کتاب منطق یا فن اندیشیدن یکی از مهمترین و تأثیرگذارترین متون منطقی در دوران مدرن محسوب میشود که آنتوان آرنو (Antoine Arnaud) فیلسوف فرانسوی (1694-1612) و پییر نیکول (Pierre Nicole) منطقدان و الهیاتدان فرانسه (1695-1625) آن را بهرشته تحریر درآوردند.
آرنو و نیکول در بخش درآمد این اثر با بیان این که «پیدایش این اثر کوچک تماما مرهون بخت و اقبال و بیش از آن نوعی سرگرمی بوده است تا یک برنامه حساب شده»، به این نکته اشاره میکنند که «از آنجا که کتب معمول در منطق، نه واجد اختصار به نظر میرسیدند و نه دقت» تصمیم گرفتهاند نسخه خلاصهشدهای برای آموزش منطق تهیه کنند.
به هنگام شروع این کار تنها هدفمان همین بود و گمان داشتیم که بیش از یک روز ما را معطل نخواهد کرد. اما به محض این که دست به کار شدیم، اندیشههای تازه به ذهنمان آمد که مجبور شدیم بار خویش را با سپردن آنها به نوشتار سبک کنیم. بدین ترتیب به جای یک روز چهار یا پنج روز طول کشید تا بدنه اصلی منطق را نگاشتیم، و تا آنجا پیش رفت که از آن به بعد ویراستهای متعددی از آن فراهم کردیم؛ و امروز این کتاب با ترجمه و تحقیق علیرضا اسدی در دسترش مخاطب فارسیزبان است.
اسدی برای یاری دادن به خوانندگان پیشگفتاری به کتاب افزوده است که هم به لحاظ حجمی و هم محتوایی با پیشگفتارهای معمول تفاوت دارد. او در این نوشتار بیش از 140 صفحهای خود را ملزم به ارائه توضیحاتی در خصوص ارتباط سرفصلها و محتویات کتاب میداند. این پیشگفتار خود هفت بخش؛ مولفان، ساختار، منابع، ایده یک منطق جدید، حقیقت و معیار حقیقت، سرزمین تصورات و روش و روششناسی را شامل میشود که با سه پیوست و سه کتابنامه تا صفحه 158 کتاب را در بر میگیرد.
هدف نگارندگان کتاب منطق یا فن اندیشیدن که مدعی هستند «طبیعیترین و پرثمرترین راه تعامل با این فن» را دنبال کردهاند، در وهله نخست معرفی یک رویکرد کمتر شناخته شده به دانش منطق بوده است که پس از درک نابسندگی یقین ناشی از منطق صوری یا نظریه قیاس، به بنیادگذاری منطق تصوراتی پرداخته است که دلمشغول محتوا و نسبت ضروری آن با حقیقت است.
دیگر اهدافی که در ذیل این هدف توجیه میشوند عبارتاند از: 1. ارائه تبیینی از ایده منطق، چنان که در این اثر و تحت تأثیر آثار دکارت ارائه شده است؛ 2. معرفی نظریه تصورات، اصطلاح شناسی آن و نشان دادن نحوه ارتباط آنها با معرفی یک روش تحقیق تازه و معطوف به حقیقت یا طبیعت چیزها؛ 3. نحوه جدا شدن منطق از سنت ارسطویی با تمسک به جایگاه ذهن و خدا در فلسفه اگوستین و دکارت؛ 4. کمک به تفسیر برخی ابهامات و دشواریهای نظام فلسفی دکارت و توجه دادن به برخی اصول اختصاصی فلسفه او که در آثار وی به صورتی گذرا مطرح شدهاند.
بخش اصلی اثر در چهار بخش نگاشته شده است: بخش اول «بازاندیشیهایی در خصوص تصورات، یا نخستین کنش ذهن که ادراک نامیده میشود» را شامل میشود. بخش دوم «متضمن اندیشههای افراد در خصوص داوریهای خویش» است. بخش یوم و چهارم نیز به ترتیب «درباره استدلال» و «درباره روش» نام دارد.
جنیفر اشورث، پروفسور دانشگاه واترلو، متخصص تاریخ منطق قرون وسطی در مورد این کتاب گفته است: بحث این کتاب از نظریۀ قیاس، از وضوحی مثالزدنی و بیسابقه برخوردار است.
در بخشی از کتاب میخوانیم:
دلالت کردن یک صوت شنیده یا نوشته شده چیزی نیست جز به ذهن آوردن تصور مرتبط با آن صوت به واسطه تأثر گوشها یا چشمها. کم پیش نمیآید که یک واژه، علاوه بر آن تصور اصلیای که معنای آن محسوب میشود، تصورات متعدد دیگری را - که احتمالا میتوان تصورات ضمنی خواند- هم به ذهن میآورد که علی رغم تاثیری که بر ذهن میگذارند، تشخیصشان نمیدهیم.
مثلا، وقتی به کسی بگوییم «درباره فلان موضوع دروغ گفتی» و تنها معنای اصلی این اظهار را در نظر داشته باشیم، مثل این خواهد بود که بگوییم «تو میدانی که عکس آنچه گفتهای حقیقت دارد». اما در استعمال رایج، این دست واژهها متضمن تصور افزودهای از تحقیر و توهین هستند. همین تصورات افزوده باعث میشود فکر کنیم کسی که آن را گفته نسبت به دلخوری ما از چنین اظهاری بی ملاحظه بوده است و این فکر سبب میشود آن را غیرمؤدبانه و توهین آمیز بشماریم. برخی اوقات، این تصورات ضمنی، نه بر اساس رواج استعمال بلکه صرفا به سبب استعمال یک شخص، با یک سری از واژهها در ارتباط قرار گرفته اند. این تصورات دقیقا از لحن صدا، اشارات چهره، اوضاع بدنی و دیگر نشانههای طبیعی گوینده حاصل میشوند و واژهها را با تصوراتی پیوند میزنند که بیرون از شمارند، تصوراتی که معنای واژهها را با الصاق تصویر (ی که از) احساسات، قضاوتها و عقاید گوینده (نزد خود داریم)، گوناگون، متغییر، حداقلی و حداکثری میسازند. (ص. 276-277)
منطق یا فن اندیشیدن را انتشارات ققنوس در 654 صفحه و شمارگان یکهزار و 100 نسخه منتشر و روانه بازار کتاب کرده است.
منبع: ایرنا