گروه سیاست سایت فردا: مصاحبه اخیر محمود احمدینژاد با مهدی نصیری که روز پنجشنبه سر و صدای زیادی به پا کرد، اما رئیس جمهور سابق را آنطور که میخواست به هدف نرساند. چراکه از یک سو برخی از رسانهها به سیاست بایکوت خبری وی ادامه دادند و از سوی دیگر گزارشهای منتشر شده درباره اظهارات او تحت تاثیر خبر تلخ دیروز یعنی ترور دانشمند هستهای کشورمان به حاشیه رفت.
احمدینژاد در این گفتگو بار دیگر از حد و حدود خود گذشت و حرفهای خلاف عرف سیاسی بیان کرد. مثلا به سبک خود در انتخابات ریاست جمهوری دوره نهم که میگفت مشکل ما مدل موی جوانان نیست برگشت و از الزام آور بودن حجاب انتقاد کرد!
او که در طی دولت خود بیشترین درگیریها را با مجلس وقت داشت، نمایندگان مجلس را به خاطر آنکه میزان مشارکت عموما در انتخاباتهای مجلس کمتر است و یا طبق قانون راه یابی به مجلسی نیازی به نصف به اضافه یک رای ندارد، متهم کرد به برآمدن از رای حداقلی و فاقد مشروعیت بودن!
احمدینژاد در طی این گفتگو از خطوط قرمز دیگری نیز گذشت. مثلا گفت که پذیرش دین به معنی پذیرش حکومت اسلامی نیست و حرفهایی از این دست! اظهارات وی در این مصاحبه با واکنشهایی در رسانهها همراه شد.
مثلا روزنامه اصلاحطلب «آرمان ملی» نوشت: «یک روز هم نمیتواند چالشآفرین نباشد؛ دیگر رئیسجمهور هم نیست که هر آنچه میگوید در دایره اختیاراتش تفسیر شود. 7 سال است از پاستور خارج شده و پس از آن بهویژه در روزهای اخیر اظهاراتی دارد که سبب سوالات زیادی شده است. به عنوان نمونه، چندی قبل با رادیوفردا مصاحبه کرد که مواضع این رسانه خط قرمز است یا اخیرا درباره حجاب حرفهایی زده که با عملکرد بخش فرهنگی همخوانی ندارد. این اظهارات فارغ از اتهامزنی و ادعاهای اثباتنشدهاش است.»
«اعتماد» نیز مصاحبه اخیر او را تلاشی برای بازگشت به قدرت دانست و نوشت: «احمدینژاد در کلام همان احمدینژاد سال84 شده است. در شعار کم نمیگذارد. اظهاراتش
تنه به تنه شعارهای انتخاباتی میزند که برای انتخابات ریاستجمهوری دوره نهم به زبان میآورد. با این تفاوت که امروز و در این نقطه سیاهه اعمالش برای قضاوت، پیش روی مردمی قرار دارد که او در جای جای مصاحبه به آنها اشاره میکند و حقوق آنان را یادآور میشود. مرور کارنامه 8 سال دولت «مهرورز»، تبیین اندیشه جریان متبوعش، نقد دولت وقت و البته دور فشرده و تازه مصاحبهها با رسانههای داخلی و خارجی نشان میدهد که او میخواهد چیزی بیش از یک رییسجمهوری پیشین باشد؛ احتمالا هم داعیه رهبری یک جریان فکری-سیاسی را دارد و هم سهم خودش یا به عبارتی اندیشه و روش دولتداری متبوعش را از قدرت طلب میکند و حتما در مقابل نامه و نهی و رد صلاحیت کرنش نمیکند.»
در ادامه این گزارش آمده است: «یکی از جنجالیترین اظهاراتش در این مصاحبه مربوط به بحث «حجاب» بود. موضوعی که یادآور آن فیلم انتخاباتی سال 84 شد که رو به دوربین میگفت «مگر مشکل کشور ما 4 تا تارموی بیرون دختران است...» و پس از انتخابات هجوم بیسابقه گشتهای ارشاد به یکی از معضلات فرهنگی جدی مبدل شده بود. او قانون حجاب را یک قرارداد اجتماعی خواند که در صورت خواست مردم قابل تغییر است. احمدینژاد گفت: «اگر مجلس یک قانونی گذاشته و اکثریت جامعه میگوید من قبول ندارم، شما میتوانی بگویی من به هر قیمت اعمال میکنم؟! اگر بگویند مهم نیست مردم نپذیرند خودشان فاقد مشروعیت میشوند.» او در ادامه این مصاحبه گفت که معتقد است پذیرش اسلام به معنی پذیرش جمهوری اسلامی نیست، چراکه تفسیرهای مختلفی از دین وجود دارد از اسلام داعشی و طالبانی تا اسلام قم و نجف و حتی جنوب لبنان.»
