خبرگزاری مهر: پنج روز از حمله به کنگره آمریکا میگذرد اما سیاستمداران، رسانهها و مردم همچنان با هیجان در باره این موضوع بحث میکنند. شاید یکی از دلایلش آن باشد که اکنون بهترین فرصت برای تسویه حساب با مردی است که از دیپلماسی بویی نبرده و میخواهد امور خود را با دلالی و باج خواهی پیش ببرد.
آلمانیها می گویند «دونالد ترامپ» به قلب دموکراسی آمریکا شلیک کرد، اتحادیه اروپا او را متهم به دو پاره کردن مردم کشورش میکند، روسها گفتند که آمریکا دیگر نمیتواند الگوی دموکراسی در جهان باشد و چینیها با طعنه زدن به مداخلات آمریکا، یادآوری کردند که برخلاف آنچه در واشنگتن روی داد؛ اعتراضات هنگ کنگ کشتهای در پی نداشت. اما در این میان، دموکراتها فرصتطلب تر از همیشه، گفتند که باید این ننگ را از چهره آمریکا پاک کنیم. جمهوریخواهان هم بلاتکلیفتر از گذشته، در دوراهی انتخابِ گزینههای «بد» و «بدتر» گیر افتادهاند.
روند بازخواست از ترامپ در کنگره، یک فرایند قضایی نیست و حتی اگر او از بابت اغتشاشات 6 ژانویه (17 دی) مقصر شناخته شود، لزوماً مجرم تلقی نخواهد شد 8 روز تا مراسم تحلیف جو بایدن رئیسجمهور منتخب آمریکا باقی مانده و آنچه که بیش از همه میشنویم صحبت درباره «برکناری» و «استیضاح» ترامپ است. اما واقعاً حساب پس گرفتن از مردی که در انتهای راه است چه حاصلی میتواند داشته باشد. به هر حال، روند بازخواست از وی در کنگره، یک فرایند قضایی نیست و حتی اگر او از بابت اغتشاشات 6 ژانویه (17 دی) مقصر شناخته شود، لزوماً مجرم تلقی نخواهد شد.
پس چرا دموکراتها و حتی برخی جمهوریخواهان، اینگونه برای عزل و بازخواست او عجله دارند؟ این سوالی است که در تلاش برای سردرآوردن از اوضاع آشفته آمریکا، به دنبال پاسخی برای آن هستیم.
فراموش نکنیم که در حال حاضر چندین گره کور در سیاست داخلی آمریکا وجود دارد که تلاش برای بازکردن آنها با نیات و اهداف مختلفی پیگیری میشود.
*نخست آنکه یک نفر باید مسئولیت خدشه دار شدن وجهه جهانی آمریکا را بپذیرد که ظاهراً برای این موضوع، ترامپ بهترین گزینه است. به این ترتیب، اگرچه جای این زخم تا مدتها باقی میماند؛ اما دولت واشنگتن میتواند ننگ رسوایی جمعی را از خود مبرا کند. این تمایل برای گریز از مسئولیتپذیری جمعی، تنها وجه اشتراک دو حزب دموکرات و جمهوریخواه در برهه زمانی فعلی است.
*دوم آنکه عزل ترامپ موضوعی متفاوت از استیضاح است که با صلاحدید «مایک پنس» معاون ریاستجمهوری و مشاوران کاخ سفید و با استناد به متمم 25 قانون اساسی انجام می شود.
*سوم آنکه قضیه استیضاح ابعاد پیچیدهتری دارد و اهداف بلندمدتتری را به ویژه برای حزب دموکرات دنبال میکند.
*در نهایت، همکاری حزب جمهوریخواه در تصمیمگیری درباره اینکه ترامپ در ازای خدشهدار کردن اعتبار آمریکا چه تاوانی را بپردازد بسیار مهم است حال آنکه به نظر نمی آید آنها در این باره به قطعیت رسیده باشند.
عزل یا استیضاح، دو طرح موازی دموکراتها
امروز مجلس نمایندگان آمریکا که تحت کنترل دموکراتها است؛ تلاش میکند قطعنامهای غیرالزام آور را به تصویب برساند که براساس آن از «مایک پنس» معاون رئیس جمهور و کابینه ترامپ خواسته میشود که ظرف 24 ساعت با اتکا به متمم 25 قانون اساسی، ترامپ را از قدرت خلع کنند. اگر این اقدام راه به جایی نبرد؛ رای گیری نهایی (استیضاح) انجام خواهد شد.
عزل ترامپ موضوعی متفاوت از استیضاح است که به اجرایی کردن متمم 25 قانون اساسی بستگی دارد بعد از آن، با این پیشبینی که طرح استیضاح در مجلس نمایندگان رای خواهد آورد، نوبت به سنا میرسد تا درباره آن رایگیری کند. فراموش نکنیم که اگرچه با تصاحب 2 کرسی سنای فدرال، دموکراتها اکنون در این بخش از قوه مقننه آمریکا، دست برتر را دارند؛ هنوز به طور رسمی قدرت به آنها منتقل نشده و همچنان اکثریت سنا با جمهوریخواهان است.
راهبرد جمهوریخواهان چیست
همه چشمها به مایک پنس معاون ترامپ دوخته شده که ظاهرً از بعد از جلسه 6 ژانویه که طی آن آرای الکترال را به نفع بایدن تائید کرد؛ دیداری با او نداشته است. به نظر می آید که پنس با پذیرش پیروزی بایدن و موافقت برای حضور در مراسم تحلیف او، دِین خود را به قانون اساسی آمریکا ادا کرده باشد؛ پس اکنون نوبت بازگشت به وظایف حزبی است. در حال حاضر از آنجا که حزب جمهوریخواه دچار تفرقه شدید است، موافقت با عزل ترامپ شکاف درونی را عمیقتر میکند و معاون رئیسجمهور برای التیام زخمهای حزبی که به آن التزام دارد، از اجرایی کردن متمم 25 قانون اساسی طفره خواهد رفت.
گریز از مسئولیت پذیری جمعی در ماجرای حمله به کنگره تنها وجه مشترک دموکراتها و جمهوریخواهان در برهه زمانی فعلی است
جمهوریخواهان میخواهند هزینه حمله به کنگره را به گردن ترامپ بیندازند اما واقعیت آن است که با برکناری او که متاسفانه نماینده حزبشان است، به طور ضمنی برای پذیرش جمعی مسئولیت ابراز آمادگی میکنند حال آنکه واقعاً چنین چیزی را نمیخواهند.
در مورد استیضاح نیز وضع به همین منوال است. «میچ مک کانل» رهبر اکثریت جمهوریخواه سنا گفته که دیگر هرگز با ترامپ حرف نخواهد زد اما او در حال حاضر مسئولیتی فراتر از دعوا با ترامپ دارد و باید به فکر بازیابی اقتدار شکننده حزب متبوع خود باشد. به همین دلیل، به این بهانه که سنا تا یک روز قبل از برگزاری مراسم تحلیف بایدن نمیتواند برای بررسی طرح استیضاح تشکیل جلسه دهد؛ عملاً با وقت کُشی، این اقدام دموکراتها را خنثی کرده است.
راهکار دموکراتها برای رهایی از بنبست جمهوریخواهان
دموکراتها میخواهند ترامپ را از دریافت حقوق ماهانه، کمک هزینه سفر و مسکن، خدمات امنیتی ارائه شده به روسای جمهور سابق و از همه مهمتر، حق نامزدی در انتخابات 2024 محروم کنند دموکراتها در واکنش به عدم اجرایی شدن متمم 25 قانون اساسی که به عزل ترامپ منجر خواهد شد؛ لایحه استیضاح او را در مجلس نمایندگان به رای خواهند گذاشت اما بعد از تائید، آن را برای رای گیری به مجلس سنا ارسال نخواهند کرد.
احتمالاً لایحه 100 روز بعد از برگزاری مراسم تحلیف بایدن به سِنایی منتقل خواهد شد که در آن دموکراتها کنترل امور را به دست دارند.
در یکصد روز نخست، کنگره درگیر تائید وزرای پیشنهادی بایدن و کمک به ترویج برنامه او برای مقابله با کرونا خواهد بود. اما بعداً سر فرصت، دوباره به ماجرای ترامپ بازمیگردد.
اما استیضاح مردی که دیگر رئیسجمهور نیست چه فایدهای میتواند داشته باشد؟
واقعیت آن است که آنها میخواهند به عنوان تنبیه، او را از دریافت حقوق ماهانه، کمک هزینه سفر و مسکن، خدمات امنیتی ارائه شده به روسای جمهور سابق و از همه مهمتر، حق نامزدی در انتخابات 2024 محروم کنند.
جمهوریخواهان حرف آخر را میزنند
حتی اگر توبیخ ترامپ 100 روز هم به تعویق بیفتد؛ دموکراتها برای پیشبرد لایحه استیضاح به رای 16 سناتور جمهوریخواه نیاز خواهند داشت در این میان، دشوارترین بخش تصمیمگیری با جمهوریخواهان است. تصویب طرح استیضاح در سنا نیازمند رای دو سوم اعضا (66 سناتور) است. بعد از تحلیف بایدن، سنا با تساوی 50-50 کار خود را آغاز میکند که در آن، رای «کاملا هریس» به عنوان معاون چهل و ششمین رئیسجمهور آمریکا، تعیینکننده است. با این حساب، حتی اگر توبیخ ترامپ 100 روز هم به تعویق بیفتد؛ دموکراتها برای پیشبرد لایحه استیضاح به رای 16 سناتور جمهوریخواه نیاز خواهند داشت.
در حال حاضر، 2 سناتور جمهوریخواه خواستار استعفای ترامپ هستند اما رسیدن به رقم 16، ایده بلندپروازانهای به نظر میرسد مگر آنکه بزرگان حزب به این قطعیت برسند که دیگر ترامپ را نمی خواهند.
درست است که خیلی از جمهوریخواهان سودای نامزد شدن در انتخابات 2024 را دارند و با وجود ترامپ شانس آنها در این مسیر کمرنگ میشود؛ اما کنار گذاشتن او هم به این سادگیها نیست.
ترامپ بیش از 74 میلیون رای مردمی دارد. طی هفتههای گذشته مقادیر هنگفتی کمک مالی جمع کرده تا پیروزی بایدن را به چالش بکشد و اکنون میتواند این پول را صرف رقابت 2024 کند. او حتی پتانسیل آن را دارد که در داخل حزب جمهوریخواه جناح جدیدی ایجاد کند یا در صورت طرد شدن از این حزب، به خلق حزب سوم روی بیاورد- اقدامی که تا این لحظه از تاریخ آمریکا بعید بوده و در آینده هم دشوار خواهد بود.
پس حذف ترامپ از گردونه قدرت، بیش از آنکه به نفع جمهوریخواهان باشد، در جهت تامین منافع حزبی دموکراتها است چراکه به این ترتیب، هم یک رقیب قدرتمند را از گردونه انتخاباتی 2024 حذف میکنند و هم حزب مخالف را در هم میکوبند.
ترامپ وصله ناجوری برای جمهوریخواهان است اما اگر او را از بدنه اصلی حزب جدا کنند؛ خود را درگیر یک خلاء امنیتی بزرگ کرده و بقایشان را به مخاطره میاندازند.