سرویس جهان مشرق - در میان همه دلایل و انگیزه هایی که موجب وسوسه دشمنان جمهوری اسلامی ایران به ویژه رژیم صهیونیستی برای ترور شهید «محسن فخری زاده» رئیس سازمان پژوهش و نوآوری وزارت دفاع و دانشمند برجسته هستهای ایران شد، تلاش تل آویو برای نابودی پروژه «جو بایدن» رئیس جمهور منتخب آمریکا در زمینه بازگشت به توافق هستهای با ایران، در راس این علت ها قرار دارد.
العصر الدولیه نوشت: «بنیامین نتانیاهو» نخست وزیر رژیم صهیونیستی در سایه خدماتی که «دونالد ترامپ» رئیس جمهوری کنونی آمریکا به او ارائه داده ، خود را در شرایط متشنجی می بیند که به شکل مستقیم نیاز به دستکاری و تضعیف پروژه بایدن درباره توافق هستهای ایران دارد. نتانیاهو معتقد است که جو بایدن هرگز مانند ترامپ قادر به ادامه فشار بر ایران به ویژه در سایه سیاست دموکرات های آمریکا برای متمرکز شدن به امور داخلی ایالات متحده و خروج تدریجی از خاورمیانه، نخواهد بود.
مخاطبان گرامی، محتوا و ادعاهای مطرحشده در این گزارش، صرفاً جهت تحلیل و بررسی روایت رسانههای بین المللی منتشر شده است و ادعاها و القائات احتمالی این مطالب هرگز مورد تأیید مشرق نیست.
از سوی دیگر می توان گفت نتانیاهو امیدوار است که ایران را به درگیری نظامی در منطقه بکشاند، یک درگیری که طرف اصلی آن آمریکا به ریاست ترامپ باشد. عربستان سعودی و امارات متحده عربی نیز همان گرایش رژیمصهیونیستی در منصرف کردن جو بایدن از بازگشت به توافق هستهای با ایران را دارند؛ چرا که معتقدند بازگشت آمریکا به توافق هستهای ایران به معنای لغو طرح ضد فلسطینی معامله قرن و یا حداقل معلق نگه داشتن آن می شود.
تجربه ثابت کرده است که اسرائیل هرگز قادر به حمایت از کشورهای عربی حوزه خلیج فارس نبوده و در عین حال مانع از توانمندی آنها در زمینه نظامی میشود؛ این در حالی است که شیخ نشینان خلیج فارس حتی قادر به محافظت از خودشان در برابر موشکهای انصارالله یمن نیستند، چه برسد به اینکه بخواهند از امنیت اسرائیل محافظت کنند.
اما حضور کشورهای عربی حوزه خلیج فارس و رژیم صهیونیستی در کنار یکدیگر برای انجام پروژههای آمریکایی- صهیونیستی همچون معامله قرن برای واشنگتن و تل آویو ضروری است.
برخی از تحلیلگران معتقدند یکی از دلایلی که رژیم صهیونیستی در این بازه زمانی دست به جنایت ترور دانشمند هستهای ایران زده آن است که تلاش دارد بدون وابستگی به آمریکا و به هر قیمتی که شده پروژه هسته ای ایران را از بین ببرد.
در این بین اسرائیل می داند که آمریکا باید از آن در محافل سازمان ملل و شورای امنیت حمایت کند؛ چرا که این گونه جنایت های تروریستی در سطح بینالمللی محکوم است و خود آمریکا پیش از این جنایت های دیگری در این زمینه به ویژه ترور سردار سپهبد «قاسم سلیمانی» و «ابومهدی المهندس» مرتکب شده است. اما در صورتی که ایالات متحده بخواهد از رژیم صهیونیستی در جنایت ترور دانشمند ایرانی دفاع کند، در واقع خودش را محکوم کرده است؛ چراکه از یک سو هدف واشنگتن و تل آویو از ترور محسن فخری زاده یکی بوده و از سوی دیگر ایالات متحده با حمایت از اسرائیل اعتراف می کند که در این جنایت نقش داشته است.
