نتایج بد: نیمکت تیمملی در حالی به دراگان اسکوچیچ رسیده که سرمربی قبلی بدترین نتایج ممکن را برای او به ارث گذاشته است. دو شکست برابر رقبای کلیدی یعنی بحرین و عراق و تنها دو پیروزی برابر آسانترین رقبای گروه یعنی کامبوج و هنگکنگ، ایران را با شش امتیاز از چهار بازی پشتسر عراق 11 امتیازی و بحرین 9 امتیازی قرار داده است. البته هر دوی این تیمها پنج بازی انجام دادهاند، اما این در اصل خطرناک بودن جایگاه تیمملی تغییری ایجاد نمیکند. ما اگر فقط به جای یکی از دو شکستمان برابر بحرین و عراق یک مساوی به دست میآوردیم، الان وضعمان خیلی بهتر بود. در این مرحله فقط صعود تیمهای اول قطعی است و تنها تعدادی از تیمهای دوم برتر به مرحله بعد خواهند رسید. پس شرط احتیاط این است که ما عراق و بحرین را در بازی برگشت حتما شکست بدهیم؛ آنچه اصلا کار آسانی نیست. از آخرین پیروزی تیمملی ایران بر عراق هفت سال میگذرد و ما در چهار دیدار اخیر برابر این تیم هرگز برنده نبودهایم.
بازیهای دوستانه سوخته: به فهرست بدشانسیهای دراگان اسکوچیچ، حتما باید از دست رفتن پیاپی فرصت برای برگزاری مسابقات دوستانه را هم اضافه کنیم. تیمملی ایران در دوران سرمربیگری او فقط دو اردو در مهر و آبان داشته و اگرچه هر کدام از این اردوها با دو پنجره برای انجام بازی همراه بوده، اما ما فقط از یکی از آنها استفاده کردهایم. به این ترتیب یک فیفادی در مهر و یکی هم در آبان سوخت و از بین رفت تا تیم ایران بهجای انجام چهار بازی، تاکنون فقط دو بازی تدارکاتی برابر ازبکستان و بوسنی برگزار کرده باشد. گویا همین تراژدی در فروردین هم قرار است تکرار شود و تیمملی کشورمان از دو فیفادی این ماه، تنها یکی را مورد استفاده قرار خواهد داد که در آن به مصاف سوریه میرود. از همه بدتر اینکه این بازی برای روز دهم فروردین هماهنگ شده و چون تاریخ آن چهار روز بعد از تاریخهای مورد نظر فیفا برای انجام مسابقات ملی است، به احتمال فراوان برخی از لژیونرها نمیتوانند برابر سوریه هم حاضر باشند.
افت دروازهبانها: هنوز حدود سه ماه تا از سرگیری مسابقات مقدماتی جامجهانی باقی مانده و طبیعتا از الان نمیشود خیلی بحث فنی کرد. با این حال نمیتوان از طرح برخی دغدغهها چشم پوشید. بهعنوان مثال در حال حاضر شرایط دروازهبانهای تیمملی چندان تعریفی ندارد. علیرضا بیرانوند در آنتورپ بلژیک وارد یک روند سینوسی تمامعیار شده است؛ گاهی شرایطش خوب است و گاهی بهخاطر اشتباهات وحشتناکش نیمکتنشین میشود. امیر عابدزاده هم در ماریتمیو پرتغال همین وضع را دارد. دو گلر مدعی هم داخل کشور داریم که آنها نیز روند باثباتی نداشتهاند. رشید مظاهری فصل را با استقلال خیلی خوب شروع کرد، اما الان هفتههاست که یک مهار نجاتبخش از او دیده نشده. پیام نیازمند هم در سپاهان از آن گلر ششدانگ فصل گذشته فاصله گرفته است. پیام پارسال رکورددار کلینشیت شد، اما امسال در اغلب بازیها گل خورده است. تیمملی برای برونرفت از برزخ فعلی نیاز مبرم به یک دروازهبان به شدت آماده دارد.
میزبانی بحرین: اگر تغییری در نظر کنفدراسیون فوتبال آسیا بهوجود نیاید، مسابقات بعدی مرحله پیشمقدماتی جامجهانی خرداد ماه آینده باید در بحرین برگزار شود. این بدترین زمان و مکان ممکن برای تیم کشورمان است. طبیعتا بحرین خرداد ماه گرمی خواهد داشت و به علاوه این مساله به تیم میزبان کمک میکند با انگیزه و اشتیاق بیشتری در رقابتها حاضر شود. عراق در گروه ما فاصله گرفته و شاید کسب تساوی برابر بحرین و ایران هم کارش را راه بیندازد. در این میان اگر شرایط میزبانی به بحرین کمک کند، ممکن است حتی دوم شدن تیمملی ما هم به مخاطره بیفتد. از همه مضحکتر اینکه ما قبلا در دور رفت در بحرین برابر تماشاگران این تیم به میدان رفتهایم و حالا یک بار دیگر باید در همین کشور رودرروی حریف قرار بگیریم.
بدون تماشاگر: صبح روز بعد از باخت به عراق، دلخوش بودیم که هر دو مسابقه برگشت برابر عراق و بحرین قرار است در ورزشگاه آزادی و مقابل هزاران هوادار پرشور ایرانی برگزار شود. دیگ جوشان آزادی تا به حال بارها به کمک فوتبال ایران آمده است و این بار هم میتوانست گرهگشا باشد. آن زمان اما هیچکس خبر نداشت که پاندمی کرونا قرار است کل دنیا را شخم بزند. امروز خبری از جهنم صد هزار نفری آزادی برای رقبا نیست. این مساله شرایط را برای تیمملی بیش از پیش دشوار خواهد کرد. تازه ممکن است تا خرداد و زمان انجام بازی، شرایط واکسینه شدن بحرینیها طوری پیش برود که آنها بتوانند از حضور محدود هوادارانشان در ورزشگاه استفاده کنند. این یعنی قوز بالای قوز!