سرویس سیاست مشرق- قرار دیدار ما با حسین کمالی ساختمان مرکزی وزارت کار در طبقه دهم است؛ از او میپرسیم شما سرقفلی این وزارت خانه رادارید، بدون مسئولیت هم به اینجا سرمی زنید! با خنده پاسخ میدهد: قرارداد مشاوره دهساعته با شریعتمداری وزیر کار دارم. از او میپرسم پس در پشتصحنه را شما وزارت خانه را هدایت میکنید، پاسخ میدهد من اینجا سمتی ندارم و کسی هم حرف مرا گوش نمیدهد! می گوید از زمان پهلوی 14 ساختمان این وزارت خانه در سراسر کشور داشت؛ الباقی هر چه امروز میبینید را من ساختهام.
ساختمانی که با او در آنجا قرار گذاشتهام؛ این روزها شائبه برانگیز است؛ از او میپرسم؛ برخی میگویند آقای شریعتمداری وزارت خانه را از حالا ستاد انتخاباتی اصلاحطلبان کرده است. کمی سکوت کرده و میگوید؛ حرف زیاد است من اینجا فقط یک مشاور هستم.
نائب رئیس ستاد انتخاباتی اصلاحطلبان میزبان «مشرق» برای یک گفتوگوی طولانی و پر چالش است. همان ابتدا از او میپرسم، عکس پروفایل گوشی شما مزین به تصویر آقای هاشمی است؛ انگار ارادت ویژه به ایشان دارید! مکث کرده و میگوید رابطه من با هاشمی رفاقتی بود. دوباره از او میپرسیم رابطه مرید و مرادی یا رفاقت؟ او میگوید؛ من هیچگاه شاگرد کسی نبودهام. با همه رفاقت دارم. ادامه می دهم خیلی سخت نیست رفاقت کردن با لیبرالهایی مثل حسین مرعشی!؟ کمی تبسم کرده و میگوید من طرفدار محرومان هستم اصلاحطلبم و مسلمان.
گفتوگو با مردی که خودش را نماد کارگران و مستضعفان در ایران دانسته؛ اما سالها با خانواده سمبل اشرافیت سیاسی (هاشمی رفسنجانی) پیوند خورده، جالبتوجه است. از او میپرسم، حزب شما (حزب اسلامی کار) ستاد انتخاباتی بایدن به فارسی بود؛ این با آرمانهای شما در مبارزه طبقاتی با امپریالیسم مغایرت ندارد؟ میگوید این حرفها را برای ما ساختهاند! حسین کمالی عضو سابق حزب جمهوری اسلامی و وزیر کار در دولتهای هاشمی و خاتمی و مرد پشتصحنه ستادهای انتخاباتی اصلاحطلبان به «مشرق» میگوید: اصلاحطلبان چند دسته هستند و زیر بار خاتمی و افراطگرایانی مثل نبوی و برخی کارگزارانی ها نخواهند رفت.
****************
* به شما مرد پشتصحنه اصلاحات میگویند، چقدر این عنوان را قبول دارید؟
برای من مهم نیست؛ گاهی میشنوم من را پدرخوانده میخوانند، اینها حرفهای رسانهای است. حتی دوران وزارت هم که بودم اهل بالا نشستن نبودم.
*چرا نامزد انتخابات ریاست جمهوری نشدید؟
شرایط برای انتخابات رقابتی باید فراهم باشد؛ از سوی دیگر؛ گاهی ممکن است کسی خودش را دارای صلاحیت بداند و پذیرفته نشود.
* یعنی فکر میکنید ممکن است در انتخابات شرکت کنید و رأی نداشته باشید؟ بالاخره انتخابات آزمون بدی برای یک سیاستمدار نیست که عیار خودش را بسنجد.
اگر فردی پذیرفته شود یا نشود اتفاق خاصی روی نمیدهد. تفاوتش این است که با آوردن رأی یک مسئولیت روی دوش او قرار میگیرد.
