دیدارنیوز: زمانی که ترکیه در جنگ قرهباغ ورود کرد و نیروهای تندرو را در مرز آذربایجان و ایران مستقر کرد، این شائبه ایجاد شد که اردغان اهدافی علیه ایران در سر دارد. به تازگی هم وی در رژه باکو شعری خوانده است که مورد اعتراض مسئولین و مردم ایران قرار گرفته است.
طبق گزارشها رجب طیب اردوغان در رژهای که به مناسبت پیروزی جمهوری آذربایجان در جنگ قرهباغ در پایتخت این جمهوری برگزار شد، پارههایی از چند ترانه محلی آذری را خواند. فرازی از یکی از ترانهها اعتراض رسمی دولت ایران را در پی داشته است. شاعر این شعر اشاره به این داشته که مردمی همزبان در نتیجه جنگ ایران و روس، از هم جدا افتاده و دور ماندهاند.
بعد از خوانده شدن این شعر محمدجواد ظریف، وزیر خارجه توئیتی زده و اعتراض خود را نشان داد. پس از آن سفیر ایران در ترکیه و سفیر ترکیه در ایران برای پاسخگویی احضار شدند. البته شب گذشته مولود چاوش اوغلو، وزیر امورخارجه ترکیه در تماس تلفنی با محمدجواد ظریف بر روابط نزدیک و دوستانه آنکارا ـ تهران و سیاست قطعی حسن همجواری ترکیه با ایران تاکید کرده است و اطمینان داد که رئیس جمهوری ترکیه به حاکمیت ملی و تمامیت ارضی و سرزمینی ایران احترام کامل گذاشته و نسبت به حساسیتهای پیرامون شعر قرائت شده نیز مطلع نبوده و آن را صرفاً در ارتباط لاچین و قرهباغ میدانسته و به همین دلیل آن را در مراسم باکو خوانده است. اینگونه به نظر میرسد نزاع دیپلماتیک ختم به خیر شده است، اما این وسط نگرانیها هنوز ار تحرکات ترکها در منطقه وجود دارد.
برای بررسی روابط ترکیه و ایران و نزاع دیپلماتیکی که صورت گرفته، دیدار با رحمن قهرمانپور، کارشناس بینالملل به گفتگو پرداخته است.
رحمن قهرمانپور: واکنش تند محمدجواد ظریف به شعر اردوغان اشتباه بود
رحمن قهرمانپور در خصوص شعری که اردوغان خوانده است و واکنشها به این شعر میگوید: «نمیدانم نام این را چه میتوان گذاشت، یک سوء تفاهم یا یک دعوای توئیتری یا امر احساسی. معنایی که ما از یک جمله استنباط میکنیم بستگی به کانتکست دارد. در زبان شناسی یک قاعده معروفی وجود دارد که فردینان سوسور اشاره کرده معنا حاصل تعامل میان تکست و کانتکست است. مثلاً وقتی شما با ماشین در اتوبان هستید، یک نفر یک تابلو دست خودش گرفته که نام گوسفند بر روی آن نوشته و بعد در جای دیگر یک نفر شما را گوسفند خطاب میکند. هر دو لفظ گوسفند هستند، اما کانتکستشان فرق میکند. در مورد اول یک نفر قصد فروش گوسفند داشته است، اما مورد دوم توهین است. اتفاقی که در مورد آقای اردوغان رخ داده، بهرغم اینکه همه دارند نیت خوانی میکنند، من نمیدانم نیت او چیست. ولی میدانم که آقای اردوغان اطلاع دارد که در ایران چقدر به حاکمیت ملی حساس هستند. اتفاقی که رخ داده این است که در توئیتر بدون توجه به این کانتکست یک برش کوتاهی از سخنان اردوغان وجود دارد و از این حرفها استنتاج میشود؛ بنابراین کانتکست بعدی اصلاً در مورد ایران نیست. برخی میگویند کانتکست بعدی در مورد قرهباغ یا همکاری منطقهای یا مواردی از این دست بوده است. نکته دوم اشتباه خیلی عجیبی که رخ داده این است که این یک شعر نیست و یک فولکلور است و همه برحسب تمایلی که خودشان دارند، کلمات آن را جابهجا میکنند. اینگونه که به افراد مختلف نسبت داده میشود و آهنگهایی که خواندهاند یک روز به قرهباغ و روز دیگر به جاهای دیگر نسبت دادهاند، بنابراین فولکلور است. البته برخی از پان ترکیستها هم به این فولکلور ارجاع داده اند. فولکلور یک چیز رایجی است که هر نوع استفادهای از آن میشود که مادران یا عشاق هم میخوانند. تجزیه طلبان هم استفاده خودشان را میکنند، بنابراین این شعر یک معنای واحد ندارد. این برشی کوتاه از صحبتهای اردوغان بوده و کانتکست بد در مورد ایران نیست.»
