فرادید؛ یک فرد سمی کسی است که زندگی شما را مسموم میکند. کسی است که از شما حمایت نمیکند و برایتان آرزوی سلامتی ندارد. به طور خلاصه او مانع تلاش شما برای داشتن یک زندگی شاد و موفق میشود. اکثر ما در زندگی با چنین افرادی روبرو میشویم، افرادی که رفتارشان باعث میشوند نظم زندگیمان بههم بریزد و ما را از رسیدن به آرزوهایمان دور میکنند. این کتاب به شما یاد میدهد چطور این افراد را از زندگیتان حذف کنید.
به گزارش فرادید؛ بسیاری از روانشناسان بر این عقیده هستند که باید در زندگیتان را باز کنید و بگذارید چنین افراد وحشتناکی از زندگی شما بیرون بروند. آنها معتقدند باید با آنها قطع ارتباط کنید تا بتوانید سلامت روحی و روانی خودتان را دوباره به دست آورید. اگرچه این روش میتواند برای بسیاری از افراد سودمند و مؤثر باشد، ولی این تنها راه مقابله با افراد سمی نیست و راههای دیگری نیز برای رسیدن به این هدف وجود دارد که در این کتاب به شرح و بررسی این راهها پرداخته شده است.
کتاب آدمهای سمی، اثری نوشتهی لیلیان گلس است که اولین بار در سال 1995 به چاپ رسید. آدمهایی هستند که زندگیتان را سخت و غیرقابل تحمل میکنند؛ همسر، پدر و مادر، معشوق، دوست، رئیس، همکار یا حتی افرادی که با آنها تجارت میکنید. آنها میتوانند احساسی از سرخوردگی و بی ارزشی را در شما به وجود آورند و باعث فشارهای عاطفی و جسمانی زیادی شوند.
دکتر لیلیان گلس در این کتاب، سی نوع از این «آدمهای سمی» را دسته بندی کرده است. البته این آدمهای سمی برای همه اینگونه نیستند و شاید فقط برای شخص شما مشکل به وجود میآورند. دکتر گلس راهکارهای سادهای را ارائه میکند که از طریق آنها میتوانید بفهمید چه افرادی دقیقا برای شخص شما «سمی» هستند. کتاب آدمهای سمی همچنین، ده تکنیک اثبات شده را برای چگونگی مواجهه با این افراد در اختیار مخاطبین میگذارد.
محتوای کتاب «آدمهای سمی» در دو بخش کلی دستهبندی شده است. قسمت اول شامل آزمون تشخیص و شناسایی افراد سمی و دستهبندی افراد سمی به سی نوع متفاوت است، که شما را قادر به تشخیص افراد سمی اطرافتان میکند. همچنین با مطالعهی این بخش شما تا حدی در مییابید که چرا این افراد اینگونهاند. در بخش دوم، به شما ده فن آموخته میشود تا با بهکارگیری آنها قادر باشید به شکل مؤثر با یک فرد سمی مقابله کنید و دیگر ناچار به درونریزی احساسات منفی خود نباشید.
همچنین شما بعد از مطالعه و بهکارگیری این کتاب قادر خواهید بود روابط خود را با یک فرد سمی بهبود بخشید یا برای همیشه او را از دایرهی معاشران خود کنار بگذارید. مطالعهی این کتاب میتواند اشک به چشمان شما بیاورد یا حتی باعث خندهی شما شود، زیرا این مطالب شما را به یاد تجربیات تلخ خود در برخورد با چنین افرادی میاندازد. نهایتا این کتاب طوری طراحی شده که به شما کمک کند از خود فرد بهتری بسازید و خود نیز برای دیگران یا خود فردی سمی نباشید.
با دانستن اینکه چگونه افراد سمی اطراف خود را هدایت کنید و چگونه از تشویش و فشار عصبی خود بکاهید و چگونه از گفتار مؤثرتری استفاده کنید، در روابط شغلی و کاری خود نیز فردی موفقتر خواهید بود. دانستن اینکه چگونه با افراد منفی در اطراف خود برخورد کنید و چگونه خود را از انرژیهای منفی آنها در امان نگهدارید باعث بالارفتن اعتمادبهنفس شما میشود و درنتیجه احساس کامیابی بیشتری خواهید کرد.
بخشهایی از کتاب
«اگرچه نظام دلبستگی در لوح ژنتیکی و در بخش سخت افزار مغز قرار دارد، نرم افزار آن تجربیات خود کودک است. تجربه نیز بخشهای متفاوتی دارد. بخشی مسئول فعال کردن سلولهای عصبی در تجربهی محیط است و از محرکات بیرونی تاثیر میپذیرد، و دیگری مرتبط با محرکات دنیای درون است که ذهن خود خالق آن هاست و گاه به صورت تخیلی از تجربیات قبلی، موجب تحریکات تازه میشود».
«دانیال سگال، روان پزشک و پژوهشگر مغز و روابط انسانی در پاسخ محققی که از او سوال میکند: «آیا مغز همان ذهن است یا تفاوتی بین این دو وجود دارد؟» میگوید: «تردیدی نیست که ذهن در مغز و ساختار عصبی سلولهای مغزی به وجود میآید؛ ولی ذهن همان مغز نیست بلکه مغز و پیش زمینههای ارثی هر انسان بر اثر تجربیاتی که از ابتدای تولد کسب میکند موجب ظهور ذهنیتی در انسان میشود که خود عنصری مستقل شده و حتی قدرت پیدا میکند که بر بعد مادی مغز و عملکرد سلولهای مغزی اثرگذار باشد.»
«برقراری روابط بد و غلط به مثابهی دانه کاشتن در شوره زار است. رابطهی بد مانند خاک بد است که مانع رشد هر یک از طرفین میشود. روابط بد و سمی باعث بروز عصبانیت، سرخوردگی، افسردگی، و تشویش خاطر است».
درباره نویسنده
لیلیان گلاس، متخصص زبان بدن، مفسر رسانه، مشاور حقوقی و نویسندهای آمریکایی است. گلس مدرک کارشناسی خود را در رشتهی علوم گفتاری و شنوایی از دانشگاه بردلی دریافت کرد و سپس به دانشگاه میشیگان رفت. او در دانشگاه میشیگان به پژوهش در مورد تفاوتهای جنسیتی در نوع برقراری ارتباط علاقهمند شد. گلس در 24 سالگی، مدرک دکتری خود را از دانشگاه مینسوتا دریافت کرد.