دیوان عالی کشور حکم قصاص مرد جوانی را که متهم است در اتوبان به سمت فردی شلیک کرده و او را مقابل چشمان فرزندش به قتل رسانده است، مورد تأیید قرار داد.
متهم سه سال قبل بازداشت شد و اعتراف کرد با مقتول درگیری داشته، اما مدعی شد آنچه باعث مرگ مقتول شده شلیکی بوده که از اسلحه خودش انجام شده است. رسیدگی به این پرونده از عصر شانزدهم آبان 96 به دنبال کشتهشدن مرد 32سالهای به نام ساسان آغاز شد.
او که با شلیک گلوله به پهلویش از پا درآمده بود، در مسیر انتقال به بیمارستان فیاضبخش جان سپرد و پسردایی او به نام مهدی که شاهد ماجرا بود، به مأموران گفت: به همراه پسرعمهام و پسر چهارسالهاش به قهوهخانه رفته بودیم. همان موقع تلفن همراه ساسان زنگ خورد و او با یک نفر قرار ملاقات گذاشت.
او ادامه داد: ما همراه هم سوار ماشین شدیم و به حوالی اتوبان آزادگان رفتیم. آنجا یک مرد با پژو 207 سررسید. او به محض روبهروشدن با پسرعمهام از ماشین پیاده شد و مقابل چشمان من و فرزند خردسال ساسان به سمت او شلیک کرد و گریخت.
من دستپاچه شده بودم. همان موقع با پلیس تماس گرفتم و مأموران کلانتری 179 خلیجفارس سر رسیدند، اما پسرعمهام در راه انتقال به بیمارستان جان سپرد. با اطلاعاتی که این مرد به پلیس داده بود، مالک پژو 207 به نام مهران که از دوستان قربانی بود، ردیابی و بازداشت شد؛ اما ادعا کرد شلیک ناخواسته صورت گرفته است.
متهم در شعبه دهم دادگاه کیفری یک استان تهران درحالی پای میز محاکمه ایستاد که اولیایدم درخواست قصاص را مطرح کردند. متهم در جایگاه قرار گرفت و گفت: من و ساسان با هم دوست بودیم، اما مدتی بود اختلاف حساب داشتیم. روز حادثه با او تماس گرفتم و خواستم تا به اتوبان آزادگان بیاید و پولم را پس بدهد.
ساسان همراه پسردایی و پسر خردسالش سر قرار آمد، اما به محض اینکه با من روبهرو شد به سمتم سنگ پرتاب کرد که شیشه ماشینم شکست. او یکباره به رویم اسلحه کشید و میخواست مرا بکشد. من میخواستم اسلحه را از دست او بگیرم که در این کشمکش ناخواسته یک تیر به پهلوی او شلیک شد.
من که ترسیده بودم، بلافاصله فرار کردم. مهدی خلافکار است و برای اینکه خانواده ساسان به او کمک کنند تا در مجازاتش تخفیف بگیرد، علیه من شهادت داده است. درحالیکه من قاتل نیستم. مهران در ادامه به قضات گفت: من ناخواسته موجب مرگ ساسان شدم و اتهام قتل عمدی را قبول ندارم.
او خودش باعث شد تا گلوله از اسلحهاش شلیک شود و من در این زمینه تقصیری ندارم. سپس پسردایی قربانی که به اتهام حمل و خریدوفروش مواد مخدر در زندان است، بهعنوان شاهد در جایگاه ویژه ایستاد.
او گفت: وقتی من بههمراه ساسان و پسرش به اتوبان آزادگان رسیدیم و ساسان از ماشین پیاده شد. مهران بیمقدمه به رویش اسلحه کشید و به او شلیک کرد. من شاهد ماجرا بودم و صحنه قتل ساسان را دیدم. پسرعمهام اسلحه نداشت و اسلحه متعلق به مهران بود.
در پایان جلسه قضات دادگاه وارد شور شدند و با توجه به انکار قتل از سوی متهم و اینکه تنها شاهد پرونده صلاحیت شهادت نداشت، پرونده را لوث تشخیص دادند و حکم به برگزاری مراسم قسامه دادند. از آنجایی که اولیایدم موفق شدند 50 فامیل نسبی را به دادگاه معرفی کنند که حاضر به ادای سوگند شدند، قسم از متهم ساقط شد.
متهم در آخرین دفاع یک بار دیگر عنوان کرد اسلحه متعلق به مقتول بوده و شلیک اسلحه مقتول باعث مرگ خودش شده است. قضات بعد از پایان مراسم قسامه وارد شور شدند و مهران را به قصاص محکوم کردند، اما او که همچنان منکر قتل عمدی بود، به این حکم اعتراض کرد.
با این اعتراض پرونده در دیوان عالی کشور قرار گرفت و قضات شعبه 32 دیوان عالی کشور حکم قصاص مهران را تأیید کردند. بهاینترتیب پرونده برای طی مراحل دیگر به دادسرای جنایی تهران فرستاده شد.