* یعنی اگر رأی نیاورید ناراحت نمیشوید مثلا قهر کنید، اعلام ابطال انتخاب کنید، دستور تظاهرات بدهید؟
اگر کسی رأی نیاورد فاجعهای روی نداده، مردم به او مسئولیت ندادهاند. اگر کسی رأی بیاورد یا نه بستگی به نقش؛ کارکرد و شناخت مردم از او در جامعه بستگی دارد. نامزد بازنده نباید ناراحت شود یا دستبهکار انتحاری بزند و یا با نظام قهر کند، زیرا او در یک مسابقه با خیر عمومی شرکت کرده است. اما مهمتر آن است که کسی که خود را واجد شرایط نامزد شدن در انتخابات میکند؛ خودش باید حس کند که میتواند کاری را انجام دهد. اگر فردی دارای تخصص، اطلاعات و توانایی کافی نباشند و وارد انتخابات شوند، از تقوی دوری کردهاند. اما نکته اصلی من آن است که باید شرایط فراهم باشد. افراد زیادی هستند که میتوانند جامعه را اداره بکنند. حالا اگر فردی در این میان نامزد شود که سوءسابقه داشته باشد یا مسئلهدار باشد؛ در تمام دنیا دادگاه آنها را رد صلاحیت میکند. در این انتخابات من احساس میکنم افراد توانا وارد شدهاند و نیازی به حضور اشخاصی مانند من نیست.
* البته اصلاحطلبان حس مسئولیتپذیری زیادی دارند و حداقل روی کاغذ جریان شما یک اتوبوس نامزد در انتخابات دارد.
من ندیدم کسی از جریان اصلاحات نامزد شود، البته شاید فردی که مورد تایید اصلاح طلبان است، هنوز اعلام نامزدی نکرده است!
* از حسن خمینی تا ظریف و عارف؛ رهامی، مطهری؛ محسن هاشمی؛ تعداد خیلی زیاد است.
نه اینها شایعات است؛ هنوز وارد بحث مصداقی در انتخابات نشدهایم.
* در خیابان این روزها صفهای طویل برای ارزاق عمومی به وجود آمده، قاعدتاً این مسیر در شأن مردم ایران نیست، اصلاحطلبان بعد از هشت سال حالا حسن روحانی را فردی شایسته و انتخابی اصلح از جانب خودشان میدانند؟
روحانی باید بهتر عمل میکرد. این دولت به سلیقه من نزدیک نیست.
* سلیقه شخصی شما چگونه است؟
مهمتر از سلیقه من واقعیتهای کشورداری است. من سه ماه پیش ملاقاتی با آقای جهانگیری داشتم؛ ایشان به من گفت ما حتی یک بشکه نفت نیز نمیتوانیم بفروشیم، در کشوری که به نفت وابستگی دارد؛ این وضعیت یعنی اداره کشور غیرممکن است. البته ما در دولت روحانی با ضعف مدیریت روبرو هستیم. مثلاً در عدم کنترل قیمتها، زیرا در حال حاضر بازرسی و تنظیم قیمتها رهاشده است. دستگاههای دولتی قیمتها را افزایش میدهند، بدون توجه به اینکه آیا مردم توان بیشتری دارند یا خیر! ما در شرایطی هستیم که میزان نارضایتیها بسیار بالا رفته است.
* البته گزارش آقای جهانگیری درست نیست، بنا بر گزارش رویترز ما در شهریورماه چیزی حدود یکمیلیون بشکه نفت فروختهایم و تحریمهای نفتی تقریباً بیاثر هستند. درواقع ما مسئله فنی در فروش نفت نداریم.
آقای جهانگیری این گزارش را به من دادند که نمیتوانیم نفت بفروشیم.
* بههرحال گزارش ایشان اشتباه است.
من روایت ایشان را نقل کردم.
* شما میگویید این دولت نارساییهایی دارد و مطلوب شما نیست، اما درهرصورت انتخاب شما (اصلاحطلبان) بوده است.
دولت روحانی در بسیاری از موارد بهگونهای عمل کرد که عکس خواست اصلاحطلبان بود. حداقل من شخصاً توجه ام، به طبقات فرودست و پایین جامعه است، اما دولت بیشتر از آنکه نگاهش به طبقات ضعیفتر جامعه باشد، رو به اشراف بود و پشت به محرومان! من بارها تذکر دادم، اما احساس کردم به نتیجهای نمیرسد. مثلاً درباره کنترل قیمت این دولت ارادهای برای آن ندارد و مردم به حال خود رها شدهاند. حتی این دولت قدمی در جهت توسعه؛ سازندگی و تولید نیز برنداشت.
* اصلاحطلبان کمک کردند که روحانی به قدرت برسد؛ چرا به نظرات شما توجهی نکرده است؟
ما از سر ناچاری به روحانی رسیدیم؛ درواقع شورای نگهبان با رد صلاحیتها ما را به نقطهای رساند که به ایشان برسیم. ما گشتیم ببینیم چه کسی به ما نزدیکتر است و به روحانی رسیدیم. من هیچگاه روحانی را اصلاحطلب نمیدانم.
