سرویس جهان مشرق - دو هفته گذشته و بعد از 4 سال، اولین پرواز عربستان سعودی از ریاض در فرودگاه بین المللی دمشق بر زمین نشست.
مخاطبان گرامی، محتوا و ادعاهای مطرحشده در این گزارش، صرفاً جهت تحلیل و بررسی رویکردها و دیدگاههای پایگاه های خبری غربی و عربی منتشر شده است و ادعاها و القائات احتمالی این مطالب هرگز مورد تأیید مشرق نیست.
با آغاز بحران سوریه در سال 2011 روابط ریاض و دمشق رو تیرگی و سپس قطع روابط گرایید. در طول این سال ها عربستان همواره از گروه های معارض سیاسی سوری و همچنین گروهای مسلح سوری حمایت به عمل آورده و حتی اقدام به ارسال هزاران تروریست تکفیری وهابی از عربستان و کشورهای دیگر منطقه و جهان به سوریه کرده است.
اما اوایل سال جاری میلادی رسانه های نزدیک به نظام سوریه از دیدار «بشار جعفری»، نماینده دائم سوریه در سازمان ملل با همتای سعودی خود «عبدالله المعلمی» و «فهد بن عبدالله المبارک»، وزیر مشاور عربستان در حاشیه جشن ریاست عربستان بر نشست گروه 20 خبر دادند.
در فوریه گذشته نیز گزارش هایی مبنی بر اقدام عربستان جهت فراهم کردن مقدمات افتتاح مجدد سفارت این کشور در دمشق منتشر شد. این گزارش ها تأکید می کردند، عربستان تلاش برای نزدیک شدن به نظام سوریه را از دو سال قبل آغاز کرده و افتتاح سفارت این کشور در دمشق با پیش قدمی «یوسف بن علوی»، وزیر خارجه سابق عمان و پس از وی «فالح الفیاض»، عضو انئلاف البناء عراق و با هماهنگی با روسیه و جمهوری اسلامی و میانجیگری عراق صورت می گیرد.
همچنین این گزارش ها خاطر نشان می کنند، پیش از دیدار الجعفری و المعلمی شخصیت های دولتی سوری با دعوت رسمی عربستان از دیدارها و گفتگوهایی با همتایان سعودی خود داشته اند، از جمله اینکه دسامبر سال گذشته «موسی عبدالنور»، رئیس سندیکای اصحاب رسانه سوریه در نشست سندیکاهای اصحاب رسانه جهان عرب در ریاض و همچنین «عماد موفق العزب»، وزیر آموزش و پرورش سوریه در گردهمایی که در ریاض برگزار شده بود، شرکت کرده بودند.
افزون بر آن، در ماه های اخیر که ارزش لیره سوریه به شدت کاهش یافته، عربستان اقداماتی در راستای حمایت از نظام پولی و بانکی نظام سوریه در قالب منع جمع آوری کمک های مالی برای معارضان سوری و مسدود کردن حساب های بانکی سران معارض نظام سوریه به عمل آورده است.
منابع آگاه افشا می کنند، دو ماه پیش «محمد بن سلمان» ولی عهد عربستان با از وزارت خارجه این کشور خواست تا مقدمات بازگشت سفیر عربستان به دمشق را فراهم کند. همچنین به وزارت خانه های ذیربط هم دستور داد، برای از سرگیری روابط تجاری و اقتصادی با دمشق برنامه ریزی های لازم را به عمل آورند.
ماه گذشته نیز وزارت خارجه عربستان در نشست معارضان سوری در ریاض، اعضای هیأت مذاکره کننده معارضان سوری را از شخصیت های مستقل انتخاب کرده بود، اقدامی که از سوی ناظران تلاش برای کاهش نفوذ ترکیه در این هیأت و تقویت روند مذاکرات و ابقای اسد در قدرت ارزیابی شده بود.
نقشه و طرحی صهیونیستی
«دیوید هرست»، روزنامه نگار و کارشناس انگلیسی مسائل خاورمیانه با انتشار گزارشی از «نقشه ای خلیجی – اسرائیلی برای مشروعیت بخشیدن به نظام سوریه و شخص بشار اسد و باز گرداندن سوریه به اتحادیه عرب با هدف مقابله با نفوذ منطقه ای ایران و ترکیه» پرده برمی دارد.
هرست در گزارش خود تأکید می کند: «اوایل سال جاری میلادی یوسی کوهین، رئیس موساد دیداری با مسئولان سعودی، اماراتی و مصری داشت که طی آن راه های مقابله با نفوذ ترکیه و ایران در منطقه مورد بحث و تبادل نظر قرار گرفت و توافق شد، اسد به اتحادیه عرب باز گردانده شود».
این گزارش می افزاید: «طرف های شرکت کننده در این نشست متن نامه ای تنظیم شد که می بایست برای بشار اسد فرستاده شود و در آن از وی خواسته شده بود، از میزان اتکای خود به ایران و حزب الله بکاهد و به جای اینکه سرسپرده ایرانی ها و در خدمت منافع آنها باشد، به دامان اعراب باز گردد».
پیامی که این نامه در صدد رساندن آن به اسد بود، همان اظهارات ولی عهد عربستان درباره سوریه در مصاحبه با نشریه آمریکایی «تایم» در ماه مارس 2018 بود: «ریاض از نظام سوریه به ریاست بشار اسد قدرتمند حمایت می کند و امیدوار است، اسد به عروسک خیمه شب بازی تهران تبدیل نشود».
چهار ماه بعد از اظهارات بن سلمان، یعنی در ژوئیه 2018 «بنیامین نتانیاهو»، نخست وزیر اسرائیل در سفر به روسیه و پیش ازترک مسکو طی سخنانی شبیه اظهارات بن سلمان، تصریح کرد که تل آویو مشکلی با نظام اسد و تثبیت قدرت و نظامش ندارد، اما هرگاه لازم ببیند، همانند گذشته علیه هرگونه تحرک نظامی سوریه وارد عمل خواهد شد.
حدود یک سال بعد، در ماه آوریل 2019 «الکساندر لاورنتیف» فرستاده ویژه رئیس جمهور روسیه به سوریه موافقت عربستان با از سرگیری مناسبات با سوریه و مذاکره درباره پرونده های مورد اهتمام طرفین را به اطلاع دمشق رساند.
تحلیلگران درباره چرخش رویکرد ریاض در قبال دمشق که از سال 2018 شکل جدی تری به خود گرفته، تأکید می کنند: «تغییر رویکرد عربستان با چراغ سبز آمریکا صورت گرفته و روند باز گرداندن نظام اسد به اتحادیه عرب از مدت ها قبل با قطع حمایت عربستان از معارضان سوری و دستاویز قرار دادن داعش و بحران این کشور با قطر آغاز شده و همچنان ادامه دارد».
به گفته آنها «آمریکا و اسرائیل نیز خواهان باقی ماندن بشار اسد در قدرت هستند، اما خواسته آنها از نوعی دیگر است، آنها به نظام اسد به عنوان سنگ بنای راهبرد منطقه ای خویش یعنی به آتش کشیدن و نابودی منطقه نگاه می کنند. لذا ابقای اسد در قدرت در راستای منافع ملی عالی تل آویو و واشنگتن است و تغییر رویکرد سعودی ها در قبال پرونده سوریه جدای از سیاست ها و راهبردهای منطقه ای آمریکا و اسرائیل نیست».
این دسته از تحلیلگران نتیجه می گیرند که «از اولین روزی که بحران سوریه رقم خورد، هدف آمریکا ایجاد آشوب و هرج و مرج و به راه انداختن جنگ داخلی برای نابودی سوریه بدون سرنگونی نظام حاکم بر آن بود».
آیا عادی سازی روابط با اسرائیل در پس مصالحه با سوریه قرار دارد؟
بسیاری از ناظران به تغییر رویکرد عربستان در قبال دمشق به دیده تردید نگاه و تأکید می کنند، انتشار خبری مانند صدور مجوز برای ورود کامیون های باری سوری جهت تردد به عربستان اوایل نوامبر گذشته را امری عادی و طبیعی و صرفا مرتبط با مناسبات تجاری ارزیابی نمی کنند.
تاریخ مناسبات عربستان و سوریه ثابت می کند، اتفاق و تصادف در رابطه ریاض با دمشق هیچ گاه معنا و مفهومی نداشته، لذا با توجه به تحولات سریعی که منطقه شاهد آن است و مهمترین آن، روند عادی سازی روابط اعراب با اسرائیل است، هدف سعودی ها مشخصا در این مقطع حساس زمانی در از سرگیری پروازها بین ریاض و دمشق و اعلام افتتاح مجدد سفارت عربستان در دمشق در آینده نزدیک چیست؟
به گفته یک منبع ویژه سعودی، یکی از مهمترین اهداف عربستان هموار کردن زمینه پیوستن به روند عادی سازی روابط با اسرائیل به واسطه عربستان و روسیه است.
این منبع که به دلایل امنیتی نام خود را فاش نکرد، مدعی شد: «عربستان و سوریه به دلیل افکار عمومی حاکم بر این کشورها نمی توانند، به راحتی به روند عادی سازی روابط با اسرائیل ملحق شوند و موانعی در مسیر آنها وجود دارد که به راحتی امکان کنار زدن آنها نیست».
بنابر ادعاهای این منبع، «با توجه به اینکه مسکو از یک سو، بر روند تصمیم گیری های سیاسی و اقتصادی سوریه نفوذ دارد و از سوی دیگر، روابطی ویژه بن سلمان را به «ولادیمیر پوتین»، رئیس جمهوری روسیه مرتبط می کند، لذا در این مرحله مسکو موظف است، موجبات نزدیکی ریاض و دمشق و مصالحه بین دو طرف را هموار کند که بخش اعظم این مرحله عملی شده است».
منبع مذکور می افزاید: «درباره بسیاری از پرونده ها از جمله پرونده های امنیتی ریاض و دمشق به توافقاتی دست یافته اند، اما مهمترین پرونده سهم شرکت های سعودی از عملیات بازسازی و نوسازی در سوریه است».
وی خاطر نشان می کند: «مرحله اول با حضور یک هیأت سعودی بلند پایه در دمشق برای افتتاح سفارت عربستان پایان می یابد و درپی آن روند مرحله دوم با سفر بشار اسد به ریاض آغاز خواهد شد و با اقدامات مسکو برای فراهم کردن زمینه عادی سازی روابط سوریه با اسرائیل ادامه خواهد یافت و در این راه از شرایط اقتصادی سخت حاکم بر سوریه و محاصره این کشور توسط آمریکا برای اعمال فشار بر دمشق استفاده خواهد کرد».
به گفته این منبع «تحقق این سناریو عربستان سعودی را از تمام بحران ها و مشکلاتی که هم اکنون با آن درگیر است، خارج خواهد کرد و این نهایت آرزو و خواسته بن سلمان است»
خلاصه سخن
همان طور که در گزارش به آن اشاره شد، از سرگیری روابط عربستان با دمشق نمی تواند، امری عادی و ساده تلقی شود، لذا در پس این تغییر رویکرد سعودی ها حتما اهداف بسیار مهمی نهفته است، به ویژه آنکه طی سال جاری شاهد تحرکات از قبل برنامه ریزی شده و جدید از سوی سعودی ها در پرونده های مهم منطقه ای مانند «پرونده عراق» و «تمرکز و تلاش جهت توسعه و گسترش روابط عربستان با عراق» هستیم که تماما با هدف مقابله با گسترش نفوذ جمهوری اسلامی و محوری مقاومت در منطقه و کشورهایی چون عراق، سوریه، لبنان، یمن و غیره درحال انجام است.
شاید بخشی از این گزارش به ویژه در آن قسمت که ادعا شده «یکی از اهداف عربستان در از سرگیری روابط با دمشق، عادی سازی روابط سوریه با اسرائیل» است، با توجه به پیشینه سوریه در حمایت از محور مقاومت، اغراق آمیز و غیر منطقی جلوه کند، اما نباید موجب نادیده گرفتن تحرکات سعودی ها در سوریه شود و این نیازمند هوشیاری مسئولین ذیربط و رصد دقیق تر تحولات منطقه ای و اقدام لازم در زمان مناسب است.