باشگاه خبرنگاران جوان: از روزی که رسانههای آمریکا نامزد دموکراتها را به عنوان پیروز انتخابات ریاست جمهوری 2020 معرفی کردند، برغم انکار بی وقفه سلامت انتخابات از سوی دونالد ترامپ و نزدیکانش، جو بایدن چینش کابینه خود را کلید زده است.
رئیس جمهور منتخب آمریکا این روزها بی اعتنا به ادعای تقلب انتخاباتی ترامپ گزینههای خود برای مناصب مهم و کلیدی را به تدریج رو میکند. هر چند، با گذشت نزدیک به 20 روز از اعلام پیروزی بایدن، لحن ترامپ دیگر قاطعیت ابتدایی را ندارد و دوشنبه شب تلویحا نیز شکست در انتخابات را پذیرفت و بالاخره مجوز روند انتقال قدرت را امضا کرد. رئیس جمهور آمریکا البته خود را از تک و تا نینداخته و همزمان با دمیدن دوباره در ساز دستکاری آرا انتخاباتی و برغم آغاز روند انتقال قدرت گفت تسلیم نتایج رسانههای جعلی و سیستم فاسد انتخاباتی نخواهد شد.
بایدن که دیگر با تکیه زدن بر کرسی ریاست جمهوری آمریکا کمتر از 60 روز فاصله دارد، گزینههای کلیدی و تاثیرگذار دولتش را باید آماده کند. سکانداران تازه سیاست خارجی و امنیت ملی آمریکا بخش مهمی از ترکیب کابینه او را تشکیل میدهند، که از میان اعضای کابینه باراک اوباما به دولت بایدن دعوت شده اند. آنتونی بلینکن گزینه اصلی بایدن برای تصدی وزارت خارجه آمریکا اعلام شد. در واقع بایدن قصد دارد مسئولیت وزارت خارجه آمریکا را به مشاور خود در دولت پیشین دموکراتها بسپارد.
آنتونی بلینکن، اوبامای کوچک
بلینکن در کنار سیاستمداران کهنه کاری همچون سوزان رایس و کریس کونز، گزینه تصدی وزارت خارجه آمریکا بود، اما در نهایت قرعه به نام او افتاد. بسیاری از بلینکن با عنوان «اوبامای کوچک» در سیاست خارجی یاد میکنند. شاخصه رویکرد سیاسی او همانند اوباما بر چند جانبه گرایی و تعامل با متحدان اروپایی استوار است. رویکردی که بی شک حلقه مفقوده دوران ریاست جمهوری دونالد ترامپ بوده است.
آنتونی بلینکن 58 ساله در آوریل سال 1962 از پدر و مادری یهودی در نیویورک متولد شد. او مدرک دانشگاهی خود را از دانشگاه هاروارد و مدرسه حقوق کلمبیا گرفته و در چند دهه اخیر مناصب ارشدی را در دو دولت دموکرات عهده دار بوده است. البته اولین ورود او به عرصه سیاسی به کمپین ریاست جمهوری مایکل دوکاکیس در دهه 1980 برمی گردد.
مرور پیشینه سیاسی و حرفهای بلینکن ما را به کارمندی در شورای امنیت ملی آمریکا در دوره ریاست جمهوری بیل کلینتون میرساند. او سابقه سالها حضور در سنا و کمیته روابط خارجی را در کارنامه حرفهای خود دارد. همکاری آن سالهای بایدن و بلینکن او را به منصب مشاور امنیت ملی معاون اوباما رساند. از آن جا بود که بلینکن ارتقا رتبه گرفت و قائم مقامی مشاور امنیت ملی رئیس جمهور و بعد از آن قائم مقامی وزارت خارجه آمریکا را در فاصله سالهای 2015 تا 2017 به سوابق سیاسی خود افزود. در نهایت در ژانویه سال 2017 به عنوان دیپلمات شماره دو آمریکا، وزارت خارجه را ترک کرد.