* ممکن است از نظر اردوگاه سیاسی سابقه اصلاحطلبی نداشته باشد؛ اما اصلاحطلبانه برخورد کرده است، شما به میتینگهای انتخاباتی او توجه کنید. اتفاقاً او اصل جنس اصلاحطلبی است.
ایشان درگذشته اصولگرا بوده، من با او در مجلس کارکردهام؛ روحیه ایشان اصولگرای حاد بود.
* ملاک که گذشته نیست، فرض کنید خود شما هم عضو حزب جمهوری اسلامی بودید، درواقع اصلاً تغییر فکری چیز بدی نیست. اخلاقی ماجرا این است که روحانی را حالا یک حسن روحانی اصلاحطلب بدانیم، کما اینکه او صبح پیروزی انتخاباتی در کنار رئیس دولت اصلاحات، حسن خمینی و هاشمی رفسنجانی عکس یادگاری گرفت؛ در تلویزیون از خاتمی تشکر کرد، این یعنی گذشته خود را کنار گذاشته و تغییر موقعیت داده است.
ایشان حالا میگوید من میانهرو هستم و از اصولگرایی فاصله گرفتم. اصلاحطلب نیست. حتی کابینه او نیز اصلاحطلب نبود.
* اتفاقاً دست روی نقطه خوبی گذاشتید، کابینه او کابینه اصلاحطلبان است.
اصلاً اینگونه نیست! سه یا چهار نفر.
* کابینه حسن روحانی دقیقاً همان کابینهای است که در سال 88 میرحسین موسوی چیده بود و اصلاحطلبان برای آن آشوب خیابانی راه انداختند.
نه اینگونه نیست، الآن شما لاریجانی را هم اصلاحطلب میدانید، وای به حال بقیه (با خنده)، شما همه اصولگرایانی که با آن زاویهدارید را اصلاحطلب میدانید.
* شما جهانگیری، زنگنه، آخوندی، حجتی؛ نعمت زاده، طیب نیا، نیلی، ابتکار، سلطانیفر و ملاوردی را اصلاحطلب نمیدانید...؟!
بسیاری از کسانی که شما نام میبرید خودشان را اصلاحطلب نمیدانند.
* اتفاقاً اصلاحطلب تمامعیار هستند. آنچه آنها بیان میکنند اصلاح طلبانه ترین نگاهی است که در حال حاضر در جامعه وجود دارد.
بحث من آن است که شما مطهری و لاریجانی را هم اصلاحطلب میدانید.
* اتفاقاً همین آقایانی که نام بردید بدنه رأی خود را از میان اصلاحطلبان میدانند.
اولین مشخصه یک اصلاحطلب آن است که خودش را اصلاحطلب بداند.
* عباس آخوندی اصلاحطلب نیست؟!
اصولگراتر از عباس آخوندی من کسی را نمیشناسم.
* شاید شما عباس آخوندی را با فرد دیگری اشتباه گرفتهاید.
من سالها با آخوندی کارکردهام و او اصولگرا میدانم.
* لیبرالترین ژنرالهای اصلاحطلب در کابینه روحانی همین آقای آخوندی و زنگنه بودند.
البته آقای آخوندی اخیراً تغییراتی داشته است.
* خوب است! یکجا به تفاهم رسیدیم. اخیراً خیلیها عوضشدهاند.
من درباره شخص آقای آخوندی نظر میدهم، ایشان اصولگرایی بوده که دچار تحول فکری شده است. من مثال دیگری بزنم، مثلاً آقای ناطق نوری اصلاحطلب است؟ خیر ایشان یک اصولگراست. اگر کسی بگوید ناطق اصلاحطلب است باید تعاریف سیاسی را عوض کند.
* از نقطه اصلی منحرف نشویم، همین دولتی که شما آن را اصولگرا میدانید، با بدنه رأی اصلاحطلبی، با تلاش جوانان اصلاحطلب که شبانهروز پوستر به دیوار میچسباندند رأی آورده است، پس مسئولیت آن بر گردن شماست. چه اصلاحطلب باشد چه نباشد.
او با بدنه اصلاحطلب رأی نیاورد. ما اصلاحطلبان علاقه داشتیم در انتخابات شرکت کنیم. ما نمیخواهیم جزء طبقه خاموش جامعه باشیم. در همین انتخابات نیز همینگونه است؛ ما دنبال آن هستیم که انتخاب خوبی داشته باشیم. اما نامزد ما تأیید صلاحیت نمیشود. نتیجه آن است که امروز شما جلوی من نشستهاید و دائم سؤال کرده و اصلاحات را زیر سؤال میبرید. اگر نامزد ما تایید صلاحیت شود بر تعداد و تفاوتها افزوده میشود.
