ماهان شبکه ایرانیان

مبارزه با کرونا: با دعا یا دانش پزشکی؟

درگیر شدن مردم با بیماری های فراگیر ممکن است این پرسش را در ذهن ایجاد کند که یک شخص بیمار، برای بهبودی خود باید کدام مسیر درمانی را طی کند؟ آیا به دعا متوسل شود یا با اعتماد به دانش پزشکی، این مسیر درمانی را دنبال کند؟

مبارزه با کرونا: با دعا یا دانش پزشکی؟

درگیر شدن مردم با بیماری های فراگیر ممکن است این پرسش را در ذهن ایجاد کند که یک شخص بیمار، برای بهبودی خود باید کدام مسیر درمانی را طی کند؟ آیا به دعا متوسل شود یا با اعتماد به دانش پزشکی، این مسیر درمانی را دنبال کند؟

اصولاً قرار دادن دعا و دانش پزشکی در کنار هم و حتی تصویر تقابل میان علم و ایمان، امری گزاف و بیهوده است. علم و ایمان متمم و مکمل یکدیگرند و هر دو به انسان امنیت می بخشند. علم امنیت برونی می دهد و ایمان امنیت درونی. علم انسان را در مقابل هجوم بیماری ها، سیل ها، زلزله ها و طوفان ها ایمن می سازد و ایمان، اسنان را از اضطراب ها، تنهایی ها، احساس بی پناهی ها و پوچ انگاری ها نجات می دهد. از این رو، نیاز انسان به علم و ایمان توأمان است.[1]

هر بیماری وظیفه دارد روند درمان پزشکی خود را به خوبی و بادقت پیگیری کند؛ زیرا دنیا بر نظام سبب و مسبب استوار است و خداوند بهبودی و درمان مریض را در طبیب و دارو قرار داده است. در نظام طبیعت قوانینی حاکم هستند و خداوند خواست خود را در اجرای این نظام و قوانین جاری می کند. اگر با نگاه سبب سازی به عالم نگریسته شود، نقش درمانی پزشک نیز معنا می یابد و اینکه او وسیله ای برای درمان است؛ هرچند که در واقع، درمان و شفا از خداست و خداوند اثر درمانی را در دارو نهاده است.

امام صادق(ع) از این اصل جاری در هستی چنین یاد می کنند: «أَبَی اللَّهُ أَنْ یجْرِی الْأَشْیاءَ إِلَّا بِالْأَسْبَابِ؛ خداوند هر چیز را جز از راه اسباب طبیعی آن، عملی نمی سازد.»[2]

بنابراین فردی که بیمار می شود، باید به پزشکی که مظهر صفت شافی خداست، مراجعه کند و به نسخه درمانی او با دقت عمل و شفا را از خداوند طلب کند.

پیامبری از پیامبران بیمار شد و گفت: «درمان نمی کنم تا آن کس که درد داده است، درمانم کند.» خدای متعال به او وحی کرد: «تو را شفا ندهم تا دارو بخوری که درد از من است و دارو نیز از من.» آن پیامبر آنگاه به مداوا پرداخت و بهبود یافت.[3]

پیامبر اکرم(ص) در زمینه درمان طبیعی چنین توصیه فرموده اند: «تداوَوا فإنَّ اللّه تعالی لَم ینزِلْ داءً إلاّ و قد أنزَلَ اللّه لَهُ شِفاءً... ؛ خود را مداوا کنید؛ زیرا خداوند متعال هیچ دردی نداد، مگر آنکه برایش شفایی نهاد.»[4]

همزمان با درمان طبیعی، از «دعا و توسل» نیز نباید غفلت کرد. سیره معصومین(ع) به وقت بیماری، رعایت دستورات طبی و مراجعه به طبیب بوده است. آن بزرگواران، همزمان با درمان، از دعا و توسل نیز بهره می جستند. نمونه ذیل گواهی خوبی برای درمان همراه با دعاست:

