سرویس سیاست مشرق - روزانه میتوان از لابهلای گزارشها و عناوین خبری رسانههای مکتوب و حتی غیر مکتوب، نکات قابلتوجهی استخراج کرد؛ موضوعاتی که میتواند برای مخاطبین قابل استفاده و محوری برای تحلیل باشد، در گزارش روزانه "ویژههای مشرق" نکات و تأملات قابلاستخراج از رسانهها برای مخاطبین عرضه خواهد شد؛ با «ویژههای مشرق» همراه شوید.
*******
** اگر برجام منطقه ای امضا نشود، آمریکا به ایران حمله می کند
«فریدون مجلسی» دیپلمات سابق در مصاحبه با روزنامه آرمان گفت: «ما اقداماتی در دوره خوب برجام در داخل کشور انجام دادیم که کار را سخت کرد. باید توجه داشت ایران و آمریکا بهصورت رودررو با یکدیگر مشکلی ندارند و صرفا اختلافات در خاورمیانه است که کار را به اینجا کشانده است. باید توجه داشت اگر همین مسیر را ادامه دهیم احتمال بازگشت تحریمهای بینالمللی و حتی اقدام نظامی علیه ایران وجود دارد. همواره اختلافات ایران و آمریکا درباره کشور ثالث است. سالهاست این مشکل وجود دارد و باید این مساله را مدیریت کرد. این مدیریت توسط کشورهای دیگر اسلامی صورت گرفته است و ایران نیز باید اختلافات را به حداقل برساند»
مجلسی در ادامه گفت: «امروز باید پشت میز مذاکره نشست و بهصراحت گفت که چه میخواهیم و چه انجام میدهیم. صرف گفتوگو میتواند بسیاری از مشکلات را حل کند. ما نباید فرصت ایجادشده را به ضرر خود تمام کنیم. نباید تصمیمات بهگونهای باشد که به ضرر مردم باشد و هر روز زندگی آنها را سختتر کند. بسیاری از اختلافات منطقهای امروز قابل حل است و برجام نیز میتواند مدیریت شود و کافیاست شروعی در صحبتها شکل گیرد و این امر با آزادسازی پولهای بلوکهشده ایران در عمل میتواند شکل گیرد».
دولت تروریست و آدم کش آمریکا در اقدامی بزدلانه سردار حاج قاسم سلیمانی را به شهادت رساند. با این حال این دیپلمات سابق که اکنون اعضای خانواده اش ساکن آمریکا هستند، مدعی است که ایران و آمریکا به صورت رودر رو با یکدیگر مشکلی ندارند.
وقتی دولت ترامپ در اقدامی تروریستی حاج قاسم را به شهادت رساند، جو بایدنِ دموکرات نیز از اقدام جنایتکارانه دفاع کرد.
دولت آمریکا حامی اصلی صدام در جنگ تحمیلی علیه ایران بود. تنها در یک قلم، تجهیز رژیم بعث به سلاح شیمیایی، تعداد زیادی زن و کودک و پیر و جوان ایرانی را مظلومانه به شهادت رساند. آمریکا حامی شماره یک گروهک تروریستی داعش بود. گروهکی جنایتکار که با پشتیبانی آمریکا، سر می برید و تا 40 کیلومتری مرز ایران نیز پیشروی کرد، اما سربازان حاج قاسم و مدافعان حرم، این جنایتکاران را زمین گیر کرده و حامیان غربی، عبری و عربی آنان را نقره داغ کردند.
آمریکا از فرسنگ ها کیلومتر دورتر آمده در منطقه ما و می گوید که جمهوری اسلامی ایران نباید با تروریست های تکفیری مقابله کند. کدام انسان غیرتمند و آزاده و دوستدار وطن، حاضر است این قبیل پیشنهادات تحقیرآمیز و ضدایرانی را بپذیرد؟
مردم عزیز و فهیم ایران می دانند که مشکلات اقتصادی کشور ناشی از سوءمدیریت است و نه مذاکره با آمریکا. برجام سندی روشن در این زمینه است. توافقی که تنها در یک نمونه، دلار 3 هزارتومانی را تا آستانه 32 هزارتومان افزایش داد.
مردم ایران هیچگاه با قاتلین سردار سلیمانی درباره مسائل منطقه ای و دفاعی و هر آنچه که ابزار قدرت ساز ایران است، پشت میز مذاکره نمی نشینند.
** خاتمی نگرانِ «خروج حاکمیت از جمهوریت» است
روزنامه اعتماد در مطلبی با عنوان «نگران از خروج حاکمیت از جمهوریت» نوشت: «سیدمحمد صدر، عضو مجمع تشخیص مصلحت نظام دیروز درباره نامه اخیر سیدمحمد خاتمی به رهبری توضیح داده است...صدر گفته:"آقای خاتمی یک اصلاحطلب است. اصلاحطلب یعنی کسی که به معنای واقعی نگران وضع کشور، حکومت و مردم هست؛ در ابعاد مختلف سیاسی، اقتصادی، اجتماعی و فرهنگی".»
این روزنامه اصلاح طلب در ادامه به نقل از صدر نوشت: «فکر میکنم ایشان دلنگرانیها و دغدغههایش را با رهبری مطرح کرده است. همان چیزهایی که همه میدانیم و خواسته که اگر بشود یک مقدار نظارت استصوابی راحتتر شود و یکسری پیشنهاداتی برای اینکه حکومت از جمهوریت خارج نشود».
خاتمی یکی از افرادی است که در سال 88 با دروغ تقلب، رأی مردم را لگدمال کرده و علیه جمهوریت و مردم سالاری شورش کرد. قطعا چنین فردی با چنین سابقه ای اصلا در جایگاهی نیست که خودش را «دلواپسِ جمهوریت» جا بزند.
خاتمی اگر واقعا به جمهوریت و مردم سالاری اعتقاد داشت، سال 88 به جمهوریت دهن کجی نمی کرد. وی در محافل خصوصی تاکید کرده بود که تقلب در انتخابات صورت نگرفته است، اما به دلیل بی تقوایی و نفاق هیچگاه حاضر نشد که این واقعیت بدیهی را به صورت عمومی اعلام کند.
محمد خاتمی از جمله بانیان اصلی وضع موجود اقتصادی در کشور است. افزایش 700 درصدی قیمت دلار، رشد 650 درصدی قیمت مسکن، کوچک شدن 35 درصدی سفره مردم، نابسامانی در بازار اقلام خوراکی و صف های طویل مرغ، نارضایتی مردم در بازار بورس، افزایش نجومی قیمت خودرو، افزایش افسارگسیخته قیمت اجاره بهای مسکن، اخراج و بازداشت غیرقانونی دیپلمات های ایرانی، خسارت محض برجام، توتال، دلار 4200 تومانی، حقوق های نجومی، فساد بانک سرمایه و صندوق ذخیره فرهنگیان و...همگی نتیجه «تَکرار می کنم» های لیدر اصلاح طلبان است.
حالا وی بجای عذرخواهی از مردم و نظام و تلاش برای جبران خسارت هایی که به بار آورده، یکروز درگیر مهیاکردن هزینه میلیاردی برای آزادی «قاتلِ یک زن» است و روز دیگر مشغول نمایش های انتخاباتی.
** کاهش مشارکت در انتخابات 98 به دلیل کارنامه ضعیف اصلاحطلبان بود
«فائزه هاشمی» فعال اصلاح طلب در مصاحبه با روزنامه شرق گفت: «برخلاف نظر برخی اصلاحطلبان که کاهش میزان مشارکت در انتخابات را ناشی از عملکرد شورای نگهبان و تنگنظریها میدانند، اعتقاد دارم کاهش مشارکت در انتخابات 98 به دلیل ناامیدی از اصلاحطلبان بود».
هاشمی در ادامه گفت: « اگر در سال 92 به زعم اینها(اصلاح طلبان) بد و بدتر مطرح بود، پس سال 1396 چرا اصلاحطلبان آقای روحانی را دوباره کاندیدا کردند؟ در این سال که دیگر شرایط خاص نبود، دستشان برای هر انتخابی باز بود. برای این انتخاب چه توضیحی دارند؟ خود اصلاحطلبان در مجلس و در شورای شهر و در سمتهای مختلف در دولت در این سالها چه عملکرد قابلدفاعی دارند؟ این صحبتها فرافکنی است. بهتر از هرکسی میدانند که اعمالشان در این سالها مردم را از صندوقهای رأی دور کرد. عمده اصلاحطلبان و آقای روحانی هر دو سهم اصلی در عدم مشارکت مردم غیراصولگرا در انتخابات 98 دارند».
فائزه هاشمی پیش از این در اظهارنظری مشابه گفته بود: «روی صحبت در این بخش، دولت و شورای شهر و شهرداری تهران است…در نهادهای در اختیار اصلاح طلبان تقریباً منافع قومی و قبیلهای و باندی و حزبی و جناحی و خانوادگی به منافع ملی و حقوق مردم میچربد».
همچنین «صادق زیباکلام» فعال سیاسی اصلاح طلب در اظهارنظری مشابه گفته بود: «انتخابات دوم اسفند 98 نقطه پایان رسمی اصلاحطلبان بود. نهبهواسطه آن که بخش قابلتوجهی از نامزدهای اصلاحطلب تایید صلاحیت نشدند، بلکه بیشتر بهواسطه آنکه حتی اگر نامزدهای این جریان تاییدصلاحیت هم شده بودند، آنان بخت و اقبالی در آن انتخابات نداشتند. چراکه مشکل اصلی اصلاحطلبان آن بود که بیش از دو سال میشد بدنه اجتماعیشان را از دست داده بودند، اما نمیخواستند این واقعیت تلخ را بپذیرند. افول جریان اصلاحطلب از بعد از مجلس دهم و تشکیل فراکسیون امید آغاز شد. انتخابات 29 اردیبهشت 96 و نحوه عملکرد آقای روحانی در دولت دومش، روند فروپاشی جریان اصلاحات را سرعت بخشید».
«غلامحسین کرباسچی» دبیرکل حزب کارگزاران نیز چندی پیش با اشاره به عملکرد ضعیف اصلاح طلبان در شورای شهر و شهرداری تهران گفته بود: «مردم حتماً از شهرداری و شورای شهر تهران، هم به خاطر مسئله آقای نجفی و هم به جهت مدیریت شهری ناراضی هستند و الان هم می توان گفت که در شهرداری اصلاحطلبان تقریباً هیچ اتفاق مثبتی رخ نداده است. دوچرخهسواری دردی از مردم دوا نمی کند».
این قبیل اظهارات، بیش از پیش ثابت کرد که فضاسازی اصلاح طلبان علیه شورای نگهبان تا چه اندازه بی پایه و اساس و پوچ است. پیش از این، برخی از کاندیداهای ردصلاحیت شده انتخابات، با انکار کارنامه غیرقابل قبول اصلاح طلبان و بدون توجه به وظیفه قانونی و شرعی شورای نگهبان در بررسی صلاحیت ها، این نهاد را عامل کاهش مشارکت و نارضایتی مردم جا زده بودند.