** وحشت صهیونیستها از انتقام دردناک ایران
اما بعد از انتشار خبر شهادت محسن فخری زاده در یک جنایت تروریستی، نگرانی درمیان محافل و رسانه های رژیم صهیونیستی به وضوح دیده می شود و اکثر قریب به اتفاق کارشناسان و تحلیلگران صهیونیستی معتقدند که اسرائیل نباید خوشبین باشد، چرا که ایران قطعا به شکل دردناکی به این جنایت پاسخ میدهد.
در این میان پیامدهای ترور محسن فخریزاده و نوع پاسخ ایران به این جنایت و نیز اینکه آیا هدف دشمن از این اقدام خطرناک محقق شده یا نه، در چند سطح مورد بررسی قرار میگیرد:
- ایران هرگز به دنبال جنگ نیست و آمریکا نیز شرایط ورود به یک جنگ بزرگ را ندارد. این امر نشان میدهد که نتانیاهو در محاسبات خود اشتباه کرده و به هدف مهمی که از ترور محسن فخری زاده داشته نرسیده است.
- شهادت محسن فخری زاده همانطور که خود صهیونیستها نیز اعتراف کردند مانع پیشرفت برنامه هستهای ایران نمیشود و چه بسا ایران محدودیت های مربوط به فعالیت در زمینه هستهای را نیز کنار میگذارد.
- ترامپ هرگز مرد جنگ نیست، بلکه مرد انتقام های بزدلانه و نابخردانه و مرد ترورهاست.
- اسرائیل در حال حاضر یک بحران موجودیتی را تجربه میکند؛ چرا که از یک سو از درون دچار فروپاشی شده و از سوی دیگر نگران برتری نظامی خود در منطقه با پیشرفت برنامه هستهای ایران است، همانطور که نشانه های افول قدرت نظامی رژیم صهیونیستی در منطقه دیده می شود.
- محور مقاومت منطقه به رهبری ایران پیشرفت های چشمگیری در زمینه نظامی داشته و تواناییهای خود را درسطوح مختلف با وجود همه دشواریها ثابت کرده است؛ تا جایی که موشک های یمنی سامانه های پدافندی ایالات متحده را که عربستان سعودی هزینه زیادی برای آنها کرده ناکام گذاشته و به نظر می رسد که آمریکا و برخی کشورهای عربی حوزه خلیج فارس هنوز پیام عملیات های موشکی اخیر انصارالله یمن را به خوبی درک نکرده اند.
- ترور دانشمندان بخشی از استراتژی معمول رژیم صهیونیستی و آمریکاست که معتقدند نخبگان و دانشمندان ، ارتش مسلحی هستند که به شدت برای صهیونیست ها خطرناکند.
- ترور سردار سپهبد قاسم سلیمانی به دست تروریست های آمریکایی روشنگر معادله جدیدی بود که ایران ترسیم کرد: چشم در چشم و مقابله به مثل. موشک باران پایگاه آمریکایی عین الاسد در عراق به عنوان اولین پاسخ ایران به جنایت ترور سردار سلیمانی و ناتوانی ایالات متحده در کوچک ترین واکنش عملی به آن امپراتوری آمریکا را درهم شکست. بنابراین احتمال یک حمله علنی و آشکار با موشک های دقیق به مواضع اطلاعاتی و امنیتی و نظامی اسرائیل در تل آویو یا منطقه یک تحلیل منطقی از پاسخ ایران به جنایت ترور محسن فخری زاده به شمار می رود که نابودی هیبت ساختگی رژیم صهیونیستی را به دنبال خواهد داشت.
- یکی دیگر از سناریوهای پاسخ ایران به جنایت ترور دانشمند هسته ای خود میتواند شلیک موشکی به قلب موجودیت رژیم صهیونیستی باشد؛ البته این یک سناریوی جنگ نیست، چرا که پاسخی برای شکستن اعتبار رژیم صهیونیستی خواهد بود. همچنین ممکن است ضربه ای مشابه موشک باران پایگاه آمریکایی عین الاسد در انتظار صهیونیست ها باشد. در مقابل نتانیاهو هرگز قادر به کمترین پاسخ به ایران نخواهد بود، چرا که نمی تواند وارد جنگی شود که از قبل بازنده آن است.
هنوز مشخص نیست زمان و سطح پاسخ ایران به ترور دانشمند هسته ای خود چگونه خواهد بود اما آنچه که روشن و منطقی به نظر می رسد یک پاسخ اجتنابناپذیر در انتظار اسرائیل است.