پیروزی در هر جنگی مستلزم شناخت نقشه ی دشمن و طراحی متناسب در مقابل آن است. امروز مهم ترین حربه و ابزار دشمن در جنگ اقتصادی تحریم است. خصوصیت های لازم مدیران برای غلبه بر تحریم را در بیانات رهبر انقلاب اسلامی بررسی می کند.
دو نگاه کلان به مساله اقتصاد
اول فروردین ماه 1394 که هنوز «تجربه برجام» مثل امروز پیش روی ما قرار نداشت حضرت آیت الله خامنه ای در سخنرانی عمومی خود دو رویکرد کلان پیشرفت اقتصادی را مطرح کردند: «یک نگاه می گوید که ما پیشرفت اقتصاد را باید از ظرفیّت های درون کشور و درون مردم تأمین بکنیم...نگاه دوّم به اقتصاد کشور نگاه به پیشرفت اقتصاد با استفاده از کمک بیرون از مرزها است؛ می گوید سیاست خارجی مان را تغییر بدهیم تا اقتصاد ما درست بشود، با فلان مستکبر کنار بیاییم تا اقتصاد رونق پیدا کند، تحمیل قدرت های مستکبر را در بخش های گوناگون و مسائل گوناگون بپذیریم تا اقتصادمان رونق پیدا کند.»[1]
فارغ از ریشه های تاریخی این دو رویکرد، امروز و بعد از گذشت چند سال و فراز و نشیب های زیاد در مسیر اداره ی کشور و غلبه بر مشکلات اقتصادی همچنان این دو نوع نگاه مطرح است؛ چنانکه در دیدار اخیر رهبر انقلاب با شورای عالی هماهنگی اقتصادی بار دیگر دو مسیر «خنثی سازی تحریم ها و غلبه بر آنها» و «رفع تحریم» از سوی ایشان مورد بحث قرار گرفت: «البته ما مسیر رفع تحریم را یک بار امتحان و چند سال مذاکره کردیم اما به نتیجه ای نرسید. مسیر غلبه بر تحریم ها ممکن است در ابتدای کار، سختی ها و مشکلاتی داشته باشد اما خوش عاقبت است.»[2]
اما شیوه و الزامات «غلبه بر تحریم» چیست؟ چگونه می توان در «جنگ اقتصادی» بر دشمن پیروز شد و مسیر پیشرفت اقتصادی را با موفقیت طی کرد؟
یکم: شناخت نقشه دشمن و غلبه بر توطئه تحریف
پیروزی در هر جنگی مستلزم شناخت نقشه ی دشمن و طراحی متناسب در مقابل آن است. امروز مهم ترین حربه و ابزار دشمن در جنگ اقتصادی تحریم است و «هدف بلند مدّت شان هم به ورشکستگی کشاندن کشور است، به ورشکستگی کشاندن دولت است؛ یعنی متلاشی کردن اقتصاد کشور و فروپاشی اقتصاد کشور، که طبعاً اگر اقتصاد یک کشوری بکلّی از هم فرو پاشید و متلاشی شد، ادامه ی حیات برای او ممکن نیست.»[3]
این طراحی بخش مکمل بسیار مهمی هم دارد. دشمن علاوه بر تحریم با «تحریف» و جنگ روانی به دنبال «آدرس غلط دادن» است: «آدرس دادن شان این جوری است که می گویند اگر می خواهید تحریم برطرف بشود، در مقابل آمریکا کوتاه بیایید.»[4] البته «این تحلیل سراپا غلط، هرچند گاه از زبان و قلم برخی غفلت زدگان داخلی صادر میشود، امّا منشأ آن، کانونهای فکر و توطئه ی خارجی است که با صد زبان به تصمیم سازان و تصمیم گیران و افکار عمومی داخلی القاء می شود.»[5]
