امریکا و هدفی فراتر از توافق هسته ای با ایران

دشمنی امریکا با ایران با مسئله غنی سازی اورانیوم شروع نشد. این دشمنی در سال ۱۹۷۹، زمانی که ایرانیان شاه را که مورد حمایت امریکا بود سرنگون کردند، شروع شد

دشمنی امریکا با ایران با مسئله غنی سازی اورانیوم شروع نشد. این دشمنی در سال 1979، زمانی که ایرانیان شاه را که مورد حمایت امریکا بود سرنگون کردند، شروع شد. شاه همان کسی بود که پس از سرنگونی نخست وزیر ایران، محمد مصدق، که به صورت دمکراتیک انتخاب شده بود و امریکا و انگلیس را با ملی کردن صنعت نفت به زحمت انداخته بود، با کودتا دوباره به قدرت بازگشته بود. از زمان سرنگونی شاه، واشنگتن به دنبال جنگ با ایران بوده است، چه از طریق دست نشانده ای مثل صدام حسین و چه از راه تحریم، کودتا، جنگ سایبری و چه از طریق تهدید به حمله نظامی. هدف این است که ایران دوباره زیر سلطه امریکا قرار گیرد. پایان دادن به برنامه هسته ای ایران یا اگر بخواهم دقیق تر بگوییم تولید سوخت هسته ای در داخل، تنها بخشی از هدفی بزرگتر است.

اخیراً، بحث هایی در مورد کم کردن (نه پایان دادن به) تحریم ها با توجه به آب شدن یخ روابط ایران و امریکا در گرفته است. امریکا با توجه به روی کار آمدن رئیس جمهور جدید ایران، احتمال می دهد ایران امتیازهایی بدهد و می خواهد رسیدن به این توافق را تا حدودی آسان تر سازد. اسرائیل از این می ترسد که ایران با فرستادن سیگنال های دروغین، قصد فریب غرب را داشته باشد و بخواهد زمان بخرد.

ایران در پی پایان دادن به تحریم ها و رسیدن به حق دستیابی به غنی سازی اورانیوم است. این در تضاد با نظرات واشنگتن است که معتقد است ایران حق رسیدن به انرژی هسته ای را دارد، اما حق تولید سوخت هسته ای در داخل ایران را ندارد. واشنگتن می خواهد که ایران:

- کار بر روی راکتور آب سنگین اراک را (که می تواند به تولید پلوتونیوم منجر شود) متوقف کند.

- تأسیسات زیرزمینی غنی سازی اورانیوم فردو را (که نسبت به حملات هوایی مقاوم است) نابود کند.

- غنی سازی اورانیوم با غلظت 20 درصد را (که این درصد به ساخت سلاح هسته ای بسیار نزدیک است) به حالت تعلیق در آورد

- ذخایر سوخت هسته ای خود را تحویل دهد.

- به بازرسان بین المللی اجازه دهد با دانشمند ارشد هسته ای ایران محسن فخریزاده (که از احتمال تروراسراییل، در اختفا به سر می برد) گفت وگو کنند.

حتی اگر ایران با تمامی درخواست های واشنگتن موافقت کند، تعدادی از تحریم های امریکا همچنان به قوت خود باقی خواهند ماند. قرار است این تحریم ها مانع شود تا ایران:

- به دنبال تولید سلاح های کشتار جمعی دیگری رود.

- موشک های بالستیک بسازد.

- از گروه های حزب الله، حماس و جهاد اسلامی حمایت کند.

- نفوذش را در خاورمیانه گسترش دهد.

- سلاح صادر کند.

- در برخورد با ناآرامی ها و آشوب های داخل از زور استفاده کند.

- نظارت و فیلترینگ اینترنت و جلوگیری از انتشار مطبوعات آزاد را متوقف نکند.[1]

در گفتگوهای قبلی، مذاکره کننده های امریکایی و اروپائی به ایران پیشنهاد کاهش تحریم ها را داده بودند. به عنوان مثال آنها پیشنهاد کرده بودند که تحریم های در رابطه با صادرات قطعات هواپیما به ایران حذف شود و ایران در عوض تولید داخلی سوخت هسته ای را به حالت تعلیق درآورد. این یک تحریم تجاری متوسط است که با تحریم های دیگری مثل تحریم صادرات نفت و انزوا صنعت بانکداری که خسارت زیادی بر اقتصاد ایران و مهمتر از آن بر زندگی روزمره مردم وارد است قابل مقایسه نیست.

پیش زمینه

ان پی تی به کشورهایی که به دنبال ساخت سلاح هسته ای نباشند، اجازه تولید و استفاده از فناوری هسته ای برای مقاصد صلح آمیز را می دهد. ایران عضو این معاهده است و تأسیسات هسته ای این کشور زیر نظر سازمان انرژی اتمی است. بازرسان سازمان انرژی اتمی هرگز گزارش نداده اند که ایران از فعالیت های هسته ای اش منحرف شده و به ساخت سلاح هسته ای روی آورده است.

