فرادید؛ ایدز از زمان شناسایی تاکنون جان 33میلیون نفر را گرفته و عامل ایجادکننده آن یعنی ویروس نقص ایمنی انسان (اچآیوی) تاکنون در مقابل هر واکسنی مقاومت کرده است.
به گزارش فرادید به نقل از دیلیمیل، داروهایی که از انتقال ویروس پیشگیری و علائم آن را تخفیف میدهند اکنون در بسیاری از کشورها در دسترس هستند، اما 1.7 میلیون نفر فقط در سال 2017 به ویروس اچآیوی مبتلا شدند.
پروفسور جکی پِپین، اپیدمیولوژیست در دانشگاه شربروک در کانادا، دهها سال است تلاش میکند منشأ ویروس اچآیوی را کشف کند. او از دهه 1980 که در زئیر – جمهوری دموکراتیک کنگوی امروزی- به عنوان پزشک عمومی کار میکرد به دنبال شناسایی منشأ این ویروس بود.
مطالعات پیشین نشان داده بودند که ویروس نقص ایمنی میمونی (اِسآیوی) نخستینبار در آغاز قرن بیستم در جنوبشرقی کامرون از میمونها به انسان جهش پیدا کرده است.
ویروس نقص ایمنی میمونی درست مانند اچآیوی میتواند برای میمونها کشنده باشد؛ تنها فرقشان میزبانی است که این دو ویروس در آنها به حیات خود ادامه میدهد.
اچآیوی مانند بیماریهای کووید 19، آنفولانزای پرندگان و آبلهمرغان، نمونهای از بیماریهای زنوتیک به این معنی است که بیماری از یک گونه به گونه دیگر منتقل میشود.
دکتر پپین در نخستین ویراست کتابش با عنوان «منشأ ایدز» که در سال 2011 منتشر شد نتیجهگیری میکند که احتمالاً اچآیوی نخستینبار یک شکارچی را در اوایل قرن بیستم در کامرون آلوده کرده و بعد در لئوپلدویل، که امروز با عنوان کینشاسا در کنگو میشناسیم، انتشار یافته است.
حالا ویراست اصلاحشدهای از این کتاب منتشر شده است که فرضیه «بریدگیِ شکارچی» را نقض میکند و میگوید «بیمار صفر» یک شکارچی بومی در منطقه نبوده بلکه یک سرباز قحطیزده جنگ جهانی اول بوده که در سال 1916 در جنگلهای دورافتاده در اطراف مولوندو در کامرون مجبور شده برای رفع گرسنگی شامپانزه شکار کند. این فرضیه جدید به نظریه «بریدگیِ سرباز» معروف شده است.
پروفسور پپین در مصاحبهای اختصاصی با میلآنلاین از نقش استعمار، قحطی و فاحشهگری در کمک به خلق و انتشار همهگیریِ ایدز پرده برداشته است. او میگوید: «در جنگ جهانی اول، آلمان تعدادی مستعمره در آفریقا داشت و نیروهای متفقین تصمیم گرفتند که به این مستعمرهها که یکی از آنها کامرون بود، حمله کنند.»
«کامرون از 5 جهت توسط ترکیبی از نیروهای بریتانیایی، بلژیکی و فرانسوی مورد حمله قرار گرفت.» در یکی از مسیرهای حمله 1600 سرباز با پای پیاده به سمت کامرون حرکت میکردند. این مسیر آنها را به شهری دورافتاده در مولوندو رساند که براساس گمانهزنیهای مطالعات پیشین، اچآیوی نخستینبار از این شهر سرچشمه گرفته است.
پپین میگوید: «سربازان پیشاز پیشروی 3 تا 4 ماه را در مولوندو گذراندند. وقتی سربازان در این شهر بودند مشکل اصلیشان گلولههای دشمن نبود بلکه مشکل قحطی و گرسنگی بود.»
جمعیتِ کل ناحیه جنوب-شرق کامرون در دهه 1920 در حدود 4000 نفر بود که با کاساوا و سایر محصولات کشاورزی و گوشت شکار خودشان را سیر میکردند.
شایع شده بود که سربازان متفقین شهرها را ویران و به زنان تجاوز میکنند؛ برای همین مردمان این ناحیه به محض آنکه مطلع شدند سربازان دارند وارد منطقه میشوند از آنجا گریختند.
همین باعث شد که سربازان خیلی زود آذوقه خود را تمام کنند و برای تأمین غذا به هر آنچه که رودخانه بازاویل و لئوپلدویل برایشان میآورد، متکی شدند.
اما رودخانه خیلی سریع حرکت میکرد، برای همین سربازان محلیهای فقیر را استخدام کردند و در ازای پرداخت پول آنها غذا، نوشیدنی و مهمات و اسحله را برایشان به مولوندو میآوردند.
25مایل پیادهروی و حمل روزانه 25کیلوگرم غذا و فقر غذایی باعث شد نیمی از افراد محلی در این مسیر جان خود را از دست بدهند. اشتباهات لجستیکی منجر به قحطی گسترده در بین سربازان شد و آنها را وادار کرد برای به دست آوردن غذا راهی جنگل شوند و هر آنچه میتوانند را شکار کنند.
پروفسور پپین میگوید: «یکباره 1600 سرباز با اسلحه و مقادیر زیادی مهمات وارد جنگل میشوند، بنابراین در عرض فقط چند ماه شکار در منطقه به طرز چشمگیری افزایش پیدا میکند.»
«نظریه من این است که یکی از سربازان در هنگام شکار در جنگل آلوده شده است. یک شامپانزه کشته میشود و در هنگام قطعهقطعه کردن حیوان و آوردنش به اردوگاه، سرباز زخمی و به ویروس آلوده میشود.»
«در نهایت سرباز بعد از جنگ تمام مسیر را به سمت لئوپلدویل طی میکند و احتمالاً از همان زمان نخستین انتقال ویروسی در لئوپدلویل رقم خورده است.»
پروفسور پپین باور دارد که ویروس در ابتدا بسیار آهسته منتشر میشده و محدود به همان پایتخت مستعمره بلژیک بوده است. او تخمینزده که انتقال ویروس از حیوان به انسان در سال 1916 صورت گرفته و تا دهه 1950 منجر به آلوده شدنِ 500 نفر شده است.
او میگوید دلیل اصلی انتقال ویروس در سالهای نخست استفاده از سرنگهای آلوده در بیمارستانها به دلیل کمبود منابع و ظرفیتهای محدود گندزدایی بود. در سال 1960، کنگو زنجیرهای استعمار اروپا را شکست و این اقدام خیل پناهجویان و مهاجران را راهی این شهر کرد. جمعیت لئوپلدویل در آغاز قرن بیستم 14000 نفر بود و اکنون شهر کینشاسا – نامی که در سال 1966 به لئوپدلویل دادند – محل زندگی 14 میلیون نفر است. یعنی در طی یک قرن جمعیت این منطقه 1000 برابر شده است.
اما وجود شکاف عمیق بین دو جنس زن و مرد – به ازای هر 1 زن 10 مرد – بستری مناسب را برای رشد ویروس اچآیوی فراهم آورد. این فقدان تعادل به فقر و افزایش تنفروشی منجر شد و انتشار ویروس ایدز از راه تماسها جنسی افزایش یافت.
پپین میگوید: «تنفروشان در دهه 1960 هر سال تا 1500 مشتری داشتند که همین به افزایش انتشار اچآیوی در بین جمعیت شهر انجامید.»
پپین میگوید، شهر لئوپدلویل نقشی مهم در انتشار ویروس در سطح جهان ایفا کرده است. او میگوید تا اوایل دهه 1960 مواردی از بیماری در بخشهای دیگری از این مستعمره سابق بلژیک مشاهده شده بود.
یک دستیار فنی که بعد از استقلال این کشور به آن سفر کرده بود، ویروس را میگیرد و در بازگشت به آمریکا آن را در بین جمعیت مردان همجنسگرا منتشر میکند. این ویروس چند سال بعد بار دیگر وارد آمریکا میشود و این بار علاوه بر جمعیت همجنسگرایان، معتادان مواد مخدر نیز به آن آلوده میشوند.. سپس ویروس از آمریکا به اروپای غربی منتقل میشود.