دکتر روشنک جزایری؛ مشاور ژنتیک بالینی
آتروفی عضلانی نخاعی (SMA) شامل بیماریهایی است که از لحاظ ژنتیکی و بالینی ناهمگون هستند و از شایعترین علل ژنتیکی مرگ در دوران کودکی میباشند. مشخصه این بیماری، دژنراسیون سلولهای شاخ قدامی طناب نخاعی است که منجر به ضعف عضلانی پیشرونده و در نهایت مرگ میگردد. سه شکل از SMA شایع در دوران کودکی شناخته شده که میزان بروز کلی آنها یک دههزارم و فراوانی حاملین یک پنجاهم است. در میان آنها SMA نوع یک شایعترین و شدیدترین نوع میباشد.
علایم بالینی
آتروفی عضلانی نخاعی نوع 1
(بیماری وردینگ – هافمن werding – Hoffmann) در کودکان مبتلا به SMA نوع 1، در هنگام تولد یا در شش ماه اول زندگی، هیپوتونی شدید و فقدان حرکات خودبخودی مشاهده میگردد. در دوران حاملگی گاهی مادر متوجه کاهش حرکات داخل رحمی جنینی از لحاظ تکرر و قدرت میشود. این کودکان فعالیت عقلانی طبیعی دارند، ولی ضعف عمیق عضلانی در آنها، بر روی عملکرد بلع و تنفس اثر گذاشته و منجر به مرگ در دو سال اول زندگی میشود. تشخیص این بیماری با الکترومیوگرافی تأئید میگردد و هیچ درمان موثری برای بیماری یا تأخیر در پیشرفت بیماری وجود ندارد.
آتروفی عضلانی نخاعی نوع 2
این نوع از بیماری خفیفتر از نوع 1 بوده و در 18-6 ماهگی آغاز میشود. همانند SMA نوع 1، ضعف عضلانی و هیپوتونی از علایم بارز هستند. این کودکان میتوانند بدون کمک بنشینند، ولی هرگز از لحاظ حرکت مستقل نمیشوند. بیماری به کندی پیشرفت کرده و کودکان مبتلا اغلب تا اوایل دوران بلوغ زنده میمانند.
آتروفی عضلانی نخاعی نوع 3 (بیماری کوکلبرگ-ولاندر Kugelberg-Welander)
این نوع شکل نسبتا خفیفی از بیماری کودکی یا جوانی است که پس از 18 ماهگی آغاز میشود و همه مبتلایان قادرند بدون کمک راه بروند. ضعف عضلانی به کندی پیشرفت کرده و مبتلایان در اوایل دوران بلوغ مجبورند از صندلی چرخدار استفاده کنند. عفونتهای مکرر تنفسی و اسکولیوز ایجاد شده به علت ضعف عضلات نخاعی در طولانی مدت حیات فرد را تهدید میکند.
ژنتیک
هر سه نوع SMA که در دوران کودکی آغاز میشوند، وراثت اتوزومی مغلوب دارند. چندین شکل بسیار نادر SMA نیز شناخته شده است که همه آنها اشکال وراثت مندلی دارند. در SMA نوع 1، خواهر و برادرهای مبتلا در یک خانواده، تقریبا علائم یکسانی را نشان میدهند و میزان همخوانی داخل خانوادگی (intrafamiliar Concordance) در آنها بالاست. در SMA نوع 2 و 3، تنوع علائم بالینی در یک خانواده کاملا بارز است.
در اکثر موارد SMA دوران کودکی در نتیجه حذف هموزیگوت در کپیتلومری ژن بقای نرون حرکتی (survival motar Neuron) SMN رخ میدهد و ممکن است ژن مجاور کدکننده پروتئین نرونی مهارکننده آپوتپوز (Neuron al Apoptosis inability protein) NAIP را نیز درگیر کند. شناخت حذفهای NAIP, SMN از طرفی انجام آزمایشهای تشخیصی پیش از تولد را ممکن میسازد، اما از طرف دیگر با مشاهده موارد اندکی حذف هموزیگوت در والدین و خواهر برادرهای غیرمبتلا، این نگرانی به وجود آمده که تشخیص پیش از تولد براساس آنالیز حذف همیشه صد درصد صحیح نیست.