بلینکن به عنوان یکی از معماران اصلی سیاست اوباما هم در توافق هستهای ایران و هم در قبال داعش شناخته میشود. البته گرایش سیاستهای او بیشتر به طیف کلینتون ها، که از تندروترین دموکراتها دسته بندی میشوند، نزدیک است. او در دوران ریاستجمهوری بیل کلینتون با نوشتن سخنرانیهای او در زمینه سیاست خارجی، مهارت رسانهای خود را تقویت کرد.
چند جانبه گرایی و اعتقاد عمیق به رابطه با متحدان اروپایی برای وزیر خارجه احتمالی آمریکا به نوعی شخصی است. در اعتقادات سیاسی او جهان زمانی به مکانی امن برای آمریکا بدل میشود که متحدانی در گوشه و کنار دنیا داشته باشد. او اروپا را شریک حیاتی آمریکا میداند. بلینکن از منتقدان سرسخت کاهش نظامیان آمریکا در اروپاست و آن را احمقانه، کینه ورزانه و رویکردی از پیش بازنده توصیف میکند. به نوشته نشریه پولیتیکو موضع تکرار شده بلینکن در موضوعات مختلف سیاست خارجی همکاری با متحدان در چارچوب معاهدات بین المللی است. این سیاستمدار دموکرات در باور خود رهبری آمریکا را تضمینی برای بسیاری از فعالیتها در عرصه بین المللی میداند.
رویترز به نقل از نزدیکان بلینکن مینویسد او «دیپلمات دیپلمات هاست». اهل مشورت با گفتاری نرم و البته مسلط بر سیاست خارجی است. تام شنون از اعضای وزارت خارجه دولت اوباما در جایی میگوید: هیچگاه ندیدم که او آرامشش را از دست بدهد.
به نوشته شبکه سی ان ان، ردپای بلینکن در چند تصمیم مهم دولت اوباما از حمله کمپین ترور اسامه بن لادن در سال 2011 و ائتلاف ضد داعش به سرکردگی آمریکا به چشم میخورد. او در پشت پرده مذاکرات هستهای ایران نیز حضور پررنگی داشته است. برخی از مقامات سابق وزارت خارجه آمریکا معتقدند که با ویرانیهای به جا مانده از دولت ترامپ، بایدن گزینهای بهتر از بلینکن را برای وزارت خارجه نمیتوانست پیدا کند.
او شخصی است که در دوران مذاکرات گروه 1+5 با ایران از نزدیک درگیر روند کار بود و البته ترامپ را برای خروج از برجام به شدت نکوهش کرد. پیش از اعلام بلینکن به عنوان گزینه وزارت خارجه آمریکا، نشریه صهیونیستی یدیعوت آحارونوت از او به عنوان کسی که هدایت مذاکرات احتمالی با ایران را برعهده خواهد گرفت، نام برد.
آشنایی بایدن و بلینکن
بلینکین همانند بسیاری از دستیاران بایدن همکاری خود را با او از ساختمان کنگره آمریکا آغاز کرد. نقطه شروع این همکاری به سال 2002 و مدیریت ستاد دموکراتها در کمیته روابط خارجی سنا برمی گردد. پولیتیکو خدمت به دولت را میراث خانوادگی آنتونی بلینکن میداند. اوان ریان، همسر او در سال 1995 مسئول برنامه ریزی هیلاری کلینتون، بانوی اول وقت آمریکا بود. پدرش نیز در دوران ریاستجمهوری کلینتون سفیر آمریکا در مجارستان بود.
بلینکن در دوران فعالیتش در شورای امنیت ملی دولت اوباما و پس از آن در زمان معاونت وزارت خارجه همواره بر سیاست مداخله بیشتر آمریکا در مناقشه سوریه تاکید داشت و حتی در دورهای با بایدن بر سر حمایت از مداخله مسلحانه در لیبی دچار اختلاف نظر شد. وزیر خارجه احتمالی آمریکا در سال 2003 از جو بایدن در مسئله حمله نظامی به عراق به بهانه واهی سلاحهای کشتارهای جمعی حمایت کرد. او معتقد به «دیپلماسی توام با قدرت بازدارندگی» است، اینکه نیروی نظامی میتواند به عنوان ابزاری ضروری برای ایجاد دیپلماسی موثر بکار رود. بلینکن در جایی مدعی شد: در سوریه با اتکا به اقدامات مان از ایجاد عراقی دوم جلوگیری کردیم.