امام کاظم (ع) به علی بن ابی حمزه فرمودند: «هفت ماه است که تب می کنم و پسرم هم دوازده ماه تب می کرد و این تب ما، مضاعف می شود.» ابن ابی حمزه وقتی این فرمایش را شنید، گفت: «قربانت شوم! برای شما حدیثی که ابی بصیر از جدتان برایم باز گفته است، باز می گویم. چون ایشان را تب می گرفت، از آب سرد کمک می گرفتند.» امام کاظم(ع) سخن او را تأیید فرمودند. آنگاه امام دوای تب خود را دعا و آب سرد دانستند و در ضمن، به حضور یک پزشک در منزل خود نیز اشاره کردند.[5]

ایمن از بلا

در روزهای فراگیری این بیماری، از شهر مقدس قم، با این ادعا که در روایات این شهر را محلی امن به وقت بلا تلقی کرده اند، با ریشخند و تمسخر به عنوان کانون بیماری مرگبار یاد شد. قم شهر علم و محبت به آل محمد(ع) و بیش از هزار سال مهد تشیع بوده و دل های بسیاری از مشتاقان را به خود گره زده است؛ و لیکن هیچ متن و گفته ای حکایت از ایمنی حتمی این شهر یا هر مکان مقدس دیگری از حوادث تلخ و بیماری های واگیردار نمی کند.

برای تبیین بیشتر، به دو نکته اشاره می کنیم:... «مکه مکرمه» بلد امین[6] و حرم امن الهی است و هرکس داخل آن شود، در امان خواهد بود: «إِنَّ أَوَّلَ بَیتٍ وُضعَ لِلناسِ لَلَّذی بِبَکَّةَ مُبارَکاً وَ هُدی لِلعالَمینَ* فِیهِ آیاتٌ بینَاتٌ مقَامُ إِبرَاهِیمَ وَمَن دَخَلَهُ کانَ آمِنًا[7] نخستین خانه ای که برای مردم او نیایش خداوند قرار داده شد، سرزمین مکه است که پربرکت و مایه هدایت جهانیان است. روشن است از جمله مقام ابراهیم و هرکس داخل آن شود، در امان خواهد بود.» امنیت شهر مکه چگونه است؟ آیا کهن ترین شهر مقدس، امنیت تکوینی دارد یا امنیت تشریعی؟

اصولاً امر الهی دو گونه است. هرگاه خداوند خواستار تحقق چیزی باشد، اگر آن را به صورت فرمان به بندگان خود اعلام کند تا مردم با اراده خویش، آن را اجرا کنند، چنین امری «تشریعی» است؛ مانند واجبات و محرماتی که بندگان موظف به رعایت آن هستند. از سوی دیگر اگر خداوند مستقیماً چیزی را ایجاد کند و اراده مردم دخالتی در انجام آن نداشته باشد، چنین امری «تکوینی» است. سردی و سلامت آتش برای حضرت ابراهیم(ع)، همچنین قوانین حاکم بر طبیعت چون جاذبه زمین با خاصیتی که خداوند به یک بذر داده است که با ترکیب آب و هوا و خاک، در مسیر معینی رشد کند، امور تکوینی هستند.

ایمن بودن مکه یک حکم تشریعی است و خاصیت یک امر تکوینی را ندارد. به عبارتی، مکه امنیت تشریعی دارد، نه امنیت تکوینی. یعنی مکه در سایه مراعات قوانین شریعت، از هر خطری ایمن بوده است. این امنیت فقط به وسیله مردم اجراشدنی است. بدیهی است در صورت رعایت نکردن این مقررات، امنیت آن، از جمله سلامت مردم نیز سلب می شود.[8]

شهر مکه از عصر حضرت ابراهیم(ع) در بین عرب محترم بوده است و همگان تلاش می کردند حریم آن را پاس و هرکسی را که بدان پناه برد، ایمن بدارند، به جز مواقعی که خواست خداوند بود، مثل نابودی ستم پیشگان متجاوزی چون اصحاب فیل. این شهر نمونه هایی از قهر الهی،[9] حوادث سخت، کشتار بیگناهان و بلایای عمومی چون قحطی را به خود دیده است.

