اما واقعیت ورای این مساله است. بگذارید ابتدا مطرح کنیم که البته دولت و بانک مرکزی با حراج اوراق که به شکل هفتگی انجام میشود و همچنین راهاندازی عملیات بازار باز توسط بانک مرکزی، فرصتی را فراهم آوردهاند تا کسری بودجه شدید دولت به علت کاهش درآمد ناشی از فروش نفت روی متغیرهای پولی به شکل حداکثری نمود نیابد و درحالیکه تصور بسیاری از کارشناسان بود، ابرتورم بهوجود نیاید؛ اما این اقدامات به معنای آن نیست که تصور کنیم دولت به هیچ شکل اقدام به استقراض از بانک مرکزی نکرده است.
اگر هیچ استقراضی از بانک مرکزی نشده بود، چه بسا رشد پایه پولی که اکنون بالاتر از سطح بلندمدت است، بسی پایینتر از آن بود. اما در عین حال خود رقم بدهی دولت به بانک مرکزی که یکی از ارقام پایه پولی است، کمتر از سطح بلندمدت است و همین امر هم باعث میشود تا برخی مدعی باشند که استقراضی از بانک مرکزی نشده است. نکته دقیقا اینجاست که استقراض صورت گرفته است؛ اما نه در قالب بدهی دولت به بانک مرکزی. به بیان دیگر، هر چند کسری بودجه موجب استقراض از بانک مرکزی شده است، اما در آیتمهای دیگری در پایه پولی نمایان شده است.
بگذارید به مصداقها بپردازیم. تسعیر ذخایر صندوق توسعه یکی از اصلیترین عوامل رشد پایه پولی در دو سال اخیر بوده است. مکانیزم به این شکل است که بانک مرکزی ریال ذخایر را به صندوق داده و صندوق آن را به دولت میدهد تا کسری خود را جبران کند. به این شکل هرچند رقم ذخایر خارجی بانک مرکزی در پایه پولی افزایش مییابد، اما علت رشد پایه پولی کسری بودجه و استقراض دولت است که به شکل استقراض دولت از صندوق توسعه درمیآید. مشکل بدتر آن است که این ذخایر خریدهشده توسط بانک مرکزی، قابلیت فروش ندارد تا بتوان اثر تسعیر را خنثی کرد. با وجود چنین برداشتهایی، ادعای آنکه دولت از بانک مرکزی استقراض نکرده، بسی جای سوال دارد. همین امسال، بحث استفاده از منابع صندوق برای مقابله با کرونا و پرداخت آن به وزارت بهداشت یکی از مواردی بود که مطرح شد و اصولا هرگونه هزینهکرد به این شکل از منابع صندوق به معنای چاپ پول و تورم است و رقم دقیق استفاده از این کانال باید توسط مقامات مربوطه شفافسازی شود.
از سوی دیگر تنخواه دولت از بانک مرکزی به سطح 6درصد بودجه رسیده که این افزایش نیز بر رشد پایه پولی موثر بوده است. هر زمان درصد تنخواه رشد یابد، پایه پولی رشد میکند. از سوی دیگر اگر دولت قادر نباشد در پایان سال میزان تنخواه را بازگرداند، خود این نیز موجب رشد پایه پولی میشود.
همین دو منبع ذکرشده که هیچکدام در بخش بدهی دولت به بانک مرکزی نمود نمییابد، اما از دل کسری بودجه آمده و بر پایه پولی و تورم موثر است. از این رو افتخار به این موضوع که از بانک مرکزی استقراض نشده، سخن مبتنیبر واقعیت نیست و صرفا میتوان گفت بهدلیل حساسیت عموم، استقراض به شکل دیگری انجام شده اما رشد پایه پولی و تورم ناشی از آن به قوت خویش باقی است.