چیزی درباره اعلام اپل از کامپیوتر جدید مک اندکی رویایی به نظر میرسید. چیزی که آن قدر خوب بود که به سختی میتوان پذیرفت حقیقت دارد.
یک جهش 20 یا 30 درصدی چیز خوبی است؛ نوعی ارتقاء که هر شرکتی باید از یک محصول به محصول دیگرش داشته باشد. ولی بهبودی 200 یا 300 درصدی دیگر از مرحله غلو گذشته و متأسفانه به قدری مضحک به نظر میرسد که میپنداری حتما صحت ندارد.
اما تمام ادعاهایی که اپل درباره مکبوک پرو جدیدش کرده است (و تراشه امیک آن، و نیز مکبوک ایر و مک مینی که همزمان پردهبرداری شدند) به طور قطع صحت دارند. این کامپیوترها واقعا رویایی به نظر میرسند، ولی به این معنا که به طرز شگفتآوری سریع و توانمند هستند.
به هر ترتیب، در عمل فقط سرعت نیست که برجستهترین نکته درباره این کامپیوتر است. هر کسی انتظار دارد محصول جدید سریع باشد (نه فقط به این خاطر که اپل تمام هفته گذشته را صرف این کرد که به همه بگوید چقدر سریع میتواند باشد).
آن چه انتظار نداشتیم رخ دهد، این است که نظرمان درباره عملکرد یک کامپیوتر عوض شود. یعنی نه تنها این که کارها را به چه سرعتی میتوان انجام داد، بلکه کارها را چگونه میتوان انجام داد. برای یک کامپیوتر دستاوردی اساسی است که از بیرون مثل قبل به نظر برسد، ولی از درون کاملا متفاوت باشد.
اولین نکتهای که بعد از بیرون آوردن مکبوک پرو جدید به چشم میآید، این است که اصلا جدید به نظر نمیرسد. از نظر ظاهر و از بیرون هیچ تفاوتی با مکبوک پرو 13 اینچی که همین هفته پیش میتوانستیم از فروشگاه بخریم ندارد (و گرچه نمیتوان منکر شد که طراحی آن عالی است، ولی باید قبول کرد که کمی قدیمی شده و ظاهر تازه نباید از قلم میافتاد).
حتی وقتی کامپیوتر را روشن میکنید هم هیچ چیز خاصی دیده نمیشود. به رغم تغییر کامل تراشه پردازنده که همه کارها را به عهده دارد، فرآیند بالا آمدن سیستم همان است که بود، و همه آن برنامهها را میتوان روی همان سیستم عامل نصب کرد.
ولی آنگاه که شروع میکنید به استفاده، میبینید که باتری تمامشدنی نیست. برای پیدا کردن شارژر به سراغ جعبه نمیروید. میتوانید هر کاری میخواهید با این کامپیوتر بکنید (فیلم ببینید، میزان روشنایی را بالا ببرید، برنامههای پرمصرف و طولانی را اجرا کنید)، ولی هر کار کنید انگار که باتری تمام نمیشود.
باتری هم مثل عملکرد بقیه قسمتهای کامپیوتر به قدری خوب است که رابطه شما را با کامپیوتر تغییر میدهد: نه فقط بهتر شده، بلکه به جایی رسیده که از بیخ و بن انگار چیز دیگری شده است. مدت زمانی که بدون برق از کامپیوتر استفاده میکنید، عادی و فراموششدنی میشود و یادتان میرود که اصلا ممکن است به برق احتیاج داشته باشید و لازم نیست شارژر اولین چیزی باشد که باید همراه خود به این سو و آن سو بکشید.
دیگر آن که، وقتی کارتان تمام شد، راحت خاموشش میکنید؛ و حتی شاید هیجانانگیزترین بخش کار همین باشد که موقع خاموش شدن انجام میشود.
اپل سر و صدای زیادی به راه انداخت که تراشه جدید امکان «بیداری فوری» دارد، و با این که توضیح دادن آن کمی پیشپاافتاده به نظر میرسد، تجربه کردن آن بسیار لذتبخش است. شاید اصلا نفهمید چقدر طول میکشد تا بالا بیاید، ولی به محض رد کردن آن مرحله، واقعا آماده است.
