تنهایی یکی از احساساتی است که ممکن است هر فردی در طول عمر خود آن را بارها تجربه کند و این احساس می تواند باعث ایجاد شادی یا غم هر فردی شود. انواع شعر برای تنهایی سروده شده اند و اگر تنهایی از انزوا سرچشمه بگیرد و در روح لطیف شاعر رخنه نماید باعث سرودن شعرهای غمگین که در وصف دلتنگی نیز هستند می شود.
شعر برای تنهایی با مضامین غمگین
اشعار دلتنگی دلنوازی خاص خود را دارند و اگر این شعرها غمگین باشند و حس تنهایی را به خوبی توصیف کنند می توانند روح هر خواننده ای را صیقل دهند. در ادامه ادامه این مطلب اشعار زیبا در مورد تنهایی را پیش رو خواهید داشت که امیدواریم این اشعار مورد توجه تان قرار بگیرند.
شعر غمگین در مورد تنهایی
غمخوار من! به خانه‌ی غم‌ها خوش آمدی
با من به جمع مردم تنها خوش آمدی
بین جماعتی که مرا سنگ می‌زنند
می‌بینمت، برای تماشا خوش آمدی
راه نجات از شب گیسوی دوست نیست
ای من! به آخرین شب دنیا خوش آمدی
پایان ماجرای دل و عشق روشن است
ای قایق شکسته به دریا خوش آمدی
با برف پیری‌ام سخنی بیش از این نبود
منت گذاشتی به سر ما خوش آمدی
ای عشق، ای عزیز ترین میهمان عمر
دیر آمدی به دیدنم اما خوش آمدی
*********
من به اندازه چشمان تو غمگین ماندم
و به اندازه هر برق نگاهت نگران
تو به اندازه تنهایی من شاد بمان
اشعاری درباره تنهایی
من اینجا
باز هم تنهاتر از همیشه
باز خاطراتت
به سمت تنهایی‌ام
هجوم می‌آورند
و باز خاطره های تنهایی‌ام
دیگر خاطره‌ها
به تکرار روزهایم عادت کرده‌اند
دیگر تمامی لحظات زندگیم را می‌شناسند
باز تنها شده‌ام
خاطراتت تمام می‌شوند
سکوت تلخی روزهای خسته‌ام را فرا می‌گیرند
باز تنها می‌شوم
اما نه شاید تنهاتر از همیشه
*********
وقتی من تنهایم
همه غصه‌ها
همچو کابوسی وهم انگیز
می‌گیرند مرا در بر خویش
وقتی من تنهایم
همه‌ی شادی‌ها
ناگهان رخت برمی‌بندند از بر من
موقع تنهایی
خنده هم پر می‌کشد
از لب‌هایم
اشک هم، چون رودی
همه شب، جاریست از چشمانم
کاش تنهایی من هم به سرآید باز…
شعرهای زیبا درباره تنهایی
و بعد از تو دلم از عطش عشق طغیان کرد
گاه از دو روزنه‌ی رخسارم
گاه در نگاهی پوچ در تاریکی شب‌هایم
گاه در بازدمی اندوهناک که با زحمت
از قفس آزاد شده
و پایانش خدا را شکر می‌گویند
و گاه در وجودم که به هیچ پایانی نمی‌رسید مگر:
تنهایی، تنهایی، تنهایی
*********
هواهای دونفره را
تنهایی قدم زدیم
با یاد کسانی که هوای ما را نداشتند…
در غریبانه‌ترین لحظه‌ی تنهایی خود
چشم‌هایم را که در آن دریایی از محبت موج می‌زند
به تو خواهم بخشید
تا هیچ‌گاه به پاکی احساسم شک نکنی
شعرهای کوتاه غمگین در مورد تنهایی
چرا غم‌ها نمی‌دانند
که من غمگین‌ترین غمگین شهرم؟
بیا هی دوست با من باش
که من تنهاترین تنهای شهرم
*********
سینه مالامال درد است ای دریغا مرهمی
دل ز تنهایی به جان آمد خدا را همدمی
چشم آسایش که دارد از سپهر تیزرو
ساقیا جامی به من ده تا بیاسایم دمی
زیرکی را گفتم این احوال بین خندید و گفت
صعب روزی بوالعجب کاری پریشان عالمی
سوختم در چاه صبر از بهر آن شمع چگل
شاه ترکان فارغ است از حال ما کو رستمی
در طریق عشقبازی امن و آسایش بلاست
ریش باد آن دل که با درد تو خواهد مرهمی
اهل کام و ناز را در کوی رندی راه نیست
رهروی باید جهان سوزی نه خامی بی‌غمی
آدمی در عالم خاکی نمی‌آید به دست
عالمی دیگر بباید ساخت و از نو آدمی
خیز تا خاطر بدان ترک سمرقندی دهیم
کز نسیمش بوی جوی مولیان آید همی
گریه حافظ چه سنجد پیش استغنای عشق
کاندر این دریا نماید هفت دریا شبنمی
اشعار زیبا در وصف تنهایی
یه جوری بعد تو تنها شدم که
به هر آینده‌ای بی اعتمادم
بدون تو فقط دیروزمُ نه
تمام عمرمُ از دست دادم
کنارم هرکسی غیر از تو باشه
فقط هم صحبت دیوونگیمه
تو تا وقتی تو قلب من نمیری
چه فرقی داره کی تو زندگیمه
تمام فکر من شده، منی که از تو خالی‌ام
اگه یه لحظه با کسی، ببینمت چه حالی‌ام
اگه بدون عشق من کنار هرکسی خوشی
به حرمت گذشته مون چرا منو نمی‌کُشی
نفس که می‌کشم حالم خرابه
چقدر دلتنگیُ طاقت بیارم
نه اینکه فکر کنی تو فکر مرگم
توان زندگی کردن ندارم
*********
تنهایی‌ام را به کافه می‌برم
می‌نشینم پشت میز همیشگی
کافه‌چی می‌پرسد:
چه می‌خوری؟
می‌گویم:
همان غصه‌ی همیشگی…
*********
تو آسمان دنیا هر کسی ستاره داره
چرا وقتی نوبت ماست آسمان جایی نداره؟
واسه من تنهایی درده
درد هیچ کسی را نداشتن
هر گل پژمرده‌ای را تو کویر سینه کاشتن
دیگه باور کردم اینو که باید تنها بمونم
تا دم لحظه مردن شعر تنهایی بخونم
در این مطلب با گلچینی از شعرهای ناب در مورد تنهایی در خدمت شما عزیزان بودیم که شما می توانید از این اشعار در شبکه های پرمخاطب اجتماعی استفاده نمایید.