درباره قم، فهم غلطی از برخی روایات از جمله این روایت امام صادق(ع) شده است که فرمودند: «إِذَا عَمَّتِ اَلْبُلْدَانَ اَلْفِتَنُ فَعَلَیکمْ بِقُمَّ وَ حَوَالَیهَا وَ نَوَاحِیهَا فَإِنَّ اَلْبَلاَءَ مَرْفُوعٌ عَنْهَا.[10] چون فتنه ها همه شهرها را دربرگیرد، بر شما باد که به قم و اطرافش پناه برید که بلا از آن به دور است.»

بی شک قم به عنوان کانون تشیع عاری از بلا و فتنه های اعتقادی است و می توان آن را به دلیل حضور عالمان سختکوش و راستین، برخوردار از امنیت معنوی و دینی دانست،[11] بنابراین روایات مورد استناد، ناظر به برداشته شدن بلاهای طبیعی و حوادث سخت از قم نیست. در طول تاریخ، این شهر ضمن حفظ اعتبار و جایگاه خود در جهان تشیع، شاهد حوادث طبیعی فراوان و غیر از آن نیز بوده است.

با بسته شدن موقتی بارگاه امام رضا(ع) و سایر مراقد شریفه، زائران از فیض حضور در حرم محروم شده اند. برای جبران این محرومیت باید تلاش کرد و از راه های جایگزین بهره جست. زیارت در مرتبه کامل خود، همانا اقبال و اتصال قلبی و روحی و نیز فکری و عملی به زیارت شونده را به همراه دارد. اگر زیارت از زاویه وصل و پیوند نگریسته شود، نتیجه اش قرارگرفتن در مدار معصومین(ع) است و زائر تلاش می کند گرد این محور بچرخد؛ ازاین رو، بسته شدن حرم نباید این پیوند را بگسلد. بهترین راه در وضعیت استثنائی، ادامه زیارت ها و توسلات در بیرون حرم، در خانه یا هر جای دیگری است، همانند زائرانی که همیشه از راه دور عرض ارادت می کردند.

زیارت کردن و سلام دادن از راه دور، کاری پسندیده و مشروع است و در متون حدیثی، درباره فضیلت زیارت، سلام به پیامبر(ص) از راه دور سفارش شده است[12] فقهای بزرگ ما، زیارت از راه دور پیامبران و فاطمه زهرا(س)، علی(ع) و ائمه اطهار(ع) را مستحب می دانند. زیارت از راه دور به این صورت است که فرد به سمت آن معصوم می ایستد و با اشاره سلام می کند؛[13] همان طور که جمعی از مسلمانان، در همه جای دنیا، در پایان نماز به پیامبران و اهل بیت عصمت و طهارت(ع) عرض سلام دارند.

محرومیت های اضطراری حضور در حرم، نباید مانع از زیارت و توسل شود؛ بلکه باید با اشتیاق و انگیزه بیشتر، از چشمه فیض امام معصوم(ع) و بندگان خوب خدا بهره جست. داستان ذیل نمونه ای درس آموز در این خصوص است:

آیت الله حبیب الله گلپایگانی (متوفای 1384ق) بیش از چهل سال، نماز شب را پشت در های بسته حرم مطهر امام رضا(ع) می خواند و وقتی در های حرم را می گشودند، اولین کسی بود که قبر آن حضرت را زیارت می کرد. زمانی بیماری بر وی چیره و مدتی از حضور در حرم محروم شد. خود می گوید: «یک شب از پنجره خانه چشمم به گلدسته های حرم امام(ع) افتاد و عرض کردم: آقا! خودتان می دانید که مدت چهل سال، همه روزه زائر اول شما بودم؛ ولی یک هفته است که بیمارم، عذرم را بپذیرید. بیکباره خوابم برد و در عالم رؤیا امام رضا(ع) را دیدم روی صندلی نشسته بودند و گل قشنگی را دست داشتند و آن را به من دادند. همین که گل به دستم رسید، احساس بهبودی کردم. ناگهان از خواب بیدار شدم. بوی عطر آن گل، فضای اتاق را پر کرده بود و با تعجب همان گل را دستم دیدم. بهبودی کامل یافته بودم و بی درنگ راهی حرم شدم. آن دست سالیان متمادی بر سر هر بیماری که قرار گرفت، به لطف فیض امام، آن شخص بهبود یافت.»[14] به وقت بلا و گرفتاری، دعا و توسل گره های مشکلات را می گشاید و سختی ها را به آسانی مبدل می سازد. در این زمینه می توان به چند نمونه توصیه شده از سوی معصومین(ع) اشاره کرد:

١. امام صادق(ع) به داوود رقی فرمودند: «از این دعا دست بر مدار و همواره آن را سه مرتبه بامداد و سه مرتبه شبانگاه بخوان: «اللَّهمَّ اجعَلْنِی فی دِرعِک الْحَصِینَةِ الَّتِی تَجعَلُ فِیهَا مَن تُرِیدُ»[15]

2. هلقام از امام موسی کاظم (ع) دعای جامعی را درخواست کرد که مشتمل بر خیر دنیا و آخرت و در عین حال مختصر باشد، امام فرمودند: «پس از هر نماز صبح، تا زمانی که خورشید طلوع کند، این دعا را بخوان: «سُبحانَ اللهِ العظیمِ وَبحَمدِهِ، أَستَغفِرُاللهَ، وَأَسأَلُهُ مِن فَضلِهِ.[16] به اذعان هلقام، مداومت به این دعا گشایش های خاصی را در زندگی اش ایجاد کرد.

٣. امام رضا(ع) می فرمایند: «پدرم را در خواب دیدم. ایشان فرمودند: ای فرزندم، هرگاه مشکلی برایت پیش آمد و در سختی بودی، بسیار بگو: یا رئوف، یا رحیم.»[17]

پی نوشت ها:

[1] مرتضی مطهری، مجموعه آثار، ج2، ص32.

[2] محمدباقر مجلسی، بحار الانوار، ج 2، ص92.

[3] حسن طبرسی، مکارم الاخلاق، ص362.

[4] حسن طبرسی، مکارم الاخلاق، ص 362.

[5] محمدبن یعقوب کلینی، الکافی، ج8، ص109.

[6] سوره تین، آیه 3.

[7] سوره آل عمران، آیه 96 و 97.

[8] محمدحسین طباطبایی، المیزان فی تفسیر القرآن، ج3، ص354.

[9] سوره آل عمران، آیه 151.

[10] محمدباقر مجلسی، بحار الانوار، ج 57، ص 217.

[11] محمدباقر مجلسی، بحار الانوار، ج7، ص297.

[12] محمدبن حسن حر عاملی، وسائل الشیعة، ج14، ص337.

[13] محمدحسن بن باقر نجفی، جواهر الکلام، ج2، ص100.

[14] علی مراد کیانی، دست شفابخش، مجله کوثر، ش 53، ص 141 و 142.

[15] محمدبن یعقوب کلینی، الکافی، ج 2، ص 534.

[16] محمدبن علی بن حسین بن بابویه قمی صدوق، کتاب من لا یحضره الفقیه، ج1، ص329.

[17] ابن طاووس، ملج الدعواته، ص333.

قیمت بک لینک و رپورتاژ
نظرات خوانندگان نظر شما در مورد این مطلب؟
اولین فردی باشید که در مورد این مطلب نظر می دهید
ارسال نظر
پیشخوان