در مورد اینکه حق ساخت و استفاده از فناوری هسته ای برای مقاصد صلح آمیز شامل حق غنی سازی اورانیوم هم می شود یا نه، بین خود اعضا ان پی تی هم اختلاف نظر است. برخی از اعضا ازجمله آرژانتین، برزیل، آلمان، ژاپن و هلند برنامه غنی سازی اورانیوم را در داخل خاک کشورشان دارند که فعالیت هایشان را بدون اینکه تهدید یا تحریمی متوجهشان باشد، دنبال می کنند. فقط ایران است که از این حق منع شده است.

اسرائیل از پذیرش ان پی تی امتناع کرده است، زیرا می خواهد سلاح هسته ای تولید کند. این کشور در حدود 400 کلاهک هسته ای دارد و همچنین هواپیمای جنگی، موشک های بالستیک و زیردریایی هایی با قابلیت حمل کلاهک هسته ای برای حمل به هر نقطه خاورمیانه را در اختیار دارد. در مقابل، ایران حتی اگر کلاهک هسته ای هم در اختیار داشته باشد، موشک هایش در مقایسه با موشک های اسرائیل از برد بسیار پائینی برخوردار هستند.

سوال شرم آوری که امریکا باید به آن پاسخ دهد این است که چرا ایران هدف تحریم ها، تهدید به بمباران، حملات سایبری و ترور دانشمندان هسته ای خود قرار گرفته است، در حالی که قول داده است که سلاح هسته ای تولید نکند و تأسیسات هسته ای خود را برای نظارت بازرسان آژانس انرژی اتمی گشوده است؟ این در حالی است که اسرائیل دارای سلاح هسته ای است و از پذیرش ان پی تی امتناع کرده است و هیچ فشار یا تهدیدی مشابه آنچه بر ایران تحمیل شده است متوجهش نیست. جواب، طبق گفته جان بولتون، این است که «مسئله مهم برای ما این است که چه کشوری تهدیدی برای امریکا محسوب می شود.» به عبارت دیگر، نکته اصلی در اینجا اصلاً سلاح هسته ای نیست، بلکه این است که آیا کشوری که دارای سلاح هسته ای است زیر سلطه امریکا هست یا نه.

دولت امریکا رآکتور هسته ای تحقیقاتی تهران را به شاه ایران تحویل داد که فعالیتش را از سال 1967 شروع کرد و در حال حاضر ایزوتوپ های پزشکی تولید می کند. این همان رآکتوری است که به اورانیوم با غلظت 20 درصد نیاز دارد. در سال 1974، با موافقت واشنگتن، شاه برنامه اش را برای ساخت دو رآکتور در بوشهر اعلام کرد. در زمان انقلاب 1979 ایران، رآکتورها در آستانه تکمیل شدن بودند. بعد از انقلاب، امریکا قرارداد هسته ای خود را با ایران فسخ کرد و به کشورهای دیگر فشار آورد تا با ایران مانند یک کشور طرد شده برخورد کنند.

تاریخچه برنامه هسته ای ایران را می توان به دو بخش تقسیم کرد: قبل از انقلاب و بعد از انقلاب. قبل از انقلاب، امریکا و کشورهای غربی برای دستیابی به فناوری هسته ای به ایران کمک می کردند. بعد از انقلاب، آنها تمام تلاششان را برای متوقف کردن ایران انجام دادند.

در اواسط دهه 1980، ایران از آژانس انرژی اتمی درخواست کرد تا برای غنی سازی اورانیوم به این کشور کمک کند. قرارداد ان پی تی از قدرت های هسته ای می خواهد که به کشورهای غیر هسته ای برای دستیابی به انرژی هسته ای صلح آمیز با دادن اطلاعات و تجهیزات کمک کنند و در مقابل، کشورهای غیر هسته ای باید قول دهند که قصد ساخت سلاح هسته ای را ندارند. تحت فشار امریکا، درخواست کمک ایران رد شد. ایران در عوض به ای کیو خان، معروف به پدر بمب پاکستان، رو آورد. شبکه ای کیو خان برای ایران اطلاعات طراحی و تجهیزات غنی سازی اورانیوم را فراهم آورد تا ایران بتواند تأسیسات غنی سازی نطنز را بسازد.

جاروجنجال های دروغین

امریکا، اسرائیل و دیگر متحدان اطلاعاتی امریکا، سیاستمداران غربی و رسانه ها از اوایل سال 1980 تاکنون ایران را به تلاش برای دستیابی به سلاح هسته ای متهم کرده اند. در سال 1984، مجله جینز دیفنس گزارش داد که ایران وارد مرحله نهایی ساخت بمب اتمی شده است. در سال 1995، روزنامه نیویورک تایمز گزارش داد که مقام های امریکایی و اسرائیلی معتقدند که ایران تا سال 2000 به سلاح هسته ای دست پیدا خواهد کرد. 13 سال بعد، ایران هنوز به سلاح هسته ای دست پیدا نکرده است. بنیامین نتانیاهو نخست وزیر کنونی اسرائیل در سال 2006 گفت که «الان گویی سال 1938 است، با این تفاوت که ایران، آلمان نازی است و به سرعت در تلاش برای ساخت بمب اتمی است.» نتانیاهو سالهاست این حرف ها را می زند. در سال 1992 او پیش بینی کرد که ایران سه تا پنج سال با ساخت سلاح هسته ای فاصله دارد. امروز، او می گوید ایران فقط چند ماه با ساخت سلاح هسته ای فاصله دارد.