این کارشناس بینالملل در ادامه در مورد واکنش وزیر خارجه ایران به این شعر بیان میکند: «به نظر من واکنش وزیرخارجه اشتباه بوده است. به نظر من آقای ظریف هم عجله کرد و تحت تأثیر ترندها قرار گرفته است. در حالی که ایشان همیشه میگفت سیاست داخلی را با سیاست خارجی آمیخته نکنیم. او با دسترسیهایی که داشت خیلی راحت میتوانست به همکاران خود در استانبول بگویند که این شعر را برای من دربیاورید ببینیم این شعر چه میگوید. من نمیدانم واقعاً نیت آقای اردوغان چه بوده است. هنوز دقیقاً تحلیل نکردهام ببینم آقای اردوغان به دنبال چه بوده است، آیا به دنبال همکاری منطقهای بوده یا به دنبال اثبات جایگاه ترکیه بوده یا جوگیر شده است. نهادهای اطلاعاتی که دسترسی بهتری دارند باید نیت خوانی کنند؛ بنابراین ممکن است این هدفی که ما تحلیل کردهایم، درست نباشد. چون ما این جمله را از آن کانتکست جدا کردهایم و شاید آقای اردوغان فکر کرده با این فولکلور یک پیام دوستی بفرستد. آقای روحانی هم وقتی به جمهوری آذربایجان رفته بود جمله مشابهی گفته بود که مثلاً این رودخانه باعث نمیشود که بین دو ملت جدایی بیفتد.
نکته بعدی اینکه ما همیشه فرضمان این بوده که این شعر در مورد جدایی آذربایجان از ایران است. اولین بار است که شنیدهایم این شعر در مورد جدایی ایران به کار میرود. این تفسیر به قول آقای لاریجانی تفسیر شاذی است. یعنی در آنجا وقتی این ترانهها را شنیدهاید معنایشان این بوده که چرا جمهوری آذربایجان از ایران جدا شده است. ولی برخی از گروههای قومیت گرا در سالهای اخیر سعی کردهاند آن را قلب معنا بکنند. اما هنوز در آذربایجان ایران این موضوع به معنای این است که چرا آذربایجان که در قدیم آران نامیده میشد، از ایران جدا شده است. جز اقلیت اندکی کسی اینگونه تفسیر نمیکند که منظور از این شعر، جدا کردن آذربایجان از ایران است. چون به هر حال ایران سرزمین مادری بوده است. در مجموع یک عجلهای در کار بوده، آقای ظریف یک واکنش احساسی نشان داده است. به نظرم یک اشتباه هزینه برداری کرده است. چون خودش گفته من در سیاست داخلی ورود نمیکنم و به فارسی توئیت نمیزنم، در حالی که توئیت ایشان به زبان فارسی بوده است. ایشان به عنوان یک مقام رسمی در جلوی اسم اردوغان هیچ چیزی نگذاشته و صرفاً نام اردوغان را نوشته است که از نظر دیپلماتیک خوب نیست. به هر حال ایشان وزیرخارجه است و آقای اردوغان رئیس جمهوری ترکیه است. جدای از اینکه هر اتفاقی بینشان رخ دهد، این مسئله هم در محافل دیپلماتیک دیده میشود. در اینجا عقلانیت اسیر احساسات، عواطف و ترندهای رسانهای و جو سازی شد. بعد فضای دو قطبی شد و دیگر صدای عقلانیت شنیده نشد و متأسفانه آقای ظریف هم تحت تأثیر این جوسازیهای رسانهای و ترندها ورود کرد و بدتر از آن آقای آذری جهرمی که ربطی به موضوع سیاست خارجی ندارد، توئیت زد. این توئیتری کردن سیاست خارجی یک آفتی است. به هر حال آقای ظریف و دوستانشان در بیست سال گذشته به ما به عنوان نسل بعدی یاد دادند که در سیاست خارجی تابع احساسات و جوسازی رسانهای نشویم.»