علاوه بر این، وقتی خاموش است، در واقع دارد کار میکند. اگر پس از چند ساعت کامپیوتر را روشن کنید، ناگهان با انبوهی از پیامها و خبرها که گیر کرده بودند و گویا ناگهان آزاد میشوند، مواجه نمیشوید، چرا که کامپیوتر در عمل خاموش نبوده بلکه فقط به خواب رفته بوده است.
این یکی از آن بسیار ویژگیهایی است که مکبوک پرو از آیفون و آیپد قرض گرفته است؛ و عملا همین مورد است که طرز فکر شما را نسبت به این کامپیوتر عوض میکند: بالاخره مک از برادرهای کوچکترش یک چیزی یاد گرفت.
درست است؛ مک میتواند برنامههای آنها را اجرا کند، زیرا از همان معماری کامپیوتری بهره گرفته است. تراشه امیکی که اپل این همه برایش هیجانزده بود، واقعا نسخه بزرگ شده تراشه ای14 آیفون 12 و آیپدایر جدید است.
ولی موضوع چیزی بیشتر از آن است. مکبوک جدید تمام آن ویژگیهایی را دارد که باعث شدهاند امروزه استفاده از تلفن همراه این قدر آسان شود: بگیر دستت و شروع کن به کار کردن. یک روز کامل هم شارژ دارد؛ و حتی سرعتش هم چیزی شبیه آیفون است: این کامپیوتر به قدری سریع است که در عمل فراموش میکنید چقدر سریع است.
ولی اگر نگران هستید، هیچ دلیل ندارد نگران باشید. این کامپیوتر به حد شگفتآوری سریع است. آزمایشهای گروههای مستقل نشان دادهاند که اجرای یک برنامه تکپردازشی در مک جدید از همه مکهای قبلی سریعتر است (به غیر از مک مینی جدید که همان تراشه را دارد)، و برای برنامههای چندپردازشی با کامپیوترهایی از اپل برابری میکند که قیمتشان چند برابر بیشتر است.
این آزمایشها ممکن است به نظر تئوری برسند، ولی سرعت تئوری نیست. مثلا یک تصویر بزرگ را با برنامهای نظیر پیکسلماتور باز کنید، و ببینید با چه سرعتی آن را نشان میدهد. یا به محض این که آهنگ چند تراکی را در برنامه لاجیک پرو باز میکنید، میبینید که همه قابل را بار گرفته و آماده پخش کردن است.
همان طور که هنگام استفاده از آیفون هیچ وقت نگران سرعت نیستید، مکبوک جدید هم هر کاری که بگویید برایتان انجام میدهد. حتی اگر نتواند بلافاصله انجام دهد (مثلا وقتی منتظرید تا یک پردازش پیچیده و طولانی کامل شود) باز هم سرعتش طوری است که میدانید دارد خودش را میرساند.
اگر کم و کاستی هم به لحاظ سرعت دیده شود، آن هم مشابه تجربهای است که با دستگاههای iOS داریم: گرافیک در مقایسه با سایر بخشهای کامپیوتر خیلی چشمگیر نیست، و بسیاری از بازیهایی که دوست دارید استفاده کنید هنوز برای مک طراحی نشدهاند. ولی این مشکل جدیدی نیست و نباید کسی را غافلگیر کند که مکبوک پرو در زمینه برنامههای بازی جای کامپیوتر ویندوزی را نمیگیرد.
بزرگترین نقطهضعف، اما چیزی است که احتمالا در آینده شاهد خواهیم بود. تراشه امیک اولین نسخه است و کسی که با این کامپیوتر کار میکند، ممکن است به این فکر بیفتد که پس از آن چه خواهد آمد: مکبوکهای قویتر و بزرگتری که طراحی بیرونی آنها هم به خوبی درونشان تازه و نوسازی شده است.
ولی هر چه در آینده رخ دهد، این کامپیوتر جدید فعلا بهترین مکی است که اپل تاکنون ساخته است. تلفیقی از چند فرآیند جدید و قدیمی، داخل و خارج از مک، که به هم پیونده خوردند تا این قطعه سختافزاری بدیع را تشکیل دهند.
سرعت آن به قدری بالاست که هنگام استفاده لذت میبرید، ولی همزمان از هر نظری به قدری شایسته، توانا و خوشطرح (تقریبا) است که از هر جهت شاید اصلا فراموش کنید که چه سرعتی دارد.
منبع: ایندیپندنت