تاکنون هیچ سازمان اطلاعاتی شواهد محکمی مبنی بر اینکه ایران در حال ساخت سلاح هسته ای است، ارائه نکرده است. سازمان انرژی اتمی هیچ وقت شواهدی مبنی بر اینکه ایران از برنامه صلح آمیز اتمی خود منحرف شده، پیدا نکرده است. سازمان اطلاعاتی امریکا تخمین زده است که ایران در سال 2003 برنامه ساخت سلاح هسته ای خود را متوقف کرده است. این تصور که ایران برنامه ای برای ساخت سلاح هسته ای داشته و بعداً رها کرده است را به خاطر تجهیزات و اطلاعاتی که ایران از ای کیو خان دریافت کرده مطرح می کنند. به هر حال، سازمان اطلاعاتی امریکا بر این باور نیست که ایران امروزه در پی ساخت سلاح هسته ای است و بارها بر این امر تأکید کرده است. با وجود این، اکثر رسانه های امریکایی معمولاً بر این امر تأکید می کنند که غرب معتقد است ایران به طور پنهانی در پی ساخت سلاح هسته ای است. اگر این چنین است، کدام یک از مقامات غرب حقیقتاً به این مسئله باور دارند؟

در سال 2006، سازمان امنیت ملل متحد 6 قطعنامه در رابطه با برنامه انرژی هسته ای ایران تصویب کرد و از ایران درخواست کرد برنامه غنی سازی اورانیوم خود را به حالت تعلیق درآورد. اما شورای امنیت هیچ مبنای قانونی برای این ادعا که برنامه هسته ای ایران تهدیدی برای صلح بین المللی است، ندارد و در نتیجه، هیچ پایه و اساسی برای تصویب این قطعنامه ندارد. در مجموع:

- هیچ شاهدی مبنی بر اینکه ایران در پی سلاح هسته ای است وجود ندارد.

- تأسیسات هسته ای ایران تحت نظر آژانس انرژی اتمی است.

- آژانس انرژی اتمی هیچ دلیلی مبنی بر منحرف شدن برنامه صلح آمیز هسته ای ایران در اختیار ندارد.

علاوه بر این، ایران به هیچ کشوری در 200 سال گذشته حمله نکرده است. و اگر غنی سازی اورانیوم ایران تهدیدی برای صلح بین المللی است، چرا غنی سازی اورانیوم آرژانتین، برزیل، آلمان، ژاپن و هلند تهدیدی برای جامعه بین الملل نیست؟ پاسخ همان طور که جان بولتون گفت، ساده است: « آنها پیرو امریکا هستند ولی ایران نیست.»

مقاله نویس روزنامه واشنگتن پست، والتر پینکس معتقد است، دلیل اینکه اسرائیل بر این باور است که ایران به طور پنهانی در پی ساخت سلاح اتمی است، با وجود اینکه بارها ایران این ادعا را رد کرده است، این است که این دقیقاً همان کاری بود که اسرائیل برای ساخت سلاح اتمی انجام داد. پینکس می نویسد:

نخست وزیر اسرائیل، بنیامین نتانیاهو و رهبران دیگر اسرائیل به روند متهم سازی ایران به تلاش برای ساخت سلاح هسته ای و دروغگو خواندن ایران در صلح آمیز بودن فعالیت های هسته ای خود ادامه می دهند. شاید اسرائیل گمان می کند ایران دارد همان راهی را می رود که 50 سال پیش اسرائیل در ساخت سلاح هسته ای پیمود و صاحب سلاح های هسته ای کوچک شد. در دهه 1960، اسرائیل برنامه ساخت سلاح هسته ای خود را که در مرکز تحقیقات اتمی نگو در دیمونا در جریان بود، پنهان ساخت. در آن موقع اسرائیل نه تنها جامعه بین المللی، بلکه متحد نزدیکش امریکا را هم فریب داد. اسرائیل دائماً قول می داد که اولین کشوری نخواهد بود که سلاح اتمی را به منطقه خاورمیانه بیاورد. در اوایل سال 1966، همان زمان که امریکا جنگنده های اف 4 را به اسرائیل می فروخت، کابینه رئیس جمهور جانسن از اسرائیل خواست که آنها را از صلح آمیز بودن برنامه هسته ای خود مطمئن سازد. وزیر خارجه اسرائیل در آن زمان، ابا ایبان به وزیر دفاع وقت امریکا گفت که اسرائیل قصد ساخت سلاح هسته ای را ندارد و ما جنگنده های شما را برای حمل سلاح هایی که در اختیار نداریم و امیدواریم هیچ وقت نداشته باشیم، استفاده نخواهیم کرد.