برخی او را به عنوان یک میانهرو با رگههایی از مداخلهگرایی میشناسند. بلینکن معتقد است خاورمیانه بخش عمدهای از منابع و زمان سیاست خارجی آمریکا را هدر داده است. او در زمان حضور در سنا با کمک بایدن طرح تجزیه عراق به سه منطقه خودمختار از نظر قومی- مذهبی را طرحریزی کرد که با مخالفت گسترده عراقیها ناکام ماند.
جیک سالیوان، مرد نامرئی مذاکرات محرمانه آمریکا
«جیکاب جرمایا سالیوان» سیاستمدار جوانی که در سمت مشاور ارشد سیاست خارجی ستاد انتخاباتی هیلاری کلینتون شناخته شد. سالیوان 44 ساله در صورت تائید در سنا، جوانترین مشاور امنیت ملی آمریکا از زمان آیزنهاور خواهد بود.
او که با حضور در دولت اوباما به عنوان معاون دستیار رئیسجمهور و مشاور امنیت ملی جو بایدن، توانست در عرصه سیاسی نامی برای خود دست و پا کند، اهل ایالت مینه سوتا و فارغ التحصیل دانشکده حقوق ییل است. سالیوان سابقه تدریس در دانشکده ییل و دارتموث را نیز در پیشینه حرفهای خود دارد. او در ماههای اخیر مسئولیت پروژهای را در بنیاد کارنگی بررعهده داشت که در تلاش برای تعریف سیاست خارجی آمریکا بر مبنای نیازهای قشر متوسط آمریکاست.
از دیگر سوابق مهم سیاسی سالیوان در سالهای اخیر، مدیریت برنامه ریزی سیاسی در وزارت خارجه و معاون رئیس ستاد کارکنان این وزارتخانه در دوره هیلاری کلینتون بود. سالیوان از چهرههای کلیدی تیم آمریکا در مذکرات هستهای سال 2015 با ایران بود که مذاکرات با تهران در عمان را کلید زد. برخی از او با عنوان «پلیس بد آمریکا» در مذاکرات محرمانه یاد می کنند، هر جا که واشنگتن نیاز به نمایش سرسختی داشت، سالیوان وارد عمل می شد.
بلینکن، سالیوان و توافق هستهای ایران
زمزمههای بازگشت آمریکا به توافق هستهای ایران، برجام، از ماهها پیش از انتخابات ریاست جمهوری آمریکا شنیده شده است. وزیر خارجه احتمالی دولت جدید آمریکا نیز از حامیان بازگشت به توافق هستهای ایران است، البته او نیم نگاهی به گنجاندن اقدامات منطقهای و برنامه موشکی ایران در توافق جدید خواهد داشت. او در جایی گفته است که آمریکا باید با حفظ برخی تحریمها علیه جمهوری اسلامی، اهرم فشاری را در دست خود نگه دارد.
با توجه به شهره بودن بلینکن به حمایت از ائتلافهای جهانی، او عادت نهادینه شده در وجود رئیس جمهور فعلی آمریکا برای زیر پا گذاشتن توافقهای بین المللی را مشکل آفرین و آسیب زا میداند. برجام یکی از توافق هایی است که در چند سال اخیر از آماج یکجانبه گرایی ترامپ در امان نبوده است. بلینکن به روشنی اقدامات ترامپ را تاسف بار و آن را زمینه ساز کاهش تعهدات ایران دانست.
اندیشکده «رسپانسیبل استیت کرفت» معتقد است بلینکن همانند بایدن از حامیان «طرح جامع اقدام مشترک» است تا برنامه هسته ای ایران را محدود کند. او تا پیش از خروج ترامپ از برجام، آن را توافقی اثربخش و کارآمد میدانست و در سال گذشته در مصاحبهای اذعان کرد تا پیش از زیر پا گذاشتن این توافق از سوی رئیس جمهور آمریکا همه چیز خوب پیش میرفت و ایران به تعهدات خود ذیل برجام متعهد بود. بلینکن در مصاحبهای در سال 2019 عنوان کرد که ما به همان نقطه قبل از توافق هستهای با ایران رسیده ایم و این کشور در چند قدمی دستیابی به سلاح هستهای است. برغم این ادعاها، او در همان زمان نسبت به حل مناقشه میان تهران و دولت ترامپ از طریق مذاکره و بازگشت طرفین به تعهدات خود خوشبین بود.
