گروه سیاست سایت فردا – روزنامههای امروز به موضوعاتی در حوزههای سیاسی، اقتصادی و ... پرداختهاند که مهمترین موارد آن به شرح زیر است:
«شرق» اظهارات دیروز رئیس مجلس درباره علت گرانیها و مشکلات را «مجادله دوباره با روحانی» خوانده و با انتشار عکس قالیباف به بازنشر حرفهای دیروز میپردازد.
این درحالی است که نطق دیروز قالیباف در واقع چندمین تذکر وی درباره وضعیت اقتصادی کشور است. اوضاع و مشکلاتی که بخش قابل توجهی از آن ناشی از اختلافات درون کابینه و دولت ناشی میشود. مثلا اختلافات بین وزارت صمت و بانک مرکزی که حتی جریان حامی دولت و اصلاحطلبان نیز قادر به انکار آن نیستند. اختلافاتی که سبب شد اقلام اساسی و مورد نیاز ملت مدت در گمرگ بماند و معیشت مردم قربانی اختلافات آقایان شود. همین اختلافات بین تیم اقتصادی دولت و در درون هر یک از وزارتخانههای اقتصادی آن وضعیت نابهسامان فعلی را رقم زده است. آنچه رئیس مجلس در نطق پیش از دستور روز گذشته گفت نیز در واقع همین حرفها است و یک خواسته ساده مبنی بر آن است که همه تقصیرها را گردن تحریم نیاندازیم.
نکته قابل توجهی که روزنامههای اصلاحطلب و حامی دولت امروز ترجیح دادند نبینند اما این بود که رئیس مجلس نگفت گرانیها فقط ربط به پاستور دارد و از بهارستان نیز نام برد. یعنی خودش و همکارانش را جدا نکرد و نخواست که سهم سایر نهادها را نبیند.
با این حال رسانهها جریان رقیب قالیباف که تا دیروز خودشان منتقد دولت و سیاستهای آن بوده و به اختلافات موجود که مسبب خیلی از مشکلات است، اذعان داشتند؛ یکباره مدافع دولت شده و برای رئیس مجلس شمشیر از رو کشیدند. در همین جهت است که «شرق» دیروز حواشی پیش آمده بعد از بازدید رئیس مجلس از بیمارستان امام خمینی و دیدار با بیماران کرونایی که واکنش رئیس جمهور را به همراه داشت را نیز پیش کشید و نوشت: «جدال کلامی رؤسای قوه مقننه و مجریه (هرچند به صورت غیرمستقیم) ادامهدار شده و باید دید در ماه بعد که فصل اعلام بودجه سال 1400 به مجلس است، ماجراها به کجا خواهد رسید.»
این روزنامه اصلاحطلب تیتر یک خود را هم به مواضع جریان رقیب درباره «مذاکره» اختصاص داده و مدعی است که «اصولگرایان مذاکره را برای خود خوب و برای اصلاحطلبان بد میدانند»!
گزارشنویس شرق نوشته است: «به نظر میرسد که تکلیف اصولگرایان تا اینجای کار با مقولهای به نام مذاکره روشن نیست. برخی از آنها باور دارند که باید مذاکره انجام شود، اما از سوی اصولگرایان و برخی نیز سراسر مذاکره با غربیها را نفی میکنند. با بازخوانی نظرات ایشان درباره مذاکره میتوان دریافت که طیف سنتی جناح راست تمایل به مذاکره دارند و جوانهای اصولگرا و گروههای جدید این جبهه تندتر از پیشینیان خود هستند و مذاکره را بهطورکلی نادرست میدانند و آنقدر در این موضع رادیکال میشوند که حتی علیه طیف سنتی جبهه خود میشورند.»
«دنیای اقتصاد» سخنان دیروز رئیس مجلس و پاسخ رئیس کل بانک مرکزی را به پینگپنگ تشبیه کرده و مینویسد: «بهنظر میرسد در ماههای اخیر، رئیس مجلس سعی کرده با پیشبرد طرحهای اقتصادی خود، مشکلات اقتصادی و معیشتی را ناشی از سیاستهای دولت یا بانک مرکزی عنوان کند و در این خصوص، سیاستهای عملی یا جهادی را کلید حل مشکلات میداند. بهنظر نمیرسد بتوان با قطبیسازی در سیاستگذاری راهکاری برای حل مشکل به خصوص در زمان تحریمهای شدید اقتصادی ایجاد کرد. نکته مهم اینکه اگر سیاستهای پولی و مالی در سالهای گذشته در وضعیت نامناسبی قرار داشتند، بخشی از آن بهدلیل سیاستهای تکلیفی بوده که در مجلس کلید خورده است. حل و اصلاحات ساختاری مشکلات اقتصاد نیاز به رویکرد فراجناحی و فرا قوهای دارد. از سوی دیگر سیاستهای دولت و بانک مرکزی باید به شکل شفافی ارائه شود تا از بروز چنین سوء برداشتهایی جلوگیری کرده و باعث نشود که سیاستمردان وارد حوزههای کارشناسی شوند.»
«ایران» مثل هر روز بخش عمدهای از صفحه یک را به دولت و سیاستهای آن اختصاص داده است. در عین حال به سخنان دیروز رئیس مجلس که تاکید داشت گرانیها به پاستور و میرداماد و بهارستان ربط دارند نه جورجیا و میشیگان و آریزونا واکنش نشان داده است. این روزنامه دولتی با تیتر «پاسخ از میرداماد» به باز نشر نامه رئیس کل بانک مرکزی پرداخته و از قول وی مینویسد: «اگر درجست وجوی دلایل مشکلات اقتصادی هستید، در کنار بقیه بخشها در میرداماد (بانک مرکزی) هم باید آن را جست و نه در جورجیا و آریزونا. دو هفته پیش نیز متأسفانه بانک مرکزی را متهم به ایجاد خودتحریمی کردید. برای اطلاع حضرتعالی در دو سال و نیم گذشته بانک مرکزی در مقابل فشار حداکثری دولت امریکا، خط مقدم جنگ اقتصادی علیه کشورمان را مدیریت کرده و با پیروی از رهنمودهای رهبر معظم انقلاب، سد محکمی در مقابل توطئه گسترده امریکا و همپیمانانش برای فروپاشی اقتصاد کشور بوده است. حضرتعالی بخوبی در جریان مسائل و مشکلات کشور هستید و چند بار نیز شخصاً جنابعالی را در جریان مشکلات قرار داده و شرایط را در جلسات مختلف مجلس خدمتتان تشریح کردهام. لذا، من واردکردن بانک مرکزی را به مباحث سیاسی و حاشیهای توصیه نمیکنم و آن را به صلاح کشور نمیدانم و اعتقاد دارم تمام نیروی اینجانب و بانک مرکزی باید معطوف به مقابله با تحریمها و کمک به اقتصاد کشور باشد. انتظار دارم جنابعالی که در جریان همه امور قرار دارید، برای کمک به رویکرد بانک مرکزی در مقابله با این فشارهای اقتصادی، با سیاستهای ضدتورمی و تلاش برای رونق تولید داخلی، همراه و همگام شوید.»
«آرمان ملی» گفتگویی دارد با ابراهیم محمدولی، رئیس اتحادیه کشوری طلا و جواهر و از کاهش قیمت سکه خبر میدهد. اهم اظهارات وی به شرح زیر است:
*توانایی اقتصادی در بانک مرکزی یا مجموعه دولت وجود دارد که بتوانند بازار ارز را به سمت آرامش ببرند.
*کسی که مصنوعات طلا بخرد در درازمدت مطمئنا ضرر نخواهد کرد.
*بازار تا ساعت 16 روز یکشنبه حدود 800 هزار تا یک میلیون تومان فاصله قیمتی یا حباب دارد. با توجه به حباب و روند کاهشی امکان کاهش قیمت سکه زیر 10 میلیون تومان وجود دارد ولی همه چیز به ثبات بازار و قرارگیری بازار ارز در روند کاهشی بستگی دارد.
این روزنامه همچنین در گزارشی به ماجرای اعتصاب غذای نماینده شهربابک که دیروز خبرساز شد، پرداخته و مینویسد: «البته او مشخص نکرده که این اعتصاب غذا تا چه زمان قرار است ادامه یابد یا چه دردی از درد محتاجین نان شب دوا میکند، جز اینکه یک شوآف تبلیغاتی برای او باشد؟ سوال این است که آنهایی که نه ترامپ، بلکه غیر مستقیم دولت و مجلس اصلاحطلب را عامل همه این اتفاقات میدانند، تصور میکنند با این اوضاع مجلس، اصولگرایان میتوانند راهکارهایی برای حل مشکلات بدهند؟»
«آفتاب یزد» دیگر روزنامهای است که اقدام عضو کمیسیون صنایع برای تحصن و اعتصاب غذا رو مورد توجه قرارد داده و با تیتر «مجلس شگفتیساز!» مینویسد: «این اقدام و اظهارات حسینی قطبآبادی پرسشهایی را ایجاد میکند: قرار است این تحصن و اعتصاب غذا چه دردی را از محتاجین به نان شب و گرفتاران دوا کند؟ آیا بهتر نیست این نماینده مجلس به جای تحصن و اعتصاب غذا، به وظایف نمایندگی خود عمل کرده و با پیشنهاد تصویب قانون، نظارت دقیق بر نهادها، سوال از وزرا و... به دنبال حل مشکلات اقتصادی مردم باشد؟ قرار است با این تحصن و اعتصاب غذا به چه شخص یا نهادی فشار وارد شود؟ آیا این نماینده مجلس از بودجه، فشارهای همهجانبه آمریکا و جنگ اقتصادی که کشور با آن درگیر است خبر دارد؟ قطبآبادی که خود را "سرباز ولایت" معرفی کرده آیا سخنان رهبر انقلاب درباره دامن نزدن به حواشی و لزوم همکاری و تلاش برای بهتر شدن اوضاع کشور را نشنیده است؟ اگر به فرض مشکلات محتاجین به نان شب با این تحصن و اعتصاب غذا حل شد، آیا باید دیگران هم راهکارهای قانونی و اقدامات مدیریتی خود را کنار بگذارند و به شیوه مدیریتی نوینی به نام تحصن و اعتصاب غذا روی بیاورند؟ آیا قطبآبادی فراموش کرده نماینده مجلس شورای اسلامی است و همچنان فکر میکند یک فعال سیاسی یا اجتماعی و مجلس شورای اسلامی یک حزب یا انجمن مردمنهاد است که دست به تحصن و اعتصاب غذا در طبقه ششم مجلس زده است؟ آیا میتوان اینگونه برداشت کرد که چنین اقداماتی نه برای محتاجین به نان شب و گرفتاران، بلکه برای بیشتر جلوه کردن برخی افراد صورت میگیرد؟ تا کی قرار است اعتصاب غذای این نماینده مجلس ادامه داشته باشد؟ شرط پایان این اعتصاب چیست؟»
«اعتماد» مساله ریاست جمهوری زنان که چندی قبل با اظهارات امیدبخش عباسعلی کدخدایی دبیر شورای نگهبان به صدر اخبار آمد را پیگیری کرده و در گزارشی با عنوان «حق رای بدون حق انتخاب شدن» نوشته است: «فقیه جدیدالورود شورای نگهبان تلویحا نامزدی زنان را برای ریاستجمهوری رد کرد».
در این گزارش آمده است: «آنچه در این میان میتواند برای اولین و آخرینبار تکلیف زنان را برای حضور در جمع کاندیداهای تایید صلاحیت شده برای انتخابات ریاستجمهوری را روشن کند، مجلس شورای اسلامی است. نمایندگان مجلس اختیار قانونی لازم برای تغییر نوع نگاه شورای نگهبان را دارند و میتوانند تفسیر خاص این نهاد از کلیدواژه «رجل سیاسی و مذهبی» را تغییر دهند ولی نه در مجلس دهم و اصلاحات صورت گرفتهاش بر قانون انتخابات و نه در مجلس یازدهم اصلاحیه جنجالی برای ایجاد تحولاتی در قانون انتخابات ریاستجمهوری این مساله ذکر نشد و تلخ آنکه زنان مجلس یازدهم هیچ اعتراضی هم به این مهم نکردند و تا امروز خبری حتی از تلاششان برای گنجاندن کلیدواژه «زنان» در اصلاحیه قانون انتخابات و اعطای حق قانونی لازم به نیمی از جامعه برای حضور در کاخ ریاستجمهوری نیست و این یعنی همچنان باید منتظر ماند و دید مردان عضو شورای نگهبان چه زمانی تصمیم به تغییر نگاه خواهند گرفت؛ هرچند که باتوجه به ناتوانی ریاستجمهوری کنونی در انتخاب وزیر زن و معرفی به مجلس، به نظر میرسد راهی طولانی برای زنان و رسیدن به حق و حقوق قانونیشان در ایران باقی مانده باشد.»
«جوان» دغدغه آسیبی را دارد که مصرف سوختها فسیلی به کره زمین میزند بنابراین با عکسی بزرگی و تیتری قابل توجه، در گزارشی تحت عنوان «بدون نفت» مینویسد: «شاید نظام جهانی روزی معادله کاستن از مصرف سوختهای فسیلی را بیشتر از رفتارهای شعاری وارد محاسبات سیاسی خود کند.»
این روزنامه منتظر است تا ببیند که بودجه 1400 دل از نفت میکند یا نه. از همین رو مینویسد: «تحریمهای امریکا و ترامپ به ایران یاد داد که اگر در قطع وابستگی به یک کالای صادراتی مثل نفت تنبلی کند، دنیا تاوان این تنبلی و تأخیر را برگردن او میاندازد. اکنون فرصت برای دولت و کشور مهیا شده و رئیسجمهور نیز اگرچه به ناچار، از قطع وابستگی مستقیم بودجه 1400 به نفت خبر میدهد، این خبر خوب باید با خبرهای خوب دیگری تکمیل شود. کشور ما بسیار اسرافگر و دورریز است، از دولت تا آحاد مردم. اسراف در دولتهای ما در جهان ضربالمثل بوده است و اسراف در میان مردم، به ویژه در کالاهای یارانه بگیر نیز موجب شگفتی ناظران جهانی است. ما باید صرفهجویی و گذار هوشمندانه از ریخت و پاش و حیف و میل را هم در دولت و هم درجامعه بیاموزیم و به اجرا دربیاوریم. شرکتهای دولتی مبدأ و منبع به بادفنا دادن بودجههای عظیماند و درجامعه نیز در حالی که سفره نیمی از مردم خالی یا نیمهپر است، نیم دیگر تا 30 درصد غذای خود را دور میریزند. باید روزی خبر خوب صرفهجوترین ملت جهان به نام ملت ایران رقم بخورد.»
«وطن امروز» عکس یک خود را به چالشهای بعد از انتخابات در آمریکا اختصاص داده و با تیتر «ملت دوپاره» از اردوکشیخیابانی حامیانترامپ در واشنگتندیسی که به صحنه زدوخورد مردم آمریکا با یکدیگر تبدیل شد، گزارش میدهد.
این روزنامه همچنین در گزارش دیگری از تبعات سیاستهای بودجهای دولت و ایجاد کسری سنگین میگوید و معتقد است که این «هزینه از جیب دولت بعد» است. در این گزارش آمده است: «در حالی که 4 ماه تا پایان سال باقی مانده است، کشور با یکی از سنگینترین موارد کسری بودجه پس از انقلاب روبهرو است، اما آنچه کشور را به چاه کسری بودجه انداخت، اهمال 7 ساله دولت در اصلاح نظام مالیاتی و افزایش سهم مالیات از منابع بودجه است. با این حال دولت همچنان نسبت به اجرای جراحیهای اقتصادی بیتوجه است. دولت میداند در سال پایانی میتواند با خلق بدهیهای بیحساب و کتاب، درآمدهای دولت آتی را پیشخور کرده و بدون کمترین هزینه، آسیبهای ناشی از اهمال 7 ساله خود را از محل خلق بدهی برای دولت بعدی جبران کند.»
«کیهان» نیز درگیریها در آمریکا را عکس کرده و با تیتر «اردوکشی خیابانی هواداران ترامپ با شعار؛ رأی من کو؟!» هواداران ترامپ را به جنبش سبزیها در انتخابات 88 تشبیه میکند. این روزنامه اصولگرا مینویسد: «دیروز خیابانهای واشنگتن شاهد چیزی بوده است که ما در سال 1388 در کشور خودمان شاهد بوده ایم، البته با این تفاوت که مخالفان نتیجه انتخابات در سال 1388، به ناحق آن را زیر سؤال برده بودند و علیرغم تفاوت فاحش آرای نامزد شکست خورده با آرای نامزد پیروز، مدعی پیروزی شده بودند.... نکته دیگری که فتنه 88 را از تحولات جاری آمریکا جدا میکند، این است که سر سلسله جنبان فتنه مذکور، محافل سیاسی و رسانهای آمریکا و اروپا بودهاند، ولی، چیزی که دیروز در خیابانهای واشنگتن کلید خورده، از خارج به آمریکا تحمیل نشده و نتیجه بحرانهای ساختاری و مزمن در این کشور است.»