آیا طرح این مسئله آشنا به نظر می رسد؟ ممکن است این همان دلیلی باشد که باعث شد نتانیاهو در سخنانش در مجمع عمومی سازمان ملل به سخنان رئیس جمهوری ایران، حسن روحانی که گفته بود برنامه اتمی ایران صلح آمیز است، حمله کند. وقتی نخست وزیر اسرائیل سؤال کرد «چرا کشوری که ادعا می کند فقط انرژی صلح آمیز هسته ای می خواهد، باید تأسیسات غنی سازی زیرزمینی داشته باشد؟» من تأسیسات دیمونا اسرائیل به ذهنم رسید. براساس سازمان تهدیدات اتمی واشنگتن، تاسیسات مچون 2 دیمونا حساس ترین نقطه در آن ساختمان است که 6 طبقه زیر زمین است و فقط به استخراج پلوتونیوم، تولید تریتیوم و لیتیوم 6 (که در ساخت سلاح اتمی کاربرد دارند) اختصاص یافته است.

پاسخ به پرسش نتانیاهو درباره اینکه چرا ایران تأسیسات غنی سازی خود را در ساختمان هایی در زیرزمین انجام می دهد، واضح است: چون می خواهد آنها را از حملات هوایی اسرائیل در امان نگه دارد. اسرائیل تأسیسات هسته ای اسیرک عراق را در سال 1981 و تأسیسات مشکوک به تأسیسات اتمی سوریه را در سال 2007 نابود کرد و پیوسته ایران را تهدید به بمباران می کند. این خیلی احمقانه به نظر می رسد که ایران تأسیسات اتمی خود را زیر زمین پنهان نکند، در حالی که اسرائیل هر کشور خاورمیانه ای را که زیر سلطه او یا متحدش امریکا نباشد، از هر گونه حق هسته ای ، چه نظامی و چه صلح آمیز، منع می کند.

نکته مهمی که پینکس به آن اشاره نکرد، این است که اسرائیل هیچ وقت عضو ان پی تی نبوده و بنابراین به خودش حق توسعه برنامه هسته ای نظامی خود را داده است. اما مهمتر اینکه اسرائیل چون عضو آژانس انرژی اتمی نیست به راحتی می تواند به پیشرفت سلاح های هسته ای خود بدون هیچ نظارتی ادامه دهد. کشوری که مخفیانه قصد ساخت سلاح هسته ای را دارد، نمی خواهد که بازرسان بین المللی تأسیسات هسته ای آن را بازرسی کنند. به این دلیل است که کشورهای غیر هسته ای که قصد ساخت سلاح هسته ای داشتند یا عضو ان پی تی نبودند یا پیش از آنکه به سوی ساخت سلاح هسته ای پیش بروند، از ان پی تی کنار کشیده اند. این واقعیت که ایران همچنان عضو ان پی تی است و در نتیجه به طور مکرر تأسیسات هسته ای آن مورد بازدید قرار می گیرد، با وجود این که حقوق هسته ای آن در ان پی تی به طور کامل اجرا نمی شود و کشورهای هسته ای به ایران فناوری هسته ای نمی دهند، دلیل قانع کننده ای است که نباید شک داشته باشیم که ایران راه اسرائیل را در رسیدن به بمب اتمی طی کند.

اهداف واشنگتن

چیزی که واشنگتن در نهایت می خواهد، این است که حکومت در ایران عوض شود و حکومتی مشابه قبل از انقلاب ایران در سال 1979 روی کار بیاید. در تحقیقات اخیر کنگره امریکا گزارش شده است که «ناظران بر این عقیده اند که در صورتی که ایران کاملاً برنامه غنی سازی خود را رها کند یا اگر رژیم در ایران عوض شود، جامعه جهانی باید محرک هایی مانند کمک مالی، سرمایه گذاری، تجارت و غیره آماده کند. اگر هدف تحریم ها منع کردن ایران از غنی سازی اورانیوم است، چرا باید زمانی که ممکن است رژیم در ایران عوض شود، برداشتن تحریم ها را پیشنهاد داد ؟ در اینجا ما به هدف واقعی تحریم ها پی می بریم. تحریم ها نه برای منع کردن ایران از رسیدن به اورانیوم غنی شده است، بلکه تحریم ها برای تغییر رژیم در ایران است. امریکا از قبل به آرژانتین، برزیل، آلمان، ژاپن و هلند اجازه غنی سازی اورانیوم داده است و بدون شک به ایران هم این اجازه را در صورت پیروی از واشنگتن خواهد داد.