در چارچوب چنین سناریویی این گزاره معنای روشنی می یابد که در نقشه ی دشمن مستکبر «مذاکره مکمل راهبرد فشار است»: «آمریکایی ها وقتی که یک چیزی را هدف می گیرند با یک دولتی، با یک کشوری و بنا می گذارند که با زور و با فشار آن مقصود خودشان را به دست بیاورند، فشار در اینجا برایشان راهبرد است، امّا در کنار این راهبرد، یک تاکتیک هم دارند و آن عبارت است از مذاکره. فشار می آورند تا طرف را خسته کنند؛ وقتی احساس کردند طرف خسته شده و حالا ممکن است قبول بکند، می گویند خیلی خب، بیایید مذاکره کنیم؛ این مذاکره مکمّل آن فشار است. این مذاکره برای این است که محصول آن فشارها چیده بشود، نقد بشود، تثبیت بشود.»[6]
دوم: پیگیری راه حل صحیح و تقویت تولید
به راستی ریشه و علت مشکلات اقتصادی ایران تحریم است؟ در پاسخ باید گفت: «کارشناسان اقتصادی کشور و بسیاری از مسئولین، متّفقند بر اینکه عامل این حوادث، تحریم های خارجی نیست، عامل این حوادث، درونی است، مشکلات داخلی است...نه اینکه تحریمها اثر ندارد؛ چرا، تحریم ها هم اثر دارد؛ امّا عمده ی تأثیر، مربوط به عملکرد ماها است.»[7] در واقع «بنیه ی کشور قوی است؛ این خیلی مهم است. بله؛ بیماری هست، امّا بنیه ی بیمار قوی است و قدرت دفاعی او زیاد است و توان غلبه ی بر بیماری در او وجود دارد.»[8]
در این چارچوب، تحریم «ویروسی دست ساز» است که با رشد و رونق تولید داخلی می توان بر آن غلبه یافت: «اگر ما همواره تولید خوب و مناسب و شایسته و رو به رشد در کشور داشته باشیم، در مقابل این ویروس هایی که طبیعتاً وجود دارند -که البتّه اقتصاد ما متأسّفانه دچار میکروب ها و ویروس های طبیعیِ متعدّدی است؛ ویروس های دست ساز هم هستند، مثل تحریم، مثل همین مسئله ی قیمت نفت؛ اینها حوادثی هستند که به اقتصاد ضربه میزنند- می توانیم مقاومت بکنیم.»[9] و البته باید از یک «خطای راهبردی» هم جدا پرهیز کرد: «ما بایستی برنامه ی اقتصادی کشور را با توجّه به مسائل درونی کشور، امکاناتِ خودمان برنامه ریزی کنیم؛ واقعاً یک خطای راهبردی است که ما مسائل اقتصادی را منوط کنیم به تحوّلات خارجی.[10]
سوم: مدیریّت قوی و جهادی
هر چند ایران اسلامی از امکانات و ظرفیت های قابل توجهی برخوردار است که به آن توان غلبه بر تحریم و حل مشکلات اقتصادی و معیشتی مردم را می دهد اما حقیقت ماجرا این است که «در توان مدیریّتی در بعضی از بخش ها اشکال هست؛ این را قبول می کنیم که در برخی از بخش های اقتصادی ما توان مدیریّتی ضعیف است.»[11] و «عملکردهای ضعیف، اقتصاد کشور را از بیرون و درون دچار چالش ساخته است. چالش بیرونی تحریم و وسوسه ها ی دشمن است که در صورت اصلاح مشکل درونی، کم اثر و حتّی بی اثر خواهد شد. چالش درونی عبارت از عیوب ساختاری و ضعف های مدیریّتی است.»[12] بنابراین «مشکل، نداشتن یا ندانستن راهکار نیست بلکه نیازمند همت، شجاعت و اهتمام جدی و پیگیری هستیم.»