* البته در همان انتخاباتی که شما روی آن بحث دارید؛ همین آقای عارف تأیید صلاحیت شد؛ در مناظرهها شرکت کرد؛ اما همین دوستان شما شبانه ایشان را حذف کردند؛ بعدها عارف اعلام کرد، نظر سازی کردند و مرا حذف کردند. حتی سال 96 هم شما میتوانستید نامزدی جدا از روحانی بدهید، اما باز دور روحانی جمع شدید؛ این یعنی بحث خیلی فراتر از صحبتی است که نامزد نداشتیم و نگذاشتند؛ اتفاقاً مسئولیت این دولت پای اصلاحطلبان است.
روحانی دارای اندیشه سرمایهداری است. مسئولیت این دولت اتفاقاً با خود شماست!
* با ما!؟
باکسانی که 5 یا 6 نفر را انتخاب میکنند و ما را مجبور میکنند که بروید و یکی از اینها را انتخاب کنید. همین گروهی که ما را مجبور میکند بین لاریجانی و مطهری یکی را انتخاب کنیم.
* البته شورای نگهبان نگفته لاریجانی را انتخاب کنید؛ حزب کارگزاران دنبال او رفته است. آقای لاری میگوید لاریجانی بیاید سمت اصلاحطلبان، اینها دوستان شما هستند؛ روحانی محصول آن آقایی است که ویدئو تهیه میکند و میگوید «تکرار میکنم به روحانی رأی بدهید»!
البته خاتمی بهتنهایی نمیتواند کاری کند؛ تکرار میکنم خاتمی از محصول یک کار بزرگ که عدهای در پشتصحنه انجام میدهند استفاده کرده و به آن کلیپ میرسد.
* بسیار خوب؛ پس انتخاب آقای روحانی محصول کار انتخاباتی و منسجم اصلاحطلبان است و باید مسئولیت آن را بپذیرند. روحانی بدون رأی اصلاحطلبان قطعاً در انتخابات شکست میخورد.
خب همین است که شد؛ من باز به همان اول بحث بازگردم؛ اگر یک نامزد اصلاحطلبان با این پشتیبانی و نیرو وارد انتخابات میشد، قطعاً نتیجه بعد از هشت سال اینگونه نبود.
* اصلاحات مجموعهای از نیروهای باتجربه را در اختیار دارد. بهزاد نبوی پیام میدهد به روحانی که برو و کارکن، یعنی شما افق بلندمدتی نداشتید که این دولت ناتوان است.
مگر این دولت ناتوان است.
* در ابتدای مصاحبه گفتید، این دولت رها کرده و رفته است!
شما قضاوت سیاسی دارید و حرف دهان من میگذارید (با خنده)
* ما نگاه سیاسی نداریم؛ نگاه رسانهای و حرفهای داریم. واقعاً جناحهای سیاسی برای ما اهمیت ندارد.
شما یکجور خاصی برخورد میکنید! ما میگوییم، در شرایط تحریمی هرکسی جای روحانی بود باز همین میشد. آقای احمدینژاد نفت 140 دلاری فروخت و به آنگونه اداره کرد، این دولت که نفت هم نفروخت! البته مگر اینکه بگوییم این دولت خلاف میگوید و فروخته است.
*گزارش مستند یک رسانه خارجی است که ایران توانسته و فروخته! ما با تواناییهای داخلی فشار حداکثری ترامپ را شکستیم (البته این هنرمندی خیلی ربطی به دولت روحانی ندارد)
خیر ما نفت نفروختیم، و در شرایطی که دولت وابسته به نفت است، نتایج آن همین میشود. البته من مشکلات مدیریتی را نادیده نمیگیرم. از بحث آقای روحانی خارج شویم! شما چهکار با آقای روحانی دارید بحث را روی ایشان نگهداشتهاید!
* خب بههرحال شما مدافع این دولت هستید و برای من شخصاً جالب است بدانم در ذهن شما چه میگذرد... شما آقای روحانی را ملاقات میکنید؟
خیر، ما مدافع این دولت نیستیم؛ شما کجا دیدید که من از این دولت دفاع کنم، روحانی حاصل اجبار به اصلاح طلبان است.
* شما عارف را حذف کردید نه شورای نگهبان! آخرین بار کی با ایشان (روحانی) ملاقات کردهاید.