مورد تلاش های امریکا برای تغییر رژیم در ایران به کنار، امریکا فعلاً به دنبال محدود کردن نفوذ ایران در منطقه است. فلج کردن اقتصاد ایران از طریق تحریم ها دو هدف دارد: تضعیف ایران و هشدار به کشورهای دیگر در مورد تبعات پیروی نکردن از امریکا. حتی دورنمای اینکه امریکا ممکن است تحریم های ایران را کاهش دهد، باعث ناراحتی عربستان سعودی، بحرین و امارات شده است. چرا که بیم دارند با بهبود اقتصاد ایران، این کشور قادر خواهد بود با آنها در زمینه اقتصادی رقابت کند.

بسیاری از تحریم های امریکا بر ضد ایران بر این پایه است که ایران برنامه هسته ای نظامی پنهانی دارد، یا اینکه ایران در پی رسیدن به توانایی برای رسیدن به سلاح اتمی است که باید متوقف شود چون تهدیدی برای اسرائیل محسوب می شود. نسبت دادن برنامه نظامی هسته ای پنهان به ایران همراه با اشاعه سخنان بی معنی در مورد خواسته ایران به نابودی اسرائیل، به اسرائیل این اجازه را می دهد که از نظر نظامی بتواند فعالیت های هسته ای خود را گسترش دهد و به هیچ کس پاسخگو نباشد و همچنین مانند پلیس منطقه عمل کند. ممکن است بپرسید وقتی امنیت این کشور پیوسته توسط همسایگانش مورد تهدید قرار می گیرد، چگونه می تواند آن را خلع سلاح کرد؟ ضرورت محافظت در مقابل دشمنان متعدد که اکثراً در آن اغراق شده است دلیل ساختگی تمامی قدرت های متجاوز از جمله امریکا و انگلستان است به این دلیل که آنها می خواهند به این وسیله داشتن زرادخانه های گسترده و گوناگون خود را توجیه کنند. برای مثال، بریتانیا می گوید که به زرادخانه های هسته ای خود برای دفاع از کشورش نیاز دارد، اما کره شمالی را برای دستیابی به سلاح هسته ای که برای دفاع از خود به آن نیاز دارد، منع می کند. به هر حال، از بین این دو کشور، کره شمالی است که بیشتر احتمال دارد مورد حمله قرار بگیرد. در واقع 6 دهه است که کره شمالی همواره از طرف قدرت ها بزرگ مورد تهدید قرار می گیرد. حال آنکه احتمال مورد حمله قرار گرفتن بریتانیا حتی اگر سلاح هسته ای هم نداشته باشد، در مقایسه با کشوری مانند کانادا صفر است.

توانایی های نظامی ایران در مقایسه با اسرائیلی که امریکا آن را تجهیز می کند، بسیار کم است. توانایی نظامی ایران، حتی اگر چند کلاهک هسته ای هم در اختیار بگیرد، در مقایسه با اسرائیل بسیار اندک است و هیچ تهدیدی برای اسرائیل محسوب نمی شود. ایران به عنوان کشوری که از حماس، حزب الله و جهاد اسلامی حمایت می کند، بیشتر برای اسرائیل یک مزاحم تلقی می شود تا یک تهدید مستقیم. اینکه ایران مجهز به سلاح هسته ای ، یک تهدید بالقوه برای اسرائیل است، مانند هشدارهای نتانیاهو دروغی بیش نیست.

تغییر رژیم

تحریم ها راهی است برای تغییر رژیم. هدف آنها این است که این تحریم ها آنقدر برای مردم مشکل ایجاد کنند و مردم را به سختی بیندازد که آنها شورش کرده و از داخل نظام را تغییر دهند. در اینکه این تحریم ها مشکلات فراوانی را در ایران به وجود آورده، شکی نیست. فروش نفت، که 80 درصد درآمد کشور است، نصف شده و مبادله اقتصادی با خارج به طرز چشمگیری کاهش یافته است و معاملات تجاری بسیار پیچیده شده است.

بهمن عشقی که صاحب یک شرکت اتوبوس سازی است به روزنامه نیویورک تایمز گفت، وقتی که فهمید رئیس جمهور اوباما تمامی شرکت هایی که با صنعت خودروسازی ایران در ارتباط هستند را تحریم کرده است، نزدیک بود سکته قلبی کند. او پس از شنیدن این خبر گفت: «من صد خانواده را در شهری که همه بی کار هستند تأمین می کنم. آیا اوباما رهبران ایران را تحریم کرده یا مردم عادی را؟» پاسخ این است که رئیس جمهور اوباما در واقع مردم عادی را تحریم کرده است. امریکا امیدوار است زمانی که دیگر مردم نتوانند این فشار را تحمل کنند، شورش کرده و رژیم را عوض کنند تا امریکا بتواند حکومتی مثل حکومت قبل از انقلاب سال 1979 روی کار بیاورد.