قهرماپور در مورد تحرکات ترکیه در منطقه که چه میزان برای ایران خطرناک است، میگوید: «من در کتاب جدید که به عنوان رقابتهای نظمهای منطقهای در خارومیانه، رقابت بین نظم منطقهای مطلوب ایران، ترکیه و عربستان را را به تفصیل بحث کردهام که ترکیه در منطقه به دنبال چه چیزی است و ما به دنبال چه چیزی هستیم. یک نویسندهای در ترکیه میگوید روابط ایران و ترکیه مثل روابط فرانسه و آلمان در اروپا است. درست است که این دو با هم رقابت دارند، ولی در عین حال میتوانند همکاری کنند و منطقه را متحول کنند. ما هنوز به آن درجه مهارت غالب کردن همکاری بر رقابت نرسیدهایم. نباید به این مسائل احساساتی نگریست و آقای اردوغان به دنبال منافع کشورش است. نظر سنجیها هم نشان میدهد که هنوز محبوبترین سیاست مدار در ترکیه است. ما به عنوان تحلیلگر نباید به حواشی بپردازیم. بحث من این است ترکیه طرفدار ایران نیست، آقای اردوغان به فکر ایران نیست و میخواهد از ایران جلو بزند. مگر منطق سیاست بینالملل غیر از این است؟ منطقه سیاست بینالملل رقابت، قدرت و افزایش قدرت اقتصادی است و ترکیه احساس میکند در این سالهای گذشته به قدری قدرتمند شده که اهداف خودش را فراتر از منطقه تعریف کند. ترکیه به دنبال این است که به یک قدرت متوسط در سطح بینالملل تبدیل شود. در پروژه ساخت اف 35 با آمریکا مشارکت دارد، در لیبی، آفریقا و خاورمیانه حضور دارد. درست است که این حضور به ضرر ما است و رقابت هم داریم، اما اینکه ما در سیاست بینالملل به دنبال نیت خوانی برویم ممکن است ما را از سیاست اصلی دور کند. مثل اینکه عربها بگویند ایران به دنبال احیای امپراطوری پارس است، این نیت خوانی است. در اینکه اردوغان اقتدارگرا است هیچ تردیدی نیست، اما دقت کنید این اردوغانی که مورد انتقاد ما است، ارتش را در ترکیه مهار کرد؛ دموکراسی را در ترکیه تقویت کرد؛ صلح با کردها را آغاز کرد؛ اسلام گرایی را تقویت کرد؛ بنابراین باید بدانیم او متناسب با شرایط برای کشور خودش کارش را انجام میدهد.»
وی در آخر بیان میکند: «یک نفر نوشته بود اگر شما رفاه را ایجاد کنید چرا باید واگرایی ایجاد شود. وقتی ما بچه بودیم این رانندههای ترک با حسرت نگاه میکردند که از ایران چیزی ببرند. بالاخره باید واقعیتهای روز را بپذیریم. ما فکر میکنیم که مرکز جهان هستیم، واقعیت اینگونه نیست. در سیاست بینالملل قدرتی که ضعیف باشد ممکن است خیلیها به آن چشم طمع داشته باشند. شما باید در منطقه حضور داشته باشید و در سیاست بینالملل نقش آفرینی کنید. سیاست بینالملل میگوید به آدمها اعتماد نکن و اصل بر بی اعتمادی است، ولی خودتان را قوی کنید. اینکه بعضی میگویند اردوغان به دنبال تجزیه ایران است، ولی وقتی شما قوی شوید چه ترسی از دیگران دارید. اینکه ما احساس میکنیم امروز محاصره شدهایم یک اتفاق یک شبه نیست. یک سری تحولاتی رخ داده و نظام باید در مورد آنها تصمیم بگیرد. جدای از اینکه اردوغان چه نیتی داشته باشد که بر ما روشن نیست ما باید خودمان را قوی کنیم. وگرنه این تهدید همیشه بوده است و همیشه هم خواهد بود. هر موقع هر کشوری ضعیف شده دشمنانش نسبت به آن کشور چشم طمع داشتهاند. راهکار آن احساساتی شدن، گریه کردن و فحش دادن نیست. راهکارش این است که با عقلانیت برنامهریزی کرد و مسیر آینده خود را روشن کرد.»