به گزارش خبرنگار مهر، در حالی که چند ساعت به برگزاری افتتاحیه سی و پنجمین جشنواره فیلم فجر باقی مانده است، بازار سیاه کارت های افتتاحیه این رویداد فرهنگی که از روز پیش شروع شده بود جریان جدیتر پیدا کرده است. این مساله تا آنجایی پیش رفته که برخی افراد روی یک سایت رسمی اقدام به فروش کارت های افتتاحیه کردهاند.
همین مساله و اهمیت آن باعث شد که شماره یکی از این افراد را به دست آورده و طی تماسی خواستار خرید چند کارت افتتاحیه شویم. بخشی از مکالمهای که بین ما به عنوان خریدار و صاحب شماره مذکور شکل گرفت، بدین شرح است:
فروشنده: یک بلیت را به قیمت 100 تومان می فروشم و بیشتر از 2 تا هرکدام را 80 هزار تومان حساب می کنم. چندتا می خواهید؟
خریدار: تا چند تا می توانید برایم جور کنید؟
فروشنده: تا چهار تا تضمین شده است، اما اگر بیشتر می خواهید باید زنگ بزنم بپرسم.
خریدار: این بلیت ها اصل است؟ از کجا بفهمم تقلبی نیست؟
فروشنده: نه تقلبی نیست. این دفعه اول نیست که از این کارها می کنم. چند دقیقه قبل هم به 2 نفر دیگر فروختم و برایشان پیک کردم. برج میلاد 1400 صندلی دارد. به تعداد صندلی ها کارت می دهند. هرکسی زودتر برود جای بهتری گیر می آورد. چون این دعوتنامه ها شماره صندلی ندارند. من هم عکس این کارت ها را روی سایت ... زده ام می توانید بروید ببینید که روی کارت ها عکس علی حاتمی هست.
خریدار: خب شاید این کارت ها را خودتان چاپ کرده اید؟
فروشنده: چاپی نیستند. رنگی و اصل هستند.
خریدار: از کجا این کارت ها را گیر آوردید؟
فروشنده: چه فرقی می کند. گیر آوردیم دیگر.
خریدار: خب پول کارت ها را چگونه باید واریز کنم؟
فروشنده: می خواهید واریز کنید که برایتان با پیک بفرستم یا بیایید جلوی ...(نام مکان نزد ما محفوظ است) بگیرید. بیرون وایستید من می آیم و می دهم.
خریدار: جلوی ... بیایم؟
فروشنده: بله من کارمند .... هستم. خب حالا چندتا می خواهید؟
خریدار: 10 تا.
فروشنده: تا نیم ساعت دیگر به شما خبر می دهم که چندتا کارت داریم.
مکالمه اینجا تمام می شود ولی کمتر از 10 دقیقه دیگر با همان شماره زنگ می زند و می گوید 10 تا کارت داریم بیایید و ببرید.
با یکی از همکاران به محل مذکور که یک نهاد فرهنگی است، می رویم. تماس می گیرم و می گویم کجا هستم. فروشند شک می کند و می گوید شما خبرنگارید؟ کتمان میکنم و می گویم نه.
از آنجا که با دو نفر از همکارانم ولی با فاصله رفتهایم احتمالا از دیدن دو نفر خبرنگار که جلوتر از من هستند، شک کرده است.
فروشنده به ما آدرس می دهد و می گوید به داخل محوطه معاونت ... بیایید چون در آن محلی که ایستاده اید کارت خوانی وجود ندارد تا بتوانید پول را واریز کنید. سپس ما به محلی که می گوید می رویم. هنگامی که به درب ورودی معاونت ... می رسیم، تماس می گیرم و می گویم، به مسئولان دم در بگویم با چه کسی کار دارم؟ او می گوید من انتهای حیاط ایستاده ام. یکی از همکارانم می آید و شما را به داخل می آورد.
سرشاخه اصلی فروش این بلیت ها که فرد فروشنده را در این امر همراهی می کند خودش با یک پاکت به سمت در می آید ولی همکار مرا می شناسد و با او وارد مکالمه می شود و بعد از آن از در معاونت مربوطه با همراهش خارج می شود.
در حالیکه او به موقعیت پیش آمده شک کرده است دقیقهای بعد پیامک می دهد و می گوید «بلیطا کنسله خانم.»
این اتفاقات در حالی رخ می دهد که شب قبل یعنی 8 بهمن ماه همزمان با توزیع کارت های افتتاحیه بین مهمانان، قیمت خرید کارت ها در بازار سیاه 200 هزار تومان بود.
کارتهای افتتاحیه سی و پنجمین جشنواره فیلم فجر با سختگیری و با سهمیه محدود در اختیار اهالی رسانه قرار میگیرد در حالی که در سوی دیگر همین کارت ها با رقم هایی بالا معامله میشوند.
فایل صوتی، شماره مربوطه و متن پیامک ارسالی نزد ما محفوظ است.