قدرت دستچندم جهانی و از چین و روسیه پایینتر نبینند».
برخی دیگر از اصولگرایان، اما اظهاراتی داشتند که به خاطر قدر سوءبرداشت و قدری هم غرضورزی جریان رقیب، حاشیه ساز شد. مثلا شروط کیهان و اشاره به قصاص ترامپ یا این سخن حمیدرضا ترقی عضو شورای مرکزی حزب موئلفه که گفته بود: «مذاکره در صورت ضرورت به وسیله کسانی که بتوانند منافع ملت را حفظ کنند و نفوذناپذیر باشند، میتواند اتفاق بیفتد.»
بعد از آن بود که رسانههای اصلاحطلب تمام تلاش خود را به کار بستند تا بگوید که اصولگرایان مشکلی با مذاکره ندارند و تنها نگرانیشان آن است که با این اهرم از گردونه انتخابات 1400 بیرون افتند لذا مذاکره را تنها در صورتی قبول دارند و میپذیرند که خودشان مذاکره کننده باشند!
به عنوان مثال روزنامه «آفتاب یزد» در گزارشی با عنوان «اصولگرایان و تمایل به مذاکره» نوشت: «وعی تمایل در جریان اصولگرا دیده میشود که تلاش میکند خود را به عنوان بازیگر اصلی مذاکرات آتی معرفی کند و در این راستا به جریان اعتدالی و اصلاحطلب برسر دستیابی به برجام انتقاد میشود. موضوع قابل توجه این است که باید توجه داشت اصولگرایان پیش از این نیز سکاندار مذاکرات بودهاند، اما نتوانستند آن را به سرانجام برسانند. در دو دوره ریاست جمهوری احمدینژاد آقای سعید جلیلی بارها گفتگوهایی را با طرف غربی انجام داد و رئیس جمهور وقت نیز به اوباما نامه نوشت و از مذاکره سخن به میان آورد، اما طرف آمریکایی با ارزیابیهایی که از جناح راست ایران داشت به این نتیجه رسید محافظه کاران در ایران درک واقع بینانهای از مذاکره ندارند و به همین دلیل نیز هیچگاه مذاکرات در دولت احمدینژاد و با مدیریت سعید جلیلی جدی نشد. مذاکره آداب و اصول خاص خودش را دارد و نمیتوان تنها به صرف اسم مذاکرهکننده وارد این عرصه شد و امتیازاتی را بدست آورد.»
این روزنامه اصلاحطلب، اما هیچ اشارهای به تجربه جریان متبوع خود از مذاکره که نتیجه آن برجام بود و وضعیت موجود کشور و تنگناهای اقتصادی آن نیز ناشی از همان است، نمیکند!
روزنامه حامی دولت «جهان صنعت» نیز در گزارشی با عنوان «مساله مذاکره است یا مذاکرهکننده؟» به همین موضوع پرداخته، اما مینویسد: «به این ترتیب روی کار آمدن بایدن دو سوال مهم و اساسی را مطرح کرده است؛ نخست اینکه آیا پیروزی دموکراتها آنطور که روحانی و برخی حامیانش میگویند، فرصت است؟ دوم اینکه دعوای فعلی در فضای سیاسی ایران بر سر اصل «مذاکره» است یا اینکه چه کسی و چه جریانی باید مذاکره کند؟»
نکته قابل توجه این است که دو فعال سیاسی اصلاحطلب و اصولگرا در گفتگو با این روزنامه آب پاکی را روی دست همه حاشیهسازان ریخته و تاکید میکنند که مساله مذاکره کننده نیست بلکه شرایط مذاکره و دستاورد آن است.
محسن کوهکن فعال سیاسی اصولگرا با اشاره به اظهارات اخیر حمیدرضا ترقی و حواشی بعد از آن، میگوید: «من چنین برداشتی ندارم و این را هم قبول ندارم که کسی بگوید اگر من مذاکره کنم، مذاکره خوب است و اگر دیگران مذاکره کنند، مذاکره بد است. خوب و بد بودن مذاکره به محتوا، شروط آن و دستاورد مذاکره برای کشور بستگی دارد. همه میتوانند بگویند که ما منافع ملی را لحاظ میکنیم پس میتوانیم مذاکره کنیم.»
وی همچنین گفت: «نکته مهم دیگر این است که محور و فرمان مذاکره در برجام دست دوستان و افرادی بوده که مستقیم یا غیرمستقیم اصلاحطلب بودهاند. در همین جریان دقت در مذاکره و کاربرد کلمات کافی نبوده است. مثلا آقای نبوی مطالبی را درباره برجام مطرح کرد و هیچ کس تا امروز پاسخ او را نداد. نکته دوم اینکه جریانی با ماهیت فکری مذاکرات برجام را انجام داد که از درون آن دریاصفهانی و امثال آن بیرون آمدند؛ بنابراین من هم تاکید میکنم که تیم مذاکرهکننده حتما باید یک تیم چارچوبدار باشد که از درون آن جاسوس بیرون نیاید، اما درباره خوب و بد بودن مذاکره – مذاکره در قالب برجام – این محتوا و دستاورد است که اهمیت دارد.»
توجه داشته باشید که این تنها نظر اصولگرایان نیست و فعالان سیاسی در جریان اصلاحطلب نیز خوب میدانند، دعوا بر سر تیم مذاکرهکننده و اینکه کدام جریان مامور انجام مذاکره شود، بحثی بیخود و بیهوده است. شاهد این مدعا اظهارات ناصر قوامی، نماینده مجلس در دوره ششم است که میگوید: «مذاکره کردن یا نکردن نه در اختیار دولت روحانی بود و نه در اختیار دولتی که روی کار بیاید و فرضا اصلاحطلب باشد. مذاکره نکردن نیز همین طور. اینها سیاستهای کلی است که رهبری تعیین میکنند. اگر رهبری تعیین کنند، مذاکره زیر نظر ایشان صورت میگیرد و فرقی هم نمیکند که تیم مذاکرهکننده اصلاحطلب است یا اصولگرا. مگر ظریف بدون تایید تهران، اجازه امضای چیزی را داشت؟».