الهام میرمحمدی؛ خرج کردن و به خرید رفتن از جمله فعالیتهای جذاب و دوستداشتنی برای کودکان است. آنها با فرآیند شغل، کسب درآمد و سپس خرج آن آشنا نیستند و بیشتر توجهشان به بخش آخر یعنی خرج کردن است.
پیتر کالینگتون، نویسنده و تصویرگر اهل انگلستان، کتابی به نام «زندگی خرج دارد» برای آموزش مفاهیم مهم سواد مالی به کودکان نوشته و در آن خلاصهای از امور مالی مربوط به کودکان را در قالب رفتارهای یک گربه باهوش بهنام «تیبز» بهتصویر کشیده است.
این کتاب اولین جلد از مجموعه 27 جلدی کتاب داستانهای سوادمالی است که توسط آکادمی هوشمالی و انتشارات قدیانی انتشار یافته است.
کالینگتون میگوید: «همیشه در ذهنم گربهها و سگها را مقایسه میکردم و این سوال را از خود میپرسیدم که کدامشان باهوشترند. سگها وفادار، مسوولیتپذیر و پرکار و همراه ما در پیادهرویها هستند. آنها با تدبیر بیشتری عمل میکنند، آیندهنگرند، به نیازهای خود توجه دارند و مقداری غذا برای روز مبادا نگه میدارند.»
او ادامه میدهد: «گربهها، اما تمایلی به راهرفتنهای طولانی ندارند. آنها بیشتر میخوابند و غذایشان را بهاندازه صاحبشان دوست دارند. گربهها باید موجودات باهوش، زیرک و از زیر کار در رویی باشند؛ حداقل باهوشتر از آنچه که نشان میدهند.
آنها استعدادهای خود را پنهان میکنند، گربهها میتوانند مسوولیتهای بیشتری در خانه برعهده بگیرند و به صاحبانشان کمک کنند، اما عمدا این کار را نمیکنند. همه این مقایسهها باعث شد گربه را بهعنوان شخصیت داستانم انتخاب کنم تا موضوع مهمی در سواد مالی را به بچهها نشان بدهم.»
در کتاب «زندگی خرج دارد»، تیبز یک زندگی کاملا معمولی مانند گربههای دیگر دارد؛ یعنی همهچیز برای او حاضر و آماده است و او فقط میخورد و میخوابد و بازی میکند تا اینکه یک روز از وضع موجود ناراضی میشود. تیبز از اینکه منتظر صاحبش بماند تا به او غذا بدهد، خسته میشود و کمکم خودش کنسروهای غذا را باز میکند.
اعضای خانواده تحتتاثیر قرار میگیرند و تصمیم میگیرند کارت بانکی را به او بدهند تا خودش مسوولیت خرید غذا را هم برعهده بگیرد.
کمی بعد، اما تیبز سر از رستورانهای گرانقیمت درمیآورد و ولخرجی به یکی از عادتهای او تبدیل میشود و در مدیریت پول دچار مشکل میشود. اینگونه ورق برمیگردد و اعضای خانواده، کارت بانکی را از تیبز پسمیگیرند و او ناچار میشود برای تامین هزینههای خود شغلی پیدا کند.
تیبز تازه میفهمد هر روز صبح، به موقع بیدار شدن و آماده شدن و سر کار رفتن چقدر دشوار است. از نگاه کالینگتون، قدرت نامحدود و داشتن کارت بانکی و خرج کردن، برای کودکان بسیار جذاب است، اما ولخرجی و بدهکار شدن تبعاتی دارد و این همان درسی است که کودکان از خواندن این کتاب میآموزند.
تیبز دیگر نمیتوانست به رستورانهای گرانقیمت و لوکس برود و مجبور بود همان غذاهای کنسرو و بیمزه گربه را بخورد. او ناچار شد برای پرداخت بدهیهایش کار کند و در نهایت یاد گرفت چطور پول خود را مدیریت و عاقلانهتر خرج کند. تیبز حتی میتوانست کمی ابتکار عمل بهخرج دهد و با سرمایهگذاری روی خود، به باهوشترین گربه جهان تبدیل شود؛ کسبوکاری راهبیندازد و با حضور در تلویزیون و گرفتن عکس با طرفدارانش درآمد کسب کند.
پیتر کالینگتون، کتاب دیگری بهنام «فرشته و پسر سرباز» در حوزه سواد مالی دارد. در این داستان هم کودکان درباره ارزش پسانداز میآموزند. قلک برای کودکان دوستداشتنی و ارزشمند است. هر سکهای که به قلک انداخته میشود، بر ثروت آنها اضافه میکند.
ریختن سکهها در قلک صدای لذتبخشی دارد و بهمحض پُر شدن آن، کودکان میتوانند از پول پساندازشده برای خرید نیازها و خواستههایشان استفاده کنند. از نگاه کالینگتون، آموزش مفاهیم ابتدایی و ساده مالی برای کودکان از اهمیت بالایی برخوردار است.
وقتی کودکان به قدرت و فایده پول پی میبرند، مجذوب آن میشوند. کسب آگاهی درباره موضوعات مالی باعث میشود، صاحبان مغازه با کودکان مانند بزرگسالان رفتار کنند و برای آنها بهعنوان مشتری احترام قائل باشند. هرچه کودکان بیشتر درباره پول و مدیریت امور مالی یاد بگیرند، فرآیند بزرگشدن برایشان سادهتر میشود و بهتر میتوانند با آن کنار بیایند.