فرادید؛ جلب توجه در سخنرانی، یکی از مهمترین مهارتهای یک سخنران خوب به شما میآید و هر سخنرانی برای این که یک سخنرانی حرفهای داشته باشد، باید این مهارت را در وجود خود تقویت کند. مطمئن باشید که فقط داشتن یک فن بیان جذاب برای سخنرانی موفق کافی نیست و باید مهارتهای دیگر آن را نیز بلد باشید. ما در این مطلبئ میخواهیم به یکی از این مهارتها بپردازیم و آن را به خوبی در وجود شما تقویت کنیم.
به نظر من دو نوع توجه وجود دارد: توجه در حالتی که سر پایین است و توجه در حالت سر بالا. توجهِ سر بالا زمانی اتفاق میافتد که شنونده برای توجه کردن باید خیلی تلاش کند. توجه سر پایین زمانی است که شنونده میخکوبِ حرفهای سخنران میشود و چارهای جز گوش دادن و توجه کردن ندارد.
در اینجا 10 تکنیک معرفی میکنیم که تضمین میکنند بدون از دست دادن اعتبار حرفهایتان، توجه دیگران را در هنگام سخنرانی به خود جلب کنید.
1. سخنرانی خود را کوبنده شروع کنید
با همان جملهی اول شنونده را میخکوب کنید. افراد سیگاری، کبریتهایی را دوست دارند که با اولین حرکت روشن شوند و شنوندگان سخنرانیهایی را دوست دارند که با اولین جمله توجه آنها را جلب کنند. در اینجا چند مثال از این جملهها را ذکر میکنیم:
«ما امروز در مکان نبرد ایستادهایم، مکانی که 40 سال پیش، شاهد بدترین روزهای جنگ بود.» -رونالد ریگان، رئیسجمهور سابق ایالات متحده.
«من امروز به عنوان نمایندهای از خانوادهای سوگوار، در مقابل کشوری ماتمزده و دنیایی متحیر ایستادهام.» -کُنت اسپنسر، برادر لیدی دیانا.
«ای کاش شما هم آنجا بودید…» -پاتریسیا فریپ، رئیس سابق انجمن ملی سخنرانان.
همهی این جملاتِ آغازین، ما را وادار میکنند که به جلو خم شویم، گوشمان را تیز کنیم و از خود بپرسیم سخنران ما را به کجا خواهد برد. آنها خیلی سریع سرِ اصل مطلب رفتهاند و با ایجاد تعلیق، حس اشتیاق و کنجکاوی ما را برانگیختهاند. همهی این جملات توجه سر پایین را به خود جلب میکنند.
2. شنوندگان را مخاطب قرار دهید
بعد از اینکه با شروعی کوبنده توجه شنوندگان را جلب کردید، آنها را مخاطب قرار دهید. دربارهی اهداف، انگیزهها و نگرانیهایشان حرف بزنید. سیسِرون، خطیب معروف روم باستان و یکی از بزرگترین سخنرانان تاریخ، گفته است: «تحریک کردن و نشانه گرفتن اضطراب مخاطب، از مهمترین تکنیکهای سخنرانان موفق است.» منظور او این بوده است که با یادآوری حس نیاز یا چیزی که سعادت مخاطبان را تهدید میکند، میتوانید توجه آنها را به سخنان خود جلب کنید. خیلی از شرکتهایی که میشناسم از یکی از عناصر ترس، ناامنی یا تردید برای ترغیب مشتریان به خرید محصولاتشان استفاده میکنند. حتی وجود یکی از این عوامل توجه ما را به خود جلب میکند و وقتی به سراغمان میآید، حس عجیبی در سینهمان احساس میکنیم.
3. در شروع از موضوعات و جملات ملموس استفاده کنید
از زبان و جملاتی استفاده کنید که برای شنوندگان قابل درک باشند. از همان ابتدا آنها را درگیر جملات انتزاعی یا مفاهیم آکادمیک نکنید. بهتر است دانش خود را مخفی نگه دارید. بهترین راه برای وارد شدن به موضوع استفاده از تکنیک داستانگویی است، چون ذهن ما طوری برنامهریزی شده که اطلاعات را از طریق داستان بهتر دریافت میکند. داستانی جالب تعریف کنید تا توجه مخاطبان را جلب کنید. به عنوان مثال، جملهی آغازین رابرت کندی، وقتی در قایقی بر روی رود «هادسون» سخنرانی میکرد را در اینجا میآورم. او با اشاره به سمت جنوب، اینگونه شروع کرد: «اگر شما به این مسیر نگاه کنید، کانالهایی را میبینید که میلیونها سال بزرگترین مکان تخمریزی برای تاسماهیها در دنیا بودهاند.»
