حالا اما گفته میشود سقف جدید قراردادها سه میلیارد تومان است. به این ترتیب به نظر میرسد متولیان اداره فوتبال ایران نرخ تورم در کشور را طی یک دهه گذشته تقریبا 10 برابر تصور کردهاند. این درحالی است که در زمان اجرای آغاز این قانون در مرداد ماه 89، قیمت دلار آمریکا در بازار آزاد کمی بیش از هزار تومان بود، اما حالا نرخ اسکناس آمریکایی تقریبا 26 برابر شده است. سوژه اصلی این مطلب اما چیز دیگری است؛ اینکه آیا تعیین سقف قرارداد گامی مثبت برای مهار تورم فوتبال یا شفافسازی مالی در این حوزه است یا نه؟ تجربه قبلی اجرای قانون مورد اشاره نشان میدهد نباید خیلی به ثمربخشی بازگشت سقف قرارداد امیدوار باشیم.
بازیکنانی با چند قرارداد
قانون سقف قرارداد در زمان اجرا با مشکلات پرشماری مواجه شد که بدیهیترین آنها شیوع بیش از پیش پول زیرمیزی بود. خیلی ساده و آسان، بسیاری از بازیکنان فوتبال ایران صاحب چند نسخه قرارداد شدند؛ یکی برای ارائه به سازمان لیگ و احیانا انتشار نزد افکار عمومی که در آن سقف 350 میلیون تومانی قرارداد رعایت شده بود و دیگری به شکل واقعی و حقیقی که نزد بازیکن و باشگاه مکتوم میماند. به این ترتیب مدیران با فوتبالیست گرامی مثلا روی عدد 700 میلیون تومان توافق میکردند و همان هم پرداخت میشد، اما مردم خوشحال بودند که فوتبالیستها «نجومی بگیر» نیستند! تناقض بین نسخههای رسمی و غیررسمی تنها در زمان بدحسابی باشگاه برملا میشد، اما بازیکنان کمکم یاد گرفتند مابهالتفاوت این دو رقم را نقدا و همان ابتدای فصل دریافت کنند تا هر کجا به مشکل خوردند، با نسخه دوم دنبال تتمه رقم قراردادشان بروند. اینطوری یعنی حتی قانون سقف، به سود بازیکنان هم شد؛ چراکه گاهی به جای 10 درصدی که اول فصل باید میگرفتند، 40 تا 50 درصد پولشان را دریافت میکردند!
سقفی که کف میشود
قانون سقف قرارداد مشکلات بیشتری هم داشت، مثل آپشندار کردن قراردادها. یعنی برای بازیکنان رقم قانونی را بهعنوان پایه دستمزد تعیین میکردند، اما نفس کشیدنشان هم پاداش داشت و همینطور پول به حسابشان سرازیر میکرد. از همه اینها که بگذریم بزرگترین عیب این قانون، تاثیر روانی مخربش روی بازار فوتبال ایران است. اینگونه به آسانی قبح قرارداد سه میلیارد تومانی در هم شکسته میشود و این تلقی به وجود میآید که هر بازیکنی با این رقم به عضویت یک تیم در بیاید، در حق باشگاه «لطف» کرده است! 10 سال پیش یکی از جملاتی که به وفور در اظهارات اهالی دلسوخته فوتبال تکرار شد، این بود: «سقف قرارداد تبدیل به کف قرارداد شد و همه یاد گرفتند که حداقل دستمزد در لیگ برتر 350میلیون تومان است.» حالا هم بیم آن میرود که از این به بعد شاهد عقد قراردادهای سه میلیارد به بالا در تیراژ وسیع باشیم؛ گرچه هنوز سازمان لیگ در مورد این شنیدههای غیررسمی اظهارنظر نکرده است. امیدواریم این بار شاهد تکرار مکررات و آزمودن آزمودهها نباشیم.