[13] در واقع تنها در صورتی می توان بر تحریم غلبه کرد که «مدیریّت جهادی» میدان دار شود: «ظرفیّت هایمان واقعاً بی پایان است و هر چه پیش برویم ظرفیّت های جدیدی پیش می آید که البتّه باید با مدیریّت جهادی اینها به دست بیاید؛ با تدبیر واقعی و با مدیریّت جهادی اینها به دست می آید.»[14] کشور نیازمند الگویی است که ملت ایران پیش از این ثمرات آن را به روشنی دید: «ما در دوران جنگ تحریم بودیم که سلاح انفرادی هم به ما نمی فروختند و یک وقتی گفتیم سیم خاردار هم به ما نمی فروختند، [امّا] همین محرومیّت ها موجب شد استعدادهای داخلی به کار بیفتد و از لحاظ وضعیّت دفاعی به امروز برسیم که امروز در منطقه در سطح اوّلیم و از همه جلوتریم به توفیق الهی.»[15]
مدیران شجاع و پُرکار
پیروزی در جنگ اقتصادی از همان مسیر پیروزی در جنگ نظامی می گذرد و مبتنی بر مدیریّتِ مدیرانی است که «قوی باشند، فعّال باشند، خسته نشو باشند. هر جا ما با مدیریّت هایی با این خصوصیّات -یعنی خستگی ناپذیری و فعّالیّت و نشاط- مواجه بودیم دیدیم که کار پیشرفت کرده و هر جا که این جور حضورِ لازم و دائم وجود نداشته باشد، البتّه مشکلات پیش می آید.»[16] امثال حاج قاسم سلیمانی، طهرانی مقدم و فخری زاده ها نمونه هایی از این سبک و سیاق مدیریتی هستند: «[حاج قاسم] بیست و چهار ساعت فرض کنید در فلان کشور گذرانده، نوزده ساعت کار کرده! با این، با آن، بنشین، مجاب کن، استدلال کن، حرف بزن. چرا؟ برای اینکه او را به یک نتیجه ی مطلوب برساند.»[17]
«پُرکاری»، «همت»، «شجاعت»، «خستگی ناپذیری» و «تدبیر و عقلانیت» از جمله ویژگی ها و مختصات این سبک و مکتب مدیریّتی است. غلبه بر تحریم با چنین انسان هایی ممکن می شود که معتقد بودند «فقط انسان های ضعیف به اندازه امکانات شان کار می کنند».
سخت ترین شکست آمریکایی ها
نکته ی پایانی اینکه «آمریکایی ها تکرار کردند که تحریمی که ما علیه ایران وضع کردیم، شدیدترین تحریم در طول تاریخ است، راست هم می گویند. بنده هم یک وقت در صحبت در جواب شان گفتم که شکستی هم که آمریکا در مقابل این قضیّه خواهد خورد، سخت ترین شکست در طول تاریخ است برای آمریکا ان شاء الله؛ اگر ما ان شاء الله درست همّت کنیم و درست حرکت کنیم و پیش برویم.»[18]
پی نوشت ها
[1] بیانات مقام معظم رهبری 1/1/94
[2] بیانات مقام معظم رهبری4/9/99
[3] بیانات مقام معظم رهبری10/5/99
[4] بیانات مقام معظم رهبری10/5/99
[5] بیانات مقام معظم رهبری22/11/97
[6] بیانات مقام معظم رهبری8/3/98
[7] بیانات مقام معظم رهبری22/5/97
[8] بیانات مقام معظم رهبری22/4/99
[9] بیانات مقام معظم رهبری17/2/99
[10] بیانات مقام معظم رهبری1399/06/02
[11] بیانات مقام معظم رهبری21/7/99
[12] بیانات مقام معظم رهبری22/11/97
[13] بیانات مقام معظم رهبری4/9/99
[14] بیانات مقام معظم رهبری10/5/99
[15] بیانات مقام معظم رهبری19/10/97
[16] بیانات مقام معظم رهبری21/7/99
[17] بیانات مقام معظم رهبری13/10/98
[18] بیانات مقام معظم رهبری23/12/97