نگرانی مادرها شیردادن به نوزادشان نیست، این کار را سالیان بسیار است که انجام میدهند. نگرانیها و تردیدها برای مادران تمامی ندارد. چرا نوزاد من کمتر میخندد؟ چرا دیرتر به حرف زدن میافتد؟ چرا دیرتر به راه رفتن افتاده است؟ چرا پاهایش را به سمت شکم جمع میکند؟ چگونه دوباره وزن خود را کم کنم؟
چه چیزهایی به شما کمک میکند تا اعتماد به نفس خود را تقویت کنید و چگونه؟
برخی صداها را نشنیده بگیرید
هیچوقت در تمام زندگیتان تا این اندازه دیگران به شما پند و اندرز نمیدهند و توصیه نمیکنند. هر کسی چیزی به شما میگوید. آنها دوست دارند که باور کنند از فرزندانشان به خوبی مراقبت کردهاند و حالا میخواهند درایت و تواناییشان را به شما نیز نشان دهند. این اتفاق از جانب اطرافیان و نزدیکان شاید چندان غیر قابل تحمل نباشد اما وقتیکه هر غریبهای سعی میکند در هر موقعیتی اظهارنظر کند و به شما توصیهای کند،گاه غیر قابل تحمل میشود. مثلاً وقتی که نوزاد 6 ماهه شما گریه میکند، میگویند شبها در شیشه شیرش چند حبه قند بریزید. این توصیهها میتوانند آزار دهنده شوند و ذره ذره اعتماد به نفس مادر را از او بگیرد. انگار که واقعاً نمیداند چه کار میخواهد بکند و هیچ چیزی نمیداند. بدترین حالت این است که هیچکاری نمیتوانید برای متوقف کردن این افراد انجام دهید. آنها به دخالتهای خود ادامه میدهند. اما خبر خوب اینکه، برخی از این توصیهها واقعاً عاقلانه و مثمرثمر هستند و به دردتان میخورند. راه حل این است که یاد بگیرید چگونه از آنها استفاده کنید. توصیههای مثمرثمر را از توصیههای اضافی جدا کنید. برای این منظور، به توصیههای یکی دو نفر از این افراد به دقت توجه و به آنها فکر کنید. این افراد میتوانند شامل متخصص نوزاد شما، خواهر و مادرتان باشند. هرچه دامنه این افراد گستردهتر شود، شما سردرگم میشوید و نمیتوانید به راحتی تصمیمگیری کنید. به هنگام برخورد با دیگران با ادب و احترام لبخندی بزنید و بگویید: «راجع به آن فکر خواهم کرد».
خودتان را با سایر مادرها مقایسه نکنید
توجه به سایر مادرها و کارهایی که انجام میدهند، گاه میتواند بسیار مفید باشد و گاه حس رقابت را در شما تشدید مینماید. البته طبیعت انسانها به گونهای است که همواره خود را اینگونه مقایسه میکنند وقتی که از یک مغازه میوهفروشی خرید میکنید، بهطور طبیعی یک میوه را با میوه دیگر مقایسه میکنید و به همین راحتی خود را با مادر دیگری که آن طرفتر از خیابان عبور میکند نیز مقایسه میکنید. به جای آنکه به دیگران زل بزنید، با آنها حرف بزنید. اغلب مردم از دور کامل و عالی به نظر میرسند ولی وقتی به آنها نزدیک میشویم، متوجه بسیاری چیزها میشویم. اما به هر حال شما نیاز دارید که برخی چیزها را یاد بگیرید، جستوجو کنید و میزان دقت خود را بالا ببرید. اگر در حضور برخی از مادران احساس ناراحتی میکنید و خودپسندی و غرور زیاد آنها شما را ناراحت میکند، لزومی ندارد که این رابطه را ادامه دهید. شما میتوانید دوستان دیگری بیابید حتی اگر قرار باشد با اینکار دوستان شما بسیار کم شوند باز هم ارزشش را دارد.
احساس گناه و عذاب وجدان خود را به حداقل برسانید
چه بخواهید یک تصمیمگیری بزرگ کنید (مثل برگشت به محیط کار بعد از مرخصی بعد از زایمان) یا یک تصمیمگیری ساده و کوچک (مثل اینکه چه برنامه تلویزیونی برای کودک خردسالتان انتخاب کنید) گاه دچار موج عظیمی از احساس گناه و عذاب وجدان میشوید. این احساس بسیار ناخوشایند است چرا که فکر میکنید سپردن یک نوزاد چند ماهه به یک پرستار یا مربی مهد واقعاً گناه بزرگی است. شما نمیتوانید بهطور کامل از این احساسات رها شوید. گاه عذاب وجدانهای خوب باعث میشوند چیزی را بفهمید و بدانید که درست است و بیشتر مراقب باشید اما اغلب مواقع احساس گناه و عذاب وجدان، اعتماد به نفس شما را میکشد. هر کاری که انجام میدهید دچار آن میشوید. مهم نیست که چه کار کرده باشید. هرچه بیشتر تلاش کنید و تمرین نمائید که این احساس را کنار بگذارید، راحتتر از شر آن خلاص میشوید.
مراقب خودتان نیز باشید
به عنوان یک مادر جدید، روزهایی را تجربه میکنید که فکر میکنید داشتن یک خواب شبانه راحت و آرام، با خیال آسوده غذا خوردن و حمام گرفتن به نظر رویا میرسد و دیگر آنها را تجربه نمیکنید. وقتی که کم خواب میشوید، احساس ناراحتی و ناامنی میکنید، وقتی نمیتوانید به اندازه کافی آن غذاهایی که لازم دارید را بخورید، نمیتوانید به نوزادتان شیر سالمی بدهید و... پس برای حل این مشکل چه باید کرد؟ از امروز سعی کنید هر شب 10 ساعت بخوابید، نه، این فقط یک شوخی بود. اما واقعیت این است که شما به استراحت نیاز دارید. حال این استراحت کردن یک چرت نیمروزی باشد یا یک دوش راحت برای رفع خستگی. هیچ ایرادی ندارد که یک پرستار یا یکی از نزدیکانتان 1 ساعت از فرزند شما مراقبت کند تا شما کمی پیادهروی کنید، ناخنهایتان را مرتب کنید، به موهایتان برسید، کمی چرت بزنید و... این کارهای ساده و کوچک تفاوتهای بزرگی در روحیه شما به وجود میآورند. شما نباید خودتان را در خانه حبس کنید، توجه به خودتان باعث میشود که احساس کنید مادری لایق و شایسته هستید و تمام امور را در دست گرفتهاید.
کمی استانداردهای خود را کاهش دهید
به هر حال غیر ممکن است که بتوانید تمام امور و کارهای خود را به همان خوبی که قبل از تولد فرزندتان انجام میدادید، انجام دهید. روابطتان، کارتان، ارتباطتان با همسرتان، نظافت و رسیدگی به امور خانه و یک مادر خوب بودن. این اتفاق برای دیگران نیز رخ میدهد. میدانید که نمیتوانید و آنقدر وقت ندارید که تمام وسایل خانه را تمیز کنید، با نوزادتان بازیها، تمرینات و آموزشهای مختص سنش را انجام دهید و بسیاری کارهای دیگر را انجام دهید. تحقیقات نشان میدهند که کودکان در محیطی که شما سعی میکنید یک مادر کافی باشید بهتر رشد میکنند تا در محیطی که شما تلاش میکنید یک مادر کامل و بیعیب و نقص باشید. اشتباهات شما باعث میشوند که کودکتان یاد بگیرد باید سازگارتر و انطباقپذیرتر باشد.
با نوزادتان اوقات خوشی را بگذرانید و بیشتر تفریح کنید
سعی نکنید همیشه با قوانین و سختگیریهای خود لذت این دوران را از خودتان و فرزندتان دریغ کنید. نوزاد شما از طریق فعالیتهایی که انجام میدهد، در حال پردازش اطلاعات است. مغز او طوری طراحی شده است که نقاطی را به هم وصل کند و ارتباط دهد که شما نباید برای او ارتباط دهید. به این معنی که نباید در تمام لحظات با هم بودن تلاش کنید که حتماً چیزی به او یاد بدهید. بگذارید که او از خوردن پوره سیبزمینیاش در کنار شما و کوبیدن قاشق به میز لذت ببرد. هیچ چیز تا این اندازه نمیتواند به شما احساس اعتماد به نفس بدهد که فرزندتان شاد باشد و از ته دل بخندد. هر چه بیشتر اعتماد به نفس داشته باشید، بهتر درک میکنید که چهکار میکنید و چه هدفی دارید.