گروه ورزشی فردا: استقلال بازی را به فولاد واگذار کرد موضوع بحث نیست، اما اینکه محمود فکری چه واکنشی نسبت به این باخت داشت حتما موضوعی است که باید درباره اش صحبت کنیم.
وی ادامه میدهد: قبل از هر چیز باید بپذیریم که فرهنگ حاکم بر فوتبال ما تا حد زیادی افول کرده. فوتبال ما جدا از شرایط اجتماعی ما نیست. جامعه را که نگاه کنید متوجه میشوید که این فوتبال هم بخشی از همین جامعه پرخاشگر و بیماری است که به دلیل مشکلات فراوان اقتصادی به وضع بدی دچار شده است. تیمها در لیگ ما فوتبال بازی نمیکنند. وقتی بازیها را نگاه میکنم واقعا ناراحت میشوم. اثری از فوتبال نیست. یک مشت گلادیاتور وارد زمین میشوند تا خون یکدیگر را بریزند. در حالی که در دهههای قبل ما این میزان از پرخاشگری و عصبانیت را نمیدیدیم. فوتبال میدیدیم نه کشت و کشتار.
از اقبالی درباره رفتار تند محمود فکری میپرسیم که او در پاسخ میگوید: آمدن به استقلال و به طور کلی گرفتن یک تیم لیگ برتری برای محمود فکری زود بود. او با همان فرهنگی به لیگ برتر آمده که در لیگ دسته یک حاکم است. این رفتارهایی که از فکری دیدیم اتفاقا در لیگ دسته یک بسیار معمول است و این جای تاسف دارد که او علیرغم اینکه سالها در استقلال بازی کرده و کاپیتان هم بوده است هنوز نمیداند که در تیم بزرگی مثل استقلال باید خویشتن دار بود و در شرایط بحرانی رفتار موقرانهای از خود نشان داد.
اقبالی یادآور میشود: شما فکر میکنید چرا ناصر حجازی آن قدر نزد هواداران استقلال محبوب بود؟ او جدا از اینکه مربی تحصیلکردهای بود آدم با اخلاق و با شخصیتی بود. نمونههای دیگری هم هست که برای تان مثال بزنم. فکر میکنید فرگوسن چرا 26 سال در منچستر حکمفرما بود و در این باشگاه جاودانه شد. چون او یک مربی با شخصیت و با دانش بود. این فاکتورها است که یک مربی را کامل و پختهتر میکند نه فحاشی و درگیری با داور یا بازیکن یا.
این پیشکسوت استقلال سپس از مدیران این باشگاه و مقامات بالادستی ورزش کشور انتقاد میکند و به سایت فردا میگوید: متاسفم که سالها است مدیران ورزش کشور با سرنوشت تیمی که میلیونها هوادار دارد اینگونه بازی میکنند. امروز افرادی در استقلال تصمیم میگیرند و خود را دلسوز این باشگاه میخوانند که اصلا مدیریت بلد نیستند چه برسد به اینکه مدیر فوتبالی باشند یا شرایط استقلال را بشناسند. اینها آمده اند تا از استقلال برای رسیدن به پستهای مهم بعدی پل بسازند. افرادی که میآیند تا مدتی موج سواری کنند و برای نفرات بعدی جز یک مشت سیاستهای اشتباه، بدهی و خشم هواداران چیز دیگری باقی نمیگذارند. مناظره شرم آور دو مدیری که همین هفته پیش در تلویزیون علیه یکدیگر دست به افشاگری میزدند شاهد روشنی است بر این ادعا که متاسفانه استقلال برای آقایان به محله برو بیا تبدیل شده است و تنها چیزی که اهمیت ندارد احساسات میلیونها هوادار است.
از اقبالی میپرسیم به نظر شما چرا فکری با شیخ دیاباته دچار درگیری شده است که او در پاسخ میگوید: این وضع فقط در استقلال نیست. همان طور که گفتم این فوتبال برشی از جامعه ما است. شما به پرسپولیس نگاه کنید. یحیی گل محمدی مربی بسیار صبور و با اخلاقی است، اما برای چند لحظه نمیتواند خشم خودش را کنترل کند و با شوت کردن توپ باعث میشود که داور او را اخراج کند. البته در مورد دیاباته و فکری باید بگویم که بازیکنی در حد و اندازههای دیاباته بعد از مدتی متوجه میشود که مربی که با او کار میکند تا چه حد با شرایط فنی آشنا است. بازیکنان بعد از مدتی مربی خود را میشناسند. داشتن کاریزما فقط با گفتن و گفتن به دست نمیآید بلکه یک مربی باید واقعا فاکتورهایی داشته باشد که از او او چهرهای کاریزماتیک بسازد. به نظرم در استقلال میان برخی بازیکنان و مربی شان عدم درک متقابل وجود دارد و این کار استقلال را در ادامه لیگ سختتر خواهد کرد. چون شما نمیتوانید در لیگ برتر تیم تان را با فحش و درگیری به موفقیت برسانید.