به گزارش مشرق، سعید اوحدی فارغ التحصیل مهندسی برق از دانشگاه ایالتی کالیفرنیا است. او در دوران دفاع مقدس در عملیات والفجر مقدماتی به اسارت رژیم بعث درآمد و 8 سال در اسارت بود، برادرش شهید مسعود اوحدی در همین دوران به شهادت رسید.
مسئولیت در سازمان سیاحتی بنیاد مستضعفان، کانون جهانگردی و اتومبیلرانی، عضو گروه صنعتی و رئیس هیئت مدیره «مینو» بوده است، عضویت در هیئت مدیره گروه سرمایهگذاری میراث فرهنگی و گردشگری ایران (سمگا) و ریاست سازمان حج و زیارت از جمله سوابق مدیریتی اوست.
در دولتهای یازدهم و دوازدهم بهریاست روحانی هر بار که زمزمه عزل و نصب یا استعفای مدیریت در بنیاد شهید بالا گرفت، اوحدی بهعنوان یکی از گزینههای اصلی از جانب ایثارگران برای تصدی ریاست بنیاد به رئیس جمهور پیشنهاد میشد اما 7 سالی طول کشید تا این خواسته ایثارگران در دولت محقق شود و نهایتاً در سال پایانی دولت دوازدهم یعنی در خرداد 1399 با استعفای مرحوم حجتالاسلام شهیدی، اوحدی ریاست بنیاد شهید را بهعهده گرفت.
سعید اوحدی بهدلیل اینکه خود یکی از اعضای جامعه بزرگ 3میلیونی ایثارگران است، مورد توجه جامعه ایثارگر است، پیش از این نیز بسیاری از گروههای ایثارگری و تشکلهای مختلف جانبازان معتقد بودند اوحدی با توجه به سوابق مدیریتی و سوابق ایثارگریاش میتواند گزینه خوبی برای مدیریت بنیاد شهید باشد. هرچند او پیشتر با وجود سوابق متعدد و متنوع در حوزههای مختلف کاری در بنیاد شهید مسئولیتی نداشته است، اما امید ایثارگران این بود که اوحدی بهخاطر لمس مشکلات ایثارگران و داشتن انرژی مدیریتی در این فضا بتواند کاری در راستای کم کردن مشکلات جامعه ایثارگری انجام دهد.
و البته چند ماه عملکرد او در بنیاد شهید نشان داد ایثارگران شناخت و تحلیل خوبی برای گزینههای ریاست در بنیاد شهید دارند. بسیاری از تشکلهای ایثارگری که سالهاست معترض سیاستهای بنیاد شهید هستند، این روزها با رضایت از عملکرد این مدیر پرکار او را در خدماترسانی به جامعه ایثارگر یاری میکنند.
* آقای اوحدی! شما وقتی وارد مدیریت در بنیاد شهید شدید، در همان سخنرانی اول خود گفتید "بنیاد شهید باید از شرایط بنگاهداری خارج شود"؛ این جمله تعابیر بسیاری شده است، ولی عموماً همه به اینکه شما در شفافسازی فعالیتهای اقتصادی بنیاد شهید فعالتر از سایر مسئولین عمل کنید، امیدوار شدند، عملکرد خود را در این حوزه چگونه ارزیابی میکنید؟
یکی از مشکلات در مجموعه برخی نهادها، همین فعالیت اقتصادی است. یکی از سؤالاتی که همیشه مطرح میشود فعالیت اقتصادی نهادهای انقلابی است که چقدر با مأموریتهای آن نهاد سنخیت دارد. بعد از ادغام بنیاد شهید و بنیاد جانبازان و ستاد رسیدگی به امور آزادگان، ظرفیتهای اقتصادی که در این مجموعهها بود، در دل این نهاد بنیاد شهید قرار گرفت.
سازمانی بهعنوان سازمان اقتصادی کوثر تشکیل شد؛ مجموعه اقتصادی در بنیاد وجود دارد بهنام صندوق شاهد و شرکت شاهد؛ یک مجموعه بانک دی هم وجود دارد که ساختار حقوقی آن مستقل و زیرنظر بانک مرکزی است ولی بالاخره بخش عمدهای از سهامدارانش از ایثارگران هستند.
