* مدیران و هواداران بیرحم؛ فوتبال ایران بهشدت نتیجهگرا شده است و تیمها ترجیح میدهند با استفاده از سبک بازی بسته و اقتصادی و استفاده از تک موقعیتها صرفا بهدنبال کسب نتایج بهتر باشند. دلیل اصلی این مساله ناامنی شغلی مربیان است. مدیران باشگاهها در این مورد بهشدت بیرحمانه رفتار میکنند و با دو نتیجه ضعیف مربی تیم را تغییر میدهند. همین مدیران هم تحتتاثیر شتابزدگی و کمحوصلگی هواداران مخصوصا در فضای مجازی هستند. نرخ تغییر مربیان در لیگ نوزدهم نشان میدهد فصل گذشته نیمکت هر تیم بهطور متوسط 43/ 2 بار دچار تغییر کادرفنی شده است. این آمار باورکردنی نیست و طبیعتا مربیان را به سمت ارائه فوتبال محتاطانه و کمموقعیت سوق میدهد.
* صادرات مهاجم؛ در جمع ترانسفرشدگان فوتبال ایران، عناصر هجومی نقش اصلی را دارند. بهترین فورواردها و وینگرهای فوتبال ایران در این سالها راهی لیگهای خارجی شدهاند؛ از کاوه رضایی، علی قلیزاده، کریم انصاریفرد، مهرداد محمدی و مهدی طارمی تا علی علیپور، مهدی ترابی، اللهیار صیادمنش و دیگران. طبیعتا کمبود ناشی از جدایی این همه مهاجم با کیفیت، خودش را در لیگ نشان میدهد.
* قطع واردات؛ همه ساله بخشی از بار گلزنی در لیگ برتر را مهاجمان خارجی به دوش میکشیدند. آمار و ارقامشان هم روشن است. پریرا و ادینیهو هر کدام 82 گل، عمادرضا 70 گل، ابراهیم توره 60 گل، آدریانو آلوز 47 گل و... در لیگهای هجدهم و نوزدهم هم کفش طلای لیگ برتر به مهاجمان خارجی یعنی استنلی کیروش و شیخ دیاباته رسید. امسال هم بعد از سه هفته از شروع لیگ گادوین منشا با چهار گل برترین گلزن مسابقات است. همه اینها یعنی قانون منع جذب بازیکن خارجی از حیث گلزنی به ضرر تیمها تمام شده و عجیب نیست که تعداد گلها در مسابقات فصل جاری کاهش داشته است.
* دروازهبانهای خوب؛ این یکی مایه مسرت و نیکبختی است. خوشبختانه فوتبال باشگاهی ایران در این سالها تولیدات خوبی در بخش دروازهبانی داشته است. امسال اگرچه علیرضا بیرانوند بهعنوان دروازهبان اول تیمملی از لیگ خارج شده، اما اغلب تیمها حداقل یک گلر قابل اعتماد دارند؛ از پیام نیازمند و حامد لک و رشید مظاهری تا محسن فروزان و شهاب گردان و محمدرضا اخباری. حتی کمنام و نشانترها هم خوب بودهاند و خب در این شرایط کار گلزنی برای مهاجمان سختتر میشود.