در مصاحبههای مختلف بلینکن در ماههای اخیر یک جمله مشترک به چشم میخورد «اگر ایران به پایبندی به توافق هستهای بازگردد، ما هم همین کار را خواهیم کرد. ما این توافق را مستحکمتر و طولانیتر خواهیم کرد». آنچه صراحتا از بطن صحبتهای بلینکن و پیش از این بایدن و دیگر مشاورانش برمی آید این است که آنها ادعای بازگشت به برجام را در لفافه واژههای مبهم و غیرصریح عنوان میکنند. بویژه بارها از عبارت توافق بهتر و طولانیتر با ایران صحبت شده که محل بحث است.
سالیوان نیز همانند بلینکن منتقد خروج ترامپ از برجام بود. او صراحتا دستاویز عدم پایبندی ایران به برجام به عنوان توجیه دولت ترامپ برای خروج از این توافق را زیر سوال برد و گفت مدرکی در اثبات صحت این ادعا وجود ندارد. مشاور پیشین کلینتون نیز موافق حل و فصل مناقشه بر سر برجام از کانال مذاکره است و پیش شرطهای 12 گانه وزیر خارجه آمریکا را مانعی بر سر راه حل آن میداند. البته مواضع کلی بایدن و مشاورانش در قبال ایران در ماههای اخیر سرشار از ابهام بوده و تفسیرهای متفاوتی از آن برداشت میشود.
مواضع بلینکن و سالیوان در قبال رژیم صهیونیستی و شیوخ خلیج فارس
هر چند وزیر احتمالی خارجه آمریکا را باید یکی از مخالفان فروش جنگندههای اف-35 آمریکا به امارات دانست، اما بلینکن وعده داده در منصب وزارت خارجه آمریکا پروژه عادی سازی روابط اعراب با رژیم صهیونیستی را پیگیری کند. بلینکن صراحتا اعلام کرده کمک نظامی به رژیم صهیونیستی متاثر از هیچ تصمیم سیاسی نخواهد شد و دولت بایدن برای کمک به دوستان اسرائیلی خود قید و شرط تعیین نمیکند. قطعا رویکرد کلی او در قبال رژیم صهیونیستی همانی است که بایدن در پیش دارد: حل و فصل اختلافات دیرینه از کانال دو دولت مستقل. بلینکن همچنین در جایی عنوان کرده: باید از اینکه سعودیها در راستای منافع ما قدم برمی دارند اطمینان حاصل کنیم. شاید نیاز باشد در روابط خود با عربستان تجدیدنظر کنیم.
سالیوان نیز همنوا با بلینکن میانجی گری آمریکا در توافقهای ننگین سازش با رژیم صهیونیستی را تحسین برانگیز میداند و آن را از معدود دستاوردهای مثبت دوران ترامپ در عرصه بین الملل توصیف میکند. وزیر خارجه احتمالی بر این باور است چه در دوران بحران و چه آرامش، جهان همواره و پیش از همه، به آمریکا رجوع میکند. هر چند در آغاز حضور او در وزارت خارجه آمریکا این باور کاملا رنگ باخته باشد.
آنچه از پیدا و پنهان گفته های تیم بایدن در این روزها برمی آید، این است که آنها بدنبال این هستند که با افزایش تعاملات آمریکا با دنیا به سرکردگی ائتلاف های سابق برگردند و برای آن دلایلی دارند از جمله آنچه مقابله با دشمنان خوانده شده است.
زوج بلینکن و سالیوان در دولت بایدن میتواند برای دوستداران سیاستهای شبه اوباما نویدبخش باشد، اما قطعا نمیتواند خبر خوشایندی برای متحدان آمریکا باشد که از سیاستهای دولت ترامپ در چهار سال گذشته ذینفع شده اند. آنها با چالشی تازه روبرو میشوند تا باز هم سازهایشان را با نوای تازهای که از کاخ سفید به گوش میرسد، کوک کنند.