از روز اول نگاهمان همین بود که بنیاد شهید باید از بنگاهداری خارج شود ولی این به این معنا نیست که اینها تعطیل شوند؛ بهمعنای این بود نقش مولد را در حوزههای اقتصادی داشته باشند و اثر این فعالیت اقتصادی را در مأموریت بنیاد ببینیم. کارگروه بسیار خوبی در حوزه اقتصادی تشکیل شد که اولین اتفاق در این زمینه در بنیاد بود تا از رفتار سلیقهای در بنیاد پرهیز کنیم، به این ترتیب همه چیز حسابرسی شود و بر فعالیت اقتصادی نظارت وجود داشته باشد.
جمعی از صاحبنظران اقتصادی در این جمع آمدند. آقای آیت الله ابراهیمی که مدیرعامل بانک انصار و از دوستان قدیم ما بودند در این کارگروه هستند. آقای بهروز امیدعلی که در صندوق ذخیره فرهنگیان و بانک سرمایه بودند ـ آن دوران خوبش البته ـ در این کارگروه هستند. آقای دکتر رسول سعدی که از خوشنامان حوزه اقتصاد و عضو شورای بورس هستند هم در کارگروه حضور دارند.
جلسات ما ماهیانه تشکیل میشود و همه فعالیتهای اقتصادی و راهبردهای اصلی باید به تصویب این جلسه برسد که آثار خوبی هم تا به امروز داشته است. چشمانداز خوبی برای حوزه اقتصادی بنیاد در سال 1400 میبینم.
* بعضی از اولینهای دولت در حوزه ایثارگران به اسم آقای اوحدی خورده است؛ مثلاً اولین دیدار رئیس بنیاد شهید با جانباز فتنه 88، اولین دیدار یک معاون رئیس جمهور با خانواده شهید امر به معروف یا اولین مراسم بزرگداشت بنیاد شهید برای شهدای فتنه خیابان گلستان که سال 96 به شهادت رسیدند، در رابطه با شهدا و ایثارگرانی صحبت میکنم که در شرایطی مجروح یا شهید شدند که شائبه سیاسیکاری بر ایثارگری آنها سایه انداخته است،
تاکنون قبل از شما هیچکدام از مسئولین تراز یک دولت یازده و دوازده به دیدار این افراد نرفتهاند، آیا چنین دیدارهایی برای شما از سوی سایر مسئولین انتقادی بههمراه نداشته است؟ خانواده این ایثارگران مشکلات زیادی دارند و در انزوایی قرار گرفتهاند که کمتر کسی مشکلاتشان را جویا شده است، آیا قرار است این مسیر غربتزدایی از چنین ایثارگرانی ادامه داشته باشد؟
من خودم اعتقادم این است که انقلاب که 42 سالگردش را با عزت جشن گرفتیم دشمنان قسمخوردهای دارد؛ استکبار جهانی، صهیونیستم، برخی کشورهای مرتجع منطقه که پولهای حرامشان را هزینه کردند. ما امروز هنوز در غم فراق حاج قاسم عزیزمان میسوزیم، کسی که بهدست منفورترین انسان عالم خلقت بعد از عاشورا به شهادت رسید، یک انسان پست، بیخرد و سبکمغز که دستش به خون حاج قاسم آلوده شد،
این یک فرازی از نشیبهای 42ساله انقلاب بود، در این فراز و نشیبها در دفاع از ارزشهای انقلاب؛ انسانهای بزرگی در این جامعه بودند که بر عهدشان با امام و رهبری پایدار ماندند، برخی در این فراز و نشیب انقلاب به شهادت رسیدند، اتفاقاً بزرگداشت این شهدا، این جانبازان، این فرازونشیبها باعث میشود ما بتوانیم ارزش بزرگی را که انقلاب داشت به نسلهای آینده تاریخ انتقال دهیم.
