سرویس سیاسی فردا: پویا پیروزی نوشت؛ شورای عالی معماری و شهرسازی در وزارت راه و شهرسازی، مرجع قانونی تصمیم گیری و سیاست گذاری در خصوص فروش و واگذاری تراکم و پذیره و تعیین کننده نوع کاربری آن در گونه های مسکونی، تجاری، خدماتی و ... محسوب می گردد.
همچنین طراحی و احداث مجتمع های مختلط و چند منظوره شهری همچون مراکز تجاری و خدماتی موسوم به مال ها به منزله پروژه های خاص شهری پس از تائید در کمیسیون ماده پنج شهر نمی بایست به تائید و تصویب شورای مذکور نیز برسد. شهرداری تهران صرفا مجری پیاده سازی مصوبات و اجرای تصمیمات شورای مورد نظر می باشد و عنداللزوم شورای مذکور با جایگاه نظارتی مضاعف می تواند از انحرافات عملکردی در این زمینه ممانعت به عمل آورد.
بر این مبنا کلیه سرانه ها و تراکم های واگذار شده، طی سال های 90 الی 96 ذیل مصوبات شورای عالی معماری و شهرسازی توسط شهرداری تهران واگذار شده و هیچ گونه مغایرت و تخلفی با مصوبات شورای مذکور و اسناد بالادستی همانند طرح تفصیلی نداشته است.
همانگونه که آقای حناچی شهرداری فعلی تهران در مصاحبه اخیر خویش اشاره نمودند و خود نیز ریاست شورای مذکور را بالغ بر سه سال مقارن فعالیت سالهای پایانی مدیریت شهری سابق
داشته اند، بسیاری از طرح های اجرا شده توسط شهرداری تهران محصول مصوبات سالهای پیشین شورای عالی و معماری و شهرسازی محسوب می شوند.
پس اگر ابهام و سوال جدی در زمینه میزان و چگونگی فروش متراکم در شهر تهران وجود دارد می بایست ابتدا آن را از شورای عالی معماری و شهرسازی به عنوان سیاستگذار استیضا ح نمود!؟
تفاوت از زمین تا آسمان
چند نکته در ادامه در درک دوگونه متفاوت مدیریت راهبردی می توان بیان کرد؛مدیریت شهری کنونی شهر تهران و مدیریت شهری حد فاصل سال های 90 تا 96 در شهر تهران.
می شود بهای فروش تراکم در شهر تهران را با مصوبه و همراهی شورای شهر طی دو سال اخیر به بیش از 250 درصد (بیش از 2 برابر) افزایش داد و مانند سال های دهه 70 فقط 6 میلیون متر مربع تراکم فروخت اما معادل 14 میلیون متر مربع تراکم فروخته شده در سال 95 درآمد کسب کرد و هیچ گونه زیر ساخت شهری با آن ایجاد نکرد؛ می شود هم با تناسب سالیانه فقط 15 درصد به بهای فروش تراکم اضافه کرد و با درآمد حاصل از آن کلیه زیر ساخت های شهری را تکمیل نمود.
می شود شعار تهران شهری برای همه و تهران شهری در سه شنبه های بدون خودرو را داد و در مقابل رکورد آلودگی هوا در 20 سال اخیر را با فقدان عملکرد اثربخش به نام خود ثبت کرد؛ می شود هم با احداث 22000 هکتار فضای سبز و ساخت 25/1 بوستان و پارک، سرانه فضای سبز برای هر شهروند را به نزدیک 2 برابر افزایش داد که فقط یک موردش ساخت 45 روزه 300 هکتار بوستان ولایت بود.
می شود تنها اقدام و عملکرد برای ورزش همگانی شهر تهران را محدود به دوچرخه سواری با شماری از همکاران در هفته یک روز محدود کرد؛ می شود هم 263 مجموعه ورزشی چند منظوره و 300 سوله ورزشی همگانی طی فقط 6 سال برای ارتقاء سرانه ورزشی شهروندان تا سال 96 در عمل احداث کرد.
می شود بودجه شهر تهران در سال 99 را به نزدیک 2 برابر افزایش داد و رکورد اداره پر هزینه شهر را با عددی بالغ بر 31000 میلیارد تومان ثبت کرد و در ازای آن نه یک واگن جدید به ناوگان مترو اضافه کرد، نه حتی یک متر خط جدید یا ایستگاه جدیدی به شبکه مترو اضافه کرد؛ می شود هم با میانگین نصف این بودجه در سال، بیش از 134 ایستگاه و 294 کیلومتر خط مترو احداث کرد و 1445 دستگاه واگن به ناوگان مترو اضافه کرد.
می شود شعار حمایت از حمل و نقل عمومی را داد و فقط 500 میلیارد تومان جهت نوسازی ناوگان اتوبوس رانی و حمل و نقل عمومی از مجموع 30000 میلیارد تومان بودجه تخصیص داد؛ می شود هم 194 کیلومتر خط اتوبوس رانی BRT و بالغ بر 1300 دستگاه اتوبوس تندرو با نیمی از بودجه سالیانه مذکور بدون شعار و در عمل به حمل و نقل عمومی اضافه کرد.
می شود در یکسال بالغ بر 8000 میلیارد تومان (معادل هزینه احداث 6 پروژه صدر) درآمد از محل صدور پروانه و کمیسیون ماده 100 کسب کرد و در مقابل هیچ اقدامی برای تکمیل 25000 میلیارد تومان طرح نیمه تمام عمرانی در شهر تهران انجام نداد؛ می شود هم در 8 سال، 250 کیلومتر بزرگراه، 192 کیلومتر تقاطع غیر همسطح و 22 کیلومتر تونل شهری به
بهره برداری رساند.
می شود در کنار بانوان محترم شورای شهر تهران فقط شعار حمایت گرایی از جایگاه اجتماعی بانوان و دختران داد و در مقابل ستاد توانمندسازی بانوان، جایگاه سازمانی مشاورین امور بانوان را حذف و اداره کل بانوان را به سطح یک واحد ستادی ودفتری تقلیل داد؛ می شود در یک دهه تا سال 94، 17 شهربانو با مساحت بالغ بر 65000 مترمربغ، 354 خانه تسنیم، 3 بوستان تخصصی بانوان در عمل احداث نمود و میزان بانوان کارمند و مدیر شهرداری تهران را نیز با رشد 4 برابری به 9785 نفر ارتقاء داد.
می شود فقط در زمینه نوسازی بافت فرسوده و مرمت خانه های قدیمی پایان نامه نوشت و در عمل حتی یک هکتار هم بافت فرسوده احیا نکرد؛ می شود هم 40 درصد بافت فرسوده تهران را بازسازی کرد بگونه ای که بیشترین پروانه ساختمانی صادر، در تهران در سال 96 معطوف به منطقه 12 بودنه منطقه 1و 2و3.
می شود فقط چند جشنواره آشپزی در سطح تهران برگزار کرد؛ می شود بزرگترین مجموعه زیست محیطی مصنوعی( دریاچه شهداری خلیج فارس- چیتگر)، بزرگترین مجموعه نمایشگاهی (شهر آفتاب)، بزرگترین مجموعه فرهنگی (باغ کتاب و مجموعه اراضی عباس آباد) را در عمل احداث کرد.
می شود...... (می توان دهها مورد دیگر بیان کرد)
در مدت 115 سالی که از قانون بلدیه تهران می گذرد و از میان 60 شهرداری که در این مدت بر کرسی شهری تهران تکیه زدند، تمامی آنان بدلیل اقدامات ناتمام و نکرده های خود مورد نقد تاریخ قرار گرفتند چه در زمانه خود و چه پس از آن و دکتر محمد باقر قالیباف تنها شهرداری است در این میانه که به دلیل مدیریت کارآمد و اثربخش مورد نقد مخالفان غیر منصف قرار
می گیرد به همه می گویند چرا اقدام نکردی و به دکتر قالیباف می گویند چرا این میزان کار کردی تا بی عملی ما نمایان شود؟