البته وقتی به جایی که او اشاره میکرد نگاه میکردید، چیزی به جز آب آلودهی خاکستری رنگ نمیدیدید، هیچ تاسماهیای دیده نمیشد، اما تصویری که در ذهن تداعی میشد، تصویر رودخانهای بود که تا چشم کار میکرد ماهیها در آن جست و خیز میکردند.
سپس، او بعد از این جمله، به صحبت دربارهی مشکلات رودخانهی هادسون پرداخت.
4. مانند رود، پویا و در جریان باشید
وقتی در حال تماشای فیلم هستیم، اگر هیچ اتفاقی نیفتد، علاقهی خود را از دست خواهیم داد یا وقتی نویسندهی رمانی که در حال مطالعهاش هستیم، دو صفحه را به توصیف باغی اختصاص میدهد، حوصلهمان سر میرود و حتی ممکن است مایل به خواندن ادامهی کتاب نباشیم. مغزمان دائما به ما میگوید: «من هیجان، درام، اتفاق و تعلیق میخواهم.» همین موضوع در مورد شنوندگان سخنرانی هم صدق میکند. شنوندگان، سخنرانیهایی را که مختصر و بامفهوم باشند و آنها را به سمت نتیجه راهنمایی کنند، دوست دارند.
به تفاوت بین رودخانه و کانال فکر کنید. کانال جریان ندارد، ولی رود حرکتی پویا دارد و دائما در حال تغییر است. برای راضی نگه داشتن میلِ سیریناپذیر شنوندگان به تنوع، سخنرانی خود را مثل جریان رودخانه انجام دهید نه مثل یک کانال. مطمئن باشید که در هر لحظه اتفاق تازهای خلق میکنید، خصوصا وقتی وبینار (سمینار اینترنتی) برگزار میکنید، چون احتمال پرت شدن حواس شنوندگان در این نوع سمینارها بیشتر است.
5. خیلی زود سر اصل مطلب بروید
یکی از لذتهای مخاطبان این است که خیلی سریع نکتهای را که میخواهید بگویید درک کنند. وقتی لذت این کار را از آنها میگیرید، از شما دلخور میشوند.
روزی، تبلیغی از سخنرانیِ «ست گودین» (نویسنده، کارآفرین و سخنران آمریکایی) با این موضوع دیدم که چرا بازاریابی محصولات فنی و صنعتی به حدی اهمیت دارد که نباید آن را بر عهدهی بازاریابها گذاشت. اولین جملهای که در این ویدئو شنیدم این بود: «بازاریابی محصولات فنّی به حدی مهم است که نباید آن را بر عهدهی بازاریابها بگذاریم.» این یک سخنرانی معمولی نبود و مانند قطاری سریعالسیر از یک نقطهی خاص شروع به حرکت میکرد و در ذهن مخاطب تأثیر میگذاشت. پس خیلی سریع اصل مطلب را با شنوندگان در میان بگذارید تا تمامی هوش و حواسشان را به شما بدهند.
6. احساسات مخاطبان را برانگیزید
طنز به شدت متقاعدکننده است. طنز برای سخنران یک مزیت به حساب میآید، چون فضای جلسه و فضای ذهنیِ حُضار را تغییر میدهد. اما اگر کمدین نیستید، به خودتان زحمت جوک تعریف کردن ندهید. خیلی ساده، فقط به حس غریزیِ شوخطبعیتان اجازه دهید در لحظه حاضر باشد و وقتی چیزی به ذهنتان رسید، حس شوخطبعیتان را آزاد کنید.
اعتراف به مسئلهای شخصی در مورد خودتان نیز باعث میشود شنوندگان با شما احساس نزدیکی کنند. یکی از مشتریانم که در شرکتش مدیر ارشد بود، در جلسهای که با همکارانش داشت اعتراف کرد برای اینکه از پس مخارج دانشگاه بربیاید، مشاغل مختلفی مانند متصدی بار، رانندهی تاکسی و آشپزی را امتحان کرده است. افراد حاضر در جلسه بعد از شنیدن سخنرانی او که هدفش این بود ثابت کند ما میتوانیم به چیزهایی بیشتر از آنچه انتظار داریم دست پیدا کنیم، متحیر و در عین حال خشنود شدند. اعتراف کردن حقیقت دربارهی خودتان و صادق بودن، نشانهی شجاعت است.
