از خبرهای مهم جشنواره در روز ششم، یکی هم توییت وزیر فرهنگ در واکنش به صحبتهای حاشیهساز بهروز افخمی بود. وزیر نوشت: «جامعه هنری کشور از روزهای نخست کرونا، همراه مدافعان سلامت بوده و هست. سخنان و رفتار تعداد انگشتشمار را به همگان تعمیم ندهیم.» همچنین مشاور وزیر بهداشت نیز به افخمی توصیه کرد با توجه به مواضعش درباره کرونا یک روز را در بیمارستان بگذراند. اما یکی از نکات حاشیهساز روز ششم، گریم عجیب بازیگری در نقش آیتالله هاشمیرفسنجانی در فیلم منصور و بازنمایی عجیب او در این فیلم بود که حاشیههای زیادی برانگیخت. بسیاری از حاضران در جشنواره شیوه گریم غیرواقعبینانه و اغراقشده هاشمی را مورد انتقاد قرار دادند. برخی معتقد بود ندکه سازندگان فیلم منصور به این شیوه سعی داشتهاند تا نقش هاشمی را در سالهای اول انقلاب در تقابل با قهرمان ملی آن دوره (شهید ستاری) نشان دهند. نکته دیگر حضور سیدجواد هاشمی بازیگر فیلم منصور در کاخ جشنواره بود. او که پیشتر و بهخاطر تبلیغ فروش خانه در دبی حاشیههایی ایجاد کرده و پس از آن بهخاطر این کارش در یک لایو اینستاگرامی از مردم عذرخواهی کرده بود، بیش از همیشه مورد توجه عکاسان و رسانهها قرار داشت. اما مهمتر از همه رخدادهای جشنواره در روز ششم، بارانی بود که غروب جمعه هوای تهران و برخی از شهرهای نیمه غربی کشور را تمیز و پرطراوت کرد. باران جمعه شب شاید از اتفاقاتی بود که در این چند روز و پس از اتفاقهای تلخ بسیار، توانست لبخند خوشایند رضایتمندی را بر چهره شهروندان و بهویژه حاضران در سینماهای جشنواره بنشاند. در روز ششم دو فیلم مامان و منصور در برج میلاد اکران شدند.
زبان حال یک مادر
مامان
نویسنده و کارگردان: آرش انیسی
تهیهکننده: مجید برزگر
بازیگران: رویا افشار، امیر نوروزی، امیر شمس، رها حاجیزینل و عرفان ابراهیمی
خلاصه داستان: مادری که از شوهرش جدا شده و به تنهایی 3 پسرش را بزرگ کرده است، حال پسرهایش بزرگ شدهاند ولی باز او با تمام وجود درحال اداره این خانواده است. سختیهایی که در این مسیر کشیده است باعث شده که روحیات و شخصیت خاصی پیدا کند. اگرچه به ظاهر تند مزاج و عصبانی است ولی در واقع عاشق فرزندانش است و بیشنر این روحیات و حال و هوای او ناشی از پستی و بلندیهای زندگی است که از سر گذرانده است و...
آرش انیسی- کارگردان: من همیشه فیلمنامههای متعددی مینوشتم و دنبال ساخته شدنش میرفتم، اما نهایتا به سرانجام نمیرسیدند. «مامان» فیلمنامهای بود که تصمیم گرفتم برای ساخته شدن آن بجنگم و تا انتها پیش بروم تا فیلم ساخته شود که خداراشکر موفق شدم. اگر آقای برزگر نبود این فیلم اصلا ساخته نمیشد اینکه چه نقشی داشتند مطمئنا او براساس نگاه و سلیقه خود فیلمنامه را انتخاب میکند. او عهد کرده که به فیلمسازان کمک کند جاهایی من میبریدم اما او تسلیم نمیشد. همین شباهتها است که باعث شده فیلمنامه را انتخاب کند؛ اما در پس تولید با هم چالش داشتیم.
مجید برزگر- تهیهکننده: من نقشی در فیلمنامه نداشتم فقط انتخاب و تحسین کردم اینکه بخواهم عقایدی را وارد فیلمنامه کنم شوخی است و سطح خودم را در سینما اینقدر پایین نمیآورم. معلوم است که نگاه آرش را دوست داشتم من در فیلمها حتی سر صحنه هم نمیروم چون مایلم در کارها به بچهها اعتماد کنم. روزهای زیادی از تصمیم ما برای ساخت «مامان» میگذرد. فیلمنامه جذاب و شخصیتپردازی مناسب و شخصیت آرش انیسی، همه از عواملی بود که توجه مرا برای حضور در این اثر سینمایی جلب کرد.
رویا افشار- بازیگر: شخصیت مقتدرانه این شخصیت، مهربانی و مادر بودنش مرا برای ایفای این نقش جذب کرد.
امیر شمس- بازیگر: فیلم «مامان» برای من بسیار ارزشمندتر از فیلم «مصلحت» است. شخصیت این فیلم بسیار از من دور بود و سر تکتک پلانهای آن اذیت میشدم؛ چون هیچگاه نمیتوانم با مادرم اینگونه رفتار کنم.
پرترهای از یک قهرمان
منصور
نویسنده و کارگردان: سیاوش سرمدی
تهیهکننده: جلیل شعبانی
بازیگران: محسن قصابیان، لیندا کیانی، حمیدرضا نعیمی، علیرضا زمانینسب، سیدجواد هاشمی و قاسم زارع
خلاصه داستان: منصور به مقطعی از زندگی شهید منصور ستاری، فرمانده نیروی هوایی ارتش پرداخته است که او با توجه به شرایط تحریمها و زمینگیر شدن جنگندههای ایران در جریان جنگ، تصمیم میگیرد بخش تعمیرات و مونتاژ این هواپیماها را در نیروی هوایی راهاندازی کند و عاقبت هم موفق میشود.
سیاوش سرمدی- کارگردان: این فیلم قرار بود که درباره مهندس ثنایی و درباره روند ساخت هواپیما بهصورت مستند ساخته شود، اما منابع تصویری مناسب در این باره وجود نداشت. مهندس ثنایی در سال 65 یک F5 را شبیهسازی کرده بود، این روند ساخت هواپیما برایم جذاب بود و میخواستم حتما این کار را بسازم. در ابتدا شهید ستاری قهرمان داستان نبود به این دلیل که دغدغه فیلم بهروز شود به تغییر نگاه قصه فکر کردم که داستان جذابتری را به مخاطب ارائه کنم.
محسن قصابیان- بازیگر: وقتی قرار است نقش یک قهرمان را بازی کنی، به خصوص در زمان معاصر، کار کمی سخت و پیچیده میشود؛ چراکه مردم با چنین شخصیتهایی آشنا هستند. ابتدا از خواندن فیلمنامه و بررسی آن شروع کردم و سپس به کتابهایی درباره شهید ستاری روی آوردم. حتی به خانه پدری شهید رفتم و هر دادهای را که درباره او وجود داشت، بررسی کردم. من وقتی فکر میکنم کاری درست است آن را انجام میدهم اما گاهی اوقات شک هم میکنم. این فیلم حتی زندگی شخصی من را نیز تحت تاثیر قرار داد.
لیندا کیانی- بازیگر: با راهنماییهای آقای سرمدی تصمیم گرفتیم شخصیت همسر شهید ستاری را کمی متفاوت بازی کنیم. تمام تلاشم را کردم که بر خلاف کلیشههای همیشگی، یک زن خیلی معمولی را بازی کنم.
سیدجواد هاشمی- بازیگر: من در ابتدا به سراغ اسناد واقعی موجود درباره این شهدا رفتم. فکر میکنم این نزدیک بودن به استناد تاریخی، جذابیت بسیاری ایجاد کرده بود. نگاه سیاوش سرمدی بسیار ویژه و مستندگونه بود که این نقطهنظر به کمک فیلم آمد. فکر میکنم نقش من اهمیت زیادی نداشت و خود فیلم تجربهای بسیار جذاب بود.