قتلهای ناموسی در ایران رواج پیدا کرده است. قتلهای ناموسی با کشته شدن رومینا اشرفی گسترش پیدا کرده و دیگر قربانیان قتل های ناموسی در همین چندماه آغازین سال 99 در فهرست اسامی فوت شدگان قرار گرفتند. اختلافات خانوادگی علت اصلی قتل هستند. بیشتر قتلها در سکوت رسانهای قرار گرفته است. شروع قتلهای ناموسی در ایران با گسترش مردسالاری بوده است.
یک سال قبل زنی به پلیس مراجعه کرد و گفت از دامادش میترسد و نگران است او دخترش را بکشد. این زن گفت: دخترم یک سال قبل با مردی به نام نعیم ازدواج کرد. نعیم افغانستانی است. وقتی به خواستگاری دخترم آمد، چون آنها به هم علاقه داشتند، ازدواج کردند. مدتی بعد متوجه شدم دخترم و نعیم با هم دچار مشکل شدیدی شدهاند. نعیم دخترم را تهدید به مرگ کرد.
او در حضور من به دخترم گفت: «برایم کشتن تو کاری ندارد. من قبلا یک زن صیغهای داشتم که او را کشتم و دوباره هم میتوانم آدم بکشم». وقتی این زن مشخصاتی را که نعیم گفته بود، به مأموران داد، پلیس در میان پروندههای راکد جستوجو کرد و متوجه شد زنی به نام میترا 14 سال قبل به قتل رسیده و اطرافیانش گفتهاند او با شوهرش اختلاف داشته و از زمان بهقتلرسیدن میترا شوهرش هم مفقود شده است.
بهاینترتیب مأموران به نعیم مشکوک شدند و او را بازداشت کردند. نعیم وقتی تحت بازجویی قرار گرفت، لب به اعتراف گشود و گفت: من 14 سال قبل به ایران آمدم و ازدواج کردم. بعد از چند ماه به زنم مشکوک شدم، به او گفتم اگر با کسی رابطه داری، باید از من جدا شوی. او حرفم را جدی نگرفت و گفت این حرفها درست نیست؛ اما به کارش ادامه میداد. یک روز من و میترا با هم مشاجره کردیم و من با ضربات چاقو میترا را کشتم و متواری شدم. مدتی در مرز مخفی شدم و بعد به افغانستان رفتم و چند سالی همانجا ماندم. بعد از طریق دوستانم در ایران متوجه شدم همه چیز آرام شده و پلیس هم دیگر دنبال قاتل نیست. دوباره به ایران آمدم و اینبار با ستاره آشنا شدم و ازدواج کردم. چند ماه بعد از اینکه با ستاره ازدواج کردم، با او هم دچار مشکل شدم و با هم جروبحث شدیدی کردیم.
متهم در ادامه گفت: من از سر عصبانیت به ستاره گفتم قبلا زنم را کشتهام و باز هم میتوانم آدم بکشم؛ البته من فقط او را تهدید کردم. همسرم حرفم را قبول نکرد و گفت دروغ میگویی. من برای اینکه ثابت کنم حرف راست میزنم، مشخصات همسر سابقم را گفتم. حتی گفتم نامش میترا بود. وقتی مادرزنم این موضوع را فهمید، من را لو داد.
متهم ادامه داد: من اصلا قصد کشتن ستاره را نداشتم و فکر نمیکردم مادرزنم من را لو بدهد. فقط میخواستم همسرم از من بترسد و دیگر با من مخالفت نکند؛ اما مادرزنم ترسید و فکر کرد واقعا قصد کشتن دخترش را دارم. وقتی فهمیدم مأموران متوجه شدند میترا را به قتل رساندهام، تصمیم داشتم دوباره فرار کنم؛ اما قبل از آن بازداشت شدم.
بعد از اعترافات این مرد، پرونده قتل میترا تکمیل و با توجه به شکایت اولیایدم کیفرخواست علیه نعیم صادر و پرونده بعد از 14 سال برای رسیدگی به دادگاه کیفری استان تهران فرستاده شد.