روزنامه «جهان صنعت» نیز از دیگر رسانههایی است که مصاحبه اخیر احمدینژاد را مورد توجه قرار داده است. این روزنامه مینویسد: «محمود احمدینژاد رییسجمهور سابق دوباره گرد و خاک کرد. همیشه همینطور بوده و هر وقت در یک سخنرانی و مصاحبه حاضر شده و یا حتی هر بار که نامهای نوشته، پیامی فرستاده و حتی توئیت کرده، حاشیهساز شده است. این اصلیترین ویژگی و توانایی محمود احمدینژاد است. او اگرچه از روشهای پوپولیستی بهره میگیرد، صادق نیست و بعضا در کتمان واقعیات کار را به وقاحت میکشاند، اما در سرگرمیسازی هوشمند است. رسانه و فضای مجازی را میشناسد و قادر است که افکار عمومی را تحت تاثیر قرار دهد و برای این کار حد و مرزی نیز قائل نیست. او میخواهد در اخبار باشد ولو به قیمت اینکه ناراست هم بگوید یا اغوا کند و یا حتی با ارسال پیام تبریک و تسلیت خود را بر سر زبانها بیندازد. هیچیک از اینها برای محمود احمدینژاد مهم نیست وقتی میخواهد خودش را در چشم مخاطب فرو کند. برای همین مصاحبه با رادیو فردا که چیزی نیست، مجلس برآمده از رای حداقلی را فاقد مشروعیت میداند، پذیرش دین را از پذیرش حکومت اسلامی جدا کرده و به هر ترتیبی که شده خود را در قامت یک لیدر اپوزیسیون قرار میدهد.»
گفتنی است، ناصر ایمانی فعال سیاسی اصولگرا در گفتگو با «جهان صنعت» این مصاحبه را تلاش احمدینژاد برای برگشت به قدرت میداند. او میگوید: «او حتما اهداف سیاسی هم دارد. او برای خودش و یا طیف و کسانی که میتواند روی آنها اثرگذار باشد، اهداف انتخاباتی دارد. احمدینژاد سالهاست به این نتیجه رسیده که تنها راه او برای دیده شدن این است که به نوعی حرکتهای خلاف عرف سیاسی دست بزند. فکر میکند که از این راه میتواند به اهداف خود برسد. او به شاکله نظام جمهوری اسلامی از نظر ماهیتی اعتقاد ندارد. نگاه او به دین کاملا متفاوت است و از اول هم همینطور بود منتها خیلیها او را نشناختند. او الان فقط مواضع خود را علنی میکند. در واقع این افکار جدید نیست و فقط مواضع جدید است. او میخواهد جلب توجه کند. کسانی که این هدف را دارند به هر نحوی این کار را میکنند ولو اینکه چاقو را تا دسته در شکم دیگری کند. این حرفها نوعی انتحار سیاسی به نظر میآید. او فکر میکند در افکار عمومی نوعی واگرایی نسبت به حکومت به وجود آمده و درصدد است که از این واگرایی به نفع خود استفاده کرده و با مواضع رادیکال خودش را مطرح کند.»
امیررضا واعظ آشتیانی، فعال سیاسی اصولگرا، اما معتقد است که احمدینژاد با این رویه قادر به تحت تاثیر قرار دادن جامعه نیست. او میگوید: «فکر میکنم آقای احمدینژاد خودش را خسته میکند. حرفهای او نه با قانون مطابقت دارد و نه شرع و عرف. این حرفها را برای خوشایند اپوزیسیون میزند و جالب اینجاست که آنها هم به او اهمیت نمیدهند.
وی افزود: «او دم از آزادی میزند و در عین حال از آزادیای که الان دارد، سوءاستفاده میکند. او در کمال آزادی حرفهایی میزند که نقض آزادی است. به نظر من آقای احمدینژاد به جاده خاکی زده و فکر میکند که با این حرفها مخاطب جذب میکند، اما این طور نیست.»
بیژن مقدم، دیگر فعال سیاسی اصولگرا نیز تلاش احمدینژاد برای گسترش پایگاه اجتماعی خود را بیثمر میداند. او در پاسخ به این پرسش که اظهارنظر درباره آزادیهای مدنی و سیاسی از احمدینژاد چقدر پذیرفته است و آیا به پایگاه اجتماعی او خواهد افزود؟ گفت: «اولا اکنون مساله مردم به مفهوم اکثریت افراد جامعه نیست. نه اینکه این موضوعات بیاهمیت باشد، اما مساله اکثریت مردم نیست؛ بنابراین کسانی که بخواهند از این مسائل برای خودشان نردبانی بسازند، به بیراهه میروند. مساله مردم معیشت، بیکاری، کرونا و شرایط فعلی است. کسانی که به دنبال موضوعات دیگری حتی مذاکره و صلح و جنگ و… میروند فارغ از مسائل مردم زیست کرده و تلاش میکنند صحنه سیاسی را به جاهایی بکشانند که فکر میکنند میتوانند بازی را اداره کنند.»
وی افزود: «دوما اینکه گروهی که دغدغههایی در حوزه آزادیهای سیاسی مدنی دارند، دل خوشی از احمدینژاد نداشته و ندارند بنابراین این گروه با شنیدن این حرفها طرفدار احمدینژاد نشده و میگویند که فریب و دروغ است. از خود احمدینژاد اگر بپرسیم میگوید که من قبلا هم همین حرفها را میزدم، مثلا برای رفتن زنان به ورزشگاه تلاش کردم و…، اما گروهی که احمدینژاد با این حرفها آنان را مخاطب قرار میدهد، پذیرای این رویکرد او نیستند و نمیتوان گفت که از این طریق به سبد رای احمدینژاد افزوده میشود. صحیح نیست.»