کیهانبرخی مدیران دولتی و احزاب و رسانههای سیاسی حامی آنها طی سه سال اخیر که بدعهدیهای : آمریکا رو به شدت گذاشته و حتی کار به اقدامات تروریستی و خرابکاری یا فشارهای اقتصادی شدید انجامیده با این ادعا که نباید بهانه دست دشمن داد، سیاست عدم واکنش قاطع و متوازن را که همان انفعال است تحت عنوان غلطانداز و دروغین «صبر استراتژیک» در پیش گرفتهاند؛ رفتاری که باعث گستاختر شدن دشمنان شده است.
سایت عصر ایران در نکوهش تداوم این رویکرد که شخصاً از سوی آقای روحانی دنبال شده، نوشت: از زمان خروج یکجانبه آمریکای ترامپ از برجام، ایران سیاست «صبر استراتژیک» را در پیش گرفت و بهرغم خروج آمریکا از برجام همچنان به تعهدات برجامی خود پابرجا ماند و بعد از یک سال انتظار به تلافی اقدامات خصمانه آمریکا، در نهایت در بخشهایی از تعهدات هستهای برجامی به صورت پلکانی عقبگرد صورت داد. این سیاست صبر بر این پیشفرض استوار بوده که ایران همچنان بتواند حمایت سیاسی اتحادیه اروپا را داشته باشد. دولت ترامپ و متحدان او از جمله اسرائیل، اما در طی این 3 سال به سیاست فشار حداکثری اقتصادی اکتفا نکرده و از خط قرمزهای زیادی عبور کردند؛ از جمله ترور سردار شهید «قاسم سلیمانی» به فرمان ترامپ و پذیرش رسمی مسئولیت این ترور از سوی رئیس جمهوری آمریکا، عملیات خرابکارانه در تاسیسات هستهای نطنز و حملات اسرائیل به مواضع نیروهای ایرانی، یا نزدیک به ایران در سوریه و حالا ترور یکی از دانشمندان هستهای ایران که دارای منصب و مقام رسمی بوده و یکی از ستونهای اصلی برنامه هستهای و صنعت دفاعی کشور بوده است. ایران طی 3 سال گذشته با وجودی که متحمل خسارات اقتصادی زیادی شده و معیشت مردم دچار تنگنا بوده، اما با اثبات قدرت تابآوری خود در برابر فشارهای دشمن، سیاست صبر استراتژیک پیشه کرد تا کشور را از درافتادن در زمین بازی حریف در امان نگه دارد.
حتی صاحب این قلم بارها در مطالب و نوشتههای خود این سیاست را مورد تایید قرار دادهام و به نظرم این سیاست تا به اینجا درست و منطقی بوده؛ اما این سیاست از این پس جوابگوی منافع ملی ایران نخواهد بود؛ چون در ظاهر دشمنان ایران با فرض دانستن و محاسبه سیاست صبر و انتظار ایران، بر این گمانند که ایران طی هفتههای آتی تا زمان روی کار آمدن دولت بایدن از لاک صبر استراتژیک و مقاومت بیرون نخواهد آمد و به همین خاطر «دستبسته» ما را خواندهاند و اقداماتی میکنند که همه خطوط قرمز و اخلاقی رایج بینالمللی را نقض میکند؛ از جمله ترور دانشمند هستهای ایران شهید «محسن فخریزاده».
از این پس هیچ توجیهی برای سیاست صبر استراتژیک نمانده، چون دشمن با فرض اینکه ایران به خاطر سیاست صبر هیچ کاری نخواهد کرد؛ ممکن است حتی دست به اقدامات بیشتری هم بزند؛ بر همین مبنا باید محاسبات دشمن را به هم ریخت. به گمان راقم این سطور بهترین اقدام برای ایران در شرایط کنونی به هم زدن محاسبات دشمن از ناحیهای است که انتظار آن را ندارد و یا کمتر محتمل میداند.
وقتی دشمن انتظار دارد ما در لاک باشیم و یا اگر بیرون آمدیم به نقطهای که او میخواهد برویم (جنگ)؛ گزینه منطقی برای ما بیرون آمدن از لاک، اما عزیمت به نقطهای است که هزینه به دشمن تحمیل کند و دشمن در محاسبات خود روی آن حساب نکرده و یا کمتر احتمال داده باشد.
باید از صبر استراتژیک خارج شد؛ اما در شرایط کنونی دشمن با فرض اینکه ایران در لاک صبر استراتژیک خواهد بود، از خط قرمزها عبور کرده است.
پاسخی درخور، سریع و شوکآور به دشمن از ناحیهای که انتظار آن را نداشته است و به هم ریختن محاسبه او در این شرایط در راستای تامین منافع و امنیت ملی کشور خواهد بود؛ بدون شک مسئولان امور گزینههای متنوعی برای چنین اقدامی در دست دارند؛ از جمله در تعهدات هستهای کشور حوزههای وسیعی هست که تعلیق همهجانبه آنها گام نخست خوبی خواهد بود.
آنچه باید بر تحلیل سایت عصر ایران اضافه کرد، یادآوری این واقعیت است که خرابکاری سایبری و ترور دانشمندان هستهای ما در دولت دموکرات اوباما اتفاق افتاد و از این جهت، روی کار آمدن بایدن، هیچ تفاوتی در ماهیت رفتار تروریستی آمریکا و اسرائیل ایجاد نمیکند.