سرویس سیاست مشرق- لیدر اصلاحات به مناسبت سال نو ویدیویی را منتشر کرده و به بهانه نوروز بابت مشکلات امروز کشور با گفتن این جمله که "من از کاستیها و کمبودهایی که در کارم بوده، صمیمانه از مردم ایران عذرخواهی میکنم" از گذشته خود ابراز پشیمانی میکند. او البته همه نظام را به عذرخواهی از مردم فراخوانده است.
شاید در نگاه اول اظهار پشیمانی خاتمی اقدامی جالب توجه باشد. اما مروری بر چند فراز، از این ویدئوی نشان میدهد که تنها چیزی که در در این سیاه نمایی پر زرق و برق وجود ندارد؛ همان «عذرخواهی» است!
واقعیت آن است که خاتمی اگر بر ادعای دلسوزی برای مردم صادق است، در ابتدا صادقانه، از مهمترین حقیقت یک دهه گذشته سخن بگوید. اصلاحطلبان میتوانند به جای ساختن یک ویدئو، تنها در یک خط بنویسند که ادعای تقلب در انتخابات سال 88 دروغ بوده و از تحمیل هزینه و خسارت به مردم و نظام شرمسارند، زیرا غائله آفرینی هشت ماهه سران فتنه کاتالیزور اعمال تحریمهای اوباما گردید و در همراهی با بیتدبیریهای دولت برخاسته از حمایت خاتمی و دیگر اصلاحطلبان، اثرات آن هنوز و تا سالها بر دوش مردم سنگینی میکند!
مردم ایران هنوز به یاد دارند که اوباما با بهرهبرداری از نتایح شورش خیابانی در سال 88 تحریمهایی را وضع کرد که هدف آن مستقیما معیشت مردم بود.
در آن سال ها، اتاق فکر براندازی نرم، متوجه شد برای آنکه نظام با چالش های اساسیتر از قبل روبرو گردد، لازم است که طبقه متوسط و پایین جامعه با طبقه اعیانی پیوند بخورد، بر همین اساس دموکراتها تصمیم گرفتند که تحریم هایی را وضع کنند که زندگی مردم را تحت تاثیر قرار دهد. با این اقدام با یک تیر دو نشان را میزدند: هم شورشهای خیابانی دوباره جان میگرفت و هم سران خیانت کار آشوبها از کمای سیاسی در میآمدند و مانند یک برگ برنده در مناسبات آمریکایی نقشآفرینی میکردند.
اوباما در کتاب خاطرات خود در شرح این برنامه ریزی مینویسد: «تحریم هایی که تا به حال (قبل از 88) وضع کرده بودیم ضعیف بود! در شرایطی که ایران در هرج و مرج بیشتر به سر می برد، دومین گام را برای بسیج جامعه بین الملل برای اعمال فشار بیشتر برداشتیم»
در آن دوران دستور اجرایی 13553 اعمال شد، بر اساس آن بانک مرکزی و خرید نفت ایران طی قانون اختیارات دفاع ملی برای سال مالی 2012 تحریم شد. در این مدت 600 فرد؛ نهاد و بانک ایرانی در لیست تحریم های آمریکا قرار گرفت و رابطه مالی تهران با جهان عملا قطع شد و بازارهای داخلی با التهاب روبرو گردید.
هیلاری کلینتون وزیر خارجه وقت آمریکا در کتاب خاطرات خود می نویسد: «آمریکا در سال 88 توانست جهان را علیه ایرانم متحد کند».بعدها (سال 2016) روزنامه آمریکایی نیویورک تایمز در مطلبی فاش کردکه فتنه 88 عامل محرک و اصلی آمریکا در اعمال تحریم ها علیه ایران بوده است.
البته از آن زمان تا به امروز خاتمی و دیگر سران فتنه یک کلمه نیز از مسئولیت خود در اعمال تحریمها نگفته و از شراکت خود در جنایت و اقدام علیه بشریت تحت پوشش تروریسم اقتصادی عذرخواهی نکردند.
دهه چهارم انقلاب اسلامی، بعنوان «دهه پیشرفت و عدالت» پر فراز و نشیب است؛ آغاز آن با آشوبهای نیابتی است که مایکل لدین (مشاور سابق امنیت ملی آمریکا) در وصف آن گفته است که بیست سال برای آن برنامهریزی کرده است.
فتنه گران پس از شکست اولیه؛ از آمریکاییها می خواهند که فشار تحریمهای فلجکننده را بالا برد، این اتفاق در سال 90 اوج میگیرد و دو سال بعد از آن طیفی از همان گروه یک دولت ائتلافی را تشکیل میدهند که محصول آن افزایش رنج مردم و خروج سیاست خارجی ایران از ریل اصلی بود.
دولت روحانی با تکیه بر تجربه دولت سازندگی دوباره پای سیاست گذاریهای صندوق بین المللی پول به ایران را باز میکند. نتایح اعمال اصلاحات اقتصادی imf به یک فاجعه بزرگ تبدیل میشود.
روزنامه اصلاح طلب شرق در تشریح این رویداد مینویسد: «تندترین اعتراضات اقتصادی در دو دولت هاشمی بین دو دوره در سال 71 و 74 و نیز در دولت روحانی طی دو برهه در سال 96 و 98 روی داده است». دولت سازندگی رکورد تورم 49 درصدی و دولت تدبیر روحانی تورم 52 درصدی را ثبت کرده اند.
کانال آمد نیوز به مدیریت چهره معدوم شده نیما زم در گرماگرم آشوبهای سال 96 می نویسد: ما تحلیل داشتیم که حمایت از روحانی نقطهجوش است. اگر گزارش روزنامه شرق را در کنار تحلیل ضد انقلاب قرار دهیم به نکته جالب توجهی خواهیم رسید. البته رد پای خاتمی و اصلاح طلبان در همان آشوبها نیز به سادگی قابل دیدن است. نزدیکترین یاران خاتمی در بیانیه معرف به 77 امضاء اعلام می کنند که با آشوب گران هم پیمان هستند.
نتیجه همه آن آتش افروزیها ورود ترامپ به صحنه و بیان همبستگی با آنهاست. بعد از آبان 98 تحریم های اقتصادی شدید و شدیدتر می شود و البته خاتمی و همراهان و همفکرانش برای تحمیل دلار 30 هزار تومانی و پراید 100 میلیونی و حقوق بگیران نجومی و ظهور دهها بابک زنجانی و سلاطین مختلف، نه تنها از مردم عذرخواهی نمی کنند بلکه اعلام میکنند که راه نجات ایران تسلیم شدن در برابر آمریکا است.
حالا در آستانه انتخابات سرنوشتساز 1400، اتاقفکر اصلاحطلبان تندرو، بار دیگر خاتمی را به صحنه هل داده و با نمایش "عذرخواهی"، همه نظام را متهم کرده و طلب عذرخواهی از مردم میکند.
البته که نظام جمهوری اسلامی با همه توان در روزهایی که دولت و دولتمردان ناتوان از خدمترسانی به مردم بودند، دست یاری به سوی ولی نعمتان خود دراز کرده است. آن روزی که اصلاحطلبان بعد از پیروزی در انتخابات ریاست جمهوری، مجلس و شوراهای شهر سرمست فتح تهران تا مشهد بودند، حالا چگونه برای خرابیهای 8 ساله، از «همه» طلب عذرخواهی میکنند و در جایگاه مدعی قرار میگیرند؟ مگر نه اینکه خود آنها گفتند که «ما تضمین روحانی هستیم»؟! حالا که خرداد در پیش است، دیگر برای فرار از مسوولیت کمی دیر شده است.