احتمال بسیار کمی وجود دارد که واشنگتن فشارش را بر ایران کاهش دهد. امریکا ممکن است امتیازات ناچیزی در صورت کوتاه آمدن ایران از برنامه هسته ای خود به ایران بدهد که در این صورت، این باعث می شود که ایران به غرب برای سوخت راکتورهایش نیازمند شود. با وجود این، باز هم به نظر نمی رسد تا عوض شدن رژیم، امریکا تحریم هایش علیه ایران را لغو کرده و روابطش با ایران را عادی کند. برای واشنگتن هدف نهایی تغییر رژیم است. کنترل سلاح های هسته ای تنها یک هدف کوچک است.

توضیح

در تأئید بخشی از مطالب نگارنده که به حق مطالبات نامشروع امریکا و رژیم صهیونیستی را مورد بحث قرار داده است و شاید ناخودآگاه بدانها پرداخته است و نیات پلید استکبار را که براندازی نظام جمهوری اسلامی ایران است را به صراحت بیان کرده است، جا دارد برخی ریشه ها و علل دشمنی امریکا با نظام مقدس جمهوری اسلامی و پیشینه و پسینه روابط ایران و غرب سلطه گر از دیدگاه حضرت امام(ره) و مقام معظم رهبری (مدظله العالی) مورد بررسی قرار گیرد.

چرایی دشمنی و رابطه نداشتن با امریکا: از علل اصلی دشمنی حضرت امام خمینی(رضوان الله تعالی علیه) با امریکا این بود که ایشان از گذشته ای دور شاهد سیاست خارجی مهاجم امریکا بودند که به جای منافع، دنبال مطامع غیر مشروع، حتی به قیمت جنگ افروزی بود و اگر این معنا مورد توجه ملل مختلف قرار نگیرد، آینده بشریت از ناحیه امریکا آینده تاریکی خواهد بود. از ابندای پیروزی انقلاب، امریکا همواره در صدد براندازی نظام نوپای اسلامی بود که تا کنون بخش هایی از اسناد آن نیز منتشر شده است. و تا امروز هم اقدامات براندازانه آنها با اشکال جدید ادامه داشته است. از این رو امام قصد داشتند که هیمنه سیاست جهان خواری امریکا را بشکنند و دست آن کشور را از ایران و تا حد مقدور از کشورهای اسلامی و جهان سوم کوتاه کنند. در این زمینه می توان گفت این راهبرد حتی در خارج از مرزها توفیق زیادی داشت و بسیاری از ملل دنیا از آن بهره مند شدند. امام در مورد برقراری رابطه با امریکا فرمودند: «...با امریکا روابط ایجاد نخواهیم کرد، مگر اینکه آدم بشود و از ظلم کردن دست بردارد و از آن طرف دنیا نیاید در لبنان و نخواهد دستش را به طرف خلیج فارس دراز کند. مادامی که امریکا این طور است و آفریقای جنوبی آن طور عمل می کند و اسرائیل هست، ما با آنها نمی توانیم زندگی بکنیم...» (صحیفه، ج 19، ص94). امروز هم بدون شک و با فضل الهی ملت ایران همان مسیری را که امام راحل ترسیم نمودند در سایه تدابیر هوشمندانه و مقتدرانه رهبر عظیم الشأن انقلاب اسلامی، امام خامنه ای، به پیش خواهد برد.

در اندیشه حضرت امام پذیرش شیطان بزرگ تا ابد غیر ممکن است. وی در دیدار کارکنان وزارت نفت می فرماید: «ایران دستش را پیش امریکا انشاءالله تا ابد دراز نمی کند، ولو اینکه فانی شود» (همان، ج11، ص 140). ایشان به آیندگان اکیدا توصیه می کند: «جمهوری اسلامی ایران نباید تحت هیچ شرایطی از اصول و آرمان های مقدس و الهی خود دست بردارد» (همان، ج 21 ، ص 155). اصول و آرمان هایی که البته خط قرمز رابطه ایران و امریکا است. اصل حمایت از ملت های مظلوم جهان مانند حمایت همیشگی از ملت فلسطین و دشمنی با اسرائیل از جمله همین آرمان ها است.

حضرت امام امریکا را «ابرجنایتکار تاریخ» (همان، ج16، ص 119)، «ام الفساد» (همان، ج 15، ص 437)، «شیطان بزرگ» (همان، ج 10 ص 489)، «جهان خوار و دشمن کینه توز مستضعفان جهان» (همان، ج 15، ص 179)، «دشمن شماره اول بشر» (همان، ج 10، ص 373)، «دشمن اسلام» (همان، ج 16 ، ص 292) و «چپاولگر بین المللی» (همان، ج 21، ص 430) می داند. ایشان به دولت امریکا حتی شرافت انسانی هم قائل نیستند. (همان، ج 11، ص 303) و اعتقاد دارند امریکا با اصل عدالت و حقوق بشر مخالف است. (همان، ج 11، ص 296)

حضرت امام خمینی(رضوان الله تعالی علیه)، شهادت را بهتر از رابطه «رعیت و اربابی» با امریکا می داند. ایشان در وصیت نامه خود می گویند: «اگر با دست جنایتکار امریکا محو شویم و خدای خویش را ملاقات کنیم بهتر از این است که در زیر پرچم ارتش سیاه غرب، زندگی اشرافی داشته باشیم.» (همان، ج 21، ص 440).

رهبر معظم انقلاب اسلامی حضرت امام خامنه ای (مدظله العالی) طی چندین سخنرانی در تحلیلی جامع، علل خصومت امریکا با ایران را اینگونه تبیین می فرمایند:

1- پایبندی به اسلام ناب و ارزشهای اسلامی: «والله امریکا از ملت ایران از هیچ چیزشان به قدر مسلمان بودن و پایبند به اسلام ناب محمدی (ص) بودن ناراحت نبست. او می خواهد شما از این پایبندی دست بردارید. او می خواهد شما این گردن برافراشته و سرافراز را نداشته باشید.»

2- استقلال فکری و فرهنگی ملت ایران: « دشمنی امریکا و استکبار جهانی با ایران اسلامی به خاطر حرکت قدرتمندانه مردمی است، چون ایمان مردم , علاقه مردم به استقلال و اطمینان به نفس مردم به ضرر آنهاست. آنها می خواهند کشور ما را همیشه وابسته نگه دارند. آنها می خواهند از لحاظ فرهنگی، اقتصادی و سیاسی کشورهای این منطقه را به خودشان وابسته نگه دارند. وقتی کشوری مستقل است و اطمینان به نفس دارد و با اعتماد به خود در راهی که او را به سمت اهداف والا می رساند حرکت می کند طبعاَ اینها ناراضی می شوند. نارضایتی دشمنان جهانی ما به این خاطر است . آنها وقتی راضی می شوند که ملت ایران اختیار دین و فرهنگ و اقتصاد خود را یکسره به آنها بسپارد. ملت ایران امروز بیدار شده است و زیر بار چنین زور گویی ها و قلدری هایی نمی رود.» (بیانات مقام معظم رهبری در اجتماع مردم رفسنجان، 18/2/84)

3- اقتدار کشور ایران: «آنها در واقع از شکل گرفتن ایران قدرتمند، مستقل، اسلامی، پیشرفته و برخوردار از فناوری مدرن نگرانند و سعی می کند با جار و جنجال راه پیشرفت ملت ایران را سد کنند تا این کشور را همیشه نیازمند خود نگه دارند. » (سخنرانی مقام معظم رهبری در اجتماع مجاورین و زائرین حرم رضوی، 1/1/84

4- آرمان خواهی و استقلال طلبی مردم ایران: « ملت ایران کاری کرده است که قدرتی مثل قدرت امروز امریکا و دستگاه استکباری، در مانده است. آن کار این است که ملت و دولت ایران و نظام جمهوری اسلامی اعلان کرده است که می خواهد مستقل باشد و در راه آرمان های بلند خود، بدون اجازه خواستن از هیچ قدرتی حرکت کند و باقی بماند، همین را اینها نمی خواهند. (بیانات مقام معظم رهبری در دیدار دانشجوبان و دانش آموزان به مناسبت سالروز تسخیر لانه جاسوسی امریکا، 12/8/78)

5- توسعه و پیشرفت علمی و عملی ملت ایران: « دشمنی نظام مستکبر امریکایی و هر مستکبری در دنیا با نظام اسلامی به خاطر پرچم برافراشته عدالت است. به خاطر این است که می بینند با نام اسلام و با تعالیم والای اسلام کشوری دارد به سمت رشد و توسعه و پیشرفت علمی و عملی حرکت می کند، می داند این جلوی نفوذ آنها را خواهد گرفت. آنها با هر کشوری که خارج از قلمرو قدرت آنها به توسعه و پیشرفت علمی دست پیدا کند , مخالفند، آنها با هر کشوری که در میدان علم و توسعه به سمت رقابت با آنها حرکت کند، مخالفند.»(همان)

6- آگاهی بخشی و خود آگاهی و بیداری مسلمان ها به واسطه پیروزی انقلاب اسلامی: «امروز عمده دردسرهایی که اردوگاه استکبار و مشخصاً امریکا و صهیونیسم دچارش هستند، که این دردسرها خیلی زیاد هم است، به خاطر این است که مسلمان ها به یک خود آگاهی رسیده اند که دراین خود آگاهی، امام بزرگوار و ملت ایران و انقلاب اسلامی ما نقش فراوانی داشته است. عمده دردسر آنها از این ناحیه است، لذا می خواهند این را بکوبند.» (بیانات مقام معظم رهبری در دیدار دانشجویان نمونه کشور، 7/9/79)

7- مطامع دنیایی و اقتصادی نظام سلطه: «چرا این دشمنی ها را می کنند؟ من این نکته را عرض بکنم، بهانة دشمنی در اوقات مختلف متفاوت است. از وقتی مسئله ی هسته ای مطرح شده است، بهانة دشمنی ها مسئلة هسته ای است. البته می دانند و اعتراف هم می کنند که ایران دنبال سلاح هسته ای نیست. واقع قضیه هم همین است. ما به دلائل خودمان، به هیچ وجه دنبال سلاح هسته ای نیستیم؛ نه تولید کرده ایم و نه تولید خواهیم کرد؛ این را می دانند، اما یک بهانه است. یک روز این مسئله بهانه است، یک روز حقوق بشر بهانه است، یک روز فلان مسئلة داخلی بهانه است؛ اما همة اینها بهانه است. مسئلة اصلی چیست؟ مسئلة اصلی، حراست مقتدرانة نظام اسلامی از ثروت عظیم نفت و گاز در این کشور است. امروز و فردا - مثل دیروز - اقتدار اقتصادی و سیاسی و به تبع آن، اقتدار علمی و نظامی، متوقف است به انرژی، به نفت. تا ده ها سال دیگر، دنیا محتاج نفت و گاز است؛ این یک مطلبِ مسلّم است. استکبار و قدرت های استکباری می دانند که رگ حیاتشان به نفت و گاز وابسته است. آن روز که نتوانند این نفت ارزان را به دست بیاورند، آن روز که مجبور باشند برای تهیة نفت و گاز امتیاز بدهند و از زورگوئی دست بردارند، آن روز برای آنها مصیبت بار است.

8- معظم له نتیجه دشمنی نظام سلطه را اینگونه تبیین می فرمایند: «البته آمریکائی ها اشتباه می کنند. اینکه فکر کنند با ستیزه گری، با دشمنی، با تهدید می توانند جمهوری اسلامی را به عقب نشینی وادار کنند، یا بتوانند جمهوری اسلامی را از میان بردارند، یک خطای بزرگ و فاحشی است؛ چوب این خطا را هم می خورند. آنها می توانند با ملت ایران محترمانه رفتار کنند، می توانند به حق خودشان قانع باشند، می توانند فاجعه ای را که در انتظارشان هست، ببینند و بشناسند. کشورهای غربی نمی گذارند مردمشان از فاجعة آیندة نفت مطلع شوند. آنها نمی خواهند ملت هاشان بفهمند که در قضیة نفت و حامل های انرژی چه چیزی در انتظار آنهاست؛ این را نمی خواهند به ملت هاشان بگویند. اینها خیال می کنند با ستیزه گری با ملت ایران می شود کار را پیش برد، اما نمی توانند.»

9- سخن آخر در مورد عمق دشمنی امریکا با نظام اسلامی از زبان امام راحل نقل می شود که فرمودند: «نکته مهمی که همه ما باید به آن توجه کنیم و آن را اصل و اساس سیاست خود با بیگانگان قرار دهیم، این است که دشمنان ما و جهان خواران تا کی و تا کجا ما را تحمل می کنند و تا چه مرزی استقلال و آزادی ما را قبول دارند, به یقین آنان مرزی جز عدول از همه هویت ها و ارزش های معنوی و الهی مان نمی شناسند. به گفته قرآن کریم هرگز دست از مقاتله و ستیز با شما بر نمی دارند، مگر اینکه شما را از دینتان برگردانند. .. آری اگر ملت ایران از همه اصول و موازین اسلامی و انقلابی خود عدول کند و خانه عزت و اعتبار پیامبر و ائمه معصومین علیهم السلام را با دست های خود ویران نماید، آن وقت ممکن است جهانخواران او را به عنوان یک ملت ضعیف و فقیر و بی فرهنگ به رسمیت بشناسند، ولی در همان حدی که آنها آقا باشند ما نوکر, آنها ابر قدرت باشند ما ضعیف، آنها ولی و قیم باشند، ما جیره خوار و حافظ منافع آنها نه یک ایران با هویت ایرانی اسلامی. ..» (همان ج 20, ص 237-238)

پی نوشت:

 

[1] بهترین پاسخ برای این زیاده خواهی های نویسنده که منعکس کننده خواسته های زورمدارانه کاخ سفید است، بیانات مقام معظم رهبری است که می فرمایند: «آنهائی که خیال می کنند اگر ما در قضیه ی انرژی هسته ای عقب نشینی کردیم، دشمنی آمریکا تمام می شود، از این حقیقت غافلند. مشکل آنها مسئله ی هسته ای نیست. کشورهائی هستند که سلاح هسته ای دارند، در منطقة ما هم هستند، آنها ککشان هم نمیگزد! مسئله، مسئله ی سلاح هسته ای یا صنعت هسته ای نیست، مسئله ی حقوق بشر نیست؛ مسئله ی جمهوری اسلامی است که مثل شیر در مقابل اینها ایستاده است.»(بیانات مقام معظم رهبری در حرم رضوی در آغاز سال 1391)

قیمت بک لینک و رپورتاژ
نظرات خوانندگان نظر شما در مورد این مطلب؟
اولین فردی باشید که در مورد این مطلب نظر می دهید
ارسال نظر
پیشخوان