معتقدم اگر به منزل آقای خیاطزاده جانباز اتفاقات سال 88 میرویم، این یک کار سیاسی نیست، من اعتقادم این است که شهدا و جانبازان ما با انگیزه سیاسی نرفتند، قیامت نمیپرسند؛ شما اصولگرا بودی یا اصلاحطلب؟ شاخصهای خداوند که اینها نیست، شاخصهای خداوند همان است که چقدر بر آن میثاق استوار بودیم، جانبازانی که شما اشاره کردید یا شهدای خیابان پاسداران در مقطعی مثل شهیدی که در سوریه شهید مدافع حرم شد؛ به صحنه آمد و به شهادت رسید.
شاخصهای خداوند اینطور نیست که شهیدی که در دوران جنگ شهید شده است با شهدای مدافع حرم متفاوت باشد، همه شهدا در خوان ضیافت الهی متنعم هستند و من فکر میکنم جزء رسالتهای بنیاد شهید هست که بزرگداشت این عزیزان را داشته باشیم.
امسال خداوند به ما توفیق داد که اولین کنگره ملی شهدای منا را داشتیم، اصلاً نگاهمان سیاسی نیست، برگزاری کنگره ملی شهدای منا باعث شد مکاتبهای که با شورای فرهنگ عمومی کشور داشتیم ثمر دهد و روز دوم مهر به نام روز شهدای منا ثبت شود، این خواسته همه خانواده این شهدا در پنج شش سال گذشته بود، مقام معظم رهبری فرمودند فاجعه منا زنده نگه داشته شود و هرگز نباید فراموش شود، در طول تاریخ باید بگوییم چنین جنایتی از بیکفایتی و بیلیاقتی آلسعود اتفاق افتاد که ثمرش این شهدای مظلوم بودند، باید بهعنوان ارزش حفظ شود.
اصلاً نگاه ما سیاسی نبوده است؛ اعتقادات بنیاد شهید بر این مبناست، ما همه در مقابل جامعه ایثارگری مسئول هستیم. امسال در بزرگداشت شهدای عزیز هواپیمای اوکراینی خیلی حرفها نقل بود، مراسمش را برگزار کردیم، با عزت هم برگزار شد، یکی از زیباترین مراسمهایی بود که شأن این شهدا حفظ شد، مراسم در امامزاده صالح بود و خانوادهها حضور پیدا کردند، جمع خوبی حضور پیدا کرد.
مقام معظم رهبری تعبیر خوبی دارند که شهدا چون زنده و عند ربهم هستند، چون شاد هستند و احساس دارند؛ بشارت میدهند به آنها که منتظر ماندند. بستر این بشارت و دریافت آن از شهید برگزاری همین مراسمها است. وقتی در منزل خانواده شهید حضور پیدا میکنیم؛ شهید حضور دارد با مادرش، برادرش، همسرش و فرزندش ارتباط برقرار میکند، وقتی شهید حضور دارد بستر دریافت آن بشارت شهید خود همین برگزاری مراسم شهدا است.
* انتقادی به این نگاه فراجناحی شما نشده است؟
انتقادها هستند اما ما توجهی نمیکنیم. اگر انتقادی باشد ما میگوییم «تو پای به راه در نه و هیچ مپرس؛خود راه بگویدت که چون باید رفت»، اگر ما واقعاً با نیت درستی در مسیر قرار گرفتیم، خود راه انشاءالله حقانیت خود را نشان میدهد.
* بنیاد شهید در دهههای مختلف در حوزه فرهنگ، یکی از پایهگذاران بود، هم در حوزه سینمایی، سریالسازی و هم در نشر و انتشارات بهشدت فعالیت داشت، حتی مجلات فرهنگی داشت که بهصورت تاریخی شفاهی منتشر میشد و مورد استقبال قرار میگرفت.
متأسفانه در دهه اخیر به مدیریت شما هم برنمیگردد؛ فعالیت در این حوزه مقداری کمرنگتر شده است. ما فیلمها و سریالهای درجهیک داشتیم و مجلههایی که وقتی کار میشد در مورد یکی از شخصیتهای مؤثر در تاریخ انقلاب دفاع مقدس؛ مرجع و منبعی برای تاریخنگاری میشد؛ حالا اینها را کمتر میبینیم، دلیلش چیست؟ برنامهای برای احیای مجدد آن دارید؟
کار فرهنگی یکی از مجموعه کارهای هزینهبر است، اقتصاد فرهنگ خودش یک مقوله بسیار جدی است، اینکه من گفتم نمیخواهم بنگاهدار باشیم هم یکی از مصادیقش همین است، مجموعه اقتصادی ما در خدمت کارهای فرهنگی بنگاه قرار بگیرد و پشتیبانی کند.
بعد از آمدن سردار سلیمانی به جمع خانواده بنیاد شهید بهعنوان معاون فرهنگی که قبلاً مسئولیت راهیان نور کشور را داشتند، اتفاقات بسیار خوبی را تا به امروز شاهد بودیم. سردار یعقوب سلیمانی خودش صاحبنظر فرهنگی است. ایشان برای ایام بزرگداشت روز شهدا حدود 20 عنوان برنامه با یک دستهبندی متنوعی از اجرا در سراسر کشور برنامهریزی و اجرا کردند، دستگاههای مختلف پای کار آمدند، سازمان بسیج، سپاه، ستادکل نیروهای مسلح، سازمان تبلیغات، معاونت بانوان ریاست جمهوری و... تا بتوانیم بزرگداشت روز شهید را داشته باشیم.
یکسری از کارهای شاخص برای اولین بار دارد اتفاق میافتد، مثلاً کنگره بزرگ و ملی لشکر فرشتگان تاریخساز برای اولین بار برگزار شد. حدود 17 هزار زن غیرتمند در کشور داریم که یا شهید شدند یا جانباز و آزاده هستند، مردم از این افراد بیخبرند. ما از سالروز وفات حضرت امالبنین فعالیتهای کنگرههای استانی را شروع کردیم، وبینار علمی و تدوین 5 جلد کتاب در این باره انجام شد.
ما در جامعه ایثارگری بیش از 9 هزار نخبه ایثارگر داریم، فرزند شهیدی که بهدلیل تعداد مقالاتی که در سطح بینالمللی با شاخص بینالمللی ارائه کرده، نخبه است. امسال بزرگترین رویداد استارتآپی جامعه ایثارگر را برگزار کردیم که 330 طرح و ایده به دبیرخانه آمد، 85 طرح در مرحله دوم داوری بالا آمدند، 12 طرح اجرایی با بنیاد ملی نخبگان رونمایی شد، این کار ارزشمند صورت گرفته است.
کار فرهنگی رسالت اصلی بنیاد است؛ با حضور سردار سلیمانی کارهای خوبی میشود، ضمن اینکه شورای راهبری فرهنگی اجتماعی هم در بنیاد تشکیل دادیم که ماهیانه جلساتش انجام میشود، تعدادی از صاحبنظران فرهنگی کشور در این جلسه حضور دارند که راهبردهای فرهنگی را ترسیم کنند.
* یکسری جانباز داریم مثل شهید رجب محمدزاده ملقب به بابارجب که در جنگ از ناحیه صورت مورد آسیب جدی قرار گرفته و بخشی از چهرهاش را از دست داده بود، بعد از سالها به شهادت رسید، آقا در دیداری که با رجب محمدزاده داشتند به او لقب "جانباز ویژه" را دادند.
هنوز هم جانبازان شبیه بابا رجب داریم که شاید در دستهبندیهایی که تا الآن برای جانبازان در نظر گرفتیم مثل جانبازان قطع نخاعی یا شیمیایی و اعصاب و روان و... قرار نمیگیرند ولی بهخاطر شرایط خاص مجروحیتی که دارند به توجه ویژهتری نیاز دارند، بهواقع جانبازان ویژه هستند، برخی از آنان دچار انزوای اجتماعی شدهاند، از جمله این افراد جانباز خسروخاور در میبد یزد است که سال گذشته برای او بزرگداشت برگزار شد یا شهید نورخدا موسوی که به شهادت رسید.
متأسفانه این جانبازان عموماً از طرف بنیاد شناسایی و معرفی نمیشوند و هر معرفی که انجام میشود توسط رسانهای بوده است که خیلی هم دیر این افراد را پیدا کرده و سراغشان رفته است تا به جامعه معرفیشان کند، بنیاد برای این افراد برنامه خاصی ندارد؟
ما خیلی نمیخواهیم با این رویکرد جلو برویم که عنوان شهید شاخص یا جانباز شاخص به کسی بدهیم. اعتقاد داریم در پیشگاه خدا اینها یکسان هستند و شاخص معنویتی که خدا برای اینها قرار میدهد مهم است اما در زندگی هر جانباز و هر شهیدی که عمیق میشوی میبینی ویژگی خاص خودشان را دارند.
اعتقاداتمان هم همین را میگوید، فرمایشی که حاج قاسم داشتند که باید شهید باشی تا شهید شوی؛ بیان خیلی عجیبی است. مبنای این بیان، قرآنی است، اینکه خدا میفرماید «یا أَیَّتُهَا النَّفْسُ الْمُطْمَئِنَّةُ ارْجِعِی إِلی رَبِّکِ راضِیَةً مَرْضِیَّةً فَادْخُلِی فِی عِبادِی وَ ادْخُلِی جَنَّتِی»، خطاب خدا به کیست؟ به انسانهایی که به آن درجه از رشد و کمالی رسیدند که نفس، نفس مطمئنه شده است.
حضرت امام(ره) در وصیتنامهشان فرمودند: «با دلی آرام و قلبی مطمئن و روحی شاد و ضمیری امیدوار به فضل خدا از خدمت خواهران و برادران مرخص، و بهسوی جایگاه ابدی سفر میکنم.»، آن آرامش و نفس مطمئنه هم در وجود امام(ره) تجلی داشت، شهدای ما به درجهای از معنویت رسیدند که دیگر جسم مادی توان آن ظرف و عظمت معنوی را نداشت، آنجا بود که دیگر این روح باید از این جسم جدا میشد و روح پرواز میکرد، جسم در تنه وجودی این انسان، معنویت شده بود، باید در معنویت خودش هم قرار میگرفت، این ویژگی در همه شهدا وجود دارد.
همین شهدای مدافع سلامت، مدافع حرم، فاطمیون هرکدام ویژگیهای خاص خود را دارند، وقتی شما میان خانواده شهدای مدافع سلامت میروی باورت نمیشود؛ چه حکمتی در عالم خلقت است که شهید وریجی متخصص پزشک ما دقیقاً در شب سالگرد شهادت پدرش خودش هم با کرونا شهید میشود، حتماً حساب و کتابی در عالم خلقت هست.
حالا من به آن میزان که وابستگی مادی در این دنیا دارم؛ از درک این شرایط معنوی محروم هستم، جنس من مادی و جنس آن معنویت است، هرچقدر خود را از این مادیات جدا کردم به معنویت نزدیک شدم؛ میتوانم آن ارزش را هم درک کنم.
شهید آقامحمدی، شهید مدافع سلامت؛ رئیس بیمارستان امیرکبیر عضو بورد تخصصی ایمونولوژی کودکان دنیا بود؛ بزرگترین سمینارها را هدایت کرده است، دکترایش را از آکسفورد انگلیس گرفته است، فوقتخصصش را از ژاپن گرفته است، 15 سال رئیس بورد ایمونولوژی کودکان کشور بوده است، به خانهاش بروید ببینید چه معنویتی در این خانه میبینید، همسرش میگفت "در شرایطی که دورهمیهای خانوادگی ممنوع شده بود، به همسرم میگفتیم: «تو به خواهر و برادر میگویی خطرناک است و بهخاطر کرونا نیایند، بعد خودت میان مراقبتهای ویژه بیمارستان میروی؟»، میگفت: «من قسم پزشکی خوردم باید بروم.»
همسر شهید میگفت "یک هفته بعد از شهادتش موبایلش را باز کردیم و دیدیم پر از پیامک و تلفن از مناطق محروم کشور است که با دکتر در تماس بودند"، پشت تلفن میگفتند "دکتر هیچوقت از ما ویزیت هم نمیگرفت."، وقتی همسرشان خبر شهادت را به این افراد از پشت تلفن میداد، صدای هقهقشان بلند میشد.
یک انسان مراحل کمال را بهمرور طی میکند و همه شهدای ما این ویژگیها را دارند، حالا ویژگی برخی از این شهدا را ما منتشر کردیم؛ یا بنیاد یا مجموعههای فرهنگی، رسالتش را خوب انجام داد تا این شهید در جامعه مطرح شود، خیلی از شهدا مظلوم هستند که وقتی به خانههایشان میروی اوج معنویت را میبینی اما باز فکر میکنی شهید شاخص نیست در صورتی که ایشان هم مثل بقیه شهدا همان ویژگیها را داشته است ولی مظلومیت این شهید مطرح نشده است.
* مقصود این است که جانبازان ویژه تا قبل از شهادتشان شناسایی و از طریق بنیاد شهید و رسانهها معرفی شوند.
این کوتاهی ما بوده است، باید بشناسیم، یکی از اهداف سفرهای استانی ما همین است، ما تأکید میکنیم که منزل شهدا و جانبازان و آزادگانی برویم که مسئولین کمتر رفتهاند.
ما تا به حال که به منزل این خانوادهها رفتیم دوربین نبردهایم، تنها جایی که دوربین میبریم شهدای مدافع سلامت است که تعمداً میبریم، بهخاطر فضایی که در کشور داریم و هجمهای که از بیرون میشود و کار بزرگی که کادر درمانی کرده است، هیمنه علمی غرب هم در مقابل کرونا مستأصل شد ولی بههمت مردم و همین ایثار گذشته و جامعه خدمات درمانی کشور تحول بزرگی در کشور اتفاق افتاد.
ایام عید میلاد مسیح منزل شهدای ارمنی هم رفتیم، منزل مادر شهیدی رفتیم که هم همسر و هم فرزندش شهید شده بود، یک مادر ارمنی بزرگوار بود که خودش روی ویلچر بود، مادر معنویت عجیبی داشت، این مادر میگفت "من حدود 10 سال پیش شب تاسوعا خواب دیدم در میدان هفتِتیر رفته بودم تکیههایی که برای سینهزنی میگذارید، تکیهای آنجا بود که چند بچهای که سینه میزنند جلوی من آمدند و به من گفتند «نذری داری به ما بدهی؟»"، گفت "از صبح روز بعدش که بیدار شدم تا الآن یعنی 10 سال است که هر سال روز تاسوعا خودم غذا درست میکنم و در میدان هفتِتیر توزیع میکنم."، گفت "در ایام کرونا هم بردم دادم."، پسرش ویلچر را بلند میکند، پایین میآورد مادر غذا را درست میکند و میبرد.
انسان وقتی در خدمت خانواده شهدا قرار میگیرد آثار و برکاتی میبیند که حضور شهید را کاملاً آنجا حس میکند، شاید ما در بنیاد شهید کوتاهی کردیم که نتوانستیم این ویژگی شهدا را مطرح کنیم، آنچه مدنظر مقام معظم رهبری است؛ که بارها تأکید میکنند "آثار و وصیتنامه شهدا را حفظ کنید"، گنجینه بسیار عظیمی در اختیار بنیاد شهید است که حتماً باید با کمک شهدا این را در اختیار مردم بگذاریم.
42 سال از انقلاب گذشت، مقام معظم رهبری در 40سالگی انقلاب، بیانیه گام دوم را صادر کردند چون سال پختگی انقلاب بود، ایشان تشخیص دادند امروز این انقلاب و ملت به درجه و ترازی از تکامل رسیده است که میتواند ادعا کند خیز 40ساله دوم انقلاب را بردارد، معمولاً در دنیا برنامه پنجساله میدهند حضرت آقا برنامه 40ساله دادند، اولین بار است که در تاریخ این اتفاق میافتد چون اعتقاد داشتند مردم این ظرفیت را دارند.
اگر در 40 سال سختترین فرازونشیبها را با فرهنگ ایثار و شهادت طی کردیم حتماً در چله دوم انقلاب و در آرمان بلند رسیدن به تمدن نوین اسلامی که تمدنسازی توسط شهدا و جانبازان شکل گرفت؛ حتماً با همین فرهگ ایثار و شهادت قابل دسترسی است.