حدود سه سال پیش
* اینگونه نیست که از طریق همین وزارت خانه که سمت مشاور دارید؛ پیشنهاد ارائه بدهید؟
نه خیلی کم؛ این بحثها خیلی مهم نیست.
*نظرتان راجع این جمله که دولت روحانی رحم اجارهای اصلاحطلبان بود چیست؟
اصلاحطلبان در این دولت حداقل نقش را دارند. کسانی که به روحانی لقب رحم اجاره ای دادند؛ به ایشان توهین کرده اند.
* بله این واژه اختراع اصلاح طلبان است، چون خیلی دوست ندارید درباره دولت صحبت کنید؛ من به احترام شما بحث را تغییر میدهم.
نه من نمیخواهم راجع دیگران قضاوت بد بکنم، از حد انصاف خارج شوم و غیبت بکنم.
* غیبت نیست، بیان شرح مسئولیتپذیری اصلاحطلبان است. شما چندبار گفتید که دولت ششدانگ اصلاحطلب روی کار نیامد. بهزاد نبوی رئیس ستاد انتخاباتی اصلاحات اعتقاد دارد؛ دولت تنها 20 درصد اختیار دارد. گروهی که نگاهشان به توانایی دولت همینقدر محدود است؛ با چه استدلالی به دنبال حضور در قدرت هستند؟
نظر آقای نبوی نظر اصلاحطلبان نیست. اما ما هم صاحب انقلاب هستیم، برای حضور در دولت از کسی اجازه نمی گیریم.
* خود خاتمی همبارها گفته، که دولت تدارکاتچی است، پس این نظرات از اساس غلط است؟
اصلاحطلبان اتفاقاً میخواهند شرایط را تغییر بدهند. میخواهند روابط موجود را تغییر بدهند. دولت اشکالات فراوانی دارد و این کشاکش باید با گفتوگو حل شود. من فرضم بر این است که ناطق دلسوز نظام است و رهبری از همه بیشتر دلسوزی میکند. باید بین دلسوزان گفتوگو صورت گیرد.
* شما بهعنوان مدیری که در سیستم کارکرده است، قبول ندارید که دولت بیاختیار است؟
قدرت در نظام سیاسی بهگونهای تنظیمشده که برخی احساس میکنند؛ توانایی زیادی ندارند، بگذارید من از شما سؤال بپرسم؛ میزان اختیارات وزارت خارجه چقدر است؟
*بسیار زیاد!
برعکس است.
* خیر آنقدر اختیار دارد که در مذاکرات برجام خطوط قرمزی که حضرت آقا تعیین کردهاند را رد میکند. در نشست آستانه اختیار دارد (یعنی در مهمترین بحث منطقهای ایران نظرش اعمال میشود) و در موارد دیگر که میتوانم مثال بزنم.
خیر وزارت امور خارجه تنها مجری دستوراتی است که مقامات رسمی به او ابلاغ میکنند.
* این تصور شماست. دولت دارای اختیارات فراوان در همین بحث سیاست خارجه است؛ برجام نمونه بارز آن است، در همین قانون مصوب مجلس درباره اجرای پروتکل الحاقی دولت نظر خود را بر دیگران تحمیل کرد.
خیر این نظر شماست، قانون اساسی مشخص است. وقتی از بالا میگویند شما نمیتوانید کاری بکنید یا نقشی بر عهده بگیرید، معلوم است شخص احساس میکند بیاختیار است. نوع گفتوگو را طوری جلو نبریم که احساس شود همه امور در اختیار قوه مجریه است و میتواند و انجام نمیدهد. در مورد برجام، اگر مقام معظم رهبری مخالف بود؛ انجام نمی شد، بهتر است دراین باره صادق باشیم...
*دولت هرکجا نیازی داشته، اجازه گرفته و پیش رفته است، آقای ظریف میگوید من در مذاکره با آمریکاییها خطوط قرمز را رد کردم، وزیری که با صراحت میگوید من خط را شکستم، پس بیاختیار نیست. یا درباره برداشت از صندوق توسعه چه زمانی کار دولتها لنگ مانده است؟
البته برخی دولتها کمکاری میکنند و بهپای نظام مینویسند. من رابطه دوستانهای با رهبر انقلاب دارم و انتقاداتم حقوقی است. من نگاهم در بحث اصلاحطلبی آن است که اصلاح امور باید خواست همه مردم باشد؛ هرکسی که دلسوز باشد باید در رفع نارسایی ها بکوشد.
