به گزارش مشرق، سینمای دفاع مقدس ژانر محجوب و البته محبوبی است که گاه برای تجربه و گاه برای خودنمایی و عرضه اندام پیش روی فیلمسازان ما قرار میگیرند و با همین آزمون و خطاهاست که امروز مبدّل به قالب خاص فیلمسازی هم شده است. زمانی عمده محصولات این سبک از سینما مختص بازه زمانی دهه شصت میشد و صدالبته فیلمهای با قوتی هم به تولید میرسید که هماکنون نیز حرف اول را در میان این همه فیلم متعدد میزنند.
در این سالها برخی دست روی سوژههایی گذاشتند که شخصیتمحور است یا در همین زمانه کنونی میگذرد. هرچند همچنان نیز قصههایی از آن سالهای ابتدایی وجود دارد که ناگفته مانده است؛ یعنی داستانکهایی هرچند کوتاه اما با قابلیت روایتی متفاوت. «آبادان یازده 60» تجربه مهرداد خوشبخت تلاش دارد از این جنس آثار باشد.
قصه فیلم شاید درون قالب کتاب و مستندهای روایی موجود باشد اما به شکل سینمایی خیر؛ «داستانی از حصر آبادان و نقشی که یک فرکانس رادیویی میتواند در همهمه آغازین جنگ تحمیلی در اتحاد مردم ایجاد کند» ... همین یک خط قدرت این را دارد که با پرداخت درست و حسابی، ایده جالبی برای جذب مخاطب سینمادوست بشود.
از این جنس داستانکها در دوران دفاع مقدس قطعاً بسیارند که مثالهای مکرری از آن نیز در ادبیات داستانی و خاطرهنگاری دفاع مقدس وجود دارند و کمکم باید جایشان را در سینما نیز باز کنند. «آبادان یازده 60» با همین سبک و سیاق ادبیاتگونه سعی میکند به اصل ماجرا وفادار باشد و به نظر روایتی ادبیاتگونه به خود بگیرد. توقع همین است و برآورده هم میکند.
«آبادان یازده 60» از این جهت که فیلم مختصری است و البته محترم که به لحاظ فرم و ساخت فیلمسازی در ژانر سینمای دفاع مقدس ما قابل دیدن است اما بالاخره نباید آن را جز عجایب این ژانر که با بودجههای کلانتر و جلوه مزینتری ساخته میشوند، قیاس کرد.
از این جنس داستانکها در دوران دفاع مقدس قطعاً بسیارند که مثالهای مکرری از آن نیز در ادبیات داستانی و خاطرهنگاری دفاع مقدس وجود دارند و کمکم باید جایشان را در سینما نیز باز کنند. «آبادان یازده 60» با همین سبک و سیاق ادبیاتگونه سعی میکند به اصل ماجرا وفادار باشد و به نظر روایتی ادبیاتگونه به خود بگیرد. توقع همین است و برآورده هم میکند.
بیشتر بخوانید:
«آبادان یازده 60» از این جهت که فیلم مختصری است و البته محترم که به لحاظ فرم و ساخت فیلمسازی در ژانر سینمای دفاع مقدس ما قابل دیدن است اما بالاخره نباید آن را جز عجایب این ژانر که با بودجههای کلانتر و جلوه مزینتری ساخته میشوند، قیاس کرد.
اینجا نیز تعلیق و درگیریهای کارکترها را تا حدودی میبینم به نحوی که فیلمساز میداند برای گفتن ماجرا باید سراغ چفت و بست و تعلیق فیلمنامه برود. این مسیر را نیز در پیش میگیرد و کارکترها را نیز درون یک ظرف واحد درگیر میکند. ظرفیت «آبادان یازده 60» همین است و قرار هم نیست با این حجم از لوکیشنها و هزینهکرد توقع اثری عجیب داشت. براین اساس هم باید گفت که چالش کارکترها و موقعیتسازی شاید کمی ساده باشد. خبری از سوژهنیستی نیست.
مهرداد خوشبخت گویا به عمد علاقه دارد تیپسازی کرده و نماد هر یک از آدمها را در فیلمش دورهم جمع نماید ولی زیادی مسیرش را ساده انتخاب میکند؛ همچنانکه شاید توقع مخاطب را از طراحی شخصیتهای جاندار کمی برآورده نکند. البته فضاسازی فیلم در صحنهآرایی همان حس و حال سالهای آغازین جنگ را متبادر میکند و نقصی از این حیث ندارد.
به طور کلی اتمسفر «آبادان یازده 60» قابل قبول است و بازهم سرگشتگی قصه و ضعف برخی بازیگرانش را پوشش میدهد. هرکدام از شخصیتهای «آبادان یازده 60» میتوانست بیشتر از اینها پرورش یابد و هویت جذابتری به خود بگیرد ولی ضعفها به قدری نیست که فیلم را از ماهیت سینمایی بیندازد.
«آبادان یازده 60» دارای جذابیت موضوعی است و به طور حتم نیز برای خلق و بازآفرینی حوادث و تصویر جانمایه داستانی رادیو آبادان، ریسک میکند و حاصلش نیز منجر به سوژهسوزی نمیشود. حصر آبادان شاید ایده جدیدی نباشد اما رفتن به سراغ گوشه گوشه آن مثل یک «فرکانس» رادیویی همچنان قابلیت نمایش بر پرده سینما را دارد حتی اگر کمی خُرد و با فیلمنامهای با حداقل کشمکش و نیز جمعی از بازیگران کمتر چهره ساخته شود.