7. با مخاطبان تعامل داشته باشید
دانشمندان علوم اجتماعی ثابت کردهاند که مخاطبی که فعال باشد بهتر از مخاطبی که فقط گوش میدهد، متقاعد خواهد شد. نقش داشتن فعالِ شنوندگان در سخنرانی باعث میشود با دقت بیشتری به شما گوش دهند و نکتههایی را که بیان میکنید، به خوبی درک کنند.
این اتفاق را در خیلی از کلاسها دیدهایم، زمانی که استاد، از دانشجویانی که به نظر غیرفعالتر میرسند سؤال میپرسد و مجبورشان میکند هوشیار باشند و نقش فعالی در کلاس بازی کنند.
به عنوان مثال، در تظاهرات تودهای حزب نازی، زمانی که هیتلر فریاد میزد «زیگ» (Sieg) و مردم در جواب میگفتند «هایل» (Heil)، در حالی که بازوهای خود را به نشانهی سلام حزبی بالا میبردند، همهی مردم دنیا به چشم خود دیدند که فعال بودن شنوندگان چه تاثیری در پذیرش حرفهای سخنرانان دارد. در اینجا این مثال منفی را آوردم، چون یادآور این است که چیزی که میتواند سخنران را تبدیل به رهبری عوامفریب و خطرناک کند تکنیکهایی که استفاده میکند نیست، بلکه اهداف مثبت یا منفی او است.
8. برای اسلایدهایتان تیترهای واضح بنویسید
اگر از اسلاید استفاده میکنید، برای آنها از تیترهایی استفاده کنید که نقطه نظرتان را بیان میکنند. شنوندگان ایدهی اصلی را از تیترها دریافت میکنند و بعد درون اسلایدها به دنبال شواهدی برای اثبات آن ایدهها میگردند.
به عنوان مثال، «ما میتوانیم بر بازار تسلط داشته باشیم»، نسبت به «سهم بازار»، تیتر بهتری است. به این دلیل بهتر است که انجام عملی را به ذهن یادآوری میکند، مفهومی احساسی و متفکرانه دارد و توجه شنوندگان را بیشتر از عبارت خنثای «سهم بازار» به خود جلب میکند.
9. سخنرانی کوتاهی داشته باشید
قبل از اینکه شنوندگان خسته شوند و دیگر به حرفهایتان گوش ندهند، سخنرانی را تمام کنید. وقتی مخاطبان از نظر جسمی خسته شوند، ذهنشان هم غیرفعال میشود.
10. روی صحنه حضور داشته باشید
حضور انسان به تنهایی بر روی هر نوع صحنهای، چه بر روی زمینِ اتاقی کوچک باشد یا بر روی سِنی مرتفع در سالن تئاتری بزرگ، تأثیرگذار و عمیق است و فورا توجه مخاطبان را به خود جلب میکند. «رالف والدو امرسون» (شاعر و نویسنده قرن نوزدهمی آمریکایی) میگوید: «چیزی که هستید آنقدر گویا و بلند حرف میزند که هیچکس نمیتواند صدای حنجرهتان را بشنود.»
شنوندگان تمام حرکات سخنران را تعبیر و تفسیر میکنند: آنها صورت، ریتم درونی، طرز ایستادن، صدا و زبان بدن شما را میخوانند. ذهن انسان با توجه به کوچکترین نشانههای فیزیکی، قصد و نیت اخلاقی فرد مقابل را متوجه میشود. مشکل اینجاست که ذهن این کار را در کَسری از ثانیه انجام میدهد و مطمئنا سخنرانی شما تا این حد کوتاه نخواهد بود. در ضمن ممکن است مضطرب باشید و نتوانید در بهترین وضعیت خود ظاهر شوید، و این به نوبهی خود میتواند بر مهارتهای تکنیکی شما در جلب و حفظ توجه مخاطبان اثر بگذارد.
در هر سخنرانی یا معارفهی کاری، لحظات زیادی وجود دارند که شنوندگان مجبور هستند برای گوش کردن تلاش کنند، ولی وقتی خودتان و مطلبی که قصد بیانش را دارید برای مخاطب جالب به نظر برسید، راحتتر به حرفهای شما گوش میدهد.
برگرفته از: inc.com