* به شرطی که از درون اصلاحات دستور براندازی صادر نشود.
اصلاحطلبی از نگاه من، نظر آن امام معصوم است که مؤمن نباید دیروز و فردایش شبیه هم باشد. در حال حاضر؛ اگر کار با همان سازوکارهای قبلی پیش میرود که ادامه بدهیم، اما اگر چرخها نمیچرخد باید اصلاح کنیم. اما اگر فکر میکنید همین فرمول جواب میدهد و وضعیت مناسب است، که بحثی باقی نمیماند، آنکسانی که علیه روحانی کلیپ تولید میکنند، دولت را تخریب نمیکنند، این دولت پنج ماه دیگر میرود، کسی که میبازد این دولت نیست!
*روحانی هم کم به دیگران توهین نکرده! هواداران سبز شما شعار میدادند، انتخابات بهانه است؛ اصل نظام نشانه است، اصلاحات مادر دلسوزی نبود که غائله را از کف خیابان جمع کند. نامزد شما گفت مردان خداجو در خیابان میجنگند!
اصلاحات که حزب نیست؛ آقای بهزاد نبوی یا فرد دیگری نظری بدهد و اقدامی انجام بدهد امر شخصی است. اگر شما دیدید، جبهه اصلاحات بیانیه داد و همگی باهم اقدامی را انجام دادند، بله باید پاسخگو باشد.
* خب چون تمایل دارید بیشتر بحث انتخاباتی داشته باشیم، در آخرین تحولات اصلاحطلبان شورای عالی سیاستگذاری را منحل و نهاد اجماع ساز را تشکیل دادید، چرا دست به این تغییرات زدید؟
کلاً طبق قانون وقتی یک جبهه جدید تشکیل شود، آن جبهه قبلی باید کنار گذاشته شود. البته شورای سیاستگذاری کارایی نداشت، اما ازنظر حقوقی باید منحل میشد.
* چرا در سازوکار قدیمی ادامه ندادید؛ که نیاز به این تغییرات حقوقی داشته باشید؟
عدهای مثل من آن را نمیپسندیدند. بحث سلیقه است.
* سلیقه یا بهانهای برای حذف اشخاصی مثل آقای عارف و موسوی لاری؟
عارف حذف نشده؛ دعوت نشده است.
* چرا ایشان را دعوت نکردید؟
چون عضو حزبی نبودند.
* خب بر اساس کدام عنوان بهزاد نبوی را دعوت و حتی رئیس کردید؛ ایشان هم عضو حزبی نیست.
ایشان بهعنوان شخصیت حقیقی دعوتشده است.
* میشد بر همین اساس آقای عارف را هم دعوت کنید.
آقای عارف نامزد انتخابات است.
* البته اعلام نکردهاند.
چرا ایشان برای انتخابات مشغول کار است. ما همه نامزدها را دعوت نکردهایم.
* البته آقای کواکبیان نامزد است و در نهاد اجماعساز نماینده دارد؛ حالا اگر از این موضوع فاکتور بگیریم، اشخاصی مثل هادی خامنهای و حزب ندا و یا حزب اراده ملت هم منتقد این نهاد هستند، با این قضیه مشکل ندارید؟
تمام کسانی که شما نام بردید جبهه اصلاحات ایران هستند؛ حالا ممکن است انتقاد داشته باشند؛ ولی حضور دارند.
* اگر نهاد اجماعساز (ناسا) به دنبال نامزد تمامعیار اصلاحطلب باشد، بهترین گزینه عارف است، از ایشان حمایت میکنید؟
شما خیلی اصرار دارید از کلمه مخفف(ناسا) استفاده کنید، ظاهرا به دنبال القاء چیزی به مردم هستید! درباره سوالتان باید بگویم حمایت از عارف مشخص نیست. بستگی به نظر جمع دارد.
*روزنامه اصلاح طلب اعتماد از کلمه «ناسا» بار اول استفاده کرد. در جبهه اصلاحات با نهضت آزادی ائتلاف کردهاید؟
خیر با نهضت آزادی ارتباطی نداریم؛ یکی از جوانان منتسب به نهضت آزادی پیشنهاد شد و او را دعوت کردهایم.
* نهضتی بودن ایشان برای شما اهمیت ندارد؟
ربطی به نهضت آزادی ندارد.
* دبیر تشکیلات نهضت آزادی قطعاً بدون رابطه با حزبش نیست.
خیر نهضت آزادی منحل شده است.
* پس جبهه اصلاحات و خط امامی مشکلی ندارند کسی با مرام نهضتی که اعتقادی به امر ولایتفقیه ندارد در میان شما باشد؟
اگر بخواهیم مرامی بحث کنیم، باید روی خیلیها باید صحبت شود. شما بیشتر دنبال آن هستید که یک بحثی درست کنید والا حضور ایشان حاشیه ندارد!
* شما بهعنوان یک اصلاحطلب چپ قدیمی (از حزب جمهوری تا به امروز) حس نمیکنید مرام اصلاحطلبان عوضشده است.
خیر اصلاحات یک طیف گسترده است، یک مجموعه کوچک نیست، که در یککاسه بریزیم. از چپ اقتصادی در آن وجود دارد تا راست سرمایهداری. اما همه به یک وجه رسیدهایم و آن اصلاح امور است.
* فاصله اصلاحطلبان تا براندازی چقدر است؟
خیلی زیاد. ما جمهوری اسلامی را قبول داریم؛ ما نظام را قبول داریم، ما هم برای حفظ نظام شهید دادهایم. ما برای حفظ جمهوری اسلامی تلاش می کنیم.
* ولی جورج بوش میگوید از هر اصلاحطلبی از کرانه باختری تا داخل ایران حمایت میکنم، اما هیچگاه نمیگوید از اصولگرایان حمایت میکنم
حالا ممکن است هر چیزی بگوید. البته من این جمله را نشنیده ام، اما عملکرد جمهوری خواهان به نفع اصلاح طلبان در ایران نیست.
* نقش آقای خاتمی در سازوکار جدید اصلاحطلبان چگونه است؟
آقای خاتمی شخصیت ذینفوذ و بااعتبار اجتماعی است. احزاب و گروههای اصلاحطلب به نظریات ایشان توجه میکنند، اما رابطه سازمانی با او ندارد.
* نقش پدرخوانده را در میان اصلاحطلبان دارد؟
ایشان سرمایه اجتماعی اصلاحات و حضورشان مفید است.
* آقای هادی غفاری خاتمی را دیکتاتور اصلاحات نامید نظر شما چیست؟
من نشنیده ام ایشان این جمله را به کار برده باشد. البته اگر هم چنین باشد؛ برداشت شخصی آقای غفاری است، من چنین نظری ندارم.
*آقای خاتمی اگر بگوید از فردی حمایت کنید نگاه شما دستور از بالا و اطاعت نیست؟
من به یاد ندارم ایشان گفته باشد از کسی حمایت کنید و اگر زمانی این اتفاق بیافتد؛ شاید آن شخص را ما نپذیریم، رابطه ما دستوری نیست.
*در اخبار خواندهایم که نامزد ستاد جبهه اصلاحات در انتخابات یک اصلاحطلب ششدانگ است، و به تعبیر سخنگوی ستاد (خانم منصوری) اگر این نامزد تأیید صلاحیت نشود؛ انتخابات را تحریم میکنیم؟
شما انگار خبر تولید می کنید! و به میل خودتان اختراع می کنید، در میان اصلاح طلبان تا بحال بحث تحریم انتخابات را نداشته ایم. خیر قطعاً تحریم نمیکنیم؛ اما اگر نامزد ما تأیید صلاحیت نشود ما در انتخابات شرکت میکنیم؛ اما نامزدی نخواهیم داشت، مانند یک فرد عادی رأی میدهیم و بعد به خانهبر میگردیم.
* البته خانم منصوری در گفتگو با خبرگزاری وزارت ورزش و جوانان(برنا) از لفظ تحریم استفاده کرد و با یک سرچ ساده در خروجی خبر قابل پیگیری است، به هر حال در همین تفسیر شما همان تحریم خاموش است!
سکوت میکنیم.
*سکوت که فعل سیاسی نیست؟
حالا هر چیزی که شما اسم آن را میگذارید؛ ولی ما سکوت میکنیم. سکوت یک کنش سیاسی است!
*نامزد نیابتی تعیین نمیکنید؟
خیر زیر بار نامزد نیابتی نخواهیم رفت، ما زیان آن را دیدهایم.
*اخیراً چارت سازمانی ناسا منتشر شد و بهزاد نبوی را بهعنوان رئیس انتخاب کردید، چرا ایشان را انتخاب شد؟
چون سن زیادی داشت ایشان را انتخاب کردیم
*ایشان طبق اعلام کمیسیون ماده ده احزاب نمیتوانند رئیس این حزب باشند؛ به تعبیری انتخاب شما غیرقانونی است.
البته نگاه من با نگاه شما متفاوت است. اگر من در رأس تصمیمگیری باشم سعی میکنم همه را کنار هم جمع کرده و آنها را مدیریت کنم. ما باید در کنار هم زندگی کنیم.
*فکر میکنید میتوانید شخصی مانند بهزاد نبوی را مدیریت کنید؟
من در انتخاب نبوی، نقشی نداشتم؛ در آن جلسه نیز حضور نداشتم. به خیلی چیزها رأی ندادم. سلیقه من با برخی فرق دارد. اما مقام معظم رهبری فرمودهاند که انتخابات با مشارکت بالا برگزار شود. مردم الآن ناراضی هستند؛ اگر عدم رقابت سیاسی هم داشته باشیم که وضعیت بدتر میشود. البته من شنیدهام دولت قرار است تا پیش از انتخابات گشایش اقتصادی ایجاد کند. باید فراموش نکنیم که عدم مشارکت سیاسی در فضای بینالمللی به سود ما نیست.
*اما این انتقاد وارد است، اصلاحطلبان تمایلی به مشارکت سازنده در انتخابات ندارند. تابلویی که در دست بعضی افراد است؛ جنگ با نظام است!
برداشت ما از آقای نبوی این نیست. ایشان از قبل انقلاب زحمتکشیده و زندان رفته است. برداشت سیاسی او و طرفداری او از برخی افراد موجب نمیشود او را برانداز بدانیم. هنر این نیست که او را هل بدهیم به سمت ضدانقلاب. اگر کسی اسلحه دست بگیرد علیه نظام؛ اولین کسی که مسلح میشود علیه او من هستم، ما تعارف در این زمینه باکسی نداریم.
* برداشت شما با واقعیتهای صحنه فرق دارد، سعید حجاریان،میگوید اگر نامزد ما رئیسجمهور نشود، ممکن است شورش شود. هر فرد عاقلی ازایندست اظهارنظرها برداشت آشتی، صلح و دلسوزی نمیکند.
نه اینگونه نیست، اصلاحات همه این اشخاص نیستند. من البته نمی دانم شما این حرف هایی که به خاتمی و حجاریان منتسب می کنید از کجا شنیده اید.
* این ها مواضع منتشر شده از طرف اشخاصی است که نام بردید.
من نشنیده ام.
شما نشان دادید؛ صدای حسین کمالی با ادعای دلسوزی پایین است و صدای امثال تاجزاده بالا است.
ما که یک حزب متشکل نیستیم. من نظراتم را 20 سال است که میگویم و همیشه روی آن ایستادگی کردهام.
شما میگردید دنبال دو تا آدمی که حرف بیربط میزند و همان را بهعنوان نظر اصلاحطلبان مطرح میکنید.
در اصولگرایان هم افرادی هستند که حرفهای تند میزنند، آیا باید آنها را نماینده عقلای اصولگرا دانست؟
*در همه گروههای سیاسی افراطوتفریط داریم؛ اما تابلوی اصلاحات امثال تاجزاده است، نه عارف!
تابلوی اصلاحات بیانیه آن است.36 حزب دورهم نشستهاند و اگر کسی آن را قبول ندارد، آن را امضا نمیکند. شما میتوانید به آن ایراد بگیرید و نقد کنید.
* برآیند نبوی، علوی تبار و مرعشی، میتواند نتیجه مثبتی بدهد؟
بهزاد نبوی از نرمترین افراد در سیاست است، او میگوید به هر شکل باید در انتخابات شرکت کرد و از نظام دفاع شود. آقای مرعشی فرد آرامی است. علوی تبار که اصلاً در فاز خشونت نیست. اگر ما با اینها کار نکنیم، پس با چه کسی کارکنیم؟
* نظر ستاد اصلاحات در مورد آقای ظریف چیست؟
در مورد ایشان بحثی نکردهایم.
* همین آقای مرعشی اعلام کردهاند که نامزد ما ظریف است؟
ایشان نظر حزب خودشان را مطرح کرده است.
* حتی آقای لاریجانی؟
لاریجانی به اصلاحطلبان ربطی ندارد.
* حزب کارگزاران توانایی این را ندارد؛ ظریف را به شما تحمیل کند؟
خیر، اجازه تحمیل نامزد حزب کارگزاران به اصلاحطلبان را نمیدهیم. اگر ظریف نامزد کارگزاران است؛ آن را باید در جلسات جبهه اصلاحات مطرح کند.
ممنون از اینکه وقت خود را